تابلوی هنرمند مشهور برای قبض 200 هزار تومانی فروخته شد
خبرگزاری فارس: هنرمند منبتکار و پیکرتراشی که سختی روزگار، قلبش را آزرده و چشمانش را خیس کرده است به خاطر قبض برق 200 هزار تومانی، مجبور به فروش آثاری شد که در کیفیت و عشقورزی نمونه است.
به گزارش خبرگزاری فارس از چالوس حضور صبح امروز نماینده ویژه معاونت امور فرهنگی و هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه رئیس اداره امور هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران در غرب استان برای بازدید از هنرمندان این منطقه بهانهای شد تا به همراه رئیس و مسئول امور هنری فرهنگ و ارشاد اسلامی چالوس به منزل یکی از هنرمندان کهنهکار این شهرستان بروند.
حمید برفچالان، هنرمند منبتکار و پیکرتراشی است که سالهای سال است در این رشته فعالیت میکند.
*جامعه زنده، هنرمندان زنده دارد
رضا محمدی نماینده ویژه معاونت امور فرهنگی و هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این دیدار گفت: هنرمندانی که در چارچوب ارزشهای ایران اسلامی هنرمندانه جانفشانی میکنند ارزشمندند نه آنانی که به هر قیمتی میخواهند هنرنمایی کنند.
*هنر ابزاری برای حفظ فرهنگ است
حمید برفچالان هنرمند منبت کار و پیکرتراش چالوسی نیز گفت: هنر برای حفظ ارزشهایی که در این کشور به دست آمده تاثیرگذار است.
وی اظهار داشت: هنرمندان از مال دنیا تهیاند اما پر از عشق الهیاند.
برفچالان ادامه داد: ما هنرمندان سعی کردیم که از قیل و قال به دور باشیم و با عشق به ارزشهای کشورمان و بنابراعتقاداتمان با این مشکلات روزمره کنار آمدیم.
وی با اشاره به اینکه شمال کشور استعدادهای زیادی در رشتههای مختلف به ویژه منبتکاری و پیکرتراشی دارد از مسئولان خواست تا توجه بیشتری به این بعد داشته باشند.
برفچالان بیان داشت: راهاندازی بخشهای آموزشی و تولید سیستماتیک برای ارائه به بازار کار از جمله برنامههایی است که میتواند به این قشر کمک کند.
وی با انتقاد از ورود تولیدات چینی به بازارهای داخلی و خارجی خواستار توجه به این بخش و حمایت از هنرمندان این عرصه شد.
*اقتصاد فرهنگ و هنر آسیب پذیر است
در ادامه رئیس اداره امور هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران نیز با اشاره به اینکه مشکلات اقتصادی فراروی زندگی هنرمندان است، گفت: همه ساله در بودجه ابلاغی دستگاهها یک دهم درصد برای خرید آثار هنری است اما این مسئله تاکنون اجرایی نشده است.
عزتالله یوسفی ادامه داد: با پیگیریها و حمایتهای وزیر فرهنگ و ارشاد این مسئله مورد ارزیابی قرار گرفته و امیدواریم از سال آینده محقق شود.
*دغدغه معیشت زندگی هنرمندان را تحتالشعاع قرار داده است
یکی از دوستان حمید برفچالان که در این دیدار حضور داشت به بیان برخی از واقعیتهایی از زندگی این هنرمند پرداخت که همگان را متاثر کرد و چشمان حاضران را میزبانی نم اشک کرد.
فریدون نجاتی از روزگار سختی که بر این هنرمند میگذرد، گفته اینکه او در کارگاه خود به تنهایی و بدون حمایتی خاص مشغول آموزش به جوانان و هنرجویان زیادی است.
وی تصریح کرد: از اینکه او باید برای پذیرایی، میوه نسیه بخرد و برای پرداخت قبض برق کارگاهش که 200 هزار تومان بود یکی از باارزشترین تابلوهایش را که آبروی هر نمایشگاهی میشد را به همین قیمت به کسی بفروشد و پولش را هفتهای 50 هزار تومان دریافت کند.
نجاتی از قصه پرغصه برفچالان گفت، از هنری که در این گوشه از شهر تنها با عشق او زنده مانده و برای حمایت از او و هنرمندانی چون او نیازمندی دستی پرقدرت است.
نجاتی گفت: میدانیم که از ارشاد شهرستان با بودجههای اندک کاری ساخته نیست، میدانیم هنری که میتواند تبدیل به هنری فراگیر شود و به صورت ابزاری به کار آید و با تولید انبوه بازار کار مناسبی ایجاد کند مورد حمایت قرار نمیگیرد و هنرمندان زیادی در سراسر کشور مغفول ماندهاند.
نجاتی ادامه داد: حیف است این هنرمندان که هنرشان آبرویی برای کشور محسوب میشود و نمایشگاههای داخلی و خارجی به وجود آثارشان افتخار میکند این چنین مورد بیمهری قرار گیرند.
به گزارش فارس، حمید برفچالان 40 سال است در منبتکاری و پیکرتراشی فعالیت میکند و از شاگردان استاد اکبر میغانی که یکی از شاگردان کمال الملک بود، است.
35 سال در تهران به فعالیت مشغول بود و به عنوان دغدغهای برای آموزش و ارتقای جایگاه این هنر به زادگاهش بازگشت و قول مساعد رئیس سازمان صنایع دستی وقت با این امید که بتواند این هنر را به صورت علمی به هنرجویان چالوس آموزش دهد به چالوس بازگشت.
*اما آنچه برای وی رقم خورد چیزی جز تنهایی و عدم حمایت نبود برفچالان میگوید: تاکنون در 16 کشور نمایشگاه برپا کردم. مقامهای مختلف استانی و کشوری داشتهام. به عنوان صادرکننده صنایع دستی رتبه اول را در استان به دست آوردم. خودم به همراه همسرم نسرین رشیدزاده و دخترم شهرزاد در این رشته فعالیت میکنیم.
دخترم 15 سال سن دارد و سه سال پیاپی در استان رتبه اول را به دست آورده و عازم مسابقات کشوری است و میدانم که حایز رتبه میشود.
برفچالان نگاهی پر از عشق داشت، پر از نگرانی... اشکهای چشمانش را نه برای نان که برای آبرو عنوان کرد.
وی گفت: من با این شرایط به عشق هنرم ساختهام اما مسئولیت زندگی دارم...تا کجا میتوانم اینگونه پیش روم.
از اینکه بعد از مدتها کسی برای دیدارو دلجویی پیشش آمده بود شاد بود و ابراز رضایت کرد.
میگفت وقتی میشود این کار را به تولید انبوه رساند، وقتی میشود در کارگاههای کبل سازی، بوفه و ابزار زندگی از آن بهره برد و جلوی واردات محصولات بیکیفیت چینی را گرفت چرا حمایتی صورت نمیگیرد....
و این قصه پرغصه این هنرمند و بسیاری از هنرمندانی چون برفچالان بود...برفچالان دیگری در گوشه گوشه این استان و این کشور مقهور ماندهاند...
صنایع دستی، میراث فرهنگی بزرگی است که با دستان هنرمند این عاشقان گره خورده و برای انتقال به نسلهای بعد باید جاوید بماند ...
اما جایگاه این هنر و هنرهایی از این دست در کشور ما رو به فراموشی رفته و مسئولان ذیربط تنها در حد شعار حمایت خود را اعلام میکنند اما در عمل...
===============
گزارش از: لاله انگورج تقوی
===============
انتهای پیام/ر10/چ3000