به گزارش خبرگزاری فارس از قم، حمله وحشیانه گروههای وهابی تکفیری به مجلس جشنی در مصر و به شهادت رساندن شیخ حسن شحاته و جمعی از یاران او با فیجعترین وضع ممکن بار دیگر این جریان متحجر و واپسگرا را کانون توجهات قرار داده و مدافعان حقیقی حقوق بشر و نه آنانکه حقوق ملتها را تنها در سایه منافع مادی خود میبینند در برابر این جنایت به پا خاستهاند.
ضرورت برخورد منطقی با جریانهای افراطی به ظاهر مسلمان که به نام اسلام دست به کشتارهای وحشیانه میزنند و در حقیقت آگاهانه یا ناآگاهانه در پازل دشمنان بازی میکنند، اندیشمندان شیعه را بر آن داشت تا راه حل گفتوگو و منطق را پیشنهاد کرده و از طریق راهکارهای علمی به جهانیان ثابت کنند که در درجه نخست جریان وهابیت و تکفیریها هیچ ارتباطی با اسلام نداشته و در مرحله بعد به تمام کسانی که مکتب اهل بیت(ع) و شیعیان را کفر و کافر قلمداد میکنند بفهمانند بر اساس نص صریح آیات و روایات نمیتوان کسانی را که کلمه «لا اله الا الله» بر زبان آوردهاند کافر نامید و تکفیرشان کرد و حکم به قتلشان داد.
برای بررسی بیشتر این موضوع با حسن عبدیپور، کارشناس مسائل خاورمیانه و مسائل سیاسی در این حوزه گفتوگو شده است.
فارس: جریان سلفی دارای چه جایگاهی در جهان اسلام است؟
عبدیپور: بر اساس گرایشها سلفیون به چهار گروه عمده تقسیم میشوند؛ سلفیه اصلی، سلفیه معتدل، سلفیه طرفدار آلبانی و سلفی سیاسی – جهادی.
جریان اخیر در ابتدا با نیروهای خارجی و غربی درگیر شدند و روحیه جهادی داشتند به مرور زمان درگیر مسایل و زد و بندهای سیاسی و دچار انحرافات سیاسی و عقیدتی شده و عملا تبدیل به مزدوران و ابزارهای استکبار جهانی شدند و به مقابله با مسلمانان در مناطق مختلف کشورهای اسلامی پرداختند در نتیجه تبدیل به سلفیه تکفیری شدند.
سلفیگری تکفیری به گرایش گروهی از سلفیون گفته میشود که مخالفان خود را کافر میشمارند. بر اساس مبنای فکری آنان میان ایمان و عمل تلازم وجود دارد به این معنی که اگر کسی ایمان به خدا داشته باشد و مرتکب کبائر شود، از دین خارج شده و کافر شمرده میشود. در جهان اسلام تنها گروهی که چنین عقیدهای داشتند، خوارج بودند. خوارج نیز ایمان را بسته به عمل میدانستند و فرد مرتکب کبیره را از دین خارج و واجبالقتل میشمردند به همین علت در برابر مسلمانان قد برافراشتند و آنان را به بهانههای واهی کشتند.
سلفیهای تکفیری نیز چنین دیدگاهی دارند. این دیدگاه موجب شده است که مسلمانان را به علت انجام امور مذهبی خود، در ردیف مشرکان قرار دهند و در نتیجه آنان را «مهدور الدم» بشمارند. این گروه مسلمانان را از آن رو که همانند آنها نمیاندیشند و به باور آنها مشرک هستند کافر میدانند.
مهمترین نوع سلفیگری تکفیری (تکفیر مسلمانان) وهابیت است. همه جنگهای وهابیان با مسلمانان بوده است. آنان بر هر شهری که با قهر و غلبه دست مییافتند، خون مردم را مباح میدانستند. اگر میتوانستند آن را جزو متصرفات و املاک خود قرار میدادند و در غیر این صورت به غنایمی که دست آورده بودند، اکتفا میکردند. امروزه جریان تکفیری چهره اسلام را در جهان مخدوش کرده و در داخل جهان اسلام تنفر عمومی نسبت به عملکرد وحشیانه و غیر انسانی آنها به وجود آمده است.
در سالهای اخیر به دلیل استقرار و فعالیت پایگاهها و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی غرب به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه و نیز حمایت مادی کشورهایی چون قطر و عربستان سعودی و نفوذ و سرمایهگذاری آنها بر روی اینگونه جریانها، گروهکی شبه نظامی با تفکر سلفی اما تکفیری رشد پیدا کرده که به مرور خشونتهای این گروه هر روز بیشتر میشود و چهره اسلام را خدشهدار میکند.
البته جریانهای سلفی دارای اندیشههای معتدلی هم بوده که مورد احترام مسلمان هستند مانند حزب اخوانالمسلمین که دارای گرایشهای سلفی بوده اما با هر گونه خشونت و تکفیر مخالف و اهل گفتوگو و عقلانیت هستند به طوری که اندیشمندان شیعه از قبل از انقلاب با آنان ارتباط داشته و در بسیاری از موضعگیریها و مسائل مهم جهان اسلام کنار هم قرار گرفتند و امروزه هم همدلی و تبادل فکر و اندیشه در میان آنها حاکم است.
فارس: حادثه اخیر در مصر یعنی حمله به مجلس جشن نیمه شعبان و به شهادت رساندن شیخ حسن شحاته با چه هدفی صورت گرفته است؟
عبدیپور: این فاجعه دلخراش در حقیقت لکه ننگ دیگری بر چهره وهابیت تکفیری است زیرا جزو حادثههای نادر در طول تاریخ محسوب میشود؛ در تمام دورانها و در میان همه مذاهب اسلامی هیچگاه اینگونه نبوده است که افرادی را صرفاً به دلیل داشتن اعتقادی خاص و برگزاری مراسمهای مذهبی محکوم به کفر کنند و با چنین وضع فجیعی به شهادت برسانند همانگونه که علامه رمضان بوطی که از دانشمندان اهل سنت سوریه بود به خاطر اظهار نظر و بیان حقایق اسلامی شهید شد و این در حالی است که در طول تاریخ حتی در جنگهای میان قبایل غیر مسلمان نیز اخلاق جنگی رعایت میشد و ترورهای کور وجود نداشت و اصل هم بر این است که با اسرا نباید رفتاری خلاف دین و عرف داشت و آنها را شکنجه کرد اما میبینیم که امروز افراد بیگناه در کوچه و خیابانهای عراق و پاکستان مورد حملات تروریستی قرار میگیرند یا سر مبارزان را در سوریه از بدنشان جدا میکنند و قلبشان را به دندان میگیرند.
این خشونتها و ایجاد درگیری میان شیعه و سنی همان هدفی است که غرب به دنبال آن بوده و از تقویت آن حمایت میکند زیرا منافع مادی و اقتصادی خود را در گرو اختلاف میان مسلمانان میبیند و به همین دلیل فضا را برای افزایش خشونتها در کشورهای اسلامی فراهم میکند؛ سکوت سازمانهای بینالمللی همچون کنفرانس اسلامی و سایر مجامع جهانی هم لکه ننگ دیگری است که غرب و برخی کشورهای اسلامی در این جریان برای خود خریدند و نیز نشان از بیخاصیتی این گونه مراکز است چرا که سایه استکبار جهانی مانع موضعگیری شجاعانه آنها شده از این رو نیازمند فعال شدن افکار عمومی ملتهای آزاده جهان هستیم زیرا آدمی دریافته است که اگر به حداقلی از حقوق انسانی معتقد نباشد و مبنایی به نام کرامت انسانی را نپذیرد امکان حیات نوع بشر مخدوش میشود.
فارس: جریان تکفیری از چه زمانی فعالیت خود را به شکل گسترده آغاز کرد؟
عبدیپور: پس از به قدرت رسیدن جریان طالبان در افغانستان و فروپاشی و انهدام ناقص آنها توسط آمریکا، جریان سلفی جهادی و تکفیری دچار انشعاب و پراکندگی تشکیلاتی و در مناطق مختلف جهان اسلام مستقر شدند. آنها سبب بروز عملیاتهای نظامی وحشیانه علیه مسلمانان و مردم مظلوم کشورهای اسلامی شدهاند به همین دلیل میتوان غرب را عامل اصلی در شکلگیری چنین جریانی دانست؛ گروه القاعده هم که امروز همپیمان با آمریکا شده و منطقه را ناامن کرده و هر روز دهها زن و کودک بیگناه قربانی خشونتها و عملیاتهای کور آنها میشوند هم از همین آبشخور تقویت میشوند.
آنچه مهم است اینکه پیروان همه مذاهب اسلامی باید به این نکته توجه کنند که حب اهل بیت(ع) و جایگاه رفیع مکتب تشیع در جهان اسلام حقیقتی انکارناپذیر است و اندیشه مهدویت از مفاهیم موثر قرآنی، روایی، کلامی، سیاسی و از ارکان تاریخ اسلام است. از نیمه نخست قرن اول هجری، موجی از ادعاهای مهدویت از مدینه آغاز شد و سپس بسیاری از نقاط شرق و غرب را درنوردید؛ بیشترین دستاورد سیاسی این موج در مغرب عربی بود و آن چه مسلم است استفاده از الگوهای خروج منجی در غرب، با موفقیت روبهرو بوده است. برغواته، فاطمیون، مرابطون، بنی حفص، شرفای سعدی و علویان با استفاده از این الگو، دولتهای نیرومندی به وجود آوردند و در نتیجه باورهای اعتقادی و ظرفیتهای سیاسی در غرب اسلامی زمینهساز ظهور و قیامهایی با درونمایه مهدوی در منطقه شمال آفریقا از جمله مصر شد در صحت این واقعیت مستندات تاریخی فراوانی وجود دارد؛ ریشه و جوهر اصلی این حکومتها حب و علاقهمندی خالصانه مردم این مناطق به اهل بیت(ع) بوده است هرچند برخی از دولتهای تشکیل شده توسط آنها عملکردی مورد قبول تشیع امامیه هم نداشتند اما حمایتهای مردمی بر پایه عشق به ائمه اطهار(ع) در شکلگیری آنها تاثیر بسزایی داشته است.
فارس: مصر دیروز و مصر امروز از این منظر یعنی توجه مردم به اهل بیت(ع) چه ویژگیهایی دارد؟
عبدیپور: مصریها شافعی مذهب هستند و جریان تصوف در این سرزمین بسیار پر رنگ است و همانطور که همگان میدانند شافعیها بیش از سایر مذاهب اهل تسنن به اهل بیت(ع) علاقه دارند به طوری که امام شافعی گفته است «اگر رافظی به معنای دوست داشتن اهل بیت(ع) است پس من رافظی هستم».
در واقع این امر که طرفداری از اهل بیت(ع) و گرایش به تشیع مسئلهای جدید در مصر باشد حقیقت ندارد و در طول تاریخ چنین جریانها و افرادی وجود داشتهاند و این اعتقاد را افتخاری بزرگ برای خود میدانستند ضمن اینکه شیعیان در این کشور هیچگاه به دنبال شیعهسازی نبودهاند حتی آن زمانی که فاطمیون قدرت مطلقه در طول چند قرن در مصر بودند کسی را مجبور به شیعهگری نکردند و امروز هم شیعیان در هر کجا که زندگی میکنند صرفاً عقاید خود را تبلیغ و مراسمهای مذهبیشان را برگزار میکنند.
در ایران پس از انقلاب هم همین رویه حاکم است و با وجود حکومت قدرتمند شیعی، اهل سنت در نقاط مختلف به ویژه در کردستان و بلوچستان به راحتی اعمال و مناسک را بر اساس مذهب خود انجام میدهند و اذان مساجد نیز بر اساس آنچه اهل تسنن قبول دارد پخش میشود.
فارس: آیا جریان سلفی امروز برگرفته از اندیشه خوارج است؟
عبدیپور: حضرت علی(ع) با بسیاری از گروهها مدارا میکرد اما رویهای سختگیرانه در برابر خوارج در پیش گرفت زیرا آنها در ظاهر مسلمانانی بودند که باطنشان کاملا برعکس بود و آموزههای دینی را به هیچ وجه درک نکرده بودند و عقلانیت را کنار گذاشته بودند؛ توجه صرف به نقل و حدیث و عمل به ظاهر آنها موجب شده بود خوارج حقیقت اسلام را در نیابند ضمن اینکه استفاده از برخی جریانهای کلامی و برداشتهای غیر صحیح از آنها نیز سبب شد خوارج تنها بر اساس تبیین ناصحیح خود از آیات و روایات عمل کرده و تفکر انحرافی خود را پایهریزی کنند.
در آن دوران حضرت علی(ع) خواستار ریشهکنی جریان خوارج بودند و فرمودند باید چشم فتنه را درآورد و هرچند سپاه علی(ع) توانست خوارج را قلع و قمع کند اما آن حضرت عنوان کردند که باقیمانده خوارج در جهان اسلام پراکنده شدهاند و بعدها چالشهایی را به وجود میآورند؛ امروز شباهتهای بسیاری میان وهابیون تکفیری و خوارج دیده میشود که نمونه بارز آن متهم کردن دیگر مسلمانان به کفر است.
از دیگر شباهتهای میان خوارج دیروز و تکفیریهای امروز تطبیق آیات مربوط به کفر و مشرکان علیه مسلمانان، استفاده ابزاری از شعارهای دینی، سرسختی، تعصب و لجاجت، مقدسمابی و جمود فکری، ظاهر گرایی، تکفیر مسلمانان، ستیز با مسلمانان و دوستی با دشمنان و کافران، تحمیل اندیشههای انحرافی خود بر دیگران و بدعت در دین است و دیگر اینکه آنها همه مسلمانان و غیرمسلمانان به جز خودیها را مهدورالدم و مخلد در آتش میدانند.
فارس: با توجه به خطراتی که تفکر سلفیگری و تکفیری برای بشریت دارد وظیفه سازمانهای بینالمللی و به ویژه مجامع مسلمان در قبال آنها چیست؟
عبدیپور: امروز باید تمام دستگاههای رسمی و سازمانهای بینالمللی و نهادی مستقل مانند حوزه علمیه و دانشگاههای جهان اسلام بسیج شوند و آتش این فتنه را خاموش کنند.
شاهد هستیم برخی از بزرگان این جریان شعله فتنههای جدیدی را در منطقه برافروختهاند که نمونه آنها آشوب شیخ سلفی در لبنان است که ارتش این کشور را مجبور به واکنش کرد؛ در سوریه هم همین مسئله دیده میشود بنابراین باید با بسیج همه نیروها به مبارزه با سادهلوحانی که سلاح در دست گرفتهاند و مشغول جنایت هستند و نیز با مفتیانی که با فتاوای غلط خود چنین بدعتهایی را پایهگذاری میکنند و جرثومه انحراف و فساد هستند برخورد شود.
فارس: تاثیر وجود جریانهای سلفی و بدعتهایی که تکفیریها در جهان اسلام پایهریزی کردهاند چیست؟
عبدیپور: ایجاد اختلاف در میان پیروان مذاهب مختلف اسلامی و معرفی چهرهای خشن از اسلام رهاورد ظهور جریان سلفی تکفیری است.
حضرت محمد(ص) پیامبر مهربانیها بود که به اعتدال و عقلانیت و نیز تحمل مخالفان دعوت میکرد دین او هم دین تفکر و اعتدال و عقلانیت و اخلاق بود ولی امروز شاهد هستیم جریان سلفی تکفیری حیثیت این اسلام را زیر سوال میبرد.
مکتب علوی همان روش پیامبر رحمت است و عدل و کرامت و منزلت انسان و حقوق ایشان از اصول نخست آن به شمار میآید به طوری که حضرت علی(ع) حتی در مورد قاتل خود سفارش به انصاف و عدالت میکند و میفرماید اگر از این ضربت به شهادت رسیدم تنها یک ضربت بر او بزنید؛ خشونتی که امروز توسط وهابیهای تکفیری تبلیغ میشود در طول تاریخ انسانیت بیسابقه است.
امروز جریانهای سلفی و تکفیری کاملا در خدمت اهداف غرب حرکت میکنند اما کشورهای استکباری باید بدانند که این فتنهها سرانجام گریبان خودشان را خواهد گرفت؛ این مسئله دارای سابقه است به طوری که طالبان و القاعده که روزی به دست آمریکا بنیان نهاده شدند در ماجرای 11 سپتامبر گریبان همین کشور را گرفتهاند.
فارس: وظیفه جهان تشیع در قبال این فجایع چیست؟
عبدیپور: شیعیان باید مراقب باشند که بهانهای به دست سلفیها ندهند؛ باید مراسمها را از خرافات یا حرکاتی که موجب تحریک اهل سنت میشود تطهیر کرده و از انجام کارهایی که مورد تایید اهل بیت(ع) و مراجع تقلید نیست پرهیز کرد. ملاک عمل شیعیان فتوای ولی امر مسلمین حضرت آیتالله خامنهای است که در جوابیه استفتاء یکی از مسلمانان فرمودند: «اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهامزنی به همسر پیامبر اسلام [عایشه] حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سیدالانبیاء پیامبر اعظم حضرت محمد(ص) میشود».
نکته دیگر این است که تلاش برای شیعهسازی نیز نباید موجب حساسیت قرار گیرد بلکه پیروان مکتب اهل بیت(ع) میتوانند با تبلیغ صحیح مذهب خود و مرجعیت علمی ائمه اطهار(ع)، زمینه را برای گسترش مکتب علوی فراهم سازند زیرا علاقهمندان به تشیع راه خود را پیدا میکنند و اگر بستری طبیعی برای گسترش تفکر شیعی فراهم شود به یقین شاهد گسترش اسلام ناب محمدی(ص) خواهیم بود.
آنچه امروز موجب خشم وهابیت شده این است که جهان اسلام از نظر سیاسی شیعه شده است و اکنون افکار عمومی ملتهای مسلمان به سمت همان شعاری پیش میرود که مردم ایران، لبنان، عراق، سوریه و بحرین آن را سر میدهند که نام اسلام ناب و جبهه مقاومت اسلامی بر آن نهاده شده است بنابراین از علمای جهان اسلام به ویژه اهل سنت انتظار میرود با محکوم کردن این فجایع و نیز اعلام برائت از جریان تکفیری سلفی زمینه نابودی این گروهک را از دنیای اسلام فراهم کنند. ما معتقد هستیم بسیاری از سلفیون واقعی و معتدل هم با چنین اعمال جنایتکارانهای مخالف هستند اما نفوذ دستگاه سلفی تندرو افراطی و تکفیری در نظامهای حکومتی که با حمایت آمریکا محقق شده موجب میشود فتنههایی در عراق، لبنان، مصر و سایر کشورهای اسلامی تکثیر یابد و آتش اختلاف میان شیعه و سنی افروختهتر شود به همین دلیل حوزههای علمیه، دانشگاهها و رسانههای شیعی باید با همکاری یکدیگر زمینه اعلام برائت بینالمللی از چنین جریان وحشی و بیمنطقی را فراهم سازند و از طریق ارتباط با مجامع اهل سنت راهکارهایی را برای مهار فتنه درگیریهای فرقهای پیدا کنند.
============
گفتوگو از صدرالدین فلاح
============
انتهای پیام/78004/و40/چ3000