به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، گذر از جادههای خاکی و ناهموار به همراه کاروان رسانهای منتظران خورشید ما را به روستای «چیل کنار» شهرستان نیکشهر استان سیستان و بلوچستان رساند، آسمان آبی بر سقف روستا و تکههای ابر سفید نقاشی شده بر دل آسمان از دور به استقبالمان آمدند؛ شاید اولین چیزی که از پشت شیشههای غبار گرفته وانت تویوتا توجه ما را جلب کرد، دیدن کارگرهایی با چهرههای آفتاب سوخته و لباس آبی رنگ بود که بالای تیر برقهای بتونی در حال سیمکشی و وصل کردن ترانس بودند.
روستای چیلکنار در حال برقرسانی
فضای روستا نسبتاً ساکت و آرام است؛ با اولین قدمهایی که بر زمین روستا گذاشتیم، صدای خشخش سنگریزهها بلند شد، تعدادی از اهالی روستا و بزرگترها برای خوشامدگویی از دور به طرفمان آمدند، اشتیاق رسیدن روشنایی به خانهها را میشد از چشمهای مردم و جهادگرانی که بارها به این روستا آمدند، دید.
فرشاد عالی
* شیرینترین و تلخترین خاطره جهادگر جوان
در کنار کارگران و در پایین تیر برق ایستادیم، فرشاد عالی دبیر قرارگاه محرومیتزدایی شهید شوشتری برای توضیح وضعیت این روستا در جمع خبرنگاران قرار گرفت و اظهار داشت: مجتمع روستایی پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهو آلهوسلم) شامل سه روستای زبرینگ، کوردان و چیلکنار است و به طور مستمر کار این مناطق را پیگیری کردیم؛ مردم «چیلکنار» قبلاً در 10 کیلومتری این نقطه زندگی میکردند و هنوز هم آثار کپرهایشان در آنجا دیده میشود، الان هم 5 ـ 6 سال است در اینجا ساکن شدند.
وی ادامه داد: روستای چیلکنار از سال گذشته از توابع دهستان «کوتیج»، بخش «فنّوج»، شهرستان نیکشهر شده است؛ این روستا در مرز نیکشهر و ایرانشهر واقع بوده لذا مسئولان این دو شهر اختلاف داشتند که این روستا جزو کدام شهرستان است! یکی از عوامل محرومیت روستا در این سالها همین مسئله بود که باید مسئولان وقت علت این را بیان کنند.
عالی افزود: بالاخره با پیگیریهایی که انجام دادیم، فرماندار نیکشهر چند ماه پیش رسماً اعلام کرد که «چیلکنار» جزو این شهرستان است؛ بعد از ورود قرارگاه محرومیتزدایی شهید شوشتری به این نقطه دیدیم که تیر برق از 20 متری روستا رد شده، روستاهای بعدی برق دارند اما این روستا برق ندارد؛ از آن زمان، پیگیری بچههای جهادی و مسئولین جواب داد و اکنون این روستا هم برقدار شده است.
یکی از اهالی روستای چیلکنار در کپر
وی یادآور شد: در برنامه چشمانداز عمرانی قرارگاه، در سال سوم هستیم که امسال برای کارهای عمرانی روستای «چیلکُنار» ورود پیدا کردیم، کارهای عمرانی ساخت سرویسهای بهداشتی و حمام را در دستور کار قرار دادیم و در ادامه در حد توان وارد ساخت منازل مسکونی خواهیم شد.
دبیر قرارگاه محرومیتزدایی شهید شوشتری خاطرنشان کرد: یکی از دغدغههای ما در این روستا، مسئله اشتغال است؛ این روستا به دلیل داشتن چشمهای در نزدیکی خانههای مردم، پتانسیل خوبی دارد،البته حدود 10 کیلومتری روستا هم چاه آبی داشتند، که به دلیل ریزش چاه و عدم توانایی مالی برای احیای چاه، آن چاه خشک شده است.
وی در ادامه به یکی از تلخترین خاطره جهادی خود اشاره کرد و گفت: یکی از بدترین خاطرات خودم در مورد اردوهای جهادی لحظه تحویل سال 1389 بود که به این روستا آمدیم؛ لحظه تحویل سال که همه در شادی و شعف هستند، وارد این روستا شدیم و دیدیم هیچ امکاناتی ندارند؛ در خانهها را زدیم، آنها نمیتوانستند ببینند پشت در کیست؟ با یک چراغ نفتی به دست در را باز کردند؛ وارد خانه شدیم، آنها 30 - 20 نفری دور سفره شام جمع شده بودند و یک چراغ نفتی در سفرهشان بود، نفر آخر حتی جلو خودش را هم نمیدید که چه میخورد!
این بود ماجرای برقرسانی به چیلکنار و انگیزههایی که بچههای جهادی با دیدن سختیها و مشکلات مردم راه حلهایی را برای رفع آن پیدا میکنند.
* حدود 150 روستا تا پایان 91 برقدار میشوند
برای گرفتن خبری از برقرسانی به سایر روستاهای استان سیستان و بلوچستان با محمودرضا صحرانورد مجری طرحهای شرکت توزیع برق این استان تماس گرفتیم، وی در این گفتوگو اظهار داشت: حداکثر 20 روستا در کل شهرستان نیکشهر برقرسانی نشده است، در استان سیستان و بلوچستان 475 روستا زیر 20 خانوار فاقد برق هستند، از بین 475 روستا، برقرسانی به 100 تا 150 روستا را در برنامه سال 1391 قرار دادیم و در صورت مواجه نشدن با مشکل اجرا و اعتبار، تا پایان امسال برقرسانی به این روستاها انجام میگیرد.
روستای چیلکنار
* برقرسانی به 4700 روستا بعد از پیروزی انقلاب
وی ادامه داد: قبل از انقلاب 33 روستا برق داشت اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال 1390، چهار هزار و 700 روستا برقرسانی شد؛ اگر برنامههای امسال هم اجرایی شود، 4 هزار و 850 روستا برقرسانی خواهد شد.
مجری طرحهای شرکت توزیع برق استان سیستان و بلوچستان بیان داشت: گروههایی که در این مناطق حضور پیدا میکنند، تفکر جهادی دارند، «چیلکنار» از روستاهای دورافتاده شهرستان نیکشهر است و حداکثر 15 خانوار زندگی میکنند؛ کار در این روستا در مقابل کارهایی نظیر انتقال تیر برق به مناطق صعبالعبور کار سادهای بود؛ به عنوان مثال برای نصب یک تیر برق در بالای کوه چون امکان رفتن با خودرو نبود، کارگرها، تیر برق را روی پشتشان میگذاشتند و به بالای کوه میبردند.
* درآمدمان فقط برای خوراک و پوشاک کفایت میکند
برق، یکی از دهها مشکل مردم روستای «چیلکنار» بود که به لطف خداوند و حرکتهای جهادی مردم این مرز و بوم حل شد؛ بچههای این روستا مدرسه ندارد و برای درس خواندن به روستای دراپ میروند، این بچهها باید روزی نیم ساعت پیادهروی کنند تا به مدرسه برسند؛ با این همه کمبودها زن و مرد و کودک همه خوشحالند از آمدن برق.
آنها میگویند: «بچههای جهادی به اینجا آمدند و برای روستائیان سرویس بهداشتی و حمام ساختند» وقتی که از مردم سؤال شد که چرا خودشان اقدام به ساخت سرویسهای بهداشتی در طول این همه سال نکردند، پاسخشان این بود که «پول برای ساخت و ساز نداریم! پول کارگری را فقط میتوانیم خرج خوراک و پوشاک کنیم».
* بچههایی که نمیدانند پول تو جیبی چیست
برخی مردها وقتی که سه چهار ماه برای کارگری از روستا خارج میشوند، مبلغی برای خرج خانواده میدهند، گاهی اوقات هم برای آنها پول میفرستند، زنان هم مجبورند با طی کردن مسیر 2 ـ 3 ساعته برای دریافت پول به بانکهای نیکشهر بروند.
اوقات فراغت زنان و دختران این روستا با سوزندوزی میگذرد، گاهی هر سه ما یکبار با آماده کردن یک دست لباس، آن را به قیمت 200 هزار تومان به مردم شهر «فنوج» میفروشند؛ اینجا از بازار خبری نیست، چند وقت یکبار ماشینهای وانت بار لوازم خانگی، لباس یا سایر وسایل مورد نیاز اولیه را برای مردم میآورند؛ گاهی هم مردم برای خرید به «کوتیج» یا «فنوج» میروند.
یکی از کودکان روستای چیلکنار در جلوی در خانهشان
این روستا خانه بهداشت ندارد، مردم برای درمان باید به روستاهای اطراف بروند، از زنان روستا در مورد مسائل اورژانسی مانند زایمان پرسیدیم و آنها پاسخ دادند: «اگر کسی پول داشته باشد به «کوتیج» یا «فنوج» میرود وگرنه در روستا زایمان میکند».
* خدا کند دیگر صدای العطش از کپر نیاید
مردم روستای «چیلکنار» از دسترسی نزدیک به آب محرومند؛ زنان و دختران برای شستن ظرف و لباسها و حتی استحمام باید 15 دقیقهای پیادهروی کنند تا به رودخانه برسند، دختران 14 ـ 15 سالهای که تشت لباس و ظرف روی سرشان بود و به سمت رودخانه میرفتند، این هموطنان اگر نیمه شب دچار عطش شدند و آبی در کوزه گلیشان نبود، باید تا صبح تحمل کنند.
بچههای جهاد، حوضچهای در این روستا ساختهاند تا حداقل آب شستوشو در آن جمع شود و زنها به رودخانه نروند اما آب خوردنشان را هنوز از رودخانه میآوردند، حتما باید پمپ میگذاشتند تا آب به روستا بیاید، آنها میگویند: «مسئولان اداره امور عشایری شهرستان قول مساعد دادهاند که اگر برق برسد استخری درست میکنند و بعد پمپ میگذارند تا آب به روستا بیاید».
بعد از ساعتی خوش در کنار مردم نشستن، از این روستا هم میرویم، روستایی که دیگر عید نوروز امسال تاریک نیست و شیرینترین خاطرات را برای جهادگران خواهد داشت.
انتهای پیام/م