«الکساندر کنیازف» کارشناس سیاسی روس در یادداشتی که در اختیار خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه قرار داد، به بررسی اجمالی تلاشهای ازبکستان برای نقش آفرینی در معادلات افغانستان و روابط «تاشکند» و «واشنگتن» در این زمینه پرداخت.
در این یادداشت آمده است: در سال 2019 مهمترین اقدامات سیاست خارجی ازبکستان با موضوع افغانستان گره خورده بود و «تاشکند» تنها کشور آسیای مرکزی بود که برای اجرای نقش میانجیگری بین دولت کابل و طالبان تلاش کرد.
با این وجود نمیتوان نقش ازبکستان در مذاکرات صلح افغانستان را نقشی کاملا مستقل دانست بلکه در چارچوب اهداف و برنامههای آمریکا در افغانستان و منطقه قابل بررسی است.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، نقش آفرینی ازبکستان در مسائل منطقهای مانند افغانستان به «شوکت میرضیایف» رئیس جمهور این کشور ارتباط دارد.
این نکته قابل ذکر است که پس از نخستین سفر رسمی «شوکت میرضیایف» رئیس جمهور ازبکستان در ماه می سال 2018 به «واشنگتن» همکاریهای ازبکستان با آمریکا نه تنها در زمینههای امنیتی بلکه در مسائل بینالمللی و منطقهای نیز به طور قابل توجهی افزایش یافت.
این سفر در حقیقت به نقطه عطفی در روابط بین تاشکند و واشنگتن تبدیل شد که از آن به عنوان «مرحله جدید مشارکت استراتژیک» یاد میشود.
رهبری ازبکستان در کنار رشد روابط سیاسی، گسترش تعاملات بین ساختارهای نظامی و همچنین رشد روابط تجاری و اقتصادی با واشنگتن را در اولویت قرار داده است.
این نکته که ازبکستان تصمیم به کاهش سهم طلا در ذخایر ارزی خود از طریق خرید اوراق بهادار خزانهداری آمریکا گرفت (طبق اعلام بانک مرکزی ازبکستان در اول ژانویه سال 2019، حجم ذخایر طلای این کشور 26.4 میلیارد دلار بوده است)، به طور روشن تمایل تاشکند نسبت به تشدید همکاریهای اقتصادی با واشنگتن را به نمایش میگذارد.
اما نتایج سال 2019 حاکی از آن است که تقریباً همه توافقات دو جانبه تاشکند با واشنگتن به طور عمده روی انجام اصلاحات ساختاری در ازبکستان تمرکز داده شد. به عبارت دیگر از گسترش روابط تجاری یا سرمایهگذاریهای آمریکا هنوز خبری نیست.
در سال 2019 طراحی دهلیزهای حمل و نقل فرامرزی (فرا افغانستانی) همچنان بخش مهمی از سیاست منطقهای ازبکستان باقی مانده که در عین حال عنصری مهم در راهبرد آمریکا در جهت اجرای پروژه «5+1» (پنج کشور آسیای مرکزی و آمریکا) به شمار میرود.
با این حال تاکنون هیچ یک از پروژههای اعلام شده واقعی نبوده و بیشتر اهداف تبلیغاتی را دنبال میکنند.
از سوی دیگر این پروژهها غالبا با منافع سایر بازیگران داخلی و خارجی صحنه سیاسی منطقه در تضاد جدی قرار دارند.
آمریکا ضمن فعال کردن روابط تجاری با ازبکستان، در پی تحکیم جای پای خود در مجتمع سوخت و انرژی و همچنین بخش مشاوره استراتژیک این کشور است.
منظور از اصطلاح «مشاوره استراتژیک»، مجموعهای از مطالعات و طراحیهای است که جهت و مسیر توسعه کارخانجات، شرکتها، بخشها در سیستم اقتصادی تعیین میکند.
تسلط شرکتهای آمریکایی در زمینه مشاوره استراتژیک در ازبکستان فرصتهای استثنایی برای دسترسی مستقیم به مقامات عالی کشور و تأثیرگذاری بر تصمیمگیریهای مربوط به سیاستهای کوتاه مدت و بلندمدت اقتصادی، اجتماعی و همچنین سیاست داخلی و خارجی ازبکستان را فراهم میکند.
همزمان این شرایط موقعیتهای جدیدی را در اختیار قدرت نرم آمریکا میگذارد.
در 10 ژوئیه سال گذشته میلادی «دانیل روزنبلوم» سفیر جدید آمریکا در ازبکستان فهرست اهدافی را معرفی کرد که واشنگتن در دستور کار خود قرار داده است.
سفیر آمریکا به طور مشخص به پنج هدف اشاره کرد:
1. تعمیق مشارکت در حوزههای امنیتی که به معنای اقدامات مشترک آمریکا و ازبکستان در جهت تامین صلح و توسعه افغانستان و همچنین همکاری در مبارزه با تروریسم، افراط گرایی و قاچاق مواد مخدر است
2. حمایت از اصلاحات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در ازبکستان
3. حمایت از حقوق و آزادیهای بشر
4. برقراری روابط مستقیم بین شهروندان دو کشور در زمینه مبادلات آموزشی، فرهنگی، علمی و تجاری
5. مساعدت به شرکتهای آمریکایی برای حضور در بازار ازبکستان و کمک به توسعه روابط تجاری و اقتصادی دو جانبه
موضوع افغانستان و نقش ازبکستان در زمینه امنیت منطقهای در تعامل دوجانبه آمریکا و ازبکستان همیشه وجود دارد.
تاشکند با اعلام آمادگی برای میزبانی مذاکرات صلح با طالبان، به نحوی خود را در مقابل ابتکار عمل مسکو برای رایزنی و گفتوگوهای بین الافغانی قرار داد.
سال 2019 کاملاً روشن شد که آمریکا در مرحله فعلی سیاست به اصطلاح افغانستانی خود، متکی به هند و ازبکستان به عنوان دو کشور منطقه است که منافع ملی آنها در افغانستان با برنامههای منطقهای آمریکا همخوانی دارد.
بر اساس برنامههای آمریکا، چنانچه فعالیتهای هند در افغانستان هدف مقابله با نفوذ چین را دنبال کند، پس نقش ازبکستان به طور مستقیم با بحث مخالفت آمریکا با نفوذ روسیه در افغانستان و منطقه ارتباط دارد.
اظهارات «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا در 8 سپتامبر سال 2019 مبنی بر قطع مذاکرات با طالبان، رهبر ازبکستان را با شرایط سختی مواجه کرد. زیرا پس از این اظهارات ترامپ، از یک سو امتناع تاشکند از تماس با طالبان باعث لطمه دیدن وجهه ازبکستان در سطح بینالمللی شد و از سوی دیگر، ادامه تماسها با طالبان به معنای پیدا کردن اختلاف با دولت کابل و ناسازگاری با برنامههای واشنگتن است.
با این حال دیپلماسی ازبکستان در شرایطی قرار گرفت که نتایج آن نه در کوتاه مدت و نه در میان مدت به سود منافع ملی این کشور نیست.
راه برون رفت از این بن بست برای تاشکند توافق بین دولت «اشرف غنی» و طالبان بود که در آن تاشکند به هر شکلی فرصت حضور پیدا کرد و گفتوگو با بازیگران حاضر را از سرگرفت و وجهه بینالمللی خود را بهبود بخشید.
برای ازبکستان بحث تایید وضعیت خود به عنوان یک بازیگر فعال و دارای منافع منطقهای و همچنین تثبیت امکانات خود برای استفاده از فضای افغانستان (تلاش تسلط بر بازار افغانستان و اجرای تعدادی از پروژههای حمل و نقل) مهم است.
با این وجود در ارزیابی کلی نقش ازبکستان میتوان به این نتیجه رسید که این کشور یکی از مجریان سناریوهای آمریکا در رابطه با افغانستان بوده و در صحنه تحولات افغانستان نمیتواند بازیگر مستقل شناخته شود.
مسلماً ازبکستان به دنبال دستیابی به منافع خود در افغانستان از طریق سهم گرفتن در برنامهها و پروژههای آمریکا است و این به آن معنی است که کنترل و مدیریت این فرایند تا حد زیادی با واشنگتن است.
انتهای پیام/ح