به گزارش بخش دفاع مقدس خبرگزاری فارس از ساری، 30 سال از خلق حماسه خونین آمل میگذرد حماسهای که این شهر را با نام «هزار سنگر» در تاریخ انقلاب اسلامی جاودانه ساخت.
مروری بر تاریخچه و عملکرد جریانات کمونیستی فعال در تاریخ معاصر، موضوعی است که میتواند در ترسیم تصویری واقعبینانه از حماسه ششم بهمن آمل تاثیرگذار باشد.
از این رو در نگاهی گذرا به پیشینه سازمانی و بنیانهای فکری این جریان میپردازیم.
پس از شهریور 1320 سه گرایش عمده در عرصه سیاسی اجتماعی ایران، متجلی شد، «گرایش ملی، گرایش چپ و مارکسیستی و گرایش اسلامی» که سابقهی گرایش چپ و سوسیالیستی در ایران به روزگار مشروطه، باز میگردد.
تشکیل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی به عنوان حزب مادر احزاب چپ در سراسر دنیا، را باید عامل گسترش سازمانیافته این تفکر دانست.
حزب توده ایران، قدیمیترین تشکل وابسته به اتحاد جماهیر شوروی بود که همواره نقش خائنانهای را در مقاطع حساس تاریخ معاصر ایفا کرد.
یکی از این گروههای کمونیستی، «اتحادیه کمونیستهای ایران» بود که سابقهی تشکیل آن در آمریکا به پیش از انقلاب باز میگردد. اعضای اتحادیه کمونیستها با پیروزی انقلاب، نخست موضعی متعادل را نسبت به انقلاب اسلامی در پیش گرفتند، با این وجود به شدت از ماهیت اسلامی انقلاب، منزجر بودند و از هر فرصتی برای ایجاد خدشه بر چهره اسلام استفاده میکردند. از سوی دیگر با بهرهجویی از فضای باز سیاسی، در میان دانشجویان، دانشآموزان، کارگران کارخانجات، زنان، اقدام به تشکیل ستادهای تبلیغی کردند.
به دنبال صفبندیهای سیاسی و شکاف بین بنیصدر و یاران امام، اتحادیه کمونیستها به پیروی از سایر گروههای ضد انقلاب، به جبهه طرفداران بنیصدر پیوست و پس از سقوط وی، به این نتیجه رسید که انقلاب دچار انحراف شده است و باید برای نجات آن به اقدامی عاجل دست زد.
طبق اعترافات حسین تاجمیر ریاحی (از رهبران سربداران) اتحادیه در پی گشودن جبهه سومی علیه جمهوری اسلامی ایران بود، جبهه اول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که بخش عمدهای از امکانات و نیروهای نظام را به خود مشغول کرد، جبهه دوم مبارزات کردها و گروهها بود، بنابراین ایجاد یک جبهه سوم در جنگل بدون مقاومت چندانی از سوی حکومت میتوانست موفقیت بیشتری را در پی داشته باشد و نهایتاً به سقوط حکومت بیانجامد که به پروژه «جبهه سوم» معروف بود.
با اجرای طرح «مالک و مستأجر» از سوی کمیته انقلاب اسلامی که در پی آن مالکان، موظف شدند هویت مستأجران خود را اعلام کنند، امکان موفقیت خانههای تیمی در شهر تهران، از بین رفت.
اتحادیه کمونیستها با نام سازمانی گروهک سربداران، شهر آمل را برای طرح قیام فوری خود انتخاب کرد.
بیشک مهمترین دلیل این انتخاب، ظرفیتها و موقعیت جغرافیایی خاص این منطقه است، منطقهای که دارای عمق استراتژیک بوده و به دلیل وجود سلسله کوههای البرز، به مثابه گذرگاهی راهبردی برای ارتباط پایتخت با مناطق شمالی مطرح بود.
از سوی دیگر آنچه که به عنوان طرح عملیاتی در دستور کار این گروهک جای داشت،حمله ناگهانی و تسخیر شهر آمل و به تبع آن دعوت از مردم برای شکلدهی به یک قیام گسترده بوده است.
بر اساس مراحل بعدی این طرح، دیگر شهرهای استان مازندران نیز یکی پس از دیگری به تصرف جریانات هوادار این جریان درآمده و این حرکت تا آنجا ادامه مییابد که به خیال باطل آنها به یک قیام سراسری تبدیل شود.
نخستین حرکت آنها در 18 آبان 1360 با هشیاری نیروهای انقلاب، خنثی شد و قرارگاه حضرت ابوالفضل با مشارکت نیروهای سپاه، بسیج، ارتش و ژاندارمری با انجام یک عملیات ضربتی در قلب جنگل، ضربه سختی را به بدنه این گروه وارد آورد.
اما نیمههای شب ششم بهمن سال 1360، فاز عملیاتی این پروژه با حضور 180 نفر از اعضا و کادر رهبری این جریان و با شلیک چند موشک آر.پی.جی کلید خورد.
بخش عمدهای از سلاحهای این گروهک، از جبهههای جنگ و کردستان به سرقت رفته و تعدادی هم از راه خرید از قاچاقچیان به دست آمده بود. علاوه بر اینها با استفاده از دیگهای زودپز و موتور برق، نوعی سلاحهای انفجاری دستساز نیز تولید شده بود.
تیراندازی تا شش صبح ادامه داشت، اما با آغاز صبح ششم بهمن، حماسه مردم آمل شکل گرفت و صدها نیروی داوطلب مردمی با حرکت به سمت مقر سپاه و تحویل اسلحه، به مقابلهی سربداران جنگل رفتند.
سنگربندیها آغاز شد، از زن و مرد و پیر و جوان، همگی با استفاده از شن و گونی اقدام به سنگرسازی و نبرد سنگر به سنگر کردند تا آنجا که آمل لقب «هزار سنگر» گرفت.
یکی از ابتکارات جالب نیروهای بسیجی در نبرد با دشمن این بود که پشت یک وانت نیسان، سنگر درست کرده بودند و وانت با دنده عقب به سمت دشمن حرکت میکرد؛ نیروهای بسیجی پشت سنگرهای ساخته شده در وانت به سمت دشمن تیراندازی میکردند و راننده هم از تیراندازی دشمن در امان بود.
در ساعت چهار بعد از ظهر دشمن شروع به عقبنشینی کرد و در دو باغ حاشیه شهر موضع گرفت. پس از یورش بیامان مردم و کشته شدن 34 نفر از گروه سربداران، به ویژه کشتهشدن کاک اسماعیل، مسئول کمیته نظامی، گروه به طرف جنگل عقبنشینی کرد.
در آن روز حماسی مردم آمل، ظرف مدت 10 ساعت، چشم فتنه را از کاسه درآوردند و با اهدای چهل شهید به انقلاب، توانستند فضای شهر را از لوث وجود، منافقان و مزدوران اجنبی پاک و به خون پاک شهیدان شان عطرآگین کنند و بیجهت نبود که حضرت امام خمینی (ره) در وصیت نامه معروف خود از آنان یاد کردند و فرمودند: «ما باید از شهر آمل و مردم آن جا تشکر کنیم، دیدید که مردم آمل چه به روز آنان آوردند...».
در پایان جا دارد نگاهی بر کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنهای خطاب به مردم حماسهآفرین آمل داشته باشیم.
ایشان در دیدار با مردم این سامان، فرمودند: «تعبیر واقعی هزار سنگر، به معنای سنگر دلهاست که به عدد هر انسان مومن و با انگیزهای، سنگری در مقابل تهاجم دشمن وجود دارد.»
انتهای پیام/86020/غ30/ض1002