اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

بانی نذری‌پزی 28 صفر در چهار انبیا به روایت همسرش

خبرگزاری فارس: پهلوان سیدکریم مومنی سنت زیبایی را در چهار انبیا پایه‌گذاری کرد، نخستین بار ۲۸ صفر بانی مراسم آشپزی در آنجا شد همچنان این سنت ادامه دارد و امروز هم موقع آشپزی عکس ایشان را کنار مراسم نذری‌پزان می‌گذارند.

بانی نذری‌پزی 28 صفر در چهار انبیا به روایت همسرش

به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، سیدکریم مؤمنی در سال ۱۳۴۱ در قزوین و در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود، پدر بزرگ وی سیدمحسن مؤمنی صاحب کتاب منتخب‌الاسرار بود، منصوب بودن به لقب پهلوانی سبب شد تا در جمع صمیمی دختران و همسرشان حضور پیدا کنیم تا کمی راجع به ایشان صحبت کنیم.

* ازدواج

رقیه خوئینی، همسر پهلوان کریم در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس در قزوین گفت: در ۱۰ دی ماه سال ۶۱ یکی از همسایه‌ها سبب ازدواج من با سیدکریم شد، ۲۶ ساله بودم و سیدکریم هم ۴۷ سال داشت، ۲۱ سال فاصله سنی باعث شده بود که مادرم در ابتدا با ازدواجمان مخالفت کند اما پدرم راضی بود و می‌‌‌گفت: سید اولاد پیغمبر است؛ در آن زمان سید علاوه بر کشتی سمت معاونت شهرداری را هم برعهده داشت و آدم سر‌شناسی بود همین ویژگی‌ و اخلاق خوبشان باعث شده بود در بین مردم محبوب باشند.

* شروع کشتی‌

خانوادگی ورزشکار بودند و از ۱۲ سالگی کشتی گرفتن را شروع کرده بود، برادرش هم پیش از ایشان کشتی می‌گرفت علاوه بر این دو برادر، برادر بزرگشان هم ورزش باستانی کار می‌کرد، سیدعظیم دوست صمیمی مرحوم تختی و هم‌وزن وی بود.

* در خانه، احترام حرف اول را می‌زد

یک سال از ازدواجمان گذشته بود که دختر بزرگم به دنیا آمد، ۴ سال بعد هم دختر کوچکترم و ۱۰ سال بعد هم دختر سومم به دنیا آمد رابطه‌اش در منزل بسیار خوب بود، در خانه ما احترام حرف اول را می‌زد همیشه لقب خانم و آقا در صدا کردن‌هایمان بود همین احترام باعث شده بود در زندگی مشکل کمتری داشته باشیم.

بچه‌ها را خیلی دوست داشت، آن‌ها هم هیچگاه اخم پدرشان را ندیدند ناراحتی پدرشان را از چشمانش متوجه می‌شدند هیچ‌گاه خستگی و مشکلات کارشان را به خانه منتقل نمی‌کردند و با وجود اینکه دغدغه‌هاشان در محل کار زیاد بود اما ندیدیم که حتی یک بار از مشکلاتشان صحبت کنند و تنها از صحبت‌هایش با تلفن متوجه می‌شدیم که مشکلی در محل کارش پیش آمده است.

به درس خواندن شاگردانش و بچه‌هایش خیلی توجه داشت، یکی از مشوقان شاگردانش برای ادامه تحصیل بود طوری که شاگردانش اغلب دکتر و مهندس شدند.

* دل شیشه‌ای پهلوان

سال ۷۱ یک بار در پشت میز کارش سکته کرد و تحت مراقبت‌های ویژه بود، دل شیشه‌ای داشت، می‌گفت به ما اعلام کرده بودند که حلبی‌آباد کنار قزوین باید تخریب شود وقتی برای تخریب آنجا رفتیم خانواده‌ها بچه‌های نوزاد خود را جلوی لودر‌ها می‌انداختند طاقت دیدن همچون صحنه‌ای را نداشتم صبح‌‌ همان روز بود که سکته کرد.

برای معالجه به آمریکا رفت، برادرزاده‌اش ساکن آنجا بود دکتر‌ها گفته بودند اوضاع قلبی‌اش خوب نیست و زیاد زنده نمی‌ماند اما ۶ سال بعد زندگی کرد، وقتی برادرزاده‌اش هربار برای گرفتن دارو‌هایش به دکتر مراجعه می‌کرد دکتر با تعجب می‌پرسیده هنوز زنده است؟

در کارهای خیر زیاد شرکت می‌کرد اغلب هم ما مطلع نبودیم هنوز مطالبی را از مردم می‌شنویم که برایمان تازگی دارد اینکه هزینه تحصیل دانشجویی را برعهده داشته است یا برای کسی خانه‌ای ساخته.

تا سن ۴۷ سالگی ازدواج نکرده بود برای اینکه پدر و مادرش فوت کرده بودند و یک خواهر مجرد داشت بعد از فوت سید عظیم سرپرستی از خانواده او را هم برعهده داشت تا اینکه بچه‌هایش به سرو سامان رسیدند و بعد خودش ازدواج کرد.

رابطه‌اش با بچه‌ها عجیب بود، حوصله زیادی داشت و به بچه‌هایش گفته بود برای نماز‌هایشان و هر نمره ۲۰ که در درس‌هایشان می‌گیرند جایزه می‌دهد.

هرروز دخترانش بعد از اینکه از سر کار می‌آمد مثل گروه سرود روبه‌رویش می‌ایستادند و سوره توحید را می‌خواندند و به سمتش فوت می‌کردند!

* 28 صفر و نذری‌پزی

سنت زیبایی را در چهار انبیا پایه‌گذاری کرد، نخستین بار ۲۸ صفر بانی مراسم آشپزی در آنجا شد همچنان این سنت ادامه دارد و امروز هم موقع آشپزی عکس ایشان را کنار مراسم نذری‌پزان می‌گذارند.

الگویش در همه کار‌ها مرحوم تختی بود از ایشان به نام شهید تختی یاد می‌کرد و تکیه کلامش این بود: هیچ عبادتی بر‌تر از خدمت به خلق نیست.

* پهلوان محبوبیت

در بین مردم محبوب بود وقتی بچه‌ها را برای مدرسه می‌برد به قدری مردم با او سلام و احوالپرسی می‌کردند که بچه‌ها معترض می‌شدند که بابا مدرسه‌مان دیر شد.

نمازش را همیشه اول وقت می‌خواند و به روزه گرفتن مقید بود حتی با اوضاع قلبی خرابی که داشت روزه می‌گرفت اعتراض می‌کردیم که برایت روزه ضرر دارد، می‌گفت: حیفم می‌آید ماه رمضان بیاید و من روزه نباشم.

با هزینه شخصی خودش کشتی‌گیران را برای مسابقه می‌فرستاد به هیچ عنوان رشوه قبول نمی‌کرد و به حلال و حرام اهمیت می‌داد، رنوی سفید رنگی در شهرداری زیر پایش بود وقتی که بازنشسته شده بود سوئیچ رنو را به شهردار داده و گفته بود باید عادت کنم که پیاده‌روی کنم هیچ ‌وقت از ماشین بیت‌المال استفاده شخصی نکرد.

در ماه مبارک رمضان ۱۰ دی ماه سال ۷۷ خانواده‌ام مهمان ما بودند داشتیم تلویزیون نگاه می‌کردیم که یکباره دیدم اخمی کرد، ما که تا به حال اخمش را ندیده بودیم متعجب شدیم، گفتم: آقا کریم اتفاقی افتاده؟ گفت: نه فقط سرم درد می‌کند یکباره افتاد تا برادرم برود جلوی در فوت کرد.

بعد از فوتش جای خالیش را در زندگیمان خیلی احساس می‌کنیم. جای خالی‌ای که هیچگاه پر نخواهد شد.

* برخی از سمت‌های سیدکریم مؤمنی

۳۵ سال خزانه‌دار، دبیر هیئت و نایب رئیس هیئت و رئیس هیئت کشتی قزوین، 41 سال خدمت صادقانه معاون امور شهرداری،  سرپرست تیم کارگران ایرانی اعزامی به مسابقات جهانی سوئد و کسب مقام نائب قهرمانی جهان در سال ۶۳ ، 2 بار قهرمانی و یک بار نایب قهرمان ایران در زمان مربیگری وی توسط تیم نوجوانان قزوین، تشکیل کلاس‌های مربیگری و داوری، احداث سال کشتی جدید، سونا و رختکن و خوابگاه، تربیت ده‌ها قهرمان جهان، آسیایی، کشوری به جامعة کشتی و بنیان‌گذار کشتی نوجوانان و نونهالان در قزوین.

================

گفت‌و‌گو از سمیرا حمیدی

================

انتهای پیام/ج10

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول