به گزارش خبرگزاری فارس از ارومیه، دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه ایران است که به دلیل داشتن ارزشهای اکولوژیک و منحصر بهفرد به عنوان پارک ملی از آن یاد میشود.
این دریاچه در سال 54 به عنوان یکی از تالابهای بینالمللی در کنوانسیون رامسر به ثبت رسید و توسط موسسه بینالمللی تالابها به عنوان یکی از مهمترین مناطق برخی پرندگان نادر معرفی شد؛ به طوری که بر اساس تحقیقات انجام شده انواع متعدد گونههای پستاندار، پرنده، دوزیست و ماهی در این دریاچه زیست میکنند.
این دریاچه با دارا بودن 102 جزیره که همگی از سوی سازمان یونسکو به عنوان ذخیرهگاه طبیعی جهان معرفی شدهاند، هم اکنون در معرض نابودی قرار دارد.
احداث بیرویه سد بر روی رودخانههایی که منبع اصلی تغذیه این دریاچه بودهاند از یک سو و احداث پل میانگذر شهید کلانتری بر روی دریاچه با ایجاد اختلال در جریان گردشی آب زنجیره اکولوژیک و تعادل هیدرولوژیک دریاچه را بر هم زدهاند، در کنار سایر مسائل طبیعی دیگر نظیر گرم شدن کره زمین و البته بیتوجهیهای عدهای از مسئولان ذیربط در مقابل جریان خزنده خشکی دریاچه، همگی دست در دست هم دادهاند تا این نعمت بزرگ الهی به عنوان تهدیدی بزرگ و خطرناک، ارثیهای به نسل آینده باشد.
با این حال هنوز هم میتوان کارهایی کرد تا از پیشروی این روند نابودکننده جلوگیری کرد؛ کارهایی از جنس علم و عمل و نه صرفا حرف و حدیث برای احیای آن و استفاده از ظرفیتهای بالقوهای که تاکنون از چشمها مغفول ماندهاند.
*ضرورت احیای دریاچه ارومیه به لحاظ استراتژی منطقه
مشاور استاندار آذربایجان غربی با اشاره به خشکی بیش از 60 درصدی دریاچه ارومیه، به موقعیت استراتژیک آن اشاره کرد و گفت: احیای دریاچه نیمه خشکشده ارومیه از دو جنبه مختلف بسیار ضروری است که باید مورد توجه قرار گیرند.
مجتبی فوقی در مرحله نخست بر ضرورت اتخاذ تدابیر اساسی برای احیای مجدد این دریاچه تأکید کرد و افزود: روند خشک شدن این دریاچه ناگهانی نبوده و با گذر تدریجی زمان شروع به خشک شدن کرده است، با این حال تلاش برای جلوگیری از ادامه این روند و احیای مجدد آن از ضروریات است.
وی با اشاره به برخی تبعات خشکی این دریاچه بر منطقه و کشور، تصریح کرد: خشکی این دریاچه میتواند تبعات زیست محیطی و آثار مخرب بسیاری به بخش کشاورزی منطقه وارد سازد.
فوقی احیای دریاچه ارومیه را به لحاظ تأثیری که در ثبات سیاسی و اجتماعی میتواند داشته باشد بسیار مهم ارزیابی و تصریح کرد: با تداوم خشکی دریاچه ارومیه روند ادامه زندگی به شکل معمول دچار مشکل شده و با شیوع بیماریها و آلودگیهای زیست محیطی، سبب مهاجرت مردم از این منطقه میشود که تحقق چنین امری نیز غیرممکن و دارای تبعات سنگینتری خواهد بود.
وی همچنین با اشاره به ساختار مولکولی نمک، خشکی دریاچه را عاملی در ازدیاد کلر و سمی شدن آب آن دانست و افزود: این مسئله نیز مزید بر علت شده و ضرورت انجام اقدامات سنجیده برای رفع این معضل بزرگ را یادآور میشود.
* لزوم شکستن کریستالهای نمکی برای اثربخشی انتقال آب به دریاچه
مشاور استاندار آذربایجان غربی در گفتوگو با خبرنگار فارس، رویکرد اخیر دولت در انتقال آب به دریاچه ارومیه، بدون توجه به زیرساختهای لازم برای اثربخشی این طرح را بیاساس دانست و افزود: کف دریاچه ارومیه با گذر زمان و تبخیر آبهای آن، مملو از لایههای رسوبی نمک شده است که ریختن آب به تنهایی روی آنها هیچ تأثیری در از بین بردن آن لایهها نخواهد داشت؛ لذا برای اثربخشی این اقدام باید به نحوی کریستالهای رسوبی تشکیل شده شکسته شوند تا آب ریخته شده وارد اعماق دریاچه و مخازن زیرزمینی شود.
فوقی با تأکید بر اینکه ریختن صرف آب بر روی لایههای نمکی که مانع رسیدن آب به لایههای زیرین و مخازن زیرزمینی شدهاند بر خلاف انتظار ما گرهی از مشکل دریاچه را حل نمیکند، بر ضرورت توجه مسئولان به این نکته مهم اشاره کرد.
وی در این باره بر ضرورت انجام مطالعات گسترده تأکید کرد و افزود: یکی از راههای علمی در این زمینه طراحی و استفاده از قایقهای ویژه با تعبیه پرههایی همزن مانند در قسمت تحتانی آن است تا با شناور کردن این قایق در محل لایههای رسوبی و به کارگزاری آن، رسوبهای نمکی تشکیل شده شکسته شوند و به این ترتیب لایههای رسوبی موجود سبب انسداد ورود آب به بخشهای زیرین دریاچه نشده و طرحهای مختلف از قبیل انتقال آب به دریاچه اثربخشی لازم را داشته باشند.
مشاور استاندار آذربایجان غربی راه حل دیگر قابل پیشنهاد برای مهار این مشکل را حفر چاههایی روی لایههای رسوبی و کریستالهای تشکیل شده در دریاچه عنوان کرد و گفت: به این ترتیب آب از میان این لایهها عبور کرده و با نفوذ به سطوح زیرین دریاچه، میتواند اثربخشی لازم را به همراه داشته باشد.
وی با بیان این مطلب خاطرنشان کرد: البته اقدام به چنین اعمالی نیاز به انجام مطالعات علمی گسترده برای سنجش ضخامت لایهها به منظور تعیین عمق چاههای قابل حفر دارد که این امر نیز با برقراری جریان متلاطم محقق میشود.
فوقی افزود: از آنجا که این طرحها و تمامی اقدامات لازم بر مبنای اصول علمی اعلام میشوند، قابل تحقق بوده و هیچ یک از آنها دور از ذهن و واقعیت نیست و تنها نیاز به بسترسازی برای ورود دانشمندان داخلی به این حوزه برای طرح مباحث و راهکارهای لازم علمی و البته عملی دارد.
* استفاده از آب دریاچه برای ایجاد پیل الکتریکی
وی با اشاره به افزایش کلر موجود در آب دریاچه با تبخیر قسمت اعظم آب آن، بر وجود زمینههای لازم برای استفاده از آب دریاچه برای ایجاد پیل الکتریکی، بدون نیاز به احداث نیروگاه تأکید کرد و خاطرنشان کرد: این مورد نیز از دیگر زمینههای بهرهبرداری از ظرفیتهای بالقوه دریاچه ارومیه است که میتوان از آن برای ایجاد انرژیهای تجدیدپذیر، بدون ایجاد آلودگی محیطی استفاده کرد؛ چیزی که تاکنون مغفول مانده است.
* ضرورت بها دادن به مغزهای داخلی برای مهار مشکل دریاچه
مشاور استاندار آذربایجان غربی همچنین بر ضرورت استفاده از استعدادهای جوانان و محققان داخل کشور اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از ضعفهای موجود ما ایرانیان در انجام کارهای بزرگ، عدم اعتماد به نفس و در نتیجه بها دادن به نیروهای خارجی برای اجرایی کردن کارهاست؛ در صورتی که ایران غنی از مغزهای متفکری است که اگر زمینه برای شکوفایی استعدادهای آنها و بها دادن منطقی و اصولی به ایدهها و راهکارهای آنان بیش از پیش فراهم شود، همین نیروهای مستعد قادر به انجام بزرگترین کارها خواهند بود و نیازی به ورود بیگانگان برای حل مسائل داخلی نیست.
* تبدیل تهدیدی بزرگ به فرصتی ارزشمند
وی با وجود ارائه روشهای علمی برای مهار این مشکل، خاطرنشان کرد: البته بر اساس تحقیقات علمی انجام یافته، بیش از 60 تا 70 درصد دریاچه ارومیه خشک شده است، بنابراین هر اندازه هم که ایدهها و طرحهای علمی خوبی ارائه و عملی شود باز هم بازگرداندن این 60 درصد آب به دریاچه غیرممکن است و باید با تبدیل این تهدید به فرصت، به فکر یافتن راه حلهایی برای استفاده از این فرصتها باشیم.
فوقی در این باره بر ضرورت استفاده از ظرفیتهای بالقوه دریاچه ارومیه و سواحل آن تأکید کرد و افزود: متأسفانه تاکنون با سهلانگاریهای به وجود آمده از هیچ یک از هزاران ظرفیت دریاچه ارومیه بهرهبرداری نشده است؛ در حالی که میتوانست با برنامهریزیهای صحیح به عاملی مهم در جذب توریست و توسعه و رونق اقتصادی منطقه و حتی کشور تبدیل شود.
وی به عنوان نمونه بر استفاده از ساحل خشک شده فعلی دریاچه ارومیه برای انجام فعالیتهای ورزشی و تفریحی اشاره کرد و افزود: میتوان با اختصاص حداقل امکانات از این سواحل برای انجام ورزشها و بازیهایی نظیر موتورسواری، دوچرخهسواری و یا حتی قایقرانی و سایر ورزشهای پرطرفدار روی سواحل نمکی دریاچه استفاده کرد.
فوقی تصریح کرد: در بسیاری از کشورهای دنیا برای انجام ورزشهای مختلف هزینههای بسیاری برای تبدیل زمینهای معمولی به چنین زمینهایی صرف شده و سرمایهگذاریهای عظیمی صورت میگیرد و این در حالی است که ما با وجود داشتن چنین سواحلی از آنها استفاده لازم را نمیبریم.
وی انجام چنین اقدامات را زمینهساز بازگشایی درهای استان مرزی آذربایجان غربی به روی گردشگران خارجی عنوان کرد و افزود: چنین اقداماتی میتوانند با ارزآوری مناسب به داخل استان، زمینه را برای توسعه و رونق اقتصادی آن فراهم آورند.
سالانه هزینههای بسیاری در بخشهای مختلف برای راهاندازی هزاران پروژه کوچک و بزرگ صرف میشوند و جالبتر اینکه برخی از آنها به سبب عدم انجام مطالعات لازم برای سنجش توجیهپذیری اقتصادی و فنی آنها، یا نیمهکاره رها میشوند و یا بعضا با شکست مواجه میشوند.
در این میان به نظر میرسد حفظ دریاچه ارومیه و احیای مجدد آن، برای مقابله با عواقب خشکی آن بر مردم منطقه و حتی کشور از ضروریات و اولویتهای بعدی دولت باید باشد.
عدم سرمایهگذاری در حوزه دریاچه ارومیه، چه به لحاظ انجام اقدامات لازم برای جلوگیری از خشکی تدریجی آن و چه از نظر استفاده از سایر ظرفیتهای بالقوه آن برای تبدیل غربیترین نقطه کشور به یکی از توریستپذیرترین نقاط آن، اما و اگرهایی را در اذهان پدید میآورد که پاسخ آنها را در میان مسئولان ردههای مختلف باید جست.
گزارش از منیره وطنی
انتهای پیام/61006/ر40/ظ1004