** خبرگزاری فارس-پیغام فتح؛ ویژه‌نامه چهلمین سالگرد آغاز دفاع مقدس: اغلب سریال هایی که به موضوع مقاومت و جنگ هشت ساله ایران و عراق ورود کرده اند، بیشتر تمرکزشان روی ماجرای مقاومت بوده است و کمتر پیش آمده داستان هایی درام و البته ملودرام را چاشنی سریال کنند. سال ۹۷ سریالی به عنوان «مینو» به کارگردانی امیر پوروزیری و تهیه کننده مهدی همایونفر از شبکه یک سیما پخش شد. این سریال جنگ را از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار داده بود به گونه ای مخاطب عادی تلویزیون به راحتی با آن ارتباط برقرار کرد.
به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس و بازپخش های این سریال دفاع مقدسی مروری بر نحوه ساخت سریال «مینو» و دلیل پرمخاطب بودن آن داشتیم.
** قصه زنانه ای در بستر جنگ
قصه اصلی این سریال برمی گردد به سال های جنگ بین ایران و عراق و محاصره خرمشهر اما این واقعیت تلاقی پیدا می کند با رابطه ای عاشقانه بین مینو و پسرعمه اش.
** مینو و اتفاق هایی که برایش رخ داد
مینو از ازدواج اولش یک پسر به نام ایمان داشت و با پدر و پسرش در خانه پدری در جنوب کشور و خرمشهر زندگی می کردند. رضا بعد از جدایی مینو از همسرش قصد داشت تا با او ازدواج کند و حین این پیشنهاد ماجراهایی بین این دو رقم می خورد.
** انتخاب شغل پرستاری برای «مینو»
از آنجایی که این سریال محاصره خرمشهر توسط نیروهای عراقی را نشان می داد، عده ای از مردم در زمان محاصره در شهر ماندند و می بایست برای ماندن شخصیت های اصلی سریال در خرمشهر، دلیل منطقی پیدا می کردند و دلیلی منطقی تر از پرستار بودن مینو برای این ماندن و کمک کردن به زخمی ها و مجروحان نبود. به همین خاطر شغل مینو را پرستاری انتخاب کردند.
** لهجه اهوازی برای بازیگران
اغلب شخصیت های این سریال چه بازیگران بومی و چه غیر بومی به لهجه جنوبی صحبت می کردند و این به ارتباط بهتر با مخاطب و باورپذیر کردن فضا کمک دوچندانی کرده بود. عده ای از بازیگران به این لهجه آشنایی داشتند و تعدادی دیگر هم مربی زبان عربی داشتند تا بتوانند به درستی به لهجه آن منطقه صحبت کنند.
** سریالی سه فصلی که یک فصل شد!/ از ضبط دوباره سکانس فینال تا توضیح های کارگردان درباره ادامه دار نشدن کار
ابتدا قرار بود تا این سریال در یک فصل ساخته شود. اما زمان پخش، با توجه به درخواست هایی که بود بنا شد تا «مینو» در فصل های دیگر نیز ادامه داشته باشد به همین خاطر سکانس فینال سریال را با قصه جدیدی در لوکیشن جدیدی تکرار کردند. در فینال ابتدایی که توسط گروه ضبط شده بود، عماد در بهمنشیر کشته می شود و مینو هم با پسرش سرگردان می رود و رضا هم اسیر عراقی ها می شود. اما در نسخه ای که پخش شد عماد و رضا در زندان بعثی ها می افتند.
فاز اول تا دوران محاصره خرمشهر، فاز دوم برای باز پس گیری خرمشهر که حتی متن‌هایش هم به طور کامل به نگارش درآمده بود. اما مدتی پس از پخش سریال در خبرها آمد که ادامه مینو ساخته نخواهد شد و این سریال در همان یک فصل البته با پایانی باز تمام شد.
** پوروزیری: «مینو» زندگی مردم را به تصویر کشید
«امیرمهدی پور وزیری» کارگردان سریال «مینو» در گفت و گو با خبرنگار فارس، درباره تولید ادامه این سریال گفت: سرمایه گذاری این سریال را روایت فتح به عهده داشت و مدت کوتاهی روایت فتح زیرمجموعه سازمان اوج بود و بعد از چندی کار خود را مستقل ادامه داد. بنابراین الان سریال مینو صاحب مشخصی ندارد. نه برای تلویزیون است نه اوج و به نام روایت فتح. از سویی ساختن کار جنگی کار بسیار خیلی سخت و هزینه بری است.
** مردم حلق مفقوده جنگ هستند
وی درباره دلیل موفقیت این سریال نیز گفت: مینو درباره مردم است. معمولا سریال های دفاع مقدسی ما به بزرگان جنگ می پردازند و در این میان مردم حلقه مفقوده هستند. شاید این مردم اسم های بزرگی ندارند اما قصه هایی دارند و ترجیحمان مستندنگاری در جنگ است.
این کارگردان همچنین افزود: مینو درباره مردم عادی و داستان های مردم عادی است که در برهه جنگ تبدیل به داستان های جذابی می شوند. یکی از ویژگی های مینو واقعی بودن آن است.
وی درباره سکانس های سانسور شده در این سریال نیز عنوان داشت: برخی اوقات محافظه کاری ها باعث سانسورهایی می شود و برای مینو هم این اتفاق رخ داد.
** سکانس های خشن و قتل هایی نامتعارف
یکی از نقدهایی که به این سریال وارد بود نشان دادن سکانس هایی پر از خشونت بود و از آن می توان به سکانس های قتل توسط شخصیت عماد و رد شدن تانک دشمن از روی ماشین آمبولانس اشاره کرد.
** باید از خشونت کار کم می کردیم
پوروزیری درباره به تصویر کشیدن سکانس های قتل توسط بازیگر نقش عماد نیز گفت: این سکانس ها را خیلی واقعی اجرا کردیم و آن زمان شاید تجربه من کمتر از الان بود و این سکانس ها کمی خشن به نظر آمد. قبول دارم شاید یک جاهایی باید ما از میزان خشونت کار کم می کردیم. در اصل در قصه ما یک نفر میان عشق و وظیفه قرار می گرفت و جنگ همه معادلاتش را بر هم می زد.
** تخریب لوکیشن های سریال مینو در شهرک دفاع مقدس
بخش اعظمی از دکورهای این سریال در شهرک سینمایی دفاع مقدس ساخته شده بود. لوکیشن هایی که شهر خرمشهر را نشان می داد از جمله خانه ها، مسجد جامع خرمشهر، کوچه و خیابان ها و مغازه ها و ... اما بعد از پایان تصویربرداری سریال همه این لوکیشن ها تخریب شد!
** ایجاد مثلث عشقی و عبور از خط قرمزها/ عشق مثلثی نداشتیم رابطه مثلثی بود!
در این سریال عباس غزالی در نقش رضا، مهدیه نساج مینو و سلمان فرخنده نقش عماد را بازی می کردند. رضا خواستگار و پسرعمه مینو و عماد جاسوس ایرانی عراقی بود که برای ماموریتی به اهواز آمده بود. در میانه سریال که رضا از مینو خواستگاری کرده بود، عماد که در حال انجام ماموریت خود بود دلبسته مینو می شود و از او خواستگاری می کند و به این ترتیب یک مثلث عشقی بین این سه نفر در داستان بوجود می آید.
کارگردان سریال «مینو» درباره حضور یک عشق مثلثی در این سریال نیز گفت: آنچه خط قرمز است ارتباط مثلثی است نه عشق مثلثی. مینو هم مثل همه دخترها می توانست دو سه خواستگار همزمان داشته باشد و این موقعیتی دراماتیک است. رابطه مثلثی اشکال دارد که یک نفر، در یک برهه زمانی یک نفر دیگر را می خواهد و همزمان با فردی دیگر هم در رابطه است و جنس ارتباط مینو با رضا و عماد اینطور نبود. در اصل در قصه ما یک نفر میان عشق و وظیفه قرار می گرفت و جنگ همه معادلاتش را بر هم می زد.
** جنگ باعث تغییر زندگی مردم شهر می شود
عباس غزالی در این سریال برای اولین بار نقش جوانی جنوبی را بازی می کرد. در ابتدای سریال تا میانه راه، او یک جوان عاشق پیشه بود اما از زمانی که شهر توسط نیروهای عراقی اشغال شد او یکی از افرادی بود که عده ای از مردم شهر را رهبری می کرد. در حقیقت می توان گفت جنگ زندگی او و همه مردم شهر را دستخوش تغییراتی می کند.
** تبدیل خانه به بیمارستان
شاید یکی از سکانس های تاثیرگذار این سریال مربوط به این بود که در بحبوحه اشغال خرمشهر، به درخواست مینو، رضا تجهیزات بیمارستانی را به خانه ای متروکه و خالی از سکنه منتقل کرد تا مینو و همکارانش بتوانند مجروح ها را مداوا کنند.
** منابع تحقیقی افرادی بودند که در خرمشهر حضور داشتند
به گفته تهیه کننده این سریال یکی از منابعی که در این کار مورد تحقیق قرار گرفت مصاحبه با خانم‌ها و آقایانی بود که خودشان در روز‌های جنگ در خرمشهر حضور داشتند و درگیر جنگ بودند. در زمان جنگ خرمشهر ۱۳ رزمنده خانم حضور داشتند و با اسلحه می‌جنگیدند.
** جاسوسی ایرانی عراقی که عشق زندگیش را متحول می کند
عماد یا عزیز یکی از شخصیت های محوری قصه «مینو» بود. جاسوس ایرانی عراقی که برای انجام ماموریتی به خرمشهر آمده است اما بعد از مدتی دلباخته دختری می‌شود که معشوقه پسر عمه‌اش است و چشمش را روی ماموریتی که به او سپرده‌اند می‌بندد و به خاطر مینو از آنها عبور می‌کند.
** فرخنده: نشان دادن جنگ بدون قتل و خونریزی ممکن نبود
«سلمان فرخنده» ایفاگر این نقش بود که اتفاقا نویسندگی سریال «مینو» را نیز به عهده داشت.فرخنده در گفت و گو با خبرنگار فارس درباره این سریال گفت: سریال مینو را خیلی دوست دارم به این خاطر که هم نویسنده و هم بازیگر نقش اصلی بودم. گروه خیلی خوبی و انگیزه زیادی برای کار کردن داشتیم.
وی با اشاره به استقبال مخاطبان از بازپخش های این سریال نیز بیان داشت: قصه کار برای مردم جذاب بود هم فضای خرمشهر و هم داستان هایی که بین شخصیت ها وجود داشت این جذابیت را ایجاد کرده بود.
این نویسنده درباره سانسورهای این سریال نیز گفت: آن زمان به هرچه ورود می کردیم خط قرمزی بود. مثل سکانس سوختن مهدی و سکانس های دیگری که سانسورش کردند. ما می خواستیم جنگ را نشان دهیم و نمی شد قتل و خونریزی نداشته باشیم.
انتهای پیام/
