اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  قرآن و فعالیت های دینی

در گفت‌وگوی تفصیلی با فارس مطرح شد

گلایه‌های یک قاری شهرستانی از بی‌مهری‌های مسئولان/ دلیل مهاجرت نخبگان قرآنی به تهران

یک قاری ممتاز شهرستانی با گلایه از بی‌مهری‌های مسئولان قرآنی کشور گفت: متأسفانه نخبگان قرآنی شهرستان‌ها به دلیل بی‌توجهی مسئولان و مشکلات شدید مالی، یا کار قرآنی را رها می‌کنند و یا به تهران مهاجرت می‌کنند.

گلایه‌های یک قاری شهرستانی از بی‌مهری‌های مسئولان/ دلیل مهاجرت نخبگان قرآنی به تهران

خبرگزاری فارس- مهدی احمدی: استان خراسان رضوی یکی از استان‌هایی است که به مهد قاریان قرآن مشهور است و همه ساله نمایندگان این استان با حضور در عرصه‌های داخلی و خارجی با ارائه تلاوت‌های استادانه و شور و هیجان زیبایی به محافل مختلف می‌بخشند.

یکی از قاریان جوان و خوشخوان استان خراسان رضوی حامد علیزاده است که طی سه سال اخیر به عنوان نماینده این استان در مسابقات کشوری قرآن کریم حضور داشته است و در ادامه گفت‌وگوی فارس با علیزاده تقدیم می‌شود.

 

 

در ابتدای گفت‌وگو کمی از خودتان بگویید.

حامد علیزاده هستم، متولد 1369 شهرستان تربت جام، دارای مدرک کارشناسی الهیات، متأهل و صاحب یک فرزند دختر به نام بشری.

 

تلاوتی از حامد علیزاده

دانلود

 

در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

در تربت جام با دارالقرآن آموزش و پرورش همکاری دارم و در چند نهاد دیگر هم به تدریس قرآن کریم مشغولم، البته احتمالاً از هفته آینده قرار است در شهرستان جلسه‌ای هم برگزار کنم.

پدرم قاری و داور قرآن است و من هم راه وی را ادامه دادم

چه شد به سمت قرائت قرآن گرایش پیدا کردید؟

پدرم استاد قرآن و داور کشوری است. وی در چندین مسابقه از جمله مسابقات سازمان تبلیغات دارای مقام نخست کشور است. پدرم عنوان مؤذن برتر کشور را هم در کارنامه دارد و اذان وی تا چند سال پیش از صدا و سیما پخش می‌شد. من هم به دنبال پدر به سمت قرائت قرآن گرایش پیدا کردم و تلاوت را با تقلید از سبک عبدالباسط شروع کردم. در دوران مدرسه هم کار تلاوت را دنبال کردم و اولین مقام‌های استانی را همان دوران کسب کردم. البته از سال 80 تا 86 سرعت رشد تلاوتم کند شد، اما از سال 1386 کار را دوباره با جدیت دنبال کردم و در رشته اذان مقام اول مسابقات دانش‌آموزی را کسب کردم.

 

 

دوران دانشجویی سبب رشد تلاوتم شد

مسابقات را از چه زمانی با جدیت دنبال کردید؟

دوران دانشجویی نقطه اوج تلاوت من بود که با قبولی در دانشگاه و رفتن به شهرستان سبزوار آغاز شد. این شهر فضای قرآنی بسیار خوبی داشت و من با حضور در جلسه آقایان یزدان‌فر و رشیدی در کنار تحصیل تلاوت را هم دنبال کردم و همان دوران مقام دوم و سوم کشور را در مسابقات دانشجویی کسب کردم.

در اولین حضور در مسابقات تا فینال استان بالا آمدم اما برگزار‌کنندگان مرا کنار گذاشتند

از سال 1388 در مسابقات اوقاف شرکت کردم و همان سال با کسب مقام اول شهرستان به مسابقات استان رفتم. سال 1390 در مسابقات مشهد شرکت کردم، اما در مرحله نیمه‌نهایی انصراف دادم تا از طریق شهرستان تربت جام به صحنه مسابقات بیایم. مسئولان هم با انصراف من موافقت کردند و از طریق مسابقات تربت جام به مرحله استانی آمدم و در مرحله استانی هم تا فینال آمدم، اما به ناگاه برگزارکنندگان مانع حضور من در فینال شدند و علت را هم انصراف از مسابقات مشهد بیان کردند، در حالی که من با هماهنگی آنها انصراف داده بودم.

 

 

به هر حال سال بعد دوباره در مسابقات شرکت کردم و با حضور در مرحله نهایی جواز حضور در مسابقات کشوری را کسب کردم. آن سال سبزوار میزبان مسابقات استانی بود و از آنجایی که من در سبزوار دانشجو بودم و فعالیت قرآنی داشتم مردم من را به عنوان قاری سبزواری می‌شناختند و هنگام تلاوت به شدت مرا تشویق می‌کردند، این ابراز احساسات سبزواری‌ها عاملی شد که توانستم جواز حضور در مسابقات کشوری مازندران را کسب کنم.

برای حضور در مسابقات کشوری یک سال ترک تحصیل کردم

شما در اولین حضور در مسابقات کشوری فینالیست شدید، کمی از مسابقات مازندران بگویید.

بعد از کسب جواز حضور در مسابقات کشوری، تمرینات منظم و فشرده‌ای را آغاز کردم و تقریباً آن سال درس را کنار گذاشتم. با اساتیدی مانند شاه‌میوه، فاطمی و مسگری هم در ارتباط بودم و کمک‌های آقای حمیدرضا عباسی هم بسیار به من کمک کرد تا بتوانم در اولین حضور در مسابقات کشوری موفق باشم. به یاد دارم آقای عباسی قبل از تلاوت به من گفت: فقط طوری بخوان که خودت از تلاوتت راضی باشی، این باعث موفقیتت می‌شود و به واقع همین هم شد.

 

 

قرائت یک نفس 48 ثانیه‌ای سبب شد استاد راهنما قبل از پایان مرحله نیمه‌نهایی حضورم در فینال را قطعی بداند

هنگامی که در مسابقات مازندران قرعه‌کشی می‌کردند، اولین نفر نام من درآمد و پس از من هم آقایان پورکویر و وکیلی خواندند. این قرعه سبب نگرانی فراوان در من شد، زیرا بدون هیچ تجربه‌ای به مسابقات کشوری آمدم و باید اولین نفر قرائت می‌کردم. اما همین اتفاق برای من سبب خیر شد، زیرا باید حدود ساعت 15 در اولین روز مسابقات تلاوت می‌کردم و در لحظات آغازین، سالن کاملاً خالی از جمعیت و ساکت بود، همین امر سبب شد بدون استرس و با آرامش تمام بخوانم و نهایتاً در بین حدود 60 شرکت‌کننده پنجم شوم و به دور بعد آمدم. در نیمه‌نهایی قطعه سختی به من افتاد، اما به یاری خدا و امام رضا(ع) من دو قطعه 45 و 28 ثانیه‌ای یک نفس خواندم که هنوز هم برایم قابل باور نیست. آن روز بعد از تلاوت به نزد استاد ربیعیان که استاد راهنمای مسابقات بود رفتم. با وجود اینکه هنوز تلاوت‌ها تمام نشده بود، استاد ربیعیان گفت: تو قطعاً فینالیست هستی زیرا خیلی خوب خواندی.

در اولین حضور در مسابقات کشوری ششم شدم

در مرحله فینال ما با برنامه‌ریزی عجیب برگزارکنندگان مواجه شدیم، زیرا از ساعت 2 بعدازظهر ما به قرنطینه رفتیم و من ساعت 7:30 شب خواندم. در این مدت حق رفتن به دستشویی هم نداشتیم. به هر حال آن سال من مقام ششم کشور را کسب کردم.

 

 

سال بعد در شیراز شما با اختلاف کمی از حضور در فینال بازماندید، البته اعتراضاتی هم داشتید، ماجرا چه بود؟

بله، در مسابقات شیراز اعتراضاتی از سوی شرکت‌کنندگان به داوری‌ها شد. آقای عباسی که از استان ما در مسابقات شرکت کرده بود گویا در آسانسور هتل یکی از داوران را می‌بیند و درباره یکی از قطعات تلاوت توضیحاتی به داور می‌دهد و این اتفاق که کاملاً تصادفی بود، سبب شد تا دوباره تلاوت آقای عباسی بازنگری و وی به عنوان آخرین نفر راهی فینال شود و من با این اتفاق بعد از وی دوازدهم شدم. من درباره تلاوتم در برخی از مواد مسابقه توضیحاتی را به داوران دادم و دو نفر از آقایان داور به من گفتند: ما فردا دوباره فیلم را بازبینی و نتیجه را اعلام می‌کنیم. فردای آن روز حدود ساعت 1 بعدازظهر یکی از داوران را دیدم که گفت: بعد از بازبینی نمره شما بیشتر شد، اما مسئولان برگزاری به دلیل اینکه تغییر نتیجه باعث اعتراض شرکت‌کنندگان می‌شود با تغییر مخالفت کردند و نهایتاً من به فینال نرفتم.

آن سال خود شما هم در شیراز حضور داشتید و دیدید که اتفاقاتی در مسابقات افتاد و حرف‌هایی از سوی مسئولان برگزار‌کننده زده شد که بسیار عجیب بود، البته بیان این حرف‌ها فایده‌ای ندارد و بهتر است به فکر آینده باشیم.

 

 

متأسفانه سال بعد هم مسابقات در سرمای شدید زمستان در تبریز برگزار شد. من حدود سه روز قبل از طریق مسابقات مدهامتان جواز حضور در مسابقات کشوری را به دست آوردم و با دو پرواز خودم را از اهواز به تبریز رساندم، اما به محض ورود به تبریز به شدت سرما خوردم و صدایم به حدی گرفت که صحبت هم نمی‌توانستم بکنم. با وجود مراجعه به پزشک و تلاش‌های فراوان سهمیه مسابقات کشوری تبریز که به سختی به دست آورده بودم از دست رفت و نتوانستم بخوانم.

در آزمون حج 93 از بین 105 نفر دوم شدم

شما سال گذشته به حج اعزام شدید، چطور برای اعزام به حج انتخاب شدید؟

بله، سال گذشته به عنوان یکی از نفرات برتر استان در آزمون اعزام به حج شرکت کردم و در بین 105 شرکت‌کننده دوم شدم. اعزام به حج یکی از اتفاقات خوب زندگی من بود و هیچ وقت خاطرات آن را فراموش نمی‌کنم.

در مسیر موفقیت‌تان در تلاوت چه کسانی تأثیر داشتند؟

پدرم استاد و مشوق اصلی من در راه هنر تلاوت قرآن کریم بود و وی همیشه پا به پای من در برنامه‌ها می‌آید و کمکم می‌کند. مادر عزیزم هم همیشه من را از الطافش بی‌بهره نگذاشته و با دعاها و حمایت‌هایش یاری‌ام می‌کند. مادر هنگامی که در مسابقات شرکت می‌کنم روزه می‌گیرد و دعاهای این دو عزیز سبب موفقیت من شده است.

 

 

شرایط قاریان قرآن در شهرستان‌ها و حتی مشهد مطلوب نیست

در کنار پدر و مادر، همسرم یکی از بزرگترین حامیانم است. وی برای پیشرفتم در تلاوت خیلی تلاش می‌کند. گاهی اوقات که من به دلیل خستگی نمی‌خواهم به جلسه بروم، وی با تأکید زیاد به من گوشزد می‌کند که به جلسات اساتید بروم. همسرم با مشکلات، کمبودها و درآمد کم ساخته و اعتراض نمی‌کند. متأسفانه در شهرستان ما و حتی مشهد شرایط خوبی برای قرّا وجود ندارد و ما حتی محفل چندانی هم برای خواندن نداریم. البته من فعالیت‌هایی در دارالقرآن و آموزش و پرورش دارم، اما در مجموع شاید درآمدم حدود ماهانه 600 هزار تومان باشد و با این درآمد کم، همسرم هیچ وقت معترض من نیست.

نخبگان قرآنی شهرستان‌ها به دلیل مشکلات مالی یا به تهران مهاجرت می‌کنند یا کار قرآنی را رها می‌کنند

گفتید قاریان قرآن در شهرستان‌ها شرایط خوبی ندارند کمی بیشتر توضیح بدهید.

متأسفانه در شهرستان‌ها شرایط خوبی برای قاریان فراهم نیست و حتی محافل چندانی هم برای خواندن وجود ندارد. بسیاری از مردم و یا نخبگان تصور می‌کنند شرایط در مشهد خوب است، اما این‌گونه نیست و حتی قاریان نامدار و بین‌المللی مشهد هم شاید سالانه کمتر از 10 محفل برای تلاوت دعوت می‌شوند. از طرفی مسئولان هم فکری برای نخبگان قرآنی شهرستان‌ها نمی‌کنند و اغلب قاریان و حافظان قرآن به دلیل مشکلات مالی و درآمد کم در مشاغل مختلف جذب و کار قرآنی را رها می‌کنند.

متأسفانه همه امکانات و برنامه ها و محافل در تهران متمرکز شده و مسئولان قرآنی کشور به فکر نخبگان شهرستانی نیستند. حتی قاریان و حافظان شهرستان‌ها پس از کسب مقام در مسابقات بین‌المللی به حال خود رها می‌شوند و برخی از دوستان به ناچار شهر و دیار خود را ترک و به تهران مهاجرت می‌کنند.

 

 

برای تلاوت در حرم امام رضا(ع) هم دعوت نمی‌شوم

البته، امید ما خراسانی‌ها به تلاوت در حرم امام رضا(ع) است، اما متأسفانه در حرم هم به ما تلاوت چندانی نمی‌دهند، گاهی مشاهده می‌شود یک قاری که نه عنوان‌دار است و نه خوشخوان در هفته یک تلاوت در حرم انجام می‌دهد، اما من که سه سال است در استان خراسان رضوی برگزیده می‌شوم، شاید در سال پنج تلاوت هم در حرم امام رضا(ع) نداشته باشم.

متأسفانه مسئولان شهرستان تربت جام هم هیچ اهمیتی به من نمی‌دهند و با وجود اینکه مردم شهر به شدت از تلاوتم استقبال می‌کنند، مسئولان گویا اصلاً نمی‌دانند که یک قاری نخبه کشوری در شهرشان وجود دارد.

مسئولان دارالقرآن آموزش و پرورش در پاسخ به طلب 4 سال حقوق عقب افتاده، من را بی‌تربیت خواندند

چند سال است که در دارالقرآن آموزش و پرورش تدریس می‌کنم و هم‌اکنون حدود 4 سال است که هیچ حقوقی دریافت نکرده‌ام. چندی پیش به دلیل مشکلات مالی فراوان از مسئولان آموزش و پرورش تربت جام طلب حقوق عقب‌مانده‌ام را کردم و با واکنش شدید این دوستان مواجه شدم، حتی یکی از کارکنان آموزش و پرورش با پدرم تماس گرفته و به او گفته بود؛ که آقا حامد خیلی بی‌تربیت شده است. نمی‌دانم آیا اگر طلب حقوق عقب‌مانده خود آن هم در 4 سال را داشته باشی بی‌تربیت هستی؟

 

 

متأسفانه چندین سال است که من به عنوان یک قاری برگزیده در شهرستان مطرح هستم، اما در این سال‌ها مسئولان مقدمات برگزاری یک جلسه هفتگی را هم برای من فراهم نکرده‌اند و تازه قرار است از این هفته جلسه‌ای یکشنبه‌ها در مسجد الزهرا(س) برای من راه‌اندازی شود که امیدوارم این کار هم مورد بی‌مهری قرار نگیرد.

قاریان بین‌المللی هم مورد بی‌مهری مسئولان قرار می‌گیرند

این بی‌مهری‌ها درباره من که هیچ، درباره قاریان بزرگ و بین‌المللی هم رخ می‌دهد. متأسفانه محسن حاجی‌حسنی که نفر اول مسابقات بین‌المللی مالزی است، هنوز با لباس نظامی خدمت می‌کند و با وجود اینکه باید طبق قانون نخبگان به عنوان نخبه درجه یک از سربازی معاف شود. حاجی‌حسنی تا چند ماه قبل از اعزام به مالزی در محل خدمتش نگهبانی می‌داد و حتی از وی برای کارهای قرآنی هم استفاده نمی‌کردند. این قاری نخبه که امسال قرار است به حج اعزام شود، هنوز نتوانسته مشکلاتش را حل کند و برای خروج از کشور مشکل دارد، چون سرباز است.

 

 

ای کاش مسئولان با بکار‌گیری درست بودجه‌ها مردم را برای هدایت فرزندان به سمت قرآن تشویق می‌کردند

ای کاش مسئولان قرآنی کشور با به کارگیری درست بودجه‌های قرآنی که مبالغ کمی هم نیست و با برنامه‌ریزی‌های درست و دقیق کاری می‌کردند که مردم با دیدن شرایط ایده‌آل یک نخبه قرآنی، فرزندانشان را برای کار حرفه‌ای در زمینه قرآن تشویق می‌کردند. متأسفانه عملکرد به گونه‌ای است که حتی مردم مذهبی هم اگر بخواهند فرزندشان به سمت قرآن بیاید، برایشان اولویت چندم است و دوست دارند ابتدا فرزندشان در زمینه دیگری از جمله ورزش و یا تحصیل موفق شود و بعد اگر شد در زمینه قرآن و یا دیگر فعالیت‌های مذهبی موفق باشد، زیرا خانواده‌ها هیچ آینده‌ای برای فعالیت‌های مذهبی نمی‌بینند و فقط برای بهره‌مندی معنوی و تربیت اخلاقی فرزندان آنها را به سمت این‌گونه برنامه‌ها تشویق می‌کنند.

در پایان حرف دیگری دارید.

از همه اساتید، دوستانی و خصوصاً خانواده عزیزم که در سال‌‌های اخیر با کمک‌ها و حمایت‌هایشان زمینه را برای موفقیتم فراهم کرده‌اند تشکر می‌کنم و امیدوارم با اهل بیت(ع) و قرآن کریم محشور شوند.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول