اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

سیاسی

/بسته گزارشی روزانه فارس/

شرط‌گذاری اصلاح‌طلبان برای حمایت از روحانی/ منظور جریان خاص از «توسعه» و «استبداد» چیست؟

حزب اعتماد ملی می‌خواهد از روحانی عبور کند؟! و شرط‌گذاری اصلاح‌طلبان برای حمایت از دولت دوم روحانی، مطالبی است که در بسته امروز گزارش تحلیلی فارس به آنها پرداخته‌ایم.

شرط‌گذاری اصلاح‌طلبان برای حمایت از روحانی/ منظور جریان خاص از «توسعه» و «استبداد» چیست؟

بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابه‌لای رسانه‌های کشور می‌پردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیل‌های موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.

 

***

 

شرط‌گذاری اصلاح‌طلبان برای حمایت از دولت دوم روحانی

عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو شورای مشورتی اصلاح‌طلبان،‌ در بخشی از گفت‌وگوی خود با شماره دوشنبه گذشته روزنامه اعتماد،‌ در پاسخ به این سؤال که «آیا اصلاح‌طلبان در ادامه از روحانی برای دوره بعدی ریاست جمهوری حمایت خواهند کرد؟» گفته است:

«ممکن است در آن زمان هم با توجه به رقبایی که حاضر می‌شوند اصلاح‌طلبان باز هم به این نتیجه برسند که از روحانی حمایت کنند اما شاقول اصلاح‌طلبان این است که آقای روحانی و وزارت کشورش پای انتخابات می‌ایستد یا نه و حاضر است هزینه بکند؟ هیأت های اجرایی را که نخستین ابزار نظارتی هستند چگونه شکل خواهد داد؟

وی همچنین اظهار کرده است: الان ٧٦ درصد از نیروهای احمدی‌نژاد هنوز در دستگاه اجرایی وزارت کشور حضور دارند.

 

*منظور ناصری از انتخاباتی که وزارت کشور باید پای آن بایستد! در مقطع فعلی چیزی غیر از انتخابات مجلس دهم نمی‌تواند، باشد و لذا بنا به تحلیل‌هایی می‌توان از هم‌اکنون به عبدالله ناصری این مژده را داد که انتظار اصلاح‌طلبان از دولت برای دخالت در انتخابات و بویژه بحث تأیید یا ردّ صلاحیت‌ها عملی نخواهد شد.

دلیل ساده‌ای هم که می‌توان برای این تحلیل ارائه کرد آنست که انتظار جریان سیاسی خاص از دولت برای مقولاتی مثل رفع حصر از فتنه‌گران و یا رفع ممنوع‌التصویری لیدر جریان اصلاحات نیز عملی نشده و نخواهد شد.

عملی نشدنی که صدای بلند انتقادات را از درون اردوگاه اصلاح‌طلبان نسبت به روحانی بلند کرده است.

جریان سیاسی خاص مشخصاً اعلام کرده است به دلیل عدم توانایی در زمینه تشکیل یک مجلس ششم دیگر و ردّ صلاحیت معاریفش که در فتنه سال 88 نقش داشته‌اند؛ در انتخابات مجلس دهم به مقوله «برد حداقلی» فکر می‌کند. به این معنی که تلاش کنند تا اصولگرایان کمتری به مجلس راه پیدا کنند و تمام اصلاح‌طلبانی هم که شرایط تأیید صلاحیت را دارند، حتی‌الامکان وارد مجلس شوند.

اما همین راهبرد برد حداقلی نیز باید به زعم جریان خاص، با عملگری دولت در بحث تأیید و ردّ صلاحیت‌ها تقویت شود!

لذاست که مشاهده می‌شود تیر آخر را ناصری در چلّه می‌گذارد و حمایت از روحانی برای دولت دومش را منوط به کنش مطلوب در انتخابات مجلس دهم می‌کند!

در همین رابطه، صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز مدتی قبل در سمیناری دانشجویی به لایه‌هایی عمیق‌تر از سناریوی مذکور اشاره کرده و گفته بود: چون می‌دانیم که شورای نگهبان نامزدهای اصلاح‌طلب را ردّ صلاحیت می‌کند باید از حالا به فکر باشیم و نسبت به این عمل شورای نگهبان اعتراض اجتماعی بکنیم!

جالب آنکه، در بحث اشاره به ردّ‌صلاحیت‌ها؛ علی یونسی، دستیار رئیس جمهور روحانی نیز در یک جلسه استانی، بسیاری از ردّ صلاحیت‌ها و گزینش‌ها را در ایران «غیر اسلامی»! خوانده بود.

یکی از نظرات قابل تأمل در این زمینه را هم فیض‌الله عرب‌سرخی، فعال اصلاح‌طلب مطرح کرده است. او زمانی در این رابطه گفته بود:

«بعید می دانم چهره‌های برجسته اصلاح‌طلب تایید صلاحیت بشوند...انتظار ما از شورای نگهبان تایید صلاحیت نمایندگان مجلس ششم نیست»

شاید برای مخاطبان محترم جالب باشد که مدت‌ها قبل از اظهارات اشاره شده؛ این «اشرف بروجردی» فعال سیاسی اصلاح‌طلب بود که سال گذشته طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشت:

«دولت باید یک استراتژی را برای برگزاری انتخابات تعیین کند که اساسا فارغ از ترکیب آینده مجلس، مبنای حمایت و اصل کار دولت باید حفظ و صیانت از آرای مردم باشد! اگر واقعا این استراتژی در جنبه عمل هم خودش را نشان دهد، ترکیب آینده مجلس می‌تواند متفاوت از ‌آن چیزی باشد که امروز شاهدش هستیم»!

یادآور می‌شود جریان سیاسی خاص در حالی مدعی حمایت از کاندیداتوری حسن روحانی در انتخابات سال 92 است، که نه لیدر این جریان و نه شخص آقای هاشمی رفسنجانی حاضر به حمایت رسمی از رئیس جمهور روحانی نشدند.

جریان سیاسی خاص همچنین در این زمینه هیچ سند و مدرک رسمی دالّ بر حمایت گروهی احزاب و معاریف اصلاح‌طلب را نیز در اختیار ندارد.

گفتنیست اظهار نظر ناصری مبنی بر حضور 76 درصدی نیروهای احمدی‌نژاد در بدنه وزارت کشور نیز صحبت صحیحی نیست و بیشتر مکاشفات وی به نظر می‌رسد تا ادعایی مبتنی بر آمار و اسناد!

 

***

 

درباره تضادّ مفهومی و ثنویت «پیشرفت» و «توسعه»

منظور جریان خاص از «توسعه» و «استبداد» چیست؟

سعید لیلاز، فعال سیاسی اصلاح‌طلب اخیراً در بخشی از صحبت‌های خود با سایت حزب ندای ایرانیان گفته است:‌ سهم نفت در یک اقتصاد معیشتی در حال رشد مثل ایران که ساختارهای استبدادی در آن حاکم است و ساختار آن سیاسی و طبقاتی است، تلاطم ایجاد می‌کند.

وی همچنین در بخش دیگری از صحبت‌های خود ضمن بیان اینکه «فرهنگ در مساله توسعه یافتگی چندان دخیل نیست»! افزوده است:‌ جامعه ایران در حال گذار به سمت توسعه یافتگی است. توسعه یافتگی با فرهنگ ژاپنی، چینی، ترکی، عربی و..... هم رخ می‌دهد مهم این است که جامعه ایران آماده دریافت توسعه یافتگی باشد. وقتی فقر در اقتصاد ایران ریشه دوانده باشد. شما نباید انتظار توسعه یافتگی داشته باشید. هر چند جامعه ایران را در حال گذار می‌دانم. هردولتی که بخواهد کشور را به سمت توسعه حرکت دهد لاجرم لازم است نیازهای اولیه مردم را تامین کند.

 

*ماجرای نیش و کنایه‌های جریان خاص در اشاره به کلمه «استبداد» گویی تمامی ندارد.

آنها از این کلمه، معنایی خاص را اراده می‌کنند که اظهرمن‌الشمس است.

پیش از این، محمد خاتمی، لیدر جریان اصلاحات نیز که به دلیل ایفای نقش در فتنه سال 88 و استنکاف از توبه و عذرخواهی علنی در انزوا به‌سر می‌برد، طی مصاحبه‌ای غیر قانونی با یکی از ویژه‌نامه‌های نوروزی اعتماد، از وجود «استبداد داخلی» در ایران اسلامی سخن گفته بود.

البته خاطرات موثق و منتشرشده‌ای هم پیرامون نظرات خاتمی درباره ولایت فقیه وجود دارد که می‌گوید وی معتقد به ولایت مطلقه فقیه نیست و ایضاً ولایت فقیه را «دیکتاتوری مؤمنین» می‌داند!

در همین زمینه، پرویز سروری، قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و فعال اصولگرا اخیراً در مصاحبه با یکی از خبرگزاری‌ها اعلام کرده است که ائتلاف اصلاح‌طلبان با اصولگرایان به این دلیل که در مبانی با یکدیگر اختلاف دارند، غیر ممکن است که یقیناً یکی از مبانی مورد اشاره وی همین معارضه جریان خاص با مفهوم ولایت مطلقه فقیه است.

اما در بخش دوم اشاره شده از صحبت‌های لیلاز پیرامون وجود فقر گسترده در ایران! و بیربط بودن فرهنگ به مفهوم توسعه نیز گفتنی‌های زیادی هست.

جریان خاص در وقت طرح مطالبات سیاسی خود مدعی فراوانی قشر متوسط یا همان پردرآمدها در ایران می‌شود و حتی از این می‌گوید که «انقلاب 57 را هم قشر متوسط‌ بوجود آوردند»! اما در وقت اجرای پروژه‌هایی بمنظور مفسدنمایی و سیاه‌نمایی از نظام اسلامی مدعی وجود فقر گسترده در ایران می‌شود!

قسمت مضحک این تعارض نیز در آنجا هویدا می‌شود که اساساً کسی، جریان سیاسی خاص و معاریف آنرا به‌پیگیری مشاکل اقتصادی مردم و تلاش در جهت ارتقای اقتصاد کشور نمی‌شناسد بلکه هرچه هست یا اعتراض به ردّ صلاحیت‌های انتخاباتی است،‌ یا دعوت از دولت برای توجه نشان دادن به سیاست داخلی و یا کف زدن برای تئوری توافق به هر قیمتی!

در باب مفهوم توسعه نیز کسانی مثل لیلاز، سریع‌القلم و زیباکلام که در این‌باره کتاب‌ها و مقالات و مصاحبه‌ها داشته‌اند؛ هرگز بصورت اصولی توضیح نداده‌اند که تعریف آنها از توسعه چیست؟

وانگهی آنها توضیح نمی‌دهند که چرا به جای مفهومی مطلوب‌تر به نام «پیشرفت»، عامداً از «توسعه» استفاده می‌کنند؟!

و همچنین آیا ساختمان‌های بلند، ویزای شینگن، خودروهای لوکس و کراوات مصداق توسعه است یا انرژی هسته‌ای و فناوری‌های فضایی و نانو تکنولوژی و قدرت دفاعی و قدرت اقتصادی، اخلاق دینی جامعه و غیره؟!

تمام این نکات ریز، سؤالاتیست که اگر افراد مذکور به آن پاسخ بدهند؛ یقیناً سؤالات مربوط به پیشرفته بودن یا نبودن ایران اسلامی و همچنین استبعاد دو مفهوم «توسعه» و «پیشرفت» از یکدیگر نیز پاسخ گفته خواهند شد.

پیوستگی فرهنگ و پیشرفت با یکدیگر نیز نکته‌ای است که به تعریف جریان خاص از مفهومی بیگانه به نام توسعه بازمی‌گردد.

لازم به ذکر است که متأُسفانه جریان سیاس خاص تلاش وافری را در جهت عقب‌مانده جلوه دادن جمهوری اسلامی ایران و مضحکه کردن هرکس که معتقد به پیشرفتگی و قدرت جمهوری اسلامی ایران است به خرج می‌دهند.

 

***

 

حزب اعتماد ملی می‌خواهد از روحانی عبور کند؟!

روزنامه آرمان امروز در شماره اخیر خود طی گزارشی که تیتر یک نشریه را نیز به آن اختصاص داده بود، نوشت: رسول منتجب‌نیا، قائم‌مقام دبیرکل حزب اعتماد ملی چند روز پیش اعلام کرد که شورای مشورتی اصلاح‌طلبان را مسیر انحرافی می‌داند. به نظر می‌رسد این حزب نسبت به وحدت و دادن لیست مشترک همان مواضع دهه 80 را البته این‌بار با تز عبور از روحانی پیش گرفته است.

 

*بی‌پرده باید گفت که اساساً جریان سیاسی خاص، احزاب و اشخاصی همچون حزب اعتماد ملی و یا دکتر محمدرضا عارف، مصطفی کواکبیان و سیدمحمدصادق خرازی را هیچگاه چندان جدی نگرفته است و البته تجربه هم نشان می‌دهد که تحلیل حلقه تئوری پرداز جریان خاص درباره این جدی‌نگرفتن و بی‌تأثیر بودن افراد مذکور در سرشت و سرنوشت جریان خاص صحیح است.

روش سیاست ورزی در جریان خاص بر دو اصل «انقیاد محض» و «مبناپذیری اصلاح‌طلبانه» است.

دو اصلی که آگاهان سیاسی و حتی پی‌گیرندگان اخبار سپهر سیاسی کشور بوضوح اذعان دارند در سه شخص اشاره شده و البته در حزب اعتماد ملی که مساوی با نام مهدی کروبی است؛ وجود ندارد و یا کمرنگ است.

صادق خرازی در میان اصلاح‌طلبان به مؤید بودن از سوی حاکمیت و رابطه با بدنه نظام مشهور است و این یعنی تضاد با برخی مبانی جریان خاص مثل «وجود استبداد داخلی»!

مصطفی کواکبیان نیز بعنوان دبیر کل حزب مردمسالاری، اصلاح‌طلبی است که اگرچه به راه خاتمی معتقد است اما در سال 88 از این گفت که اغتشاشات خیابانی و پیگیری مطالبات در کف خیابان‌ها را کار صحیحی نمی‌داند.

او همچنین اصلاح‌طلبی است که نشان داده است در بزنگاه‌های خاص، ممکن است از فرامین حلقه اصلی جریان خاص پیروی نکند.

محمدرضا عارف هم هیچگاه از سوی اصلاح‌طلبان مورد استقبال گرم واقع نشده و تلاش برای کنار بردن عارف از انتخابات سال 92 که به گفته عارف با دلخوری وی همراه شد مثالی از همین برخوردهای سرد است. و مثال دیگر اینکه موسوی لاری در سال گذشته و در لابه‌لای یک مصاحبه حتی از این گفت که اساساً شک دارد عارف قصد حضور در انتخابات مجلس دهم را داشته باشد!

مرعشی نیز در سال 91 صریحاً بیان کرد که که عارف کاندیدای ما نیست و خودش مستقلاً وارد انتخابات دولت یازدهم شده است.

از سوی دیگر، تعارض دیدگاه عارف برای انتخابات مجلس دهم، آنجا که بر برد حداکثری اصلاح‌طلبان تأکید دارد نیز با ستاد جریان خاص که مؤکداً بر برد حداقلی (به دلیل اجبار شرایط) تأکید می‌ورزند محرز است.

درباره مهدی کروبی یا همان حزب اعتماد ملی نیز، اندک نگاهی به مواضع جریان خاص از ابتدا تاکنون نشان می‌دهد که آنها چه موضعی درباره این فرد داشته و دارند؟

بهزاد نبوی زمانی در یک تواصی به تعدادی از اصلاح‌طلبان در اشاره به یکی از چهره‌ها گفته بود: کاری نکنید یک کروبی دیگر روی دستمان بماند!

شاید همین جمله کوتاه، بلندترین تعبیر پیرامون چیستی ماهیت نگاه اصلاح‌طلبان به کروبی و حزب اعتماد ملی باشد.

روشن‌نگاری فوق از آن رو صورت گرفت که بیان شود چیزی به نام افتراق و کوبیدن بر طبل جدایی‌طلبی در جبهه اصلاحات تقریباً بی‌معناست.

در مرام جریان سیاسی خاص یا همراهی وجود دارد یا تسویه سازمانی و حالت بینابینی یا رقابت به هیچ وجه قابل تصور نیست مگر با اجازه ستاد و حلقه اصلی جریان. (همانند اتفاقی که در دور اول انتخابات سال 84 رخ داد)

تجربه‌هایی همچون حمله سیاسی به خانم الهه راستگو در شورای شهر تهران و اخراج وی از محافل اصلاح‌طلب، فقط به این دلیل که او از نظر عمومی اصلاح‌طلبان در رأی دادن به کاندیدای آنها برای پست شهرداری امتناع کرد و یا صحبت‌های سلیس چندی قبل موسوی لاری که در همایش سراسری اصلاح‌طلبان گفته بود:‌«جریان اصلاحات با آن‌ها که به فکر سوء استفاده هستند و یا در راه عوضی حرکت می‌کنند تسویه قلمی و قدمی می‌کند!» همگی بیانگر همین معنا هستند.

لذا به‌نظر نمی‌رسد تحلیل اشاره شده در صدر مطلب مبنی بر اینکه یک حزب اصلاح‌طلب قصد عبور از روحانی را دارد؛ اساساً و حتی فرض بر اینکه این حزب چنین قصدی هم داشته باشد؛ چندان برای حلقه اصلی جریان سیاسی خاص، مهم باشد!

اصلاح‌طلبان پیش از این اعلام کرده‌اند که دولت روحانی را یک رحم اجاره‌ای می‌دانند، ضمن آنکه کسانی از آنها تأکید کرده‌اند در انتخابات سال 92 هم با روحانی ائتلاف نکرده‌اند. بلکه فقط به او رأی داده‌اند.

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول