اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

وقتی که چینی‌ها در اصفهان فروشگاه می‌زنند

بدو بدو جنس چینی بی خیال تولید ملی

خبرگزاری فارس: این روزها جولان جنس‌های چینی در کشور و در شهر اصفهان با احداث فروشگاه‌ چینی‌ها در این شهر تکمیل شد و این تولید ملی را در اصفهان کم‌رنگ کرده است.

بدو بدو جنس چینی بی خیال تولید ملی

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، فصل تابستان است و مردم به طور معمول عصرهای این فصل گرم را برای خرید مایحتاج زندگی انتخاب می‌کنند؛ با مراجعه به پیاده‌روها و خیابان‌های شهر می‌توان این مورد را به وضوح مشاهده کرد.

در یکی از این روزها موقعی که قصد بازگشت از دفتر خبرگزاری به خانه را داشتم در خیابان چهارباغ صدایی نظرم را به خودش جلب کرد صدایی که در میان هیاهوی خودروها و بوق‌های ناهنجار این روزهای شهر به سختی شنیده می‌شد.

کمی که نزدیک‌تر شدم با جوانی مواجه شدم که برای محصولات یکی از فروشگاه‌ها بازاریابی می‌کرد و از مردم برای دیدن محصولات فروشگاه مزبور دعوت می‌کرد که برخی از مردم بی‌توجه از کنارش رد می‌شدند و برخی نیز برای خرید محصولات این فروشگاه راهشان را به سوی جایی که پسر جوان نشان می‌داد کج می‌کردند.

پسر جوان مدام فریاد می‌زد «از فروشگاه چینی‌ها دیدن کنید؛ هر چی می‌خواین با زیر قیمت بازار خرید کنید»

با شنیدن این جمله‌ها راغب‌تر شدم تا هم سری به فروشگاه چینی‌ها بزنم و هم ببینم چه اجناسی با چه قیمتی در این فروشگاه به فروش می‌رسد از پسر جوان نشانی فروشگاه رو پرسیدم در حالی که داشتم به طرف فروشگاه می‌رفتم آقای میانسالی که متوجه شده بود که قصد مراجعه به این فروشگاه را دارم به من نزدیک شد و گفت «عجب دنیائیه صدا و سیما مدام از تولید ملی دم میزنه، اما چیزی که توی بازار نیست تولید ملی».

داشتم به حرف‌های مرد میانسال فکر می‌کردم که فروشگاهی دو، سه طبقه در انتهای یکی از کوچه‌های معروف اصفهان در خیابان تاریخی چهارباغ جلویم سبز شد؛ کوچه‌ای که زمانی مرکز تولید ملی در اصفهان بود و جوانان بسیاری با فعالیت در تولیدی‌های پاساژ سپاهان شکم زن و بچه‌هایشان را سیر می‌کردند و افتخارشان این بود که لباس‌های تولیدی آنها تن‌پوش هموطنانشان شده است.

با همین افکار وارد فروشگاه شدم فروشگاهی که از ورودی آن گرفته تا همه جای آن همه و همه معرف کشور چین بود و سر در فروشگاه با رنگ قرمز پرچم کشور چین  به زبان فارسی و چینی نوشته شده بود "فروشگاه چین".

ورودی این فروشگاه از مانتوهای زنانه و چادرهای عربی، مارک چین آغاز می‌شد و اینکه تمام اجناسی که در این فروشگاه می‌بینید همه محصول چینی است این را جوان فروشنده این فروشگاه به من‌ گفت.

از جوان فروشنده پرسیدم «اجناسی که در این فروشگاه به فروش می‌رسد از چه کیفیتی برخوردار است؟ اجناس درجه یک یا اینکه مثل جاهای دیگه جنس‌های بنجل چینی در اینجا به فروش می‌رسد؟» جوان که از سئوال من جا خورده بود ادعا می‌کرد که این محصولات درجه یک و دوی چین است، اما در ادامه و از لابه‌لای صحبت‌هایش متوجه شدم که همان اجناس بنجل البته کمی ارزان‌تر در این فروشگاه به فروش می‌رسد.

در این فروشگاه از لوازم‌التحریر گرفته تا لباس و اسباب‌بازی و لوازم آرایشی، بهداشتی و به قول معروف از "شیرمرغ تا جون آدمیزاد" جنس چینی به فروش می‌رسید که تنها چیزی که در این فروشگاه چینی نبود فروشنده‌های این فروشگاه بودند.

البته بعضا برخی لوازم‌التحریر ایرانی هم در این فروشگاه دیده می‌شد که در این مورد از جوان فروشنده پرسیدم «واقعا تمام اجناس این فروشگاه چینیه؟ یا جنس‌های ایرانی هم در کنار این فروشگاه به فروش می‌رسد»، جوان با لحن محکمی که گویی به آن هم افتخار می‌کرد گفت؛ «همه اینجا جنس چینیه، مثلا ما اینجا سجاده‌هایی داریم که مشابه محصول ایرانی اما در کشور چین تولید می‌شود».

ازش در مورد اینکه امسال سال تولید ملی است پرسیدم که چرا با وجود این شعار باز هم محصولات چینی و آن هم در فروشگاهی با این نام به فروش می‌رسد در جوابم گفت باید این شعار عملی بشه نه اینکه تنها لفظ بمونه.

وی ادامه داد: حتی تسبیح و مهر و سنگ قبر ما هم از کشور چین می‌آید البته قبول دارم که این به اقتصاد کشور ضربه می‌زنه، اما وقتی کالای چینی وارد می‌کنند دیگه فروشش که کار راحتی است و آن هم موقعی که قیمیت این محصول از مشابه ایرانی به مراتب بسیار ارزان‌تر است.

البته به گفته این فروشنده در حال حاضر با توجه به بالا رفتن دلار و ارز و همچنین سختگیری‌های گمرک واردات اجناس چینی به سختی انجام میشه و قیمت اجناس هم به مراتب بیشتر شده است که با این اوصاف به فروش آنها نیز تاثیر منفی می‌گذارد.

کمی در فروشگاه قدم زدم برگه‌هایی که روی آنها قیمت قبلی ضربدر خورده بود و قیمت به اصطلاح ارزان آن محصول زیرش زده شده بود ضربدری که به طور مستقیم و غیر مستقیم به روی محصولات ایرانی و از همه مهم‌تر به روی اقتصاد کشور و تولید ملی زده شده بود؛ فروشگاهی که حتی از ارگان‌های مربوطه هم مجوز فروش گرفته بود و در شهرهای مختلف نیز شعبه‌هایی از آن فعالیت می‌کردند.

خریدارانی که آمده بودند خرید کنند فقط به خاطر اینکه ارزان‌تر از تولید ایرانی است به خاطر اینکه اجناس چینی به وفور پیدا می‌شود از پدری که برای پسر بچه‌اش توپ فوتبال می‌خرید؛ از مادری که عروسک چینی را برای دخترش می‌خرید؛ از خانم و آقایی که تازه طعم پدربزرگ و مادربزرگ بودن را چشیده‌اند و می‌خواهند برای نوه عزیزشان سیسمونی بخرند از زوج جوانی که آمده بودند تا چیدمان خانه خود را با لوازم چینی کامل کنند و بالاخره دختر یا پسری که جلوی آینه ایستاده تا ببیند مانتو یا لباس جدیدش به تنش نشسته است.

اما ای کاش می‌دانستند با خرید هر جنس چینی ضربه‌ بزرگی به اقتصاد کشور وارد می‌شود پدری که شاید با خرید یک توپ برای پسربچه‌اش آن را به شیشه آینده پسرش شوت کرده و آن را شکسته است؛ مادری که دختر کوچولوی خود را به انس گرفتن با عروسک چینی و شاید در آینده با جنس‌های چینی عادت داده است؛ پدربزرگ و مادربزرگی که می‌خواهند نوه عزیزشان در اجناس ساخت چین قوطه‌ور شود و زوج جوانی که با چیدمان خانه خود با اجناس چینی، چیدمان اقتصاد خانه‌ای بزرگ‌تر یعنی کشورشان را به خطر انداخته‌اند و دختر و پسری که می‌خواهند جلوی آینه زندگی خود تلالو اجناس چینی را ‌بینند.

به این افکار و محاسبات چینی ایرانی از فروشگاه خارج شدم؛ برایم جالب بود چون چسبیده به فروشگاه چینی‌ها پاساژ سپاهان قرار داشت مکانی که زمانی لباس‌های ایرانی و تولید ملی در آنجا آماده می‌شد و بازار خوبی هم داشت حتی مشتری‌های آن هم که به طور معمول از فروشگاه‌های بزرگ بودند از ماه‌ها قبل سفارش لباس می‌دادند و برای خرید آن صف می‌کشیدند؛ این گفته‌های یکی از خیاط‌های این پاساژ بود کسی که خیاطی شغل خانوادگیش بود و بیست سال با این شغل زندگی می‌کرد.

جوان که از نحوه کار کردنش و سکوت درون مغازه‌اش کسادی بازار تولیدی لباس موج می‌زد در جواب سئوالی که از وی در مورد فروشگاه چینی‌های کنار پاساژ بود پرسیدم؛ آهی کشید و گفت: امان از جنس چینی که هر چه کسادی در بازار ما و بازارهای مشابه است زیر سر این جنس‌های چینی است فروش ما باید کم باشه اما جنس‌های چینی به وفور در بازار پیدا می‌شود.

صدای فش فش اتو بخار خیاط جوان هم انگار به این امر اعتراض داشت صدایی که همانند صدای دغدغه تولیدی‌های اصفهان گوش شنوایی نبود که بشنود و خیلی زود در فضای اطراف محو می‌شد.

جوان خیاط داشت لباس‌های دوخته شده را اتو می‌زد و شاید در ذهن خود آرزو می‌کرد کاش در تمامی فروشگاه‌ها و در تمامی اتاق‌های پرو جوانان لباس‌های دوخته شده به دست او را به تن کنند.

جوان را با سکوت مغازه‌اش با لباس‌های اتو زده تنها می‌گذارم از یک به یک مغازه‌های پاساژ سپاهان گرفته تا تمامی تولیدی‌ها بزرگ و کوچک کشور همه امیدشان به این است که هر ایرانی تولید ایرانی بخرد.

با این اوصاف و با توجه به اینکه از سوی مقام معظم رهبری امسال به نام سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی نام گذاری شده، اما چرا جنس‌های چینی بدون هیچگونه ممانعتی در بازارهای ایران به فروش می‌رسد؛ فروشگاه‌هایی با نام چین از کجا به راحتی مجوز فروش می‌گیرند.

اما انگار کسی جواب نمی‌دهد همه سکوت اختیار کرده‌اند، اما از دور همچنان صدایی به گوش می‌رسید که می‌گفت: "بدو بدو جنس چینی؛ بی‌خیال تولید ملی"

این تلنگری است برای مسئولانی  که می‌خواهند از تولید ملی و سرمایه ایرانی حمایت کنند.

خبرگزاری فارس آماده شنیدن و انعکاس نظرات مسئولان مرتبط در قبال این گزارش است.

انتهای پیام/س10

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول