به گزارش خبرگزاری فارس از قم، «ما باید حسینوار بجنگیم؛ حسینوار جنگیدن یعنی مقاومت تا آخرین لحظه؛ حسینوار جنگیدن یعنی دست از همه چیز کشیدن در زندگی؛ ای کاش جانها میداشتیم و در راه امام حسین (ع) فدا میکردیم؛ نخستین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین (ع) است» اینها گوشهای از سفارشهایی است که سردار سرلشکر شهید مهدی زینالدین به دوستانش میکرد و در وصیتنامهاش هم به آنها اشاره کرده بود.
سال 1338 بود که مهدی در خانوادهای مذهبی در تهران به دنیا آمد؛ از همان کودکی و با تعالیم مادرش با قرآن مانوس شد چرا که این زن با ایمان حتی موقع شیردادن مهدی هم وضو میگرفت؛ چنین پسری با این تربیت دینی و استعدادی هم که در کودکی از خود نشان داد قرآن را بدون استاد فرا گرفت و قاری این کتاب آسمانی شد، آشنایی او با شهید آیتالله مدنی هم زمینه هدایت بیشترش را فراهم کرد و در اوج جوانی با مذهب و دین انس گرفت و همین پیشزمینهها سبب شد بعد از پیروزی انقلاب از نخستین کسانی باشد که به جهاد سازندگی و سپاه پاسداران بپیوندد چون حراست از انقلاب و دستاوردهای آن را جزو وظایف شرعی و انسانی خودش میدانست.
شهید زینالدین در ابتدای جنگ مسئولیت شناسایی یگانهای رزمی را بر عهده گرفت و پس از آن هم مسئول اطلاعات عملیات سپاه و سوسنگرد دزفول شد؛ رشادتها و نیز نقش فعال زینالدین در جبههها و تاثیری که در پیروزیهای لشکر اسلام بهویژه در عملیات فتحالمبین داشت سبب شد مسئولیت اطلاعات عملیات قرارگاه نصر در عملیات بیتالمقدس بر عهده او گذاشته شود و بعداً نیز در عملیات رمضان فرمانده تیپ علی بن ابیطالب (ع) شد که این تیپ سرانجام به لشکر و پس از آن هم به سپاه علی بن ابیطالب(ع) یا همان سپاه قم تغییر یافت.
لشکر مقدس علی بن ابیطالب (ع) در تمام صحنههای نبرد سپاهیان اسلام مانند عملیات محرم، والفجر مقدماتی، والفجر 3 و والفجر 4 خط شکن و به عنوان یکی از یگانهای همیشه موفق، نقش حساس و تعیینکنندهای را برعهده داشت؛ صبر، استقامت، مقاومت جانانه و به یادماندنی این یگان، همگام با سایر یگانها در عملیات پیروزمندانه خیبر بسیار مشهور است.
نگاه زینالدین به جبهه و جنگ
شهید زینالدین جبههها را مکانی مقدس میدانست که میتوانند زمینه نزدیکی انسان به خالق هستی را فراهم کنند؛ سفارشهای همیشگی او به همرزمانش مبنی بر تزکیه نفس و پرداختن به واجبات و مستحبات آنگونه که خود عامل به آنها بود، گویای همین اعتقاد درونی اوست؛ تاکیدش بر طهارت جسم و جان در غفلت نکردن از مستحبات و با وضو بودن متجلی بود. در جبههها با وجود همه گرفتاریها و مشغلهها بهویژه در دوران فرماندهی نماز اول وقت را فراموش نمیکرد و شبها به قرائت و حفظ قرآن میپرداخت.
بسیج و بسیجی در نگاه زینالدین تفاوتی آشکار با آنچه مفهوم رایجش بود داشت؛ او از عمق جان به بسیجیان عشق میورزید و برای رسیدگی به وضعیت نیروها و مطلع شدن از احوال رزمندگان و بسیجیان به یگانها و مقرهای لشکر سرکشی و مشکلات آنان را پیگیری میکرد و در عین حال سفارش همیشگیاش به فرماندهان پاییندستی این بود که نسبت به رزمندگان احترام قائل شوند و همیشه خودشان را نسبت به آنها بدهکار بدانند و یقین داشته باشند که آنها حق بزرگی بر گردن فرماندهان دارند.
تربیت در مکتب اهلبیت (ع) و بروز ولایتمداری در دوران جنگ
شهید زینالدین پرورشیافته مکتب قرآن و اهلبیت (ع) بود و از کودکی با این فرهنگ انس داشت، همین ویژگی سبب شد در دوران جنگ و زمانی که نیروهای بسیاری زیر دستش بودند آموختههای خود در محضر دین و روحانیت را به کار بندد و فرماندهای شود که نمونهاش در تاریخ این مرز و بوم کمتر پیدا میشود.
عشق به اهلبیت (ع) را در وفاداری به ولایت فقیه میدانست و با قلبی که اخلاص، ایمان و علاقه از آن هویدا بود دستورات و فرامین امام راحل را گوش میداد و تابع بود؛ دقت او در استماع پیامها و سخنرانیهای امام خمینی (ره) را همگان به یاد دارند و میدانند که همواره سعی داشت که همان دستورات را ملاک عمل خود قرار دهد و از حدود تعیین شده به هیچ وجه تجاوز نکند. از او نقل کردهاند که میگفت: «ما چشم و گوشمان به رهبر است تا ببینیم از آن کانون و مرکز فرماندهی چه دستوری میرسد، یک جان که سهل است، ای کاش صدها جان میداشتیم و در راه امام فدا میکردیم» و این همان شیوهای است که از زهیر، یار با وفای اباعبدالله(ع) در شب عاشورا فرا گرفته بود که گفته بود اگر هزار بار بمیرم و زنده شوم باز هم پشت سر حسین قرار خواهم گرفت. شهید زینالدین در سختترین صحنههای جنگ با عمل به گفتههای امام راحل منشا خدمات بزرگی به جبههها شد.
خاطراتی از همرزمان شهید زینالدین
سردار رحیم صفوی فرمانده سابق سپاه درباره او میگوید: «شهید مهدی زینالدین فرماندهی بود که هم از علم جنگی و هم از علم اخلاق اسلامی برخوردار بود. در میدان اسلام و اخلاق، توانا و در عرصههای جنگ شجاع، رشید، مقاوم و پرصلابت بود».
سردار مهدی مهدوینژاد، فرمانده سپاه استان قم هم درباره آن دوران میگوید: «زینالدین فرمانده ما بود و هرچند یک سال از او بزرگتر بودم ولی همواره احساس میکردم به زینالدین نیاز دارم؛ همیشه میگفت ای کاش جانها داشتیم و در راه اباعبداللهالحسین (ع) فدا میکردیم و جالب اینکه حتی بهشت را هم برای این کار خود از خدا مطالبه نمیکرد بلکه تنها پیروزی اسلام بر کفر جهانی را آرزوی خود میدانست و این نشان میدهد جوانی که تربیتیافته مکتب اهلبیت (ع) باشد در آن سن و سال و در آن شرایط سخت و پرتلاطم چنین اندیشهای بلند و تابناک را در سر خواهد داشت و این همه یعنی درسآموزی از مکتب امام خمینی (ره) که میفرمود انقلاب ما مقدمه قیام جهانی مهدوی است.
به یاد دارم که همه نیروها و همه رزمندگان چه در لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) و چه در سایر یگانها و لشکرها به او عشق میورزیدند و حتی زمانی که سختترین ماموریتها را بر دوش آنها میگذاشت با جان و دل میپذیرفتند.
در یکی از عملیاتها که یگان ما شهدای زیادی داده بود و زمانی که نیروهای جایگزین به جای ما وارد منطقه شدند و فرمان بازگشت ما صادر شد آنقدر خسته بودیم که حتی نای راه رفتن و برگشتن به عقب را هم نداشتیم ولی زمانی که به مقری که شهید زینالدین در آنجا منتظر بود رسیدیم او ما را در آغوش گرفت و دستی بر پشتمان زد و هیچ نگفت اما این حرکت او و این همه روحیه و شهامت سبب شد خستگی روزها و شبهای نبرد با دشمن از تنمان بیرون برود چون واقعاً احساس میکردیم این مرد خالصانه و بدون هیچ چشمداشتی به جبههها آمده و تنها هدفش پیروزی اسلام است.
نقش شهید زینالدین در انسجام لشکر 17 هم بسیار مهم است به طوری که با فرماندهی و مدیریت عالی او 17 عملیات آفندی و 18 عملیات پدافندی توسط سپاهیان علی بن ابیطالب (ع) انجام شد و این لشکر نقش عظیمی در عملیاتهای خیبر، محرم و والفجر 8 داشت».
سرانجام در آبان سال 1363 مهدی زینالدین به همراه برادرش مجید که مسئول اطلاعات عملیات تیپ 2 لشکر علی بن ابیطالب(ع) بود به منظور شناسایی منطقه عملیاتی از کرمانشاه به سمت سردشت حرکت میکنند و در آنجا به دیگران میگوید: من چند ساعت پیش خواب دیدم که خودم و برادرم شهید شدیم. زمانی که عازم منطقه میشوند رانندهشان را پیاده کرده و میگوید خودمان میرویم و حتی در مقابل درخواست یکی از آنها عنوان میکند تو اگر شهید بشوی جواب عمویت را نمیتوانیم بدهیم ولی ما 2 برادر اگر شهید بشویم جواب پدرمان را میتوانیم بدهیم و این چنین شد که زینالدینها، مهدی و مجید در 27 آبانماه به درجه رفیع شهادت رسیدند و نام و یادشان سرمشقی شد برای همه عاشقان و دلسوختگان اسلام و قرآن.
امروز همزمان با نماز مغرب و عشا، یادواره سردار سرلشکر شهید مهدی زینالدین، سرداران و 6 هزار شهید استان قم به همت سپاه علی بن ابیطالب (ع) در شبستان امام خمینی (ره) حرم مطهر فاطمه معصومه (س) برگزار خواهد شد؛ قم نخستین استانی است که یادواره شهدای خویش را در سال 73 برگزار کرد و دیگر استانها هم با الگوبرداری از این سنت حسنه، یادوارهها و کنگرههایی را از آن سال تاکنون برپا میکنند. در حال حاضر سالانه یکهزار یادواره قشری، روستایی، بومی و منطقهای ویژه شهدا در سطح استان قم برگزار میشود.
انتهای پیام/78004/م40/آ3004