به گزارش خبرگزاری فارس، «نلسون ماندلا» به عنوان قهرمان مبارزه با آپارتاید شناخته میشود، اما او را میتوان در مفهومی وسیعتر قهرمان مبارزه با سیاستهای استعماری غرب و آمریکا نیز به شمار آورد.
سیاست تبعیض نژادی علیه سیاهپوستان از زمانی که آفریقای جنوبی مستعمره هلند بود آغاز شد، اما سیاست رسمی آپارتاید پس از انتخابات سال 1948 در این کشور آغاز شد.
در این زمان تصویب قوانین جدید ساکنان آفریقای جنوبی را به چهار دسته تقسیم میکرد: سیاهپوست، سفیدپوست، رنگینپوست و سرخپوست.
نظام آپارتاید از اوان شروع به کار با مخالفتهای عمومی روبرو شد، اما حمایت کشورهای استعماری از جمله آمریکا از رژیم آفریقای جنوبی به خاطر منابع غنی این کشور از جمله عواملی بود که تداوم آن را تا سالها تضمین کرد.
با آنکه نلسون ماندلا پس از مرگ مورد احترام مقامات آمریکایی و سران کشورهای غربی قرار گرفت، نگاهی به سالهای دور نشان میدهد منافع اقتصادی این کشورها در آفریقای جنوبی باعث شده بود آنها از ارزشهایی که امروزه ماندلا با آنها تداعی میشود، دفاع کنند.
آپارتاید آفریقای جنوبی یکی از بزرگترین شرکای تجاری آمریکا بود.
منابع غنی و پایدار اورانیوم در این کشور، اسکلههای مناسب برای یگان دریایی آمریکا و چهار ایستگاه ردیابی موشک شاید بهانه خوبی برای «دین راسک»، وزیر خارجه وقت آمریکا بود تا با اعمال تحریمهای اقتصادی علیه آفریقای جنوبی مخالفت کرده و بگوید تضعیف حاکمیت سفیدان ممکن است به «نفوذ کمونیسم» منجر شود.
سیاست لیندون جانسون، رئیس جمهور سابق آمریکا در قبال آپارتاید آفریقا هم ادامه همین روند، برای جلوگیری از گسترش کمونیسم در این کشور بود. البته این علیرغم دیدار رابرت افکندی، نماینده آن زمان سنا در سال 1966 بود که با رهبر حزب ممنوع شده کنگره ملی آفریقا دیدار کرد.
کندی در آن دیدار در گفتوگو با «آلبرت لاتالی»، رهبر حزب کنگره ملی گفته بود که هر مبارزهای علیه بیعدالتی بارقههای امیدواری ایجاد میکند.
رابرت کندی در این دیدار این سخنان مشهور را بر زبان رانده بود: «هنگامی که موجهای امیدواری همراه با یکدیگر از میان میلیونها مرکز انرژی و شهامت گذر میکنند، جریانی را میسازند که میتواند عظیمترین دیوارهای ظلم و لجاجت را فرو بریزد.»
با این حال، در دولتهای نیکسون و فورد، روسای جمهور آمریکا همچنان حمایت از آپارتاید ادامه یافت؛ در این هنگام، زمانی که ماندلا از فیدل کاسترو، رئیس جمهور کوبا حمایت کرد آمریکاییها به ارزش حاکمیت سفیدها به عنوان مانعی در برابر رشد کمونیسم بیشتر پی بردند و بنابراین حمایت از آپارتاید را به آنچه امروز حقانیت ماندلا مینامند، ترجیح دادند.
در دولت بعدی آمریکا یعنی دولت جیمی کارتر سرانجام تحریم نظامی علیه رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی تشدید شد اما کارتر هم همچنان با اعمال تحریمهای اقتصادی علیه آفریقای جنوبی مخالفت کرد.
دولت رونالد ریگان، رئیس جمهور بعدی هم منافع اقتصادی آمریکا را به نقض حقوق بشر در آفریقای جنوبی اولویت داد. جان آرکوییلا، نویسنده آمریکایی سیاست خارجی آمریکا در آن زمان در قبال رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی را چنین تشریح میکند: «در اوج دوران جنگ سرد، آفریقای جنوبی جایی بود که مهمترین منابع راهبردی ـ از جمله فلزات داری اهمیت راهبردی مانند وانادیوم ـ به وفور یافت میشدند. بنابراین رژیم مستبد و نژادپرست آفریقای جنوبی قادر بود با اتکا به این منابع سالها اقدام به تجارت کرد زیرا شوری، که دشمن ما بود منابع خاص خودش را داشت که تا اندازه زیادی از منابع ما بیشتر بود.»
سرانجام این سیاستهای آمریکا این بود که احساسات ضد آپارتاید در محیطهای آکادمیک آمریکایی گسترش پیدا کرد و دانشجویان اقدام به برگزاری تظاهراتهایی در مخالفت با آفریقای جنوبی زدند. در سایه همین اعتراضات بود که کنگره آمریکا سرانجام لایحه عدم تحریمهای اقتصادی دولت رونالد ریگان را لغو کرد. در همین زمان یکی از نمایندگان کنگره آمریکا به نام لوییز استوکز در شبکه تلویزیونی سیـ اسپن از اعتراضات مردم در مقابل سفارت آفریقای جنوبی گفت.
سرانجام هنگامی که نلسون ماندلا در سال 1990 از زندان آزاد شد جورج بوش پدر، رئیس جمهور وقت آمریکا دیکلرک، رئیس جمهور آفریقای جنوبی را به کاخ سفید دعوت کرد تا چرخش در سیاستهای آمریکا را به وی اعلام کند. بوش پدر در این دیدار گفت: «احساس ماندلا نشانه بسیار مثبتی است. فکر میکنم باید کارهای بیشتری انجام شود، اما کارهایی هست که او انجام داده که شایسته حمایت و تقدیر ماست.
انتهای پیام/ص