به گزارش خبرگزاری فارس از قم، پس از هفتهها رایزنی و برگزاری جلسات متعدد پشت درهای بسته و بحث و بررسی پیرامون گزینههای مد نظر هیئت مدیره برای سرمربیگری صبا در لیگ برتر روز پنجشنبه هفته گذشته محمد مایلی کهن به عنوان سرمربی انتخاب و معرفی شد.
هرچند این انتخاب با توجه به فرصت کم باقیمانده تا شروع لیگ برتر بسیار دیر صورت گرفت اما باز جای شکرش باقی است که به روال هفتههای اخیر کار به اما و اگر نکشید و در همان جلسه اول توافقات انجام شد.
محمد مایلی کهن را تمام اهالی فوتبال به خوبی میشناسند، مایلی کهن چه در دورانی که به عنوان فوتبالیست در تیمهای پرسپولیس و تیم ملی ایران توپ میزد و چه در دوران مربیگری که در تیمهای مختلف به عنوان سرمربی انجام وظیفه کرده است دارای صفات اخلاقی خاصی بوده که او را متمایز از دیگران نشان داده است.
در روزگاری که در فوتبال ایران بسیاری از صفات اخلاقی و ارزشهای انسانی خاصیت خود را از دست داده و رنگ و بویی از منشهای پهلوانی باقی نمانده هنوز هستند امثال محمد آقا که بتوان روی آنها حساب کرد.
به راستی چه کسی باور میکرد که فوتبال ایران به روزگاری برسد که تعدادی بازیکن که از انجام کوچکترین روابط اجتماعی عاجزند و سوادشان برای نوشتن یک قرارداد معمولی کفایت نمیکند صحبت از ارقام میلیاردی کنند و یا مربیانی که با هزاران زدوبند برای خود جایگاهی فراهم آوردهاند و به همراه دوستان خود با اتوبوس از این تیم به آن تیم میروند یکه تاز عرصه فوتبال ایران باشند.
متاسفانه باید به برخی واقعیتهای تلخ اذعان کرد و آن اینکه با ادامه این روند فوتبال، اخلاق و بسیاری از آرمانهای خود را نیز از دست خواهیم داد و تلختر اینکه هر روز که میگذرد این گره کورتر میشود اما هیچ تلاشی برای باز شدن آن نمیشود.
مشکل امروز فوتبال ایران از گوشهایی است که نمیشنوند و چشمهایی که قرار نیست واقعیتهای موجود را ببینند و متاسفانه در چنین فضایی از دست دلسوزان و کسانی که تاب دیدن چنین صحنهها و وقایعی را ندارند کاری ساخته نیست. فضایی که در همین روزهای کنونی بر فوتبال ایران حکفرماست دقیقا چنین ادعاهایی را تایید میکند.
شنیدن ارقامی که این روزها برخی بازیکنان و مربیان مطالبه میکنند هوش از سر هر انسانی میبرد به راستی باور کردنی نیست اما متاسفانه واقعیت دارد و این اتفاقات در همین سرزمین در حال حادث شدن است.
این درد را چگونه باید فریاد زد؟ در این فضا تیمهایی همچون صبا چگونه باید زنده بمانند؟ آیا این فرایند معنایی جز نابودی تیمهایی چون صبا، سپاسی و... دارد؟ آیا بزرگان فوتبال سالهای آینده را پیشبینی کردهاند که چه بلایی بر سر فوتبال و تیمهایی چون صبا خواهد آمد؟
سازندگی و بها دادن به جوانان و تقویت ارزشهای اجتماعی و اخلاقی واژههایی است که این روزها در فوتبال ایران خریدار ندارد و فقط پول آن هم از نوع میلیاردی معیارها را تعیین میکند و فقط خدا میداند که عاقبت این فوتبال به کجا ختم میشود.
امثال مایلی کهن، جلالی، پیروانی و... باید در این فوتبال حضور داشته باشند تا بیش از این در باتلاق فرو نرویم.
امروز میتوان این اطمینان و امیدواری را به هواداران صبا داد که با وجود مایلی کهن بتوان هنوز هم در این فوتبال آلوده هر چند بریده و کوتاه نفس کشید و منتظر آینده بود. اینکه محمد مایلی کهن با این همه تجربه و با وجود اینکه از گزینههای مربیگری تیمهایی چون پرسپولیس و تراکتورسازی بوده است بدون هیچ پیش شرط و خواسته عجیب و غریبی که این روزها در فوتبال ایران مرسوم شده پای میز قرارداد مینشیند و به عشق مردم قم قرارداد را امضا میکند نکته ارزشمندی است که میتواند باعث امیدواری هواداران صبا باشد.
اگر قرار است صبا مکتب و روش خود را پیش بگیرد و طبق روال سالهای اخیر در راستای تقویت ارزشها و مبانی اخلاقی گام بردارد بهرهگیری از مربیانی چون مایلی کهن یکی از ضروریات است. مدیران صبا نیز باید در این زمینه نهایت تلاش و کوشش خود را به کار گیرند و مایلی کهن را در این جنگ نابرابر و روزهای سختی که در پیش دارد به بهترین شکل ممکن یاری کنند.
===========
یادداشت: مهدی پاک
===========
انتهای پیام/2258/ع40/چ3000