اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

پاتوق‌های فرهنگی تبریز برچیده می‌شود

‌شهر به تسخیر میزها درآمد/ موزه‌داری درگیر و دار گروکشی‌ها

پس از ماجرای تصرف بدون خون و خونریزی موزه شهر تبریز توسط اعضا شورای شهر، انگار این بار نوبت سایر اماکن فرهنگی شهر است که به تسخیر میزها و قدرت‌ها درآید!

‌شهر به تسخیر میزها درآمد/ موزه‌داری درگیر و دار گروکشی‌ها

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، چندی پیش با مشخص شدن 21 تن از اعضای شورای شهر چهارم و نیاز به محل اسکانی که فضایی بیشتر از آنچه بود را طلب می‌کرد، موزه شهر گویا ساده‌ترین گزینه‌ای بود که به عنوان گوشت قربانی برای این صاحبان تازه شورای شهر تخلیه شود.

اقدامی که از همان روزهای نخست صدای اعتراض خیلی از فعالان فرهنگی تبریز را بلند کرد و حتی موجب نوشتن بیانیه‌ای اعتراض‌آمیز شد. در مقابل این اعتراض، شورای شهری‌ها وعده استقرار موقت در این ساختمان را دادند و از تشکیل کمیته 5 نفره‌ای برای یافتن مکانی مناسب برای کوچ این میهمانان سر زده موزه شهر خبر دادند.

موزه بزرگ شهرداری تبریز یکی از محل‌های پر رفت و آمد گردشگران داخلی و خارجی شهر است که دارای بخش‌های مختلفی بوده و به عنوان یکی از زیباترین جاذبه‌ گردشگری شهر تبریز در چند سال اخیر توسط شهرداری تبریز تجهیز و ایجاد شده است.

موزه شهر یکی از معدود مکان‌ها در تبریز بود که با گردهم آوردن میراثی از هنرمندان قدیمی و افتخارات تاریخی توانست از این ظرفیت برای جذب گردشگر استفاده کند.

شورا به راحتی می‌توانست از مکان‌ها و ساختمان‌هایی که با احداث ساختمان جدید برای شهرداری تبریز خالی شده‌اند استفاده کند و نخستین موزه کلانشهرهای کشور را برای بازدید گردشگران و میهمانان اختصاص می‌داد.

همین‌ها به عنوان آخرین مثال برای نشان دادن بی‌توجهی و ارزش ننهادن به قشر هنرمند و مسائل هنری در تبریز کفایت می‌کند. شهری که مدیران هنری آن در پایان هر سال با دادن بیلان‌کاری خود که پر از نام جشنواره‌های هنری دهان پر کن است، خود را داعیه‌دار دغدغه‌های فرهنگی خطاب می‌کنند ولی در باطن خانه‌های هنرمندان را تسخیر می‌کنند.

تبریز را همواره مهد صنعت خوانده‌اند و اقتصاد صنعتی که موجب پیدایش کارخانه‌ها شد و لای چرخ‌دنده‌های همین‌ها بود که ناخودآگاه نوعی روحیه سرسختانه و محکم روی مردمان خود جا گذاشت. با این حال و در چنین شرایطی بود که شعرا و هنرمندان بزرگی از دل همین خاک به اوج رسیدند تا نشان دهند طبع لطیف و هنرمندانه می‌تواند خود را از زیر این چرخ‌دنده‌ها برهاند.

با این حال مدیران و مسئولان تبریزی هرگز نتوانستند آنچنان که باید از این وارثان هنری محافظت کرده و شرایط مناسبی برای رشد و بالندگی هر چه بیشتر آنها فراهم کنند.

عده‌ای از صاحبنظران دلیل این ناکامی را مدیران فرهنگی شهر می‌دانند! مدیرانی که با پیشینه‌هایی غیرمرتبط بر صندلی‌های فرهنگی تکیه می‌زنند و به دلیل اقدامات غیرمتخصصانه باعث دلزدگی و قهر اهالی فرهنگ و هنر شهر شده‌اند!

برخلاف هنرمندان پایتخت‌نشین که پای ثابت پاتوق‌هایی مانند خانه هنرمندان ،خانه سینما و... هستند و تقریبا می‌توان حدس زد که کجا و چه ساعتی می‌توان سراغشان را گرفت هنرمندان، نویسندگان و علاقمندان به مباحث هنری در تبریز مکان مشخصی برای دور هم‌نشینی ندارند.

به برکت شبکه‌های اجتماعی گسترده حالا دیگر جوانان تبریزی خوب متوجه این نکته شده‌اند که کلانشهرشان در هیاهوی خیزش‌های صنعتی و تجاری از این یک قلم فرهنگی جا مانده است.

در وهله نخست از نهادهای دولتی و فرهنگی انتظار می‌رود نسبت به ایجاد چنین مکان‌هایی گامی بردارند و برای دور هم‌نشینی‌های جماعت داستان‌نویس، نوازنده، تئاتری‌ها و اهالی سینما که فرصتی برای تبادل‌نظر و خانه‌ای مشترک مانند خانه هنرمندان تهران ندارند، مکانی فراهم کنند!

ولی متاسفانه این‌بار هم زخم همیشگی سوءمدیریت‌ها و ترس از ریسک سر باز می‌کند! جایی که خانه فرهنگ، مجتمع‌های بزرگ فرهنگی و فرهنگسراهایی با ساختمان‌های عظیم داریم که تنها کارکرد تزیینی پیدا کرده‌اند.

در حالی که شاید با اندک تدبیری بتوان از همین محیط‌های خاک‌خورده به عنوان مکانی برای هم‌نشینی و به اصطلاح پاتوق برای اهالی فرهنگ و هنر شهر استفاده کرد؛ جایی برای بودن و از دغدغه‌ها گفتن و شنیدن جایی برای هنرمند بودن و از هنر گفتن، برای نقد شنیدن و پاسخ دادن و...

پس از داد و قال‌های فراوان در مورد اینکه تبریز پاتوق فرهنگی ندارند و هنرمندان آن بی‌خانه‌اند، این بار در اقدامی تازه اتاق‌های تنها مجتمع بزرگ فرهنگی هنری تبریز نیز به تسخیر اداره فرهنگ و ارشاد درآمده است!

مجتمع فرهنگی‌ که قرار بود خانه‌ای برای تمرین‌ها و گردهمایی‌های اهالی تئاتر، موسیقی، شعر، داستان و ... باشد امروز "بطور رسمی" تغییر کاربری داده و در حال تبدیل شدن به ساختمانی صرفا اداری است.

می‌گوییم "بطور رسمی" چرا که تا پیش از این نیز تنها مجتمع فرهگی شهر به عنوان ساختمانی بلااستفاده و سوت و کور نفس‌های کمرنگی می‌کشید که هر از گاهی برپایی همایش و نشستی این سکوت را می شکست! با مستقر شدن کارمندان جدید و آمدن معاونت‌ها به این ساختمان حالا دیگر این تغییر کاربری بطور رسمی‌تر اتفاق افتاده است.

مجتمع فرهنگی هنری تبریز بی‌استفاده و سوت و کور بود چون هیچگاه مدیران ارشد برای استفاده از این ظرفیت خالی طرحی نریختند و ریسک حاصل از اقداماتی نو و فرهنگی را به جان نخریدند! غافل از اینکه هنرمندان و ذهن‌های خلاق آنها جز آینده‌ای فرهنگی برای شهر تبریز حاصل دیگری نداشت.

ولی این سوء‌مدیریت‌ها تنها به همین جا ختم نمی‌شود و نمونه‌های آن در دیگر اماکن مثلا فرهنگی شهر دیده می‌شود! از خاموش شدن کلاس‌ها و جلسات برپا شده گرفته تا عدم استفاده درست از تنها فرهنگسرای بزرگ تبریز که هیچگاه نتوانست به معنای یک فرهنگسرای واقعی فعالیت کند.

شاید امروز درگیر و دار گروکشی‌های مسئولان، چنین مسائلی خیلی پیش پا افتاده به نظر برسد ولی فراموش نکنیم که تبریز را با همین اهالی هنر می‌شناسند و از این خطه با نام دیار شهریار و پروین اعتصامی‌ها یاد می‌کنند.

امری که با ادامه یافتن شرایط فعلی و بی‌توجهی‌های مدیران به ایجاد فضا برای فعالیت‌های فرهنگی منجر به فرار هنرمندان می‌شود.

قصه تلخ کوچ‌نشینی و ترک دیار کردن‌ها آنقدر غم‌انگیز است که در وهله اول کمتر متوجه اثرات مخرب این پدیده فراگیر و همیشگی هستیم. در سال‌های اخیر چه بسیار استعدادهایی که از آذربایجان قدم بیرون گذاشته‌اند و توانایی‌های خود را در پایتخت به نمایش گذاشته‌اند.

=============

نگارنده: سحر فکردار

============

انتهای پیام/60002/ع40/د1000

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول