بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
آنچه قرار است از بحرانی جلوه دادن ایران نصیب جریان خاص شود
در بسیاری از عرصهها درگیر بحرانیم،مردم ایران در حاکمیت دخالت داده نمیشوند!
سعید معیدفر، از جامعهشناسان اصلاحطلب طی یادداشتی با عنوان «سرانجام توسعه آمرانه»! در شماره اخیر نشریه صدا، نوشته است: چون قالب درست و کارشناسانهای از توسعه اقتصادی اجتماعی نداشتهایم، امروز کشورمان در بسیاری از عرصهها درگیر بحران است. حتی کشور ما که یک پیشینه و هویت مذهبی دارد، در بنیانهای خاصی دچار چالش جدی شده است!
او همچنین با بیان اینکه «تمام اینها را میتوان یکی از نتایج توسعه آمرانه و برونزا دانست» در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار کرده است: در حال حاضر نیز در دولت یازدهم، با این که آقای روحانی با امیدی که مردم به او داشتند آمده است، اما باز به تنهایی جلو میرود و مردم در حاکمیت به درستی دخالت داده نمیشوند. رئیس جمهور مدام میگوید باید به مردم اتکا داشته باشیم، دانشمند و نخبگان جلو بیایند، ولی در عمل جریاناتی همچنان دولت را کنترل میکند و مجالی نمیدهد که روحانی با پایگاه اجتماعی مردمی بتواند ارتباط مؤثری برقرار کند.
معیدفر میافزاید: در این وضعیت روحانی چهطور میخواهد برنامه ششم توسعه کشور را به خوبی تدوین کند؟ در جامعهای که فاقد انگیزه است و نهادهای مردمی به کار گرفته نمیشوند، چطور میخواهیم توسعه ایجاد کنیم؟ متأسفانه امروز خیلی از مؤلفههای توسعه یعنی نشاط، انگیزش، حمایت و حضور مردم در کشور وجود ندارد.
*معیدفر البته اشاره نکرده است که ایران اسلامی هماکنون در کدامیک از عرصههای بنیانی خویش دچار بحران و چالش جدی شده است؟! و البته به نظر میرسد که توان این مثالآوری و اشاره را هم ندارد.
زیرا حرف وی از اساس درست نیست و حکومت فرضی تصور شده از سوی وی، نه تنها هر لحظه با مشکل موجودیت و بحران عینی مواجه است بلکه هرگز نمیتواند در مقابل چالشهایی همچون تهدید خارجی، فتنه داخلی، تحریمها، جنگ، تحرکات تروریستی و ... ایستادگی و در عین حال پیشرفت کند.
متأسفانه مشخص نیست جریان سیاسی خاص قرار است با «بحرانی جلوه دادن شرایط کشور» چه چیزی را عاید خود کند؟!
در همین زمینه، محسن صفایی فراهانی، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز اقتصاد ایران در پایان دولت قبلی را «بحرانزده» توصیف کرده است.
محمد قوچانی، روزنامهنگار اصلاحطلب و از اعضای حزب کارگزاران نیز زمانی در یک یادداشت اینطور نوشته بود که مردم ایران به «بحران اخلاقی» مبتلا هستند!
روزنامه شرق نیز چندی قبل طی سرمقالهای مدعی وجود «بحران محیط زیست» در ایران شد.
علیرضا علویتبار، دیگر فعال اصلاحطلب نیز به تازگی در یک یادداشت رسانهای اینطور نوشت که یک شکاف تاریخی میان مردم و دولت (همان حکومت!) ایران وجود دارد.
و در مثالی دیگر نیز، این غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران بود که در مقابل چشمان رئیس جمهور از تنافر نسلهای جدید و حاکمیت با یکدیگر سخن رانده بود.
از این دست مثالهای پر غصه فراوان است و نشان میدهد که این قصه سر دراز دارد و جریان خاص بعد از این نیز با اهداف خاص خود، همچنان بر بحرانزدگی و وجود شکاف و البته فساد گسترده در ایران تأکیدات مؤکدی خواهد کرد.
سخنان معیدفر مبنی بر اینکه روحانی تنهاست و مردم به درستی در حاکمیت دخالت داده نمیشوند نیز حرفهای درستی نیستند. چه اینکه مشارکت صحیح همین مردم بود که حسن روحانی را به ریاست جمهوری رساند و بعد از او هم کس دیگری را بر سر کار خواهد آورد.
و همچنین همین مشارکت صحیح است که نقطه اتکای اصلی نظام اسلامی و پیشرفتهای غیر قابل کتمان آن محسوب میشود.
برخی جامعهشناسان و استادان اصلاحطلب میتوانند همچنان بر این ادعا الحاح کنند که مردم ایران بیانگیزهاند و پیشرفتی در کار نخواهد بود و غیره اما واقعیت این است که قطار پیشرفتهای انقلاب اسلامی ایران هر روز با سرعتی افزونتر به پیش میرود و نبود اگر انگیزههای پرنشاط مردم، هیچیک از موفقیتها و ایستادگیهای ما شکل نمیگرفت.
این حقیقتی است بیش از ادعای چهرههای جریان خاص، در دستان مردم و افکار عمومی لمس میشود.
معیدفر، کسی است که زمانی گفته بود سیاست تفکیک جنسیتی، موجب شکاف بین دولت و ملت میشود!
«اغتشاشات سال 88، یک سبک زندگی جدید بود» نیز از جمله افاضات این فرد است.
***
از دلآرامی صالحی تا واقعیتهای نگرانکننده برجام
علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی اخیراً در برنامهای تحت عنوان «نشست خبری بررسی ابعاد برجام» اظهار کرده است: نمیگوییم ابعاد فنی برجام بی عیب و نقص و آرمانی است، اما میتوان گفت در این عرصه نباید نگران فعالیتهای صلحآمیز کشورمان باشیم!
وی همچنین خطاب به منتقدان برجام گفته است: اگر متخصص هستید و نمیدانید، بپرسید و اگر میدانید، حرف حق بزنید؛ چرا افکار عمومی را مشوش میکنید؟
*تأکید صالحی مبنی بر اینکه جای نگرانی وجود ندارد در حالی است که صحنه واقعیتهای موجود پیرامون توافق هستهای دولت یازدهم با کشورهای 1+5 و متون برجام و قطعنامه شورای امنیت، نکاتی را گوشزد میکند که اتفاقا جای نگرانی نه فقط در بحث فعالیتهای هستهای که در عموم مباحث مرتبط با مذاکرات هستهای را دارد.
آقای صالحی چطور نگران نیست وقتی مذاکرهکنندگان به 1+5 اجازه دادهاند که در قسمتی یا قسمتهایی از نیروگاه آب سنگین اراک بتن بریزند؟!
جدای از خدشه بر بزرگی و حمیّت و غیرت ایرانیان با این اقدام تحقیرآمیز، آیا واقعاً این بتنریزی هیچ خدشهای بر فناوری هستهای کشورمان وارد نمیسازد؟!
آیا جای نگرانی ندارد که جمهوری اسلامی ایران بر اساس توافقات صورت گرفته، بایستی عمده ساختهای هستهای خود را با کشورهای 1+5 به بحث بگذارد و موافقت آنها را جلب کند؟!
محدود و معین شدن فعالیتهای مربوط به تحقیق و توسعه بر اساس متون توافق شده، آیا جای نگرانی ندارد؟!
ماجرای بازرسیها از سایتهای مختلف ایران و ارائه اطلاعات هستهای و غیر هستهای کشور به سرویسهای جاسوسی غربی که اتفاقاً آژانس در این زمینه بدسابقه است نیز آیا نتوانسته است نگرانی صالحی را برانگیزد؟!
یادآور میشود، اشاره صالحی مبنی بر اینکه نباید «نگران» باشیم در حالی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در اواخر سال گذشته و در بخشی از بیانات خود در دیدار با اعضای مجلس خبرگان فرمودند:
«تیم هستهای که رئیس جمهور محترم انتخاب کرده انصافاً خوب، امین، مورد قبول و دلسوزند و در حال کار و تلاشند اما با وجود این برادرانِ خوب، من نگرانم، چون طرف مقابل حیله گر و اهل خدعه و نیرنگ است و از پشت خنجر میزند»
***
«حامیان ظاهری»و«جریانهای ناپخته»؛کنایههای جدید اصلاحطلبان به حزب ندا
احمد خرّم، فعال سیاسی اصلاحطلب در بخشی از مصاحبه خود با سایت حزب ندای ایرانیان گفته است: اکنون برخی از افراد به ظاهر حامی اصلاحات میخواهند اتحاد اصلاح طلبان را بین ببرند. با مرزبندی، با القای انشقاق میان اصلاحطلبان. اصلاحات چارچوبش مشخص است. اینها همان تلاشهای تندروها در سال 84 است که میخواستند اصلاحات را به ورطه تندروی بکشانند.
رسول منتجبنیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی نیز در مصاحبه با ندا اظهار کرده است: مسلما جریانهایی ناپخته در داخل اصلاحطلبان و جریانهای تندرو در خارج از این گروه درصدد القای تفکر انشقاق و اختلاف در میان اصلاحطلبان هستند.
*صحبتهای خرّم و منتجبنیا نیز مشخصاً کنایههای دیگری به نظر میرسد که نسبت به مصاحبه اخیر سیدمحمدصادق خرازی، چهره محوری حزب ندای ایرانیان بیان شده و جالب آنکه این کنایهها در سایت حزب ندای ایرانیان نیز منتشر شده است.
اظهارات خرّم و منتجبنیا همچنین در حالی است که جریان سیاسی خاص بویژه در 10 روز اخیر سیاست دوگانهای را در قبال مصاحبه افشاگرایانه خرازی به پیش برده است.
مصاحبهای که خرازی طی آن بیان کرده بود لیست اصلاحطلبانی که به دشمن گِرا میدادهاند را دارد و شاید آنها را افشا کند.
جریان خاص پس از مورد توجه قرار گرفتن این مصاحبه، در وهله اول شروع به بدلی خواندن اصلاحطلبی حزب ندا کرده و شخص صادق خرازی را آماج تهمتها و حملات فراوان قرار دادند.
سپس به یکباره پرچم سفید بالا رفت و جریان سیاسی خاص در روزهای اخیر، یکپارچه از این میگوید که «کار، کار اصولگرایان است»!
چهرههای کثیری در میان جریان خاص اکنون به میان آمده و اینطور بیان میکنند که طرح هرگونه اختلاف و انشقاق میان اصلاحطلبان و البته میان اصلاحطلبان و دولتیها، جملگی کار اصولگرایان و رسانههای آنهاست.
علی تاجرنیا، از فعالان اصلاحطلب در این زمینه و در گفتوگو با اعتماد به رسانههای اصولگرایی اشاره کرده است که 400 نفر پرسنل دارند و برای تخریب اصلاحطلبان تلاش میکنند، فاطمه راکعی در مصاحبه با سایت حزب ندا از وجود برخی جریانات سخن گفته است که بر روی اختلاف اصلاحطلبان حساب باز کردهاند و رسول منتجبنیا هم به ندا اینطور گفته است که «رهبران اصلاحطلب فریب یک چنین بازیهایی را نمیخورند»
با اینهمه اما دو نکته واضح در فرایند اشاره شده وجود دارد.
نخست آنکه چهرههای جریان خاص پس از تهمتها و حملات کثیری که علیه صادق خرازی روا داشتند، اما باز هم حاضر نیستند از متلکپرانی به او خودداری کنند و مثلاً در صحبتهای خرّم و منتجبنیا که در بالا به آنها اشاره شده، این مسئله محرز است.
و نکته دوم نیز آنست که جریان سیاسی خاص توضیح نمیدهد نقش رسانهها و محافل اصولگرا در اینکه رئیس کمیته انتخاباتی اصلاحطلبان رئیس جمهور کشور را بدلیل یک موضعگیری سیاسی بی... خطاب میکند، چیست و اینکه عبدا... رمضانزاده در صفحه فیسبوک خود به صادق خرازی ناسزا میگوید، چه ربطی به رسانههای اصولگرا دارد؟!
و ایضاً هنگامیکه ابراهیم اصغرزاده دولت یازدهم را «رحم اجارهای» خواند، هنگامیکه جهانبخش خانجانی از اعضای حزب کارگزاران، دولت روحانی را افراطی و تفریطی خواند و هنگامیکه صادق زیباکلام اقدامات دولت را در بحث حقوق شهروندی به سخره گرفت!
آنها همانطور که دقیقاً نمیتوانند توضیح دهند رسانههای اصولگرا در این اختلافات محرز اصلاحطلبان و دولت چه نقشی داشتهاند؛ در اختلافات میان خود و جوانان حزب ندا نیز گویا ترجیح میدهند حرفی از واقعیت را به زبان نیاورند.