به گزارش خبرگزاری فارس از یزد، معروف است که حضرت سیدالشهدا (ع) برای اینکه حجت را بر لشکریان عمر سعد تمام کرده باشند، به معرفی خود پرداخت و از نسب پدری و مادر خویش گفت تا فردای پس از جنگ، عدهای به بهانه نشناختن ایشان، خود را تبرئه نکنند و بگویند اگر امام را میشناختیم از جنگیدن با او پرهیز میکردیم یا حتی او را یاری میدادیم.
به همین دلیل امام حسین (ع) با فصاحت و بلاغت تمام، ضمن معرفی خود به بیان اهداف قیام و دلیل بیعت نکردن با یزید پرداخت، در این میان، ولولهای در سپاه شام به وجود آمد، عمر سعد دید اگر چارهای نیندیشد، چه بسا که سپاه شام علیه او بشورند و از جنگیدن با پسر فاطمه (س) سر باز زنند.
این بود که به اطرافیانش دستور داد هر کدام دو قطعه سنگ بردارند و برهم بزنند تا سر و صدا ایجاد کنند و مانع رسیدن صدای امام به سپاهیان شود و برای اینکه دوباره نظم به لشکریان حاکم شود، فریاد برآوردند او (امام حسین)، پسر کشنده عرب است.
بخشی از عزاداری مردم بافق ریشه در این واقعه دارد و به ویژه در گذشته دستههای اجغه زن، روز عاشورا حرکت میکردند که امروزه این سنت به اربعین حسینی و دهه پایانی ماه صفر موکول شده و اجغه زنی یکی از مراسم عزاداری است که با کیفیت خاص انجام میشود.
البته اجغهزنی هماینک در برخی از روستاهای شهرستان همجوار مثل روستای کَهن از توابع شهرستان کوهبنان در روز و شب تاسوعا به ویژه روز عاشورا رواج خاص دارد و مردم این روستا با این رسم دیرینه خود، در سوگ شهادت سالار شهیدان، عزاداری میکنند که مورد توجه مردم سایر مناطق نیز قرار دارد.
اجغه دو قطعه چوب تراشیده است، به اندازه کف دست و گِرد تراشیده میشود.
در زمان گذشته، کولیها این چوب را به خوبی میتراشیدند و یا به نوعی خراطی میکردند.
دو قطعه چوب گرد تراشیده شده دارای دو زائده با دو فرو رفتگی است که برای در دست گرفتن ایجاد شده و در مراسم عزاداری به هم زده میشود و صدایی شبیه به هم خوردن سنگ تولید میکند.
به هم زدن چوبها (اجغه) به شیوه خاصی انجام میشود به ویژه قدیمیترها در حالتی مانند بالا و پایین پریدن، آنها را به هم میزنند، در حالی که یکبار دست راست را از بالا به پایین میآورند و دست چپ ثابت میماند و دفعه بعد، عکس این حالت اتفاق میافتد.
به خاطر همین شیوه، این بخش از عزاداری برای حضار یا تماشاگران مراسم، حزن و اندوه به دنبال ندارد و فیالواقع مردم تماشاگر هستند تا عزادار.
اما در روستای کهن این نوع عزاداری چون با نوحه سرایی سوزناک و با رسم قدیمی همراه است، مردم همنوا با دسته اجغه زنی، مرثیه سرایی کرده و اشک ماتم میریزند.
از اجغه زنان هیئتهای عزادار، مرحوم اصغر عابد و مرحوم حاج خلیل کارگران در بافق معروف بودهاند.
نمونهای از اشعار که در سوگواری اجغه زنی خوانده میشدند از این قرار است:
ای مهر به پیش مه روی تو ستاره
زخم تن مجروح تو افزون ز شماره
وای زون ز شماره
ای قافله سالار ز جا خیز که بردند
از کوی تو ما را به دف و چنگ و نقاره
وای چنگ و نقاره
برخیز که بردند زسر معجر زینب
او با سر عریان و گروهی به نظاره
وای گروهی به نظاره
جوش دوره؛ سبکی دیگر از عزاداری مردم بافق
جوش دوره نیز سبکی دیگر از عزاداری مردم بافق که در روز عاشورا بیشتر در روستاهای منطقه سبزدشت رایج است.
در این سبک عزاداری، عزاداران به دو دسته تقسیم میشوند و به ترتیب قد، کنار هم قرار میگیرند، نوحه خوان با اشعاری مانند: «یا مظلوم حسینم یا محروم حسینم، یا عطشان حسینم، یا عریان حسینم»، یکبار همراه یک گروه و بار دیگر همراه دسته دیگر حرکت میکنند و به دور علم که وسط حسینیه قرار داده شده است، میچرخند.
دستههای جوش زنی بعد از سرودن اشعار توسط نوحه سرا، همان بیتها را تکرار میکنند و در حین چرخیدن به دور علم در حالی که با دست چپ لباس یکدیگر را میگیرند با دست راست به سینه میزنند و پاها را جلو و به عقب میبرند و پای راست خود را از جا بلند کرده و محکم به زمین میکوبند، مراسم را اجرا میکنند.
مردم سوگوار نیز از زن و مرد، کودک و نوجوان در این نوع عزاداری با زمزمه نوحهها، به سینه میزنند و در ماتم شهادت مظلوم کربلا اشک میریزند.
بعد از اینکه نوحه خوان، این دستههای جوش زن را چند بار به حرکت در آورد، سپس گروهها که قبلا به دو دسته منظم ساماندهی شدهاند، یک گروه یک مصرع از نوحهای را با صدای بلند میخواند و دسته دیگر، مصرع دوم را جواب میدهد.
نمونهای از این اشعار شامل:
«این علم از کیست که بیصاحب است
این علم از ماه بنی هاشم است
آفتاب گرم کربلا
تابیده بر امام ما
امروز حسین جان میدهد
جان را به جانان میدهد
عباس و اصغر میدهد
هم عون و جعفر میدهد»
و ....
و آنگاه با گفتن عبارت "صَلِ اَلله" این دستههای عزادار خسته را متوقف میکند تا با شربت و چای و یا شیر و ... پذیرایی شوند و رفع خستگی کنند.
جوش زدن دوره در طول روز چندین بار توسط همین افراد یا اشخاص تازه نفس ادامه مییابد.
فلسفه جوش زنی از آنجاست که گویند هنگامی که طایفه بنیاسد برای دفن پیکر شهدا با پای برهنه وارد صحرای سوزان کربلا شدند، چون ریگها بر اثر تابش آفتاب، داغ شده بودند، آنها تحمل راه رفتن را نداشتند و به همین دلیل، به طور متوالی یک پا را از زمین بلند کرده و پای دیگر را روی ریگهای داغ قرار میدادند و به این شیوه راه میرفتند و ضمن نوحه سرایی، اجساد مطهر شهیدان نینوا را دفن میکردند.
جوش زدن برای متوفی
از دیرباز در بافق و مناطق اطراف، رسم بر این است که صبح تاسوعا، هیئتهای مذهبی به منزل مردانی که از تاسوعای سال قبل به بعد فوت شدهاند میروند و دقایقی نوحه سرایی و جوش زنی میکنند، برای زنان متوفی جوش نمیزنند فقط با ذکر نام آنها برایشان فاتح قرائت میشود.
در این آئین، صاحب عزا با شیر و شربت از هیئت پذیرایی میکند و در صورتی که تمکن مالی داشته باشند، جلوی دسته عزاداران حسینی، گوسفند قربانی میکنند.
----------------------------
گزارش از علیرضا مهرانپور
----------------------------
انتهای پیام/2464/ر40/ژ1001