به گزارش خبرگزاری فارس از ساری، مقارن با دنیای پر هیاهوی زندگی ماشینی و شرایط رخوتآور شهرنشینی در عصر جدید این نوع از صنعت گردشگری هم به عنوان مبحثی نو و البته قابل توجه در صنعت توریسم جهان جای خودش را باز کرد و روز به روز هم توسعه مییابد.
گردشگری روستایی از جمله انواع مختلف گردشگری است که در ایران هم مورد توجه دستاندرکاران و علاقمندان به توسعه گردشگری قرار گرفت.
اگرچه این نوع از گردشگری همچون دیگر شاخههای آن تنها به صورت سمبولیک مطرح است، اما انتخاب برخی روستاها با شاخصهای مختلف تاریخی، فرهنگی و طبیعی و تعیین برخی مناطق نمونه گردشگری در این روستاها و تدوین بستههای سرمایهگذاری و ایجاد فرصتهای اقتصادی برای حضور سرمایهگذاران علاقمند به توسعه صنعت گردشگری در روستا در سالهای اخیر از جمله قدمهای مثبتی بود که اگر پیگیری شود میتوان از فواید بیشمارش به نحو احسن استفاده کرد.
تجربه گشت و گذار در روستا، صرف غذا در خانههای روستایی در فضای کاملاً سنتی با غذاهای محلی، پیادهروی در بافت سنتی روستا، تجربه تفریحی کار در مزرعه کشاورزی و آغور دام، چیدن محصولات باغی و رواج بازیهای محلی، امکان اسکان در اقامتگاههای روستایی از جمله برنامههای بهروز روستاگردی در جهان است که به دلیل تفاوت قابل ملاحظهاش با زندگی شهری موجب رضایت خاطر گردشگران که به منظور تمدد اعصاب و دوری از زندگی پراسترس شهری سفر میکنند مورد توجه قرار گرفته است.
به اعتقاد کارشناسان توسعه گردشگری در روستاها کمک مساعدی برای توسعه اقتصادی روستاییان است، اما همانند هر پدیده دیگری دارای معایبی هم است.
نظریه کارشناسی میگوید: تغییر کاربری اراضی کشاورزی و دگرگونی سبک خانههای روستایی و گسترش ویلاسازی که به محض ورود به روستاها چشم را آزار میدهد، آلوده شدن روستاها با حجمی از زباله و خطرات زیست محیطی آن و به ویژه بروز تعارض فرهنگی ناشی از تفاوت شاخصهای فرهنگی میهمان و میزبان مهمترین عامل بازدارنده در توسعه این نوع گردشگری بومی و محلی است.
روند کند توسعه گردشگری در روستاها که به رغم مسئولان نتیجه مقاومتهای ساکنان محلی روستا و به تعبیر کارشناسان نبود فرهنگسازی و عنصر آموزش قبل از برنامهریزی و طرح یک موضوع است.
وقتی کنار روایتهای ضد و نقیض آماری که حکایت از کاهش روز به روز سبک زندگی روستایی و افزایش مدل شهرنشینی میکند مسئولیت دستگاههای دولتی را سنگینتر و عدم آگاهی و آشناییشان از تنها راهکارهای عملی برای رونق اقتصادی روستا و حفظ و پویایی آن برای جامعه سالم را پر رنگ تر میکند.
انتخاب چند روستا به عنوان شهر و تبدیل حاشیه شهرها به شهری جدید مصداق عینی برای اثبات این فرضیه نامیمون است.
* آموزش گام به گام وظیفه ذاتی دولت است
نتیجهگیری درست در بررسی یک پدیده اجتماعی و شکلگیری آن زمانی اتفاق میافتد که معایب و محاسن یک پدیده در کنار هم درد و کفه ترازو سنجیده شود.
نیازهای جامعه و ضرورتهای موجود آن پدیده که میتواند بخش قابل توجهای از مشکلات موجود را حل کند هم در نظر گرفته شود و البته نقش آموزش گام به گام و مستمر در توسعه یک پدیده فرابخشی چون گردشگری که براساس قانون اساسی جزء وظایف ذاتی دولت هم به شمار میآید انکارناشدنی است که میتواند تهدید را به فرصت تبدیل کند.
به نظر میرسد تصور تعریفی لوکس و تجملی از گردشگری و نبود اتفاق نظر در این مقوله موجب شده که برنامههای توسعه گردشگری تنها حول ساخت هتلهایی بچرخد که هر روز به رقم ستارههای آن اضافه میشود در حالی که تجربه کشورهای توسعه یافته در گردشگری نشان میدهد که گردشگران یک نوع نوستالژی و تجدید خاطره یا تجربه سبک زندگی در گذشته را جستجو میکند که البته با تفریحات جدید منطبق باشد.
مطالعه طرح توسعه گردشگری در کشورهای مطرح در زمینه توریسم نشان داده که بومیگرایی و استفاده از قابلیتها و ظرفیتهای محلی از اولویتهای برنامهریزی در گردشگری به شمار میآید به طوری که با به کارگیری آرمانهای سنتی در کنار دیگر فضاهای موجود سعی در برآوردن این بخش از نیاز گردشگران حتی با هزینه هنگفت دارند.
حفظ بافت روستا، فرهنگ و آداب و رسوم منطقه و آشنایی روستاییان برای رویارویی با گردشگران، آموزش آنان برای پذیرایی مسافران و برنامهریزی با مشارکت مردم محلی متناسب با شرایط بومی منطقه با کمک مسئولان محلی همچون دهیاریها و شوراهای اسلامی قدمهای اولیه برای حرکت به سوی روستاگردی است.
با رونق روستا ایجاد اشتغال و درآمد روستاییان و به تبع آن افزایش مهاجرت به شهرها و کاهش تقاضای تبدیل منطقه روستایی به شهری چندان دور از ذهن نخواهد بود.
واقعیت این است که گسترش توریسم اعم از داخلی و خارجی یک ضرورت اجتنابناپذیر است تا آنجا که امروزه بحث جلب و جذب توریسم یکی از منابع اصلی تامین بودجه دولتها در بسیاری از کشورهای جهان قلمداد میشود و صد البته این نیاز در کشور ما هم رو به تزاید است.
بدون شک اقتضای کشور ما ایجاب میکند که توسعه گردشگری در یک منطقه به عنوان مثال در مازندران مفهوم خاص خودش را داشته باشد و با برنامهریزی ویژه و متناسب با ظرفیت محیطی نسبت به دیگر استانهای کشور دنبال شود.
در نیاز به تقویت این ظرفیت نسبت به دیگر ظرفیتهای موجود کشور و گسترش آن در منطقه اتفاق نظر وجود دارد گویا چیزی که سالها در دست مطالعه است اولویتهای برنامهریزیهای گردشگری در کشور است.
===================
یادداشت از مریم عبدالهاشمپور
===============
انتهای پیام/ن۱۰