به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، چهارراههای مرکز شهرم پر است از آدمهایی که هر کدام به نوعی نانشان را با چنگ و دندان گیر میآورند.
چشمهایی که بر سر چهارراهها انتظار میکشند و به دنبال هر ماشینی میدوند تا شاید روزیشان دست آنها سپرده شده باشد.
هنوز رنگ جوانی را ندیده مجبور است اجباری مشغول کار شود، او همچون دیگر کارگران ساختمانی در خم کوچههای زندگی چشم انتظار آیندهای روشن است.
حالا تمام کوچه پس کوچههای شهر با ساختمانهای نیمهکاره او را خوب میشناسند، احمد متولد روستای سراب است دوران ابتدایی را که به پایان رساند درس و مشق را برای همیشه در طاقچه اتاق نمور خانهشان رها کرد و برای کار کردن راهی دیار غربت شد امروز سالها از آن دوران میگذرد و احمد با کارگری در ساختمانسازی، به استادی حرفهای در کارش تبدیل شده است.
هر روز صبح با طلوع آفتاب گونی وسایلش را در دست میگیرد و مسیر آشنای خانه تا میدان انقلاب را طی میکند تا در کنار سایر همکارانش منتظر روزیش باشد.
این قصه تکراری در گوشهگوشه شهر من هر روز ادامه دارد.
آقا عبدالله مسنتر از همه است و گرد پیری بر سر و سیمایش سایه افکنده، دستان پینهبستهاش حکایت از روزهای سخت کار و تلاش میدهد، انگار استراحت و بازنشستگی با او قهر است که باید با بیش از 60 سال هنوز به عنوان یک کارگر ساده در تلاش باشد.
کمتر صاحب کاری حاضر به انتخابش برای بردن سر کار هستند، چراکه به قول خودش، تا جوانها هستند او را بکار نمیگیرند.
این را که میگوید: مظلومیت از چهره غمگین او کاملاً نمایان میشود، میگویم: بیمه نیستی؟
از وقتی که خودم را شناختم برای پیدا کردن یک لقمه روزی حلال سختترین کارها را انجام دادهام. معمولاً به عنوان کارگر ساده ساختمانسازی مشغول بودهام و به همین دلیل بیمهای ندارم. بیمه را صاحب کار پرداخت میکند وقتی من صاحب کاری مشخص ندارم و هر روز برای کسی کار کردهام چه کسی بیمه مرا پرداخت کند. الان هم که دیگر سنم زیاد است و کار از کار گذشته...
صابر آنطرفتر وقتی صدای آقا عبدالله را میشنود، جلو میآید و میگوید: پدر جان ناراحت نباش شرایط جوانها هم از تو بهتر نیست.
میگویم مگر شما هم کارگر هستی؟
میگوید: بهار و تابستان کارگر ساختمان هستم و در فصل سرد سال به خاطر کم شدن بازار کار ساخت و ساز دست فروش خیابانهای شهر میشوم.
بیمه داری؟
بیمه به ما نمیرسد. سهم استان با وجود این تعداد کارگر فصلی در بحث بیمه بسیار کم است و این سهم کم هم گاهی توسطی افرادی سودجو از کارگران واقعی که با بدبختی و هزار مشکل کار میکند گرفته میشود.
با وجود اینکه دوره آموزشی و کارت فنی و حرفهای را دریافت کردهام اما تا کنون بیمه نشدهام و در فصل سرد و نبود بازار کار میوه فروشی میکنم.
این کار برای من که هنوز جوان هستم و توانایی دارم امکانپذیر است، اما آقا عبدالله و افرادی در سن و سال وی باید چکار کنند؟
کریم آقا هم یک کارگر است که میگوید: سالهای زیادی را به عنوان کارگر جوشکاری در یک کارگاه کار کردم، اما به دلیل حساسیت پوستی از کار اخراج شدم.
امروز باید با داشتن زن و دو فرزند برای بدست آوردن روزی خانوادهام زیر آسمان شهری که بخاطر مشکل دستانم از کار کردن در آن محروم شدهام به هر دری بزنم.
میپرسم: آیا بیمه داری؟
میگوید: دو سال بیمه داشتم و الان هم بیمه بیکاری دریافت میکنم ولی با شرایط اقتصادی امروز و گرانیها این مبلغ هم نمیتواند کفاف زندگیم بدهد و باید بسوزیم و بسازیم.
میپرسم آیا حاضر به بازگشت به محل کار قبلی خود هستید؟
می گوید شرایط دستانم اجازه کار کردن در آن محیط را نمیدهد چراکه حتی با وجود استفاده از دستکش هم مشکل پوست دستم بیشتر میشود و بیش از آنچه که به عنوان دستمزد دریافت کنم باید خرج دوا و دکتر کنم.
آقا حسن هم انگار حرفهای کریم آقا داغش را تازه میکند و به سمت من میآید و میگوید: کی درد ما را دوا میکند؟ اصلاً کسی جوابی برای بدبختیهای کارگران فصلی دارد.
میپرسم چند سال است که مشغول به این کار هستی؟
می گوید: کار کجا بود بگو بیگاری!
بیش از 30 سال از بهترین روزهای زندگیم را به کارگری در ساختمانهای بزرگ و کوچک این شهر سپری کردم و خود و خانوادهام هر سال را در محلهای از این شهر زندگی میکنیم چون حتی اتاقی از خود برای زندگی در آن را نداریم.
حسرت خانهدار شدن به جای خود، بیچاره فرزندانم که برای خرج تحصیلشان در گرمای تابستان به جای استراحت دستفروشی میکنند چون هزینه دانشگاه گران است و توان من کم.
نمیخواهم فردای فرزندانم مثل خودم باشد به همین خاطر با هر بدبختی که شده شهریه دانشگاه و مخارج تحصیلشان را در میآورم..
کارگران فصلی نوعی بیکاری پنهان است
یک جامعهشناس نیز در این راستا میگوید: کارگران فصلی نوعی بیکاری پنهان است که به دلیل عدم تعادل بین عرضه و تقاضای کار و نیروی کار به وجود میآید.
ناصری اظهار کرد: عدم تعادل بین عرضه نیروی انسانی و کار موجب میشود که نیروهای انسانی بیشتر از نیاز بازار کار باشد و همین امر موجب پیداش معضلی به نام بیکاری پنهان مانند بیکاران فصلی میشود.
این استاد دانشگاه افزود: نبود شهرهای میانی برای جذب افراد جویای کار موجب میشود که کارگران فصلی به شهرهای بزرگ مهاجرت کنند.
وی تصریح کرد: اگر این نیروهای کار مازاد در شهرهای میانی جذب شوند قطعاً شاهد افزایش آمار کارگران فصلی و دستفروشان در شهرهای مرکزی نخواهیم بود.
وی با بیان اینکه این پدیده به خودی خود نمیتواند مشکلساز باشد، افزود: این پدیده برای خود این افراد نیز مشکلاتی ایجاد میکند.
به گفته وی، نازیبا شدن چهره شهر به خاطر تجمع این افراد در میادین عمومی به ویژه ایجاد ترافیک برای خودروها از دیگر معضلات حضور کارگران فصلی است.
وی تصریح کرد: عدم امنیت شغلی و شرایط ناپایدار فعالیت موجب میشود که آنها به منظور کسب درآمد بیشتر و تلاش برای بدست آوردن حداقل پساندازی برای خود و خانوادههایشان، تن به کارهای بسیار سخت و حتی خطرناک بدهند.
وی افزود: کارگران فصلی گاهی به خاطر عدم برخورداری از تغذیه، بهداشت و مسکن مناسب، از نظر جسمی و روانی بسیار آسیبپذیر میشوند و به دلیل بروز بیماریهای مزمن و عدم درمان آن، آسیبهای زیادی میبینند.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: ایجاد بسترهای لازم برای جذب و سازماندهی این افراد باید در دستور کار قرار بگیرد.
وی اضافه کرد: سازماندهی کارگران فصلی در قالب شرکتهای مختلف با اولویت بکارگیری کارگران بومی و بیمهکردن آنان از راههای رفع مشکلات فردی و اجتماعی کارگران فصلی است.
بهرهمندی 22 هزار کارگر ساختمانی از خدمات بیمهای
مدیرکل تامین اجتماعی استان کردستان میگوید: 40 درصد کل جمعیت استان زیرپوشش بیمه تامین اجتماعی هستند.
به گفته فریدون خدابندهلو، در حال حاضر 22 هزار و 286 نفر از کارگران ساختمانی زیرپوشش بیمه تامین اجتماعی کردستان هستند که این رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل 4 هزار و 500 نفر افزایش داشته است.
وی تصریح کرد: این افراد شامل، فعالین حوزه ساختمانسازی از جمله، جوشکاران، بنا، کاشیکار، نقاش و غیره است که با کسب گواهینامه مهارت از ادارهکل فنی و حرفهای استان و یک سری اقدامات زیرپوشش خدمات بیمههای اجتماعی قرار گرفتهاند.
وی خاطرنشان کرد: دریافت کارت گواهینامه مهارت، بازدید و تائید کارشناسان ادارهکل تامین اجتماعی استان از جمله مولفههای بهرهمندی کارگران ساختمانی از بیمه تامین اجتماعی است.
اشتغال پایدار نیاز کردستان است
مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی کردستان نیز در این راستا میگوید: اشتغال و سرمایهگذاری به عنوان دو خواسته اصلی مردم طی چند سال اخیر با جدیت خاصی دنبال میشود.
به گفته مصطفی باغبانیان، ایجاد اشتغالهای پایدار و مولد از نیازهای مهمی است که از سوی مقام معظم رهبری به استان مورد تاکید قرار گرفته است.
وی بر افزایش سهمیه استان در زمینه بیمه کارگران فصلی استان تاکید کرد و گفت: وجود آمار بالای کارگران فصلی در این استان به دلیل نبود کارخانهها نیاز به افزایش سهم بیمه کارگران فصلی را دوچندان کرده است.
15 هزار کارگر کردستان کارت مهارت دارند
دبیرخانه کارگر استان کردستان نیز در این راستا میگوید: ثبتنام کارگران ساختمانی متقاضی بیمه از 16 آبان ماه آغاز شده است.
عباسعلی صفری از اختصاص 3 هزار و 500 سهمیه برای بیمه کارگران ساختمانی در این دوره خبر داد و گفت: با توجه به اینکه در استان بیش از 15 هزار کارگر ساختمانی دارای کارت مهارت وجود دارد و تمامی آنان متقاضی دریافت بیمه تامین اجتماعی هستند، اختصاص 3 هزار و 500 سهمیه نمیتواند جوابگوی نیازهای استان باشد.
صفری درباره جزئیات این سهمیهبندی در استان افزود: 950 سهمیه مربوط به کارگران ساختمانی شهرستان سنندج و مابقی مربوط به سایر شهرستانهای استان است.
به گفته دبیرخانه کارگر کردستان، از دی ماه سال 88 تاکنون 25 هزار و 400 کارگر ساختمانی در استان از خدمات بیمه تامین اجتماعی بهرهمند شدهاند.
صفری خاطرنشان کرد: با توجه به جمعیت قابل توجه کارگران ساختمانی در کردستان، ضروری است، مسئولان تأمین اجتماعی به وظیفه قانونی خود در خصوص پوشش بیمهای این کارگران عمل کنند.
صدور کارت مهارت برای 60 هزار کارگر ساختمانی
مدیرکل فنی و حرفهای کردستان نیز به آمار صدور کارتهای مهارت کارگران ساختمانی در استان اشاره و اظهار کرد: تاکنون بیش از 60 هزار کارت مهارت برای کارگران ساختمانی در سطح استان بعد از برگزاری آزمون و کسب نمره قبولی صادر شده است.
به گفته وی، توانمندسازی و افزایش مهارت نیروی انسانی شاغل در بخش صنعت ساختمان و به منظور فراهم نمودن زمینههای بهرهمندی کارگران از مزایای آموزشهای فنی و حرفهای و معرفی آنها به تامین اجتماعی از اهداف برگزاری آزمونها و صدور کارت مهارت است.
وی خاطرنشان کرد: امیدواریم نسبت به بیمه شدن این کارگران فصلی در استان اقدامات لازم صورت پذیرد.
هرچند کارگران فصلی در بهرهوری تولید و بازار کار نقش زیادی دارند اما متاسفانه از کمترین حمایتهای اجتماعی و بیمهای برخوردار هستند و از این نظر جزو مظلومترین قشر جامعه به شمار میروند.
بیشترین تعداد کارگران فصلی را کارگران ساختمانی، صیادی و کارگران بخش کشاورزی تشکیل میدهند، اما بسیاری از آنان در حالی به سن بازنشستگی میرسند که به دلیل عدم یا تعویق در پرداخت حق بیمه از سوی کارفرمایان عملاً از امکان بازنشسته شدن و استفاده از مزایای بیمهای محروم میمانند.
سختی کار طاقتفرسا در گرمی تابستان و طعم تلخ بیکاری و بیپول در فصل سرد زمستان بسیاری از این کارگران را گرفتار مشکلاتی کرده است.
خورشید آسمان کارگران فصلی کی طلوع میکند و کلید رفع مشکلات آنان در دست کیست؟ این سوالی است که باید برخی از مسئولین ذیربط پاسخگوی آن باشند.
اما نباید از این نکته غافل شد که حضور کارگران فصلی در حوزه ساختمان و مسکن که هدفی جز درآمدزایی ندارند میتواند، موج نگرانی را به این بخش آورده و کیفیت در ساخت و ساز را کاهش دهد و این یعنی متضرر کردن اقتصاد ملی، انرژی و اتلاف زمان.
=============
گزارش از شیرین مرادی
=============
انتهای پیام/79002/س40/ف4004