خبرگزاری فارس ـ گروه آموزش و پرورش: حیدر تورانی عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، یادداشتی را در اختیار این خبرگزاری قرار داده است: نمیدانم چرا دلسوزی من، از آنجایی افزون شده و پنداشتهای من طعم غربت میگیرند که به جای شاگردان کرسینشین و پروردهگان ممتاز کسب و کار و پشت میزنشینان کندذهن و قلمزنان و قلمداران تندذهن و بلمرانان دریای مجاز، ما معلمان و استادانیم که غریبانه هر ساله در ایام هفته معلم هم را ستوده و آرامش میستانیم!
دلشورانه نگاهمان به مقصد است که نکند بار بریزد و یار زیر بار بماند. دل بشکند و لانه عشق فرو ریزد. نوری بتابد و در پس پردهها بماند! راستی تا کجای راه نرفتهایم و تا کجای مقصد نرسیدهایم؟ تا کجا نیامدند و از کجا قالمان گذاشتند؟ تا کجا را نگفتهایم و از کجا نشنیدهاند و از کی پنبه از گوشها رفت و یار از هوش!
"شرم دارم این را بگویم که: "نکند به جای الگو، آینه عبرت شدهایم؟!"
شاید وقت آن است تکانی بخوریم و طعامی، تکان ذهنی و طعام روحی، شمشیر ذهنمان را تیزتر کنیم و دلمان را به عشق آغشتهتر، داشتههایمان را وزن کنیم و بر کسریهایش بیفزاییم، معلمان عاشق و راستین را به یاد آوریم و نسبت افزایی کنیم، تغییر را تغییر دهیم تا شاید ما را به یادتر آرند. اگرچه هنوز در دفتر خاطرات شاگردان دیروز و مردان امروز، با عبارت "طفلکی معلم کلاس..." مرور میشویم.
تا بود همین بود که نباید میبود. با این همه به دل نمیگیریم که نتوانیم بگیریم، که به دل گرفتن در قاموسمان نیست. دلمان مهربان است و رویمان گشاده و دستمان بخشنده و زبانمان نرم.
انتهای پیام/