به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، در سومین قسمت از ارائه گزارش میزگرد فارس، به بررسی موضوعهای مختلفی از جمله، پیامدهای حضور اتباع کشورهای آسیای مرکزی در درگیریهای سوریه، اهداف قدرتها از تقویت گروههای افراطی و تروریستی در منطقه، دلایل تشدید روحیه شیعهستیزی در فضای مجازی و همچنین اقداماتی که دولتهای آسیای مرکزی باید انجام دهند، پرداخته خواهد شد.
در این میزگرد تخصصی، کارشناسان اعلام کردند که آمریکا، غرب و متحدان منطقهای آنها بهدنبال راه انداختن اختلافات و درگیریهای مذهبی در منطقه بوده و از این طریق میخواهند بهاهداف ژئوپلیتیکی خود نزدیکتر شوند.
همچنین با توجه بهحضور اتباع کشورهای آسیای مرکزی در درگیریهای سوریه و در ترکیب گروههای افراطی و تروریستی، تأکید شد که چنانچه دولتهای منطقه اقدامات جامعی را طراحی و اجرا نکنند، خشونت، افراط و تعصب مذهبی بیشتر در این کشورها جای پا باز خواهد کرد که همین حالا نیز تشدید روحیات شیعهستیزی قابل مشاهده میباشد.
با متن کامل بخش سوم میزگرد فارس در زیر آشنا خواهید شد.
فارس: پیش از این، آقای قیومزاد اشاره کردند که آمریکا بهخاطر ایجاد تصویر «سابقه حضور مثبت نظامی در افغانستان» علاقمند به ادامه وضعیت موجود سوریه میباشد تا دوباره توجه گروههای افراطی و تروریستی بهصورت جدی به افغانستان جلب نشود. اگر فرض را بر واقعیت داشتن این دیدگاه بگذاریم، پس مشغول بودن این گروهها در سوریه بهنفع کشورهای دیگری مانند روسیه و آسیای مرکزی نیز خواهد بود زیرا به تأیید منابع رسمی این کشورها، صدها نفر علیه دولت بشار اسد میجنگند. بعید است که آمریکا بخواهد بهخاطر منافع خود در افغانستان همزمان بهثبات و امنیت سایر کشورها و از جمله کشورهای رقیب خود کمک کند. بنابراین دیر یا زود، بازگشت بخشی از این گروههای تروریستی و شبهنظامی تمریندیده به کشورهای خود کاملا امکانپذیر میباشد که بر وضعیت منطقه بیتأثیر نخواهد بود. از نگاه کارشناسان محترم، دولتهای آسیای مرکزی و از جمله تاجیکستان در این راستا باید چه تدابیری بیاندیشند؟
باباجان قیومزاد: در رابطه با حضور گروههای مختلف افراطی و تروریستی در سوریه، باید چند نکته روشن شود. امروز در سوریه با حضور این گروهها جنگ اعتقادی راه انداختهاند، جنگ میان شیعه و سنی. همان حملات انتحاری که قبلا در موردش صحبت کردیم، که میتوان گفت از فلسطین آغاز شد، در افغانستان ادامه پیدا کرد و امروز بهعراق و سوریه رسیده است. شما ببنید این گروهها به نفع چه کسی انتحار میکنند؟ حملات انتحاری که در عراق صورت میگیرد یا در مسجد شیعههاست و یا سنیها. عین چنین اقداماتی در سوریه و لبنان نیز دیده میشود. ضمنا جنگهای اعتقادی از مخربترین و خطرناکترین جنگهاست که اتفاقات چند سال پیش میان کاتولیکها و پروتستانها نیز در اروپا این را تأیید میکند. هنگامی که درگیریها در کنار جنبه سیاسی، جنبه اعتقادی نیز پیدا میکنند بحران عمیقتر و پیدا کردن راهحلها، سختتر میشود.
نکته دیگر اینکه در این درگیریها معمولا هر دو طرف، نمادها و سمبلهای مذهبی استفاده میکنند که مسئله را حساستر کرده و بر احساسات پیروان مذاهب بیشتر دامن میزند.
بهعنوان مثال گروههای افراطی موجود در سوریه با پرچمهای خاص مذهبی خود اقداماتشان را انجام میدهند که متأسفانه این موضوع فقط محدود بهگروههای افراطی نیست. مثلا هنگامی ارتش عراق میخواهد در مناطق سنینشین علیه گروههای افراطی عملیات نظامی انجام دهد از نمادهای مذهبی استفاده میکند که این موضوع بر حساسیت موضوع میافزاید.
بهاعتقاد من برجستهکردن نمادهای مذهبی در این درگیریها برنامهریزیشده بوده و به نوعی معنای دامنزدن به اختلافات مذهبی را دارد. از این نگاه در دورنمای نزدیک، امید بستن بهبهبود وضعیت در این منطقه تا حد زیادی غیر ممکن بهنظر میرسد.
اما در خصوص احتمال بازگشت افراطیهای آسیای مرکزی از سوریه به کشورهایشان، همانطور که میدانید در دوران حضور نظامی شوروی در افغانستان با حمایت و سرمایهگذاری کشورهای غربی و عربی، گروههای مختلفی علیه مسکو میجنگیدند که از ترکیب آنها، ابتدا القاعده و سپس طالبان بهوجود آمد. حالا در سوریه در کنار گروههای افراطی و تروریستی، اتباع جمهوریهای قفقاز و آسیای مرکزی نیز حضور پیدا کردهاند.
پیامد حضور آنها در سوریه قبل از همه این خواهد بود که خشونت و افراط را وارد فضای جوامع منطقه و از جمله تاجیکستان خواهند کرد. پس چه باید کرد؟ مسلم است که با استفاده از زور نمیتوان بر اندیشه و جهانبینی این گروهها غالب آمد، بنابراین در مقابل اندیشههای افراطی و خطرناک آنها، باید با اندیشه سالم قرار گرفت. این موضوع بهخصوص در رابطه با نسل جوان اهمیت بیشتری دارد.
از سوی دیگر ما نیاز بهمراکز متعدد پژوهشی داریم تا دلایل متمایل شدن جوانان بهگروههای افراطی و تروریستی و حضور در جنگ سوریه تا مرز آمادگی برای کشته شدن را مورد مطالعات جدی قرار دهند.
امروز اگر بهشبکههای اجتماعی و از جمله فیسبوک سری بزنید، متوجه وجود مباحث تند مذهبی و بهخصوص بین شیعه و سنی حتی با حضور چهرههای شناختهشده در جریان است که گسترش دامنه این مباحث واقعا خطرات جدی را در پی خواهد داشت. لازم است که در نهادهای دولتی، کارگاهها و گروههایی ایجاد شوند که روی این مسائل و برنامهها کار کنند. یعنی وارد مباحث گروههای موجود در شبکههای اجتماعی و از جمله فیسبوک شوند و از طریق صحیح و علمی آنها را توجیه کنند. زیرا همانطور که قبلا اشاره کردم از راه ممنوعیت و سرکوب، کار بهجایی نخواهد رسید.
تا آنجا که اطلاع داریم تا امروز نشستهایی برگزار نشده که نمایندگان گروههای مختلف مذهبی بتوانند با هم گفتوگو کنند و از این طریق زمینه برای توجیه آنها در رابطه با ترجیح منافع ملی به منافع گروهی مهیا شود. وقتی ما بتوانیم این گروهها را متقاعد بر ارجحیت منافع ملی بر سایر منافع کنیم، کنترل آنها نیز امکانپذیر خواهد شد. عدم شناخت و پذیرش منافع ملی، این گروهها را برای کشور خطرناک میکند.
متأسفانه ما بیشتر بهفکر سرکوب این گروهها هستیم که نتیجه مطلوب بهبار نخواهد آورد. گفتوگو با این گروهها حداقل آنها را تخلیه میکند و مسیر حرکت آنها را برایمان روشن میکند که روی آن میتوان کار کرد.
ضمنا لازم است بهاین نکته نیز اشاره کنم که سال پیش، در مدارس تاجیکستان درسی با نام «معرفت دینی» در نظر گرفته شده بود که سپس از برنامه آموزشی حذف شد. وقتی فردی از نظر فطری نیاز به اعتقاد و دین دارد به دنبال منابع میگردد. هنگامی که آموزش دینی غیرقانونی دانسته میشود، طبیعی است که بهدنبال راههای زیرزمینی میرود که اینجا دیگر گروههای افراطی بر شرایط سوار میباشند و سیمای دین برای این نوجوان و یا جوان را گروههای زیرزمینی افراطی ترسیم میکنند.
بنابراین چنانچه دین بهصورت درست و صحیح معرفی شود بهنفع ملت خواهد بود، چرا که هیچگاه دین در مقابل منافع ملی قرار نگرفته است. وقتی دین و منافع ملی همسو حرکت کنند، پیشگیری از گرایش بهافراط امکانپذیر خواهد شد.
بهنظر من انجام اینگونه اقدامات تا حد زیادی میتواند مانع از متمایل شدن جوانان بهگروههای خطرناک شده و با بازگشت شبهنظامیان محلی از سوریه بهاصلاح دیدگاههای افراطی آنها نیز کمک کند.
گروههای افراطی و رقابت قدرتها در منطقه
مهدی صابراف: در رابطه با تعداد شهروندان تاجیک در ترکیب گروههای افراطی و تروریستی موجود در سوریه، رسانههای گروهی پیش از این رقم 75 نفر و سپس 350 نفر و حالا 750 نفر را مطرح میکنند. چندی پیش 3 نفر از اتباع تاجیکستان از سوی دادگاه عالی بهجرم شرکت در جنگ سوریه محکوم بهزندان شدند.
زمینه تمایل جوانان بهاین گروهها در طول سالهای متمادی فراهم شده است. از جمله در زمان جنگ داخلی تاجیکستان بخشی از شهروندان کشور ما به افغانستان رفته و تعدادی از فرزندانشان برای آموزش عازم مدارس کشورهای دیگر شدند که برخی از آنها در این مدارس و مراکز، آموزش تروریستی دیدند و بهگروههای مربوطه پیوستند که حرکت اسلامی ازبکستان، انصارالله، و...از آن جمله میباشند.
در ادامه این وضعیت در سال 2001 این گروهها در افغانستان نشستی دائر کرده و تصمیم ایجاد شعبههای حرکت اسلامی ازبکستان و انصارالله در کشورهای مسلمان و از جمله تاجیکستان گرفته شد. اکنون نیز عمدتا این گروهها هستند که بهصورت پنهانی اقدام میکنند و با اعزام جوانان بهمناطق پرتنش، زمینه را برای گسترش عقاید و دیدگاههای افراطی فراهم میکنند.
این قضیه همچنین با تشدید رقابت قدرتها در آسیای مرکزی مربوط است که باعث آسیبپذیری کشورهای منطقه میشود. در این رابطه میتوان بهدنبال شدن پروژههای مختلفی از سوی قدرتها اشاره کرد. مثلا آمریکا تحقق پروژه «جاده جدید ابریشم» را در نظر دارد که میخواهد گستره بزرگی را تحت پوشش قرار دهد. چین نیز با پروژههای مهم اقتصادی وارد منطقه شده و در این زمینه در قیاس با دیگر قدرتها وضعیت برتری دارد و روسیه نیز که یک و نیم قرن سابقه حضور در منطقه را دارد با نگرانی از کاهش نفوذ خود، پروژه اوراسیا را مطرح کرده است.
مجموع این وضعیت نشان میدهد که در آینده رقابت میان این قدرتها بیش از گذشته تشدید خواهد شد.
ما ضمن حفظ روابط با همه طرفها، روسیه را شریک استراتژیک میدانیم و برای ورود به اتحادیه اوراسیا علاقمندی خود را ابراز داشتهایم. ما معتقدیم که با حضور در این سازمان پیامدهای منفی رقابتهای میان قدرتها برای خود را کاهش خواهیم داد. متأسفانه در این رقابت بهمنظور ممانعت با افزایش نفوذ روسیه و چین در منطقه از وجود گروههای افراطی استفاده میشود که نکته نگرانکنندهای میباشد.
رحمتالله عبداللهاف: وقتی ما از منافع ملی و امنیت ملی صحبت میکنیم نمیتوانیم خود را جدا از دنیای معاصر و کشورهای پیرامونی تصور نمائیم. بنابراین تحولاتی که در مناطق مختلف بهوقوع میپیوندد کشورهای ما را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. متاسفانه بشر از تجربه گذشته خود کمتر بهره میگیرد زیرا در ابتدای دهه 90 قرن گذشته، افغانستان بهکانون گروههای مختلف شبهنظامی تبدیل شده بود که کشورهای آسیای مرکزی و از جمله تاجیکستان را برای یک دوره نسبتا طولانی، گرفتار مشکلات کرده بود.
این گروههای شبهنظامی خدمات زیادی را برای حامیانشان که در غرب، عربستان سعودی و برخی از مناطق دیگر بهسر میبردند، انجام دادند که حادثه 11 سپتامبر آمریکا، تحولات افغانستان، بزرگ شدن «شخصیت» اسامه بنلادن بهعنوان یک نفر تروریست و... تأیید این موضوع بود. البته گروههایی که با حمایتهای خارجی ایجاد میشوند، گاهی برای رؤسای خود دردسرهایی نیز درست میکنند که این موضوع در رابطه با القاعده مشاهده شد که نه تنها در افغانستان بلکه در برخی از کشورهای عربی، آفریقای شمالی و شرقی نیز دست بهاقدامات تروریستی زد.
امروز دنیا به دهکده بزرگی تبدیل شده است که آتش گرفتن یک منزل برای باقی ساکنان خطر ایجاد میکند. یعنی هنوز داشتن مرزهای امن و ثبات داخلی بهآن معنی نیست که کشور در برابر اینگونه تهدیدات بیمه میباشد. در شرایط کنونی با توجیه تحصیل و یا دلایل دیگر، اتباع تاجیکستان میتوانند به کشورهایی وارد شوند که گرفتار جنگ و ناامنی میباشند و با حضور در عملیاتهای نظامی تجربه اندوخته و آن را به کشور خود منتقل کنند. شاید برخی از آنها داوطلبانه بهاین کشورها رفتند و برخی هم شاید از طرف سازمانها و جریانهای افراطی و تروریستی جلب شدهاند.
سلطان حمد: امروزه آسیای مرکزی دارای اهمیت استراتژیک زیادی شده است و تحولات کشورهای عربی و افغانستان با این منطقه ارتباط مستقیم پیدا کرده است. آسیای مرکزی از نظر ذخایر آب، نفت و گاز و معادن مورد توجه قدرتها قرار گرفته است که هر یک با توجیهی میخواهند حضور خود در منطقه را تحکیم ببخشند. بنابراین تشدید رقابت میان قدرتها احتمالا بالا رفتن میزان تشنج در منطقه را نیز بههمراه خواهد داشت و اگر منافع برخی از این قدرتها ایجاب کند، دست بهخشونت نیز خواهند زد و در این راستا از خود مردم استفاده خواهند کرد تا قضیه رنگ و بوی داخلی داشته باشد. از این نظر با بازگشت گروههایی که در جنگ سوریه حضور داشتند، احتمال وخامت بیشتر اوضاع نیز وجود دارد.
بنابراین هم برای تاجیکستان و هم برای سایر دولتهای منطقه، رسیدگی و حل و فصل مسائل اقتصادی و اجتماعی به محدود شدن زمینه چالشهای بعدی کمک خواهد کرد. همچنین ایجاد روح همدلی و وحدت نظر همه گروههای سیاسی و شخصیتهای فرهنگی و مذهبی در رابطه با حفظ صلح و ثبات کشور مهم خواهد بود.
ریشهیابی افراط و ضرورت وجود احزاب اسلامی سنتی
ذولفقار اسماعیلیان: بهعقیده من، برخی کشورهای خارجی و از جمله سازمانهای اطلاعاتی انگلیس و آمریکا با استفاده از این موضوع که تقریبا همه جمعیت آسیای مرکزی اهل سنت میباشند، گروههای وابسته بهخود را برای جذب مردم در لباس پیروان این مذهب وارد منطقه کردهاند که منظور من سلفیت، وهابیت، حزبالتحریر و... میباشد. حتی متأسفانه امروز خیلیها هرچند در این سازمانها عضویت ندارند ولی نسبت بهآنها حسن توجه نشان میدهند که نکتهای بس نگرانکننده است.
بحثی که در این میان برجسته شده است، تشدید روحیات ضد شیعی میباشد. شما بهموعظههای بهاصطلاح برخی از ملاها گوش فرا دهید، شوکه خواهید شد. کشتن شیعه را حلال میدانند و وقتی سوال میکنید که چرا باید چنین باشد؟ میگویند که شیعه نیز حکم بهتکفیر ما میکنند. فکر میکنم که برای کشور ما این خطر بسیار جدی است.
من یاد دارم پدرم که کارگر ساختمان بود، وقتی بار سنگینی را بلند میکرد «یا علی» میگفت و حالا اگر یا علی بگوئید، محکوم بهکافر بودن میشوید. چرا در 10-15 سال پیش چنین روحیاتی وجود نداشت؟ پاسخ این سوال بسیار مهم خواهد بود.
سلطان حمد: شکی نیست که نیروهایی دست بکارند.
ذولفقار اسماعیلیان: بله نیروهایی دست به کار شدهاند. دیروز در رسانهای صحبتهای کارشناس مشهور مذهبی روسیه «حیدر جمال» را میخواندم که گفته مدارس ترکی آسیای مرکزی برای آمریکا جاسوس آماده میکنند. چرا باید در تاجیکستان، فقط مدارس ترکی وجود داشته و مدارس کشورهای دیگر نباشند؟
برای حفظ امنیت سیاسی، فرهنگی و مذهبی تاجیکستان باید به طور جدی بهحل و فصل مسائل اقتصادی و اجتماعی مشغول شد تا میزان مهاجرت کاری به خارج و به خصوص روسیه که بهانهای برای جلب اتباع کشور بهگروههای افراطی و بهویژه سلفیت شده است، کاهش پیدا کند. حفظ اسلام سنتی کشور و منطقه بسیار مهم است. من با آشناییای که با خیلی از کشورهای اسلامی دارم مدعی میشوم که مسلمانی ما مسلمانی واقعی است و آن را باید حفظ کنیم و فریفته تبلیغات دیگران نشویم. بنابراین مقامات باید به طور جدی بهاین موضوع توجه نشان بدهند.
مردم باید گروههای افراطی و حامیانشان را بشناسند
اسلامالدین فیضعلی: به نظر من توجه به این نکته که تروریسم و وحشتافکنی چگونه شکل میگیرد، مهم خواهد بود. باید کارشناسان و پژوهشگران حوزه سیاسی کشور ما، مسئله تروریسم را بررسی کنند. تروریست شدن کار سادهای نیست و مسلما روی آن مراکز متعددی کار میکنند تا یک نفر آماده شود که خود را به کشتن دهد.
در کشورهای منطقه نیز این برنامهها با هماهنگی دنبال می شوند. بهعنوان مثال، یک جوان تاجیک بدون هماهنگی قبلی، چهطور میتواند عازم سوریه شود؟ نیاز بهبلیط، ویزا و غیره بوده و از نظر امنیتی نیز افرادی که در آن طرف، وی را تحویل میگیرند چهگونه اطمینان حاصل کنند که این فرد جاسوس و دشمن آنها نباشد؟
پس آنهایی که در خط تروریسم حرکت میکنند، افراد تصادفی و سادهای نیستند. بنابراین نهادهای امنیتی ما باید به این نکته بیشتر توجه نشان دهند و از رسانهها نیز کمک بگیرند تا مردم در این رابطه بتوانند بهدیدگاههای جامع و مشترکی دست یابند. ارزیابی از این پدیده در میان جامعه مهم است.
نکته دیگر اینکه به باور من لشکرکشی آمریکا به عراق و افغانستان، به هیچ صورت نه بر آبروی این کشور افزود و نه موجب بهدست آمدن سود مورد نظر واشنگتن شد. اما یک نکته نیز در این میان هست و آن اینکه، آمریکا و متحدانش استراتژی جدید خود را دنبال کردند که هدف از آن به وجود آوردن عوامل خود در بدنه ملتها میباشد. یعنی آماده کردن عوامل کاملا وابسته از خود مردم بومی.
حالا به مشکلات داخلی تاجیکستان توجه کنیم. یک جوان تاجیک هیچ اطلاعی از اسلام ندارد و حتی شاید در طول عمر خود بیش از 2 بروشور دینی مطالعه نکرده باشد، ولی با این سطح دانش ناچیز در رأس جلسه قرار میگیرد و از خود شخصیت و دانشمند اسلامی تراشیده و حکم شرعی صادر میکند. اینجاست که نفوذ عوامل وابسته در بدنه یک ملت و کشور دقیقا قابل مشاهده میشود.
متأسفانه این گروهها تا حدودی از تلاشهایی که برای نشان دادن چهره دموکرات کشور صورت میگیرد، استفاده بهعمل میآورند. حتی یک بار، یکی از مسئولین دولتی تاجیکستان در رابطه با حضور پیروان جریانی گفته بود که «اینها هم حق دارند وجود داشته باشند زیرا از مذهب یکی از کشورهای مهم عربی نمایندگی میکنند...». یعنی ما باید بهخاطر پولی که از یک کشور دریافت میکنیم مذهب و اسلام خود را فدا کنیم؟ ما با این کشورها روابط سیاسی و اقتصادی داریم و از این طریق باید منافعمان را تأمین کنیم نه از طریق حمایت از گروههایی که مردم کشورمان را پریشان خواهند کرد.
مهدی صابراف: کمیته دین و مرکز اسلامشناسی تاجیکستان، روی بیشتر مسائلی که آقای قیومزاد اشاره داشتند، کار میکند و همچنین تدریس درس «معرفت دینی» که بهآن اشاره شد، احتمالا در سال جدید تحصیلی از سر گرفته خواهد شد.
در رابطه با احتمال بازگشت برخی از گروهها از سوریه باید گفته شود که این مسئله برای تاجیکستان هیچگونه خطر جدی در پی نخواهند داشت، زیرا کشور ما در کنار داشتن ارتش و نهادهای قوی انتظامی و امنیتی در چندین سازمان منطقهای و بینالمللی، نظیر سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاریهای شانگهای عضویت دارد که برای تأمین ثبات و امنیت کشور از این موقعیت نیز استفاده خواهد کرد.
افراطیها راه باز میکنند
زینتالله اسماعیلاف: بهنظر من شناخت موقعیت کشور از نظر آسیبپذیری در برابر گروههای مورد اشاره، مهم است. مشکلی که امروز در تاجیکستان وجود دارد این است که نمایندگان این گروهها تا حدودی بهمراکز تصمیمگیری (مراکز قدرت) نفوذ کردهاند که حتی در رابطه با تصویب برخی از قوانین، آن را میتوان احساس کرد. البته این موضوع در آینده برای کشور ما مشکلساز خواهد بود هرچند حالا جدیت آن را خیلیها درک نمیکنند.
جریانهایی که امروز در تاجیکستان فعالند با کمک فنآوریهای جدید جوانان را جلب کردند. این جریانها همچنین طرفداران خود را تغذیه مالی میکنند و به آنها پول میدهند. شما یک بار بهصرافیهای سطح شهر نگاه کنید، خیلی از چیزها برایتان روشن خواهد شد. امروز دیگر این گروهها بهگونهای بهصورت موسسات اعتباری درآمده و در آینده با افزایش سرمایههای خود هزاران نفر اعضای جدید را جلب خواهند کرد.
نسل امروزی با نسلهای قبلی متفاوت میباشد و اخلاق و فرهنگشان نیز فرق میکند. پیش از این حرف پدر و مادر برای فرزندان حکم قانون را داشت ولی حالا بخش قابل توجهی از جوانان بهحرف آنها گوش فرا نمیدهند و تأثیر بیشتری را از طریق فضای مجازی میگیرند که این موضوع به حوزه اعتقادات مذهبی نیز ارتباط مستقیم دارد.
اعضای این گروهها برای سنتهایی که طی قرنها در این ملت وجود داشت، احترامی قائل نیستند و با دانش ناچیزی که دارند بر ملاهای سنتی و بهاصطلاح «حکومتی» میتازند و با این بهانه، ارزشهای سنتی که در طول قرنها شکل گرفته را زیر پا میگذارند. ادامه چنین وضعی چنددستگی و اختلافات جدی مذهبی را در پی خواهد داشت.
پس چه باید کرد؟ ما باید رو بهفرهنگ دینی خود بیاوریم و برای شخصیتهایی که در این زمینه میتوانند نقشآفرینی کنند، فرصت و امکانات فراهم نمائیم. آنها هستند که باید بهجامعه و بهخصوص بهجوانان، اسلام را معرفی کنند.
خطر از طرف نمایندگان نسل جدید است که یا در مدارس خارجی تحصیل نمودهاند و یا جهانبینیشان تحت تأثیر تفکرات جریانهای انحرافی شکل گرفته است.
ما باید پایگاههای اینترنتی بهوجود آوریم که بتوانند اصالت دینی، ملی و فرهنگی مردم را معرفی کند. فقط با تکیه بهرسانههای دولتی نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد. خلاصه رفع و یا حداقل کاهش خطرات پیشرو از ناحیه گروهها و جریانهای افراطی دینی، نیاز بهاقدامات جامع دولت و سایر نهادهای جامعه را دارد.
ضرورت افزایش نقش رسانه
باباجان قیومزاد: پیشنهاد ما این است که رسانههای سراسری و به خصوص شبکههای رادیویی و تلویزیونی دولتی در رابطه با گروهها و جریانهای افراطی با حضور دانشمندان و کارشناسان امور، برنامه تهیه کنند تا مردم چهره واقعی آنها را بشناسند. تاکنون تقریبا هیچگونه برنامه اختصاصی در این خصوص وجود نداشته است. نادیده گرفتن این گروهها بهاین معنی نیست که وجود ندارند.
مهدی صابراف: به صورت طبیعی مرکز مطالعات استراتژیک در این زمینهها پژوهشهایی را انجام داده و پیشنهادات و توصیههای خود را بهنهادهای مربوطه ارائه میدهند. ضمنا طی سال گذشته ما با رهبران برخی از این گروهها نشست داشتیم و طی چند ساعت مسائل مربوطه را مورد بحث و بررسی قرار دادیم. همچنین اقدامات دیگری نیز صورت میگیرد که البته به رسانهای شدن همه مسائل نیازی نیست.
فارس: از میز گرد فعلی میتوان این نتیجهگیری را داشت:
- بهتحولات تأسفبار خاور نزدیک، آمریکا و متحدان منطقهایاش نظیر عربستان سعودی و قطر دامن میزنند.
- سلاطین خلیج فارس تداوم بقای خود را در تشدید اختلافات مذهبی و ایجاد گروههای افراطی و تروریستی میبینند که دهها هزار نفر افراد بیگناه از سوی آنها بهقتل میرسند.
- خطر گروههای تروریستی و افراطی مذهبی برای آسیای مرکزی جدی بوده و دولتهای منطقه باید از راه آگاهیبخشی صحیح دینی بهجوامع، مانع متمایل شدن جوانان بهاین گروهها شوند. در غیر این صورت، آینده پرچالشتری در انتظار منطقه خواهد بود. بهخصوص هنگامی که بخواهند از وجود این گروهها علیه شخصیتهای سرشناس مذهبی و گروههای سیاسی – مذهبی قانونمند استفادههای ابرازی بهعمل بیاورند.
با تشکر از حضور فعال کارشناسان محترم در این میزگرد امیدواریم تا در نشستهای بعدی ابعاد جدید مسائل سیاسی، امنیتی و مذهبی منطقه را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
انتهای پیام/خ