به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس در واژهشناسی (ترمینولوژی) آموزش و پرورش در تعریف عبارت عدالت آموزشی/Training Fairness آمده است: ایجاد زمینه و فرصتهای لازم برای برخورداری تمام افراد لازمالتّعلیم کشور، تا پایان دوره متوسطه، از آموزش و پرورش با کیفیت و متناسب با استعدادها و نیازهای فردی و اجتماعی آنان به گونهای که از حق هیچیک به نفع دیگری استفاده نشود.
برابری فرصتهای آموزشی.
عدالت تربیتی/Educational Fairness: عدالت آموزشی
عدالت جنسیتی/Gender Justice: رعایت تناسب میان زنان و مردان و ایجاد زمینه لازم برای برخورداری از همه امکانات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و اشتغال در دسترسی به آموزش؛ به گونهای که در حق هیچ یک از آنان ستم یا اجحافی صورت نگیرد و از حق یکی به نفع دیگری استفاده نشود.
عدم تعادل بنیادی/Fundamental/Imbalance Disequilibrium: وضعیت نامتعادلی که در آن، برآیند نیروهای وارد بر هر ذره یا ذرههای تشکیل دهنده سامانه صفر نباشد که در این صورت سامانه یا متحرک است یا حرکت یکنواختی ندارد.
شرایط مزمن کسری تراز پرداختها که ناشی از استمرار حمایت غیر واقع بینانه از ارز خارجی است.
نابرابری، بی تناسبی؛ با هم میزان و برابر نبودن
عُرف/Civil Law/Tradition: عمل متداول و پسندیدهای که غالب مردم در جامعه معین آن را بهصورت ارادی انجام میدهند که در اثر تکرار، بهصورت یک عادت و رویه ثابت درآمده است. در تعبیر فقها این امر «بنای عقلا» یا «سیره عملی» نامیده میشود و هنگامی معتبر است که کتاب و سنت آن را مسکوت گذاشته باشد. عرف در این معنی به گفتار و عمل اختصاص دارد و از عادات و مسائل طبیعی مانند خوردن و آشامیدن، سن بلوغ و نظایر آن متمایز میشود.
در بحث حقوقی (بهعنوان دومین منبع حقوقی) قواعدی است که بدون مداخله قانونگذار از میان پدیدههای اجتماعی استخراج شده و بهصورت قاعده حقوقی درآمده باشد. با این توضیح، عرف شامل منابع دیگر حقوق به استثنای قانون میشود. در مورد امتیازاتی که بهکارگران داده میشود هم عرف کارگاه میتواند ملاک قرار گیرد و هم عرف منطقه.
خوی و عادت، شناخته شده، نیکویی، بخشش، آن چه که در بین مردم پسندیده و متداول است.
عزت نفس/Self-Esteem: ارزیابی مثبت و منفی با ثبات از توانمندیها، مهارتها، صلاحیتها یا ارزشمندیهای خویش و باور و اطمینان به این موضوع. عزت نفس یا همان خود بزرگواری، یکی از خصوصیات مهم و اساسی شخصیّت هر فردی را تشکیل میدهد. افرادی که عزت نفس بالایی دارند خودپذیرا و خود ارزشمند هستند.
خود بزرگواری، احترام به خود، اطمینان به خود، باور خودتوانمندی در فکر کردن، درک کردن، آموختن، انتخاب کردن و تصمیم گیری.
عقبمانده ذهنی [دانشآموز]/Mentally Disadvantaged/Retarded Student/Pupil: دانشآموزی که عملکرد هوش عمومی او بهطور معنیدار یا قابل ملاحظهای کمتر از حد میانگین عملکرد هوش گروه سنی خود بوده و نقص یا نقایصی با رفتار سازشی توأم بوده و در دوران رشد و تحوّل پدید آمده باشد که از لحاظ فعالیتهای عمومی هوش، در مقایسه با افراد دیگر به چشم میخورد و باعث نقص تطابق با محیط در دورانهای مختلف رشد میشود.
به عبارت دیگر، دانشآموز استثنایی که هوشبهر او در یک آزمون استاندارد بین پنجاه تا هفتاد و با مشکلاتی در رفتار سازشی مواجه است که در دوران رشد پدیدار شده و تا قبل از هجده سالگی به وقوع پیوسته باشد.
عقل عملی/Practical Reason/Wisdom: عقل از آن حیث که به افعال اختیاری انسان میپردازد و آن افعال را مشمول خوب و بد یا باید و نباید قرار میدهد و علومی مانند اخلاق، فقه، سیاست را بهوجود میآورد، عقل عملی است.
قوای ذهنی وابسته یا منسوب به عمل که اندیشیدن، ادراک حسن و قبح، رفتار معنوی انسان و مانند آن را هدایت میکندو به مرحله عمل درمی آید؛ خرد رفتاری.
عقل نظری/Theoretical/Theoretic/Intellect/Wisdom: ویژگی عقلی که متمرکز بر جنبههای غیرعملی است. عقل، از آن حیث که واقعیات عالم را می شناسد و دریافتنش متوقف بر نظر و تحقیق است، مانند تصور نفس، عقل، تصدیق و تولید علوم حقیقی، مانند فیزیک، شیمی، علمالنّفس و فلسفه میپردازد، عقل نظری است.
منسوب به نظر، هر تصور یا تصدیق که درک آن محتاج به فکر و نظر باشد، دارای جنبه غیرعملی، ذهنی، مقابلِ عملی.
علامت/Logo/Logotype: نشانهای متشکل از یک یا چند حرف یا نمادی که مشخّص کننده یک سازمان یا کالا یا خدمات است.
نشان؛ نشانه، مشخّصه، آرم، آنچه که برای راهنمایی در جایی نصب کنند، حد فاصل.
انتهای پیام/