به گزارش خبرگزاری فارس از بیجار، امروز بیجار گروس همچون سراسر ایران اسلامی بوی حماسه گرفته است؛ بیجار شهر دلیر مردان و شیرزنان حماسهآفرین همپای دیگر مردم ایران به پای صندوقهای رأی آمدند و به ندای رهبری برای خلق حماسه سیاسی لبیک گفتند.
بیجاریان از همان ساعات آغازین شروع کار شعب اخذ رأی، با حضور خود به انتخابات گرما بخشیدند و ثابت کردند که هیچگاه صحنه را خالی نخواهند کرد.
تا دقایق پایانی فرصت تمدید شده نیز تمامی شعب اخذ رأی مملو از جمعیت بود و مردم برای مشارکت در این کار عظیم باید ساعاتی در صفهای طویل بمانند تا بتوانند رای خود را به صندوق بیاندازند.
از افراد سالخورده گرفته تا جوانانی که برای اولین بار با شوق زایدالوصفی در عرصه انتخابات آمده اند تا حماسه بیافرینند، پیر و جوان میخواهند بگویند، دشمنان همچون گذشته ناکام بمانید.
در میان خیل عظیم جمعیت پیرزنی را دیدم عصا بدست در حالی که به سختی می توانست راه برود نامش راضیه بود از او پرسیدم چرا به اینجا آمده است با لبخندی سرشار از مهر و عطوفت گفت: آمدهام رأی بدهم و به دشمن نشان دهم که حتی کهولت سن مانع از حضورم در انتخابات نمیشود.
چند قدم آن طرفتر با صدای بلند و رسای پیرمردی را که با ذکر صلوات توجه همگان را به خود جلب کرد دیدم به سمت او رفتم؛ قبل از هر سئوالی گفت: من ایرانیم و عاشق ایران، بیجاریم و دوستدار وطنم آمدهام تا به رهبرم بگویم من همیشه وفادار میهنم هستم.
جملات ساده است و پر از معنا، شاید اصلاً نیازی به سخن نباشد حضور با شکوه مرد و زن بیجاری نمایانگر همه حماسههاست.
در گوشهای از محل اخذ رأی دختری را در حال نوشتن رأی دیدم نزدیکتر رفتم تا با او نیز سر صحبت را باز کنم نامش فاطمه است و رأی اولی است برای اولینبار آمده است در عرصه انتخابات حضور یابد و خوشحال از اینکه او هم میتواند در سرنوشت کشورش سهیم باشد، فاطمه با شادمانی بسیار گفت: آمدهام با جوهر انگشتمان آمریکا و اسرائیل و تمامی دشمنان نظام را انگشت به دهان کنیم.
خوشحالم از اینکه مردم شهرم و وطنم بازهم پیشتاز در حماسهآفرینی هستند.
به میان مردمی آمدهام که سرتاسر شور و اشتیاق هستند برای حماسهآفرینی آمدهاند تا بگویند دشمنان کنار بروید ما ایرانیان، کردستانیها و بیجاریها اجازه نمیدهیم هیچگاه به اهدافتان دست یابید.
دل کندن از این همه شور و اشتیاق مردم سخت است، بازهم به میان جمعیت برمیگردم کودکی را همراه مادرش دیدم شناسنامه به دست از او پرسیدم تو که نمیتوانی رأی بدهی او با لبخندی کودکانه اینگونه پاسخ داد: آمدهام تا یاد بگیرم مانند مادرم رأی دهم و کشورم را آباد کنم، پاسخش هرچند کودکانه است اما سرشار از مفهوم و جایی برای تفکر...
جای جای شهر شعبههای اخذ رأی در بیجار مملو از حضور مردم پای صندوقهای رأی است، در یکی از همین شعبهها پسر جوان روشندلی را دیدم با صدای من سرش را برگرداند از او پرسیدم، چرا به اینجا آمدهای، گفت با چشمان کورم آمدهام تا دشمن ایران اسلامی که چشم دیدن حضور ما را ندارد را کور کنم.
شهرستان بیجار همچون ادوار گذشته انتخابات جزو شهرهای برتر استان کردستان بوده است و امروز نیز وصف این حضور گسترده در کلام نمیگنجد.
مرد میانسالی با ویلچر وارد مسجد شد توجهم را به خود جلب کرد در ابتدای سخنم دلیل آمدنش را جویا شدم او گفت: من جانبازم و جانفشانی را از مولایم حضرت عباس آموختهام و آمدهام تا بگویم رهبرم بار دیگر فرامینت را لبیک میگویم و تا آخرین نفس برای ایران اسلامی جان فشانی میکنم.
انتهای پیام/79015/ذ40/ژ1001