به گزارش خبرنگار دفاتر منطقهای خبرگزاری فارس، مسکو با وجود نفوذ غرب، ناسیونالیسم محلی، تنشها در افغانستان و جریانهای تندرو همچنان در آسیای مرکزی نفوذ دارد.
کانت (Kant) یک شهر کوچک در قرقیزستان با 21 هزار نفر جمعیت، در 20 کیلومتری شرق پایتخت، بیشکک قرار دارد. نام این شهر به زبان قرقیز به معنای قند است که پس از تأسیس کارخانه قند در دهه 1930 در آنجا، نام گرفت. اما این کارخانه مدتهای طولانی است که تعطیل شده و شرایط زندگی مردم در آنجا دشوار است.
این شهر پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به یک شهر بیروح تبدیل شده است؛ آپارتمانهای پنج طبقه زمان خروشچف، کارخانههای متروک، خیابانهای یکنواخت و کسلکننده و ساختمانهای قدیمی. توجه و علاقه گردشگرانی که گهگاه از آن میگذرند و مسیر دریاچه زیبای ایسیککول یکی از عمیقترین دریاچههای جهان نیز هست، چندان برانگیخته نمیشود.
در حال حاضر یک چیز در کانت باعث شهرت این شهر شده است. غرش جنگندهها و نیز برخاستن یا فرودآمدن این جتها را میتوان مرتبا از هر قسمت شهر شنید و دید چرا که کانت بزرگترین پایگاه هوایی روسیه در آسیای مرکزی است.
کانت در برابر ماناس
کانت، محل پایگاه هوایی چهاردهم نیروی هوایی و پدافند هوایی 999ام روسیه است. این شهر و پایگاه هوایی، فقط یک ستون مهم از سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) تحت کنترل روسیه نیست؛ بلکه همچنین نماد قدرت و تحکم سیاسی مسکو در آسیای مرکزی است.
در زمان اتحاد جماهیر شوروی، این پایگاه در کانت فرودگاه مهم نظامی و دانشکده نیروی هوایی بود که خلبانانی را از کشورهای متفقین و بلوک شرق آموزش میداد. رئیس جمهور پیشین مصر "حسنی مبارک" و رئیس جمهور فقید سوریه "حافظ اسد" هر دو از فارغالتحصیلان این دانشکده بودند.
اما، پایگاه مدرن کانت پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، توسط مسکو در اکتبر 2003 افتتاح شد- که اولین پایگاه هوایی جدید از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 بود.
این پایگاه در واکنش به افتتاح "مرکز ترانزیت" امریکا- یک پایگاه هوایی در غرب بیشکک، واقع در فرودگاه غیرنظامی ماناس- راهاندازی شد. مسکو، با بیم تضعیف شدن و پسروی به دلیل حضور امریکا در آسیای مرکزی، تجهیز پایگاه هوایی کانت را به عنوان پاسخی قاطع در نظر گرفت.
پس از آن، مسکو از روابط عمیق خود در آسیای مرکزی استفاده کرد تا آنجا که آمریکائیها از قرقیزستان در ژوئیه سال 2014، خارج شوند. این اتفاق تنها چند ماه پس از الحاق کریمه به روسیه رخ داد.
پایگاههای نظامی تنها بخشی از نفوذ گسترده روسیه در این منطقه است.
ابزارهای قدرت مسکو
کرملین در جمهوریهای آسیای مرکزی از طریق یک شبکه که به صدها سال پیش برمیگردد- از زمان نخستین روابط بین شهرکنشینها یا مهاجرین روسیه و عشایر قزاق در جنوب سیبری و استپهای گسترده قزاقستان- اعمال نفوذ میکند.
مسکو در حال حاضر، نفوذ دیپلماتیک خود را بر آسیای مرکزی از طریق سازمانهای تحت کنترل مسکو نظیر «سازمان پیمان امنیت جمعی» و «اتحادیه گمرکی اوراسیا»، اعمال میکند. از نظر استراتژیک، یکی از اهداف کلیدی و مهم مسکو، حفاظت از آسیای مرکزی در برابر تهدیدهای ناشی از بیثباتی در افغانستان در نتیجه فروش تسلیحات و توافقنامههای نظامی است.
از سوی دیگر روسیه در داخل این کشور، میزبان جوامع عظیمی از کارگران مهاجر از کشورهای آسیای مرکزی است که وجوه ارسالی و حوالههای آنها بخش قابل توجهی از اقتصاد محلی را تشکیل میدهد.
با وجود همه این موارد، کنترل و مدیریت آسان نیست. برخی افراد بومی و محلی از آن بیم دارند که اگر احساسات ضدروسی از کنترل خارج شود یا اگر جریانهای تندرو آسیای مرکزی به روسیه جنوبی نیز وارد شود، مسکو ممکن است روزی در جمهوریهای آنها همانند دخالت روسیه در اوکراین، مداخله کند.
بااین وجود صرفنظر از افزایش ناسیونالیسم در منطقه، نفوذ روسیه از بین نمیرود.
و اما آسیای مرکزی
کشور پهناور قزاقستان، باوجود مرز مشترک طولانی 7500 کیلومتری با روسیه، شاید نزدیکترین متحد روسیه در کشورهای مستقل مشترکالمنافع ( CIS ) باشد.
مدتهای طولانی و در بیشتر دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، رئیس جمهور پیشین قزاقستان "نورسلطان نظربایف"، فردی کلیدی و مهم در حفظ روابط قوی با مسکو بود. بااین وجود، نظربایف، دقیقا مانند "الکساندر لوکاشنکو" بلاروسی، اثبات کرد که رهبری غیرقابل پیشبینی است و گهگاه اقداماتی نه چندان خوش به مذاق کشور «برادر بزرگ» خود انجام میداد.
بحران اوکراین، یک آزمایش بزرگ و مهم در روابط قزاقستان-روسیه بود.
جدیترین مشکلی که نظربایف و جانشین وی با آن روبه رو است، اقلیت روسی احتمالا بیثباتکننده در شمال است. این اقلیت در حال کوچک شدن است اما به طور فزاینده از ناسیونالیسم قزاق و احیای اسلام سنتی در این کشور ناامید شدهاند. نگرانی در مورد تبادل پیامهایی با مضمون "Kazakh Eli" (سرزمین قزاقها) قزاقستان وجود دارد. این موضوع همچنین باعث نگرانی کرملین است.
برخی از سیاستمداران و ناظرین روس در آلماتی و مسکو معتقدند مسکو ممکن است روزی مجدد "سناریوی دونباس" اوکراین را بازی کرده و برای حل و فصل موضوع مداخله کند. باتوجه به داشتن مرز طولانی و آزاد، حمایت غیرمستقیم روسیه یک امکان واقعی است.
رئیس جمهور "پوتین"، پس از به قدرت رسیدن رهبر ازبکستان "شوکت میرضیایف" در سال 2016، توافقنامههای وسوسهانگیزی را به وی در اولین سفر رسمی خود به مسکو در آوریل 2017، پیشنهاد داد، همانطور که در مورد دیگر رهبران آسیای مرکزی این کار را انجام داد. سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی در دستور کار قرار گرفت و توافقهایی جمعا به ارزش 16 میلیارد دلار امضا گردید. تجارت بین این دو کشور در سال گذشته به 5 میلیارد دلار رسید.
همکاری نظامی و فروش تسلیحات، دیگر ابزارهای مورد استفاده برای آوردن تاشکند به سمت مسکو بود، همانطور که ازبکستان اقدام به معاملات خرید اسلحه و تجهیزات از روسیه کرد.
تأثیر روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در آسیای مرکزی و در قرقیزستان بسیار موفقیتآمیز بوده که به طور سنتی روابط دوستانهتری نسبت به دیگر کشورهای آسیای مرکزی با روسیه دارد.
منافع کرملین در این کشور محصور در خشکی و کوچک دارای شش میلیون نفر جمعیت، همانند سایر نقاط این منطقه، نفوذ روسیه و حضور اقتصادی و نظامی این کشور را تقویت میکند؛ ضمن اینکه نفوذ غرب را محدود کرده و مرزهای افغانستان را کنترل یا غیرقابل نفوذ میسازد.
روابط بین این دو کشور، همیشه کاملا هموار و آرام نبوده است: کرملین مشکلاتی با رئیس جمهور پیشین قزاقستان "آلماس بیک آتامبایف"، داشت اما رهبر جدید "سورنبای جین بیکاف" همراهتر بوده است.
یکی از ارکان اصلی این روابط، تعداد زیاد کارگران مهاجر قرقیزی در روسیه- بنابر برخی تخمینها، بیش از یک میلیون نفر- است. براساس گزارش بانک جهانی، حوالههای این مهاجرین در سال 2016 بالغ بر 2 میلیارد دلار بوده و به 30.4 درصد تولید ناخالص داخلی قرقیزستان رسیده است.
در مورد تاجیکستان، بیثباتی از سمت افغانستان از جمله نگرانیهای اصلی روسیه است. لشگر دویست و یکم تفنگداران موتوری (201st Motor Rifle Division) مسکو- یکی از مشهورترین واحدها در نیروهای مسلح روسیه- به طور دائم در این کشور مستقر است.
همانند مورد قرقیزستان، مسکو میزبان شمار زیادی از کارگران مهاجر تاجیک است: بیش از یک میلیون نفر از جمعیت 8 میلیون نفری تاجیکستان، در روسیه هستند. حوالههای آنها بیش از 37 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور در سال 2016 بود.
چین در آسیای مرکزی
بااین وجود همه چیز مطابق میل و منافع روسیه نیست.
به گفتهی "ایگور سیدوروف"، یک ناظر سیاسی روس مستقر در آلماتی قزاقستان، "تاجیکستان جایی است که روسیه در آن با رقابت شدید با چین روبه رو است".
وی افزود: "پکن، برای نظارت بر اویغورها که از طریق مرز متزلزل افغانستان وارد آسیای مرکزی میشوند، مشاوره و کمکهای امنیتی به تاجیکستان ارائه داده است. دوشنبه نیز از نظر اقتصادی به چین وابسته است".
بااین حال، با وجود استقرار لشکر دویست و یکم در آنجا، چین در حوزه نظامی چندان نتوانسته جایگزین روسیه شود. وضعیت تاجیکستان، یک واقعیت منطقهای در حال ظهور را نشان میدهد. علیرغم رقابت مسکو-پکن در آسیای مرکزی، واقعیت "دوقطبی شدن" در این منطقه درحال پدید آمدن است: کانون توجه پکن بر توسعه اقتصادی با استفاده از پروژه یک کمربند یک جاده است، در حالی که روسیه متعهد به ثبات سیاسی و امنیت در این منطقه متزلزل میشود.
منبع: آسیا تایمز
انتهای پیام/ح