اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

سیاسی

/بسته گزارشی روزانه فارس/

دیده‌ها و نادیده‌های محمدصادق خرازی در مذاکرات هسته‌ای!/ توهین‌های همیشگی چهره‌های خاص به مردم ایران و اعتراضی که برخاست

انصاف و بی‌انصافی منتقدان دولت در مذاکرات هسته‌ای و تراز واقعیت‌ها و پورنجاتی مصداق خیانت ملی را مشخص کرد! از جمله مطالب امروز بسته گزارش تحلیلی فارس است.

دیده‌ها و نادیده‌های محمدصادق خرازی در مذاکرات هسته‌ای!/ توهین‌های همیشگی چهره‌های خاص به مردم ایران و اعتراضی که برخاست

بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابه‌لای رسانه‌های کشور می‌پردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیل‌های موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.

 

***

 

توهین‌های همیشگی چهره‌های خاص به مردم ایران و اعتراضی که برخاست

«نعمت‌الله فاضلی» از استادان مطالعات فرهنگی پژوهشگاه علوم انسانی در بخشی از صحبت‌های خود در یک نشست دانشگاهی پیرامون مسئله امید اجتماعی؛ در اعتراض به مذمت همیشگی مردم ایران در صحبت‌های عده‌ای خاص! گفته است:

«این ادعاها در بحث‌های مبتذل جامعه‌شناسی خودمانی و نقد اجتماعی‌های مبتذلی که ارایه شده به کرات تکرار می‌شود که ما نخبه‌کش و استبدادپرور هستیم و در ذات خودمان دروغگو هستیم و فرصت طلب‌ایم و خلقیات و روحیات‌مان و به طور کلی ذات انسان ایرانی یک ذات شرور ستمگر دروغگوی فریبکار حقه‌باز دغلباز است»!

به گزارش اعتماد، وی افزوده است: از کنار این سخنان به سادگی نگذرید، اینها تعابیری است که مدام در جامعه شناسی خودمانی که به چاپ هشتادم رسیده می‌خوانیم و لذت می‌بریم!

 

*سبب خوشبختی و مسرّت است که سرانجام از جانب تریبونی غیر اصولگرا، صدای یک اعتراض نسبت به توهین‌های هر روزه جریان خاص به مردم ایران انعکاس یافت.

فاضلی درست می‌گوید...

افرادی در کسوت سیاست‌ورز، روزنامه‌نگار و یا استاد دانشگاه در میان جریان سیاسی خاص حضور دارند که قوت روزانه آنها نسبت دادن مقولات واهی به عادات و رفتار و پیشینه‌ی تاریخی این مردم است و قابل تأمل آنکه به این حرف‌ها تریبون هم داده می‌شود و حتی گاهی برخی از گویندگان همین سخنان به سمت‌هایی همچون مشاورت رئیس جمهور نیز منصوب می‌شوند!

در ادامه به ذکر نمونه‌هایی از حرف‌های این افراد خواهیم پرداخت و متأسفانه مجبوریم به اسامی آنها نیز اشاره کنیم.

احمد نقیب‌زاده (از استادان اصلاح‌طلب علوم سیاسی): بخش توده‌وار جامعه لشکر خوبی برای پوپولیست‌ها و دغلبازان هستند _ هر کاندیدایی می‌تواند با پول رأی بخرد. منظور من توده مردم است نه جامعه مدنی...مردم با وجود درک سیاسی نمی‌توانند متشکّل عمل کنند.

تقی آزادارمکی(جامعه‌شناس): فقرا چون می‌خواهند به آمال و آرزو‌های طبقه متوسط دست یابند در انتخابات شرکت می‌کنند _ریشه پرخاشگری و کینه‌توزی مردم ایران به فرهنگ و دین و اخلاق و نظام اجتماعی‌شان برنمی‌گردد، بلکه به نحوه ظهور همه این امور در کالبد مدیریتی و اجرایی برمی‌گردد!

محمود سریع‌القلم(از استادان اصلاح‌طلب علوم سیاسی): در جامعه ایرانی که یکی از پرحسد‌ترین جوامع بشری است، توانمندی‌ها و ظرفیت‌های افراد سرکوب می‌شود _ اقتدارگرایی تاریخی ایرانی نیز باعث متفرق شدن مردم شده و زمینه‌ساز انشعابات اجتماعی بوده است  _ در زندگی اعراب، ترک‌ها و شاید مردم اندونزی، جهانبینی دینی بیشتر جاری است تا در زندگی ایرانی  _ شخصیت ایرانی (از یک زاویه) بسیار ضعیف است _ ذهن تسلسلی، انباشتی، تدریجی و فرآیندی در میان ایرانیان بسیار ضعیف است.

محمد قوچانی(روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب): برخی از ما مردمان ایران به خصوص در لایه‌های روشنفکری خود به بحران اخلاقی عمیقی مبتلا هستیم که ریاکاری یکی از نمادهای آن است.

غلامحسین کرباسچی(فعال اصلاح‌طلب): روش زندگی ما فاصله چندانی با دیکتاتوری ندارد.

مهدی بازرگان(از چهره‌های نهضت آزادی): سرّ بقای ایران، پفیوزی ماست...!

اکنون باید دید که آیا دامنه انتقادات به این صحبت‌های غلط و ادراکات ناصحیح از جامعه ایرانی، فقط محدود به انتقاد آقای فاضلی خواهد بود یا اینکه می‌توان به بروز جریانی امید بست که در مقابل تمام این غلط‌گویی‌ها و غلط‌پنداری‌ها قصد ایستادن دارد.

گفتنیست، کتابی تحت «جامعه‌شناسی خودمانی» نوشته شخصی به نام حسن نراقی (که فاضلی هم در بالا به آن اشاره کرده است) وجود دارد که در ظاهر با رویکرد بررسی صفات جامعه ایرانی، به نسبت دادن جمیع صفات بد عالم! به ایران و ایرانی اهتمام کرده است و نکته آنجاست که این کتاب هم‌اکنون توسط برخی استادان علوم سیاسی دانشگاه‌ها، برای خوانش، مطالعه و کسب نمره به دانشجویان علوم سیاسی دیکته می‌شود!

 

***

 

پورنجاتی مصداق خیانت ملی را مشخص کرد!

احمد پورنجاتی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب اخیراً در نوشته‌ای که در صفحه گوگل‌پلاس وی منتشر شد، نوشت: شگرد جریانی که از آغاز به کار دولت روحانی همه‌ی توش و توان خود را برای ناکامی "دیپلماسی هسته ای" این دولت بسیج کرده از یک الگوی نخ نما و بازاری در سنت "شرخری" پیروی می‌کند که در ادبیات کسب و کار بازار قدیم به "سنگ کردن" فروشنده کالا معروف بود که در واقع ایجاد نوعی جنگ زرگری میان خریداران است.

او در ادامه می‌نویسد:

«به نظر می‌رسد، دانسته و ندانسته، آنان که هر روز معرکه‌ی بهانه‌جویی و شرط وشروط گذاری خیابانی و محفلی فراتر از تصمیمات راهبردی نظام، فراراه مذاکرات به راه می‌اندازند، می‌دانند که در اقلیت هستند، پس واکنش منفی اکثریت افکار عمومی را نسبت به بهانه‌جویی‌هاشان گویی به مثابه پیامی برای آن سوی مذاکرات مد نظر قرار می‌دهند که: "شما هرچه دبه در بیاورید و اطوار بریزید و هزینه را بالاتر ببرید، اینجا خریدار دارد"!

البته معلوم است که این پیام، نادرست است اما خاصیت تخریبی که دارد.
این شگرد، اگر حسابی و کتابی در کار باشد به گمانم از "مصادیق خیانت ملی" بشمار می‌رود»

 

*چهره‌های جریان سیاسی خاص به این دلیل که در جریاناتی مثل فتنه سال 88 و قهر از شرکت در انتخابات مجلس نهم، پرونده تاریکی از خود بر جای گذاشته‌اند؛ ترجیح می‌دهند کمتر درباره مباحثی همچون خیانت و یا «خیانت ملی» صحبت کنند.

اما اکنون که احمد پورنجاتی تلاش کرده است تا به بهانه برخی تجمعات مردمی و تحصن‌های دانشجویی معترض به رفتارهای دولت یازدهم در مذاکرات هسته‌ای؛ پای این مقوله را به میان بکشد نیز استدلال‌های ضعیف و فروض نادرستی را به کار برده است.

او در نوشته خود توضیح نداده است که «واکنش منفی اکثریت افکار عمومی» نسبت به انتقادات و اعتراضات را با چه مقیاس یا خبری به دست آورده است؟!

به سخن دیگر اینکه باید اذعان کرد، پورنجاتی در این فراز (که نقطه ثقل استدلالات وی است) آرزوی خود را به رفتاری فرضی از جانب اکثریت ربط داده است.

نکته دیگر آن است که پورنجاتی از کجا و با چه سند و مدرکی می‌داند که منتقدین و معترضین رفتارهای دولت در مذاکرات هسته‌ای؛ «اقلیّت» هستند؟! از کجا معلوم که این عده همان اکثریت 98 درصدی جامعه با غیرت ایرانی نباشند که در رفراندوم امام راحل به جمهوری اسلامی با تمام مختصاتش رأی داده‌اند؟!

صحبت وی مبنی بر اینکه آمریکا با ضد و خورد پوزیسیون‌ها و اپوزیسیون‌های «توافق به هر قیمتی» در ایران اینطور می‌فهمد که هر دبّه‌ای خریدار دارد! نیز حاوی نکاتی است که به اقتراح مخاطبان گذاشته می‌شود.

پورنجاتی چندی قبل طی یادداشتی اظهار کرده بود:‌ مدیریت سیاست داخلی روحانی مثل یک تیوپ پنچر است!

 

***

 

دیده‌ها و نادیده‌های محمدصادق خرازی در مذاکرات هسته‌ای!

انصاف و بی‌انصافی منتقدان دولت در مذاکرات هسته‌ای و تراز واقعیت‌ها

سیدمحمد صادق خرازی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، دیپلمات سابق و از چهره‌های محوری حزب جدیدالتأسیس ندا اخیراً در بخشی از گفت‌وگوی خود با خبرگزاری فارس بیان کرده است: معتقدم (منتقدان) در نقدهایی که امروز علیه تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای مطرح می‌شود هیچ‌گاه انصاف را رعایت نمی‌کنند.

او همچنین گفته است: عملکرد سیاست خارجی دولت روحانی و تیم مذاکره‌کننده در جهت سیاست‌های تعیین شده از سوی مقام معظم رهبری بوده است، بنابراین هیچگاه مذاکره‌کنندگان خلاف جهت رهبری حرکت نکرده‌اند.

 

*تشخیص انصاف و بی‌انصافی یک نقد با نیت‌خوانی و از روی مزاج ممکن نیست بلکه باید نقد یا انتقادات وارده را با تراز واقعیت سنجید و آنگاه عیار انصاف و بی‌انصافی آنرا مشخص کرد.

جدای از آنکه برخی توهین‌های مشخص یقیناً مصداق بی‌انصافی است اما بی‌انصافی بیشتر، آنجا شکل می‌گیرد که همه‌ی منتقدان به بی‌انصافی علیه تیم مذاکره کننده هسته‌ای متهم شوند!

جدای از این مسئله؛ به هر حال آقای خرازی بعنوان یک دیپلمات کهنه‌کار و نجیب، نیک می‌داند که زیست همه‌ی ما در مختصات واقعیت‌های پیرامون شکل می‌گیرد.

و همین واقعیت‌های جهان پیرامون است که فهم افکار عمومی را از چیستی یک ماجرا و فی‌المثل «خوب یا بد بودن عملکرد تیم مذاکره‌کننده دولت یازدهم» مشخص می‌کند نه سخنان جانبدارانه و با یک چوب نواختن تمام منتقدان.

پر واضح است که با حلوا حلوا گفتن، هیچ دهانی شیرین نمی‌شود و لذاست که نمی‌توان در مقابل واقعیت‌های بروز کرده در محیط اطراف مذاکرات هسته‌ای و توافقات صورت گرفته طی دو و نیم سال اخیر، موضعی خلاف واقعیت گرفت.

«دبّه کردن آمریکا پس از توافق لوزان»، «اعمال بیش از 100 تحریم علیه ایران پس از توافق ژنو»، «خواسته‌های مشخص مبنی بر بازرسی از تأسیسات نظامی جمهوری اسلامی ایران»، «خواست مصاحبه با دانشمندان و مقامات ایرانی»، «بی‌تأثیری تحریم‌های لغو شده در توافق ژنو بر معیشت مردم»، «خواسته‌های سیاسی دکتر ظریف از طرف مقابل در مذاکره هسته‌ای»! و «تهدیدات علی‌الدوام نظامی علیه ایران» همگی واقعیت‌هایی هستند که از پشت پرده مذاکرات بیرون زده‌اند و افکار عمومی به وضوح آفتاب آنها را می‌بینند.

اکنون آیا رواست که منتقدان این ظهور و بروزها و هرکس که مخالف آنها هست به بی‌انصافی متهم شوند؟

آیا آقای خرازی روا می‌دارد اکنون که جدای از واقعیت‌های فوق‌الذکر؛ مردم نه در جریان فکت‌شیت ایرانی هستند، نه دیگر باید امیدوار به لغو تمام تحریم‌ها باشند و نه اثری از رفتارهای دیپلماتیک بر سر سفره‌های خود احساس کرده‌اند؛ باز هم خاک به دهان منتقدان پاشیده و با تمسخر با آنها صحبت شود؟!

باید دانست که متهم کردن یک منتقد یا جمیع منتقدان به عدم صدق نیت یا به بی‌انصافی رفتاری نیست که انتقاد شونده باید از خود بروز دهد.

رفتار عقلایی انتقاد شونده آنست که برای هر انتقادی ولو تخطئه و تخریب هم پاسخ عقلایی داشته باشد.

گستره‌ای از اقناع گرفته تا عذرخواهی و توبه!

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول