به گزارش خبرگزاری فارس از تاکستان استان قزوین، در آیینی باشکوه و به یادماندنی پیکر به معراج رفته جانباز و آزاده سرافراز بهروز طاهرخانی صبح امروز میان جمع کثیر شهروندان تاکستانی تشییع و در بهشت شهدای شهر تاکستان خاکسپاری شد.
پیکر ملکوتی و مطهر این جانباز به عرش رفته در میان دستان مردمی تشییع شد که روزگارانی را در سختترین پیچها و سختیها از انقلاب اسلامی حفاظت کرده و حماسه نبرد دفاع مقدس را برای تاریخ دنیا به یادگار گذاشتند.
تاکستان شهیدپرور امروز عزادار بزرگمردی بود که تبیین وصف آن هرگز با قلم به انتها نمیرسد گویی افلاکیان امروز برای مشایعت این پیکر مطهر میان زمینیان گشت و گذر کرده و مردم را همراهی میکردند.
در گوشه و کنار مشایعتکنندگان مردانی را میافتی که گذر زمان برف سفیدی را بر موهایشان فرود آورده بود اما آنچنان عاشقانه و با انگیزه رفیق دیرینه خویش را تا بهشت بدرقه میکردند که تصور میکردی مسافری را تا خانه امن الهی بدرقه میکنند.
آه یاد حج و کعبه آمد؛ چه تقارن مبارک و فرخندهای، حاجیان در هنگامه این ایام در آستانه رجعت به سرزمین و حریم امن الهی مشتاقان و انتظار کشیده فوج فوج راهی سرزمین مقدس مکه شوند تا در کنگرهای به نام حج با خدای متعالی در بهترین نقطه زمین ملاقات کرده و در شبهای عرفات در گرمای سوزان آن عرصه خداوند را فریاد بزنند.
اما امروز ما مسافری عزیز را برای دیدار با خداوند بدرقه کردیم که پرواز وی با عزت و احترام دهها هزار تاکستانی شهیدپرور در یک تابوت چوبی برپا شد و هر مشایعتکنندهای با اشک خون از مسافر ما در نزد مردان و بزرگان آن حریم طلب غفران و آمرزش میکرد.
بهروز طاهرخانی امروز در مهرماهی آسمانی شد که به فرمان ولایت به حماسه سیاسی و اقتصادی مزین شده است.
مفهوم جانبازی و تحمل سختیهای اسارت هنگامی در اذهان متبلور میشود که عشق و علاقه به وطن و میهن پاک را درک کنی و به این حقیقت برسی که برای حفظ وطن باید خون داد و خون دل خورد.
آنهایی که دیروز با نثار خونهای پاک انقلاب اسلامی را به نسل پرامید امروز هدیه کردند بیتردید دلدادگانی از تبار حضرت روحالله بودند که با ایمان هست و نیست حیاتشان را وقف آبیاری درخت اسلام کردند.
آری قصه پر درد و رنج دفاع مقدس با پایان جنگ بسته نماند و در هیاهوی زندگی دنیوی و غصه مال و ثروت اندوزی عدهای، روزی نیست که باغ بهشت فرزندان غصهدار خویش را به سوی ملائک پرواز ندهد و آنان را از ما زمینیان جدا نکند.
ما همه از خاکیم؛ اما سرشت و حقیقت ما کجا و لشکریان پا در رکاب خدا کجا؟ آن روز که بغض رزمندگان از غصه و سوز امام ترکید و آنگونه با نوای شور آهنگران جبههها را پر از عشق به خمینی کردند ما نبودیم تا بر دستان آنان بوسه زنیم و ارزشمندترین مدالهای طلای دنیا را بر گردشان آویزیم.
روزها و شبهای کربلای 5، بوی گوشتهای سوخته و شیمایی شلمچه و فاو و اروند با آن رودخانه طغیانگرش گذشت و از آن روزها تنها یک مشت خاک و استخوان و پلاک برای الگوپذیری ما برجای مانده است.
آری ایران اسلامی امروز با پرچم سبز و سفید و قرمز یادآور مجاهدان و جهادگرانی است که گنج جنگ را از دست ندادند و مشتاقانه روبروی گلوله، تانک و خمپارههای مرگبار صدام قدرتطلب ایستادند.
ما میراث داران اینچنین مکتبی هستیم؛ ما امروز افتخار پرچمداری بیداری اسلامی را به دوش میکشیم؛ عزت ملتهای اسلامی از برکات جوشش خونهای هزاران گلگون کفن گمنام به اوج و قلههای چشمگیر رسیده است.
فرصت حضور هزاران آزاده و جانباز سرفراز در کشور ما برکتی از سوی خداوند متعال و ائمه اطهار است اینان کسانیاند که در پس خس خس نفسهای تنگشان راوی خاطرات حلبچه و شلمچه هستند.
آری جوان ایرانی بدان که سربلندیات در زمانه وبلاگ، اینترنت و دنیای جدید مرهون پدرانی است که در خاکهای خوزستان غلط خوردند تا تو امروز رشد کنی و در میهن اسلامی آزادانه درس بخوانی و در سنگر ایثار به مبارزه ادامه دهی.
اما آیا آنگونه که باید و شاید توانستهایم حق شهادت و رشادت را به جا آوریم، شده حتی یک بار سجده شکر میهن پاک و مقدس اسلام را به جا آوریم.
بیتردید ملت ایران از قشرها و گروههای مختلف وظایف سنگینی را برای تحقق رسالت شهدا بر عهده دارند و اگر امروز به پای افتادن هیمنه استکبار برابر عظمت نظام مقدس جمهوری اسلامی را میبینیم باید درک کنیم این شکستن حقارت آمیز کفر جهانی از ثمرات رشادت مردانی است که پس از رزمهای دلاورانه بر خاک گرم جنوب افتادند اما نگذاشتند جوان امروز ایرانی برابر چکمههای دژخیم دشمنان اسلام بر زمین بخورد.
ملت ایران تا ظهور دولت یار مکتبدار دلاورانی است که تمام خوبیهای عالم هستی را از قلبهای مهربان، از چکمههای گلی، از همان نانهای خشک داخل چادرها، از همان صفا و صمیمیت آستانه عملیات و در آخر از سربندهای مطهر یا زهرا به ما هدیه دادند.
پس بیاییم با پیمانی دوباره اینبار قاموس به فلک کشیده ایران اسلامی را اعتلا دهیم و با الهام از مردان به معراج رفته در خاکریز فرهنگ، اقتصاد و علم جانانه از ارزشهای خویش پاسداری و حفاظت کنیم.
ادامه روایت این غصه پرساز و سوز آنقدری به تنگ آمده است که قلم تاب تداوم و پیمایش مسیر ندارد؛ بغض گلویم را فشرده است.
حال مردمانی که امروز برای مشایعت مسافر بهشتی آمده بودند قابل توصیف نیست چنانچه همانند روز رستاخیز با آه حسرت این جانباز و آزاده را مشایعت کردند.
این مختصر یادداشت به پاسداشت تمام شهدای دیروز؛ امروز و فردا نگاشته شد و به آرمانهای عزیز امام راحل و انقلاب اسلامی تقدیم میشود.
باشد به امید چشم نظری.
==================
گزارش از رسول لامعی رامندی
==================
انتهای پیام/77005/خ40/پو3002