به بهانه سفر مجدد مقام معظم رهبری به مناطق كُردنشین؛
نتایج مصوبات سفر رهبری به کردستان اطلاع رسانی شود
خبرگزاری فارس: در سفر مقام معظم رهبری به استان کردستان مصوبات قابل توجهی برای تحول این استان تصویب شد که هنوز عینیتی ملموس از نتایج تحقق مصوبات سفر رهبری را در فرآیند آگاهی بخشی شاهد نبوده‌ایم و کسی نیست که فرجامی به اطلاع رسانی امت حزب‌الله کردستان دهد.
به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، این نوشتار درصدد تشویش اذهان و یا زیر سؤال بردن پاره‌ای اندک خدمت صادقانه متولیان امر نیست بلکه تلنگری برای اجرای آنی فرامین حاکمیتی و در رأس آن مقام معظم رهبری در این استان نه محروم به تعبیر بعضی‌ها، بلکه در حال توسعه به نام کردستان است.
سرزمین مادری‌ام همواره مورد توجه بوده چه در عرصه سیاست و چه در جولانگاه فرهنگ که در هر دو تطمیع جیبان مبارک در صدر قرار گرفته و به دلیل واخواهی غیرعقلایی مطالبات به حق از سوی مردم همواره با پاسخ و اعمالی منافی با قانون به منصه ظهور رسیده است و این همان فقدان جریان نقد منصفانه و مصلحانه در این دیار با پیشینه غنی تاریخی و فرهنگی است.
در تمامی حوزه‌ها امروز ردپایی از کم کاری، اهمال و رکود توسعه را نظاره‌گریم، گویی نمرات منفی و زیر نموداری تازه به دوران رسیده‌های خدمت و خادمی ملت که نه اعتباری در حیطه دانش و تجربه دارند و نه شأنی در تکریم کرامت انسانی قائلند که ارباب رجوع خلأ آنها را پر نماید را هویدا گشته تا آنجا که مقام معظم رهبری در بخشی از سخنانش با جمعی از منتخبان استان در سال جاری با تذکری بیدار شدن از غفلت در خدمت را خواستار شدند.
کردستان در دهه نخست انقلاب اسلامی قربانی زیاده‌خواهی و طمع عده‌ای غیر وکیل مردمش گشت و تا چشم باز نمود خود را درگیر جنگ تحمیلی داخل و خارج از کشور دید، بعد از جنگ با آهنگ بازسازی مناطق جنگی و سازندگی، کردستان از سهم اعتبارات ارثی حداقلی را صاحب شد و این همان آغاز شروع فتنه از سوی معاندان اوایل انقلاب در کسوتی دیگر بود که خود عقب‌ماندگی از توسعه متوازن در سراسر کشور را حداقل در مقایسه با استان‌های همجوار بارز نمود.
دهه دوم در کردستان با ترورهای خیابانی آغاز و به آزادی در اجرای برخی رسوم و آیین منطقه به منظور خروج از افراط برخوردهای غیر فرهنگی دهه اول در برخورد با آداب استان منجر گشت.
این آغاز بدون برنامه‌ریزی و سقوط با شتاب در اثر پدیده‌ای به نام ناتو یا شبیخون فرهنگی بود که هویت رفتاری مردم را از مولفه اصلی چون پوشش لباس کُردی به وادی به نام مدگرایی غربی سوق داد و نشانه‌های این معضل کم کاری فرهنگی، عدم توجه به نیاز فرهنگی استان و در نهایت روی آوردن به هنر سفارشی و تشویق هنرمندان عاشق پول و ثروت انتزاعی بود.
انتهای دهه دوم انقلاب در کردستان با حبابی با عنوان بلوغ سیاسی به زعم تعریف چپی‌ها بود که در آن نخبگان فرهنگی استان شناسایی و با آلوده نمودن در ادبیات سیاسی بیگانه با خدمت در این استان به موجی از تسویه حساب‌های جناحی منجر شد که بخشی از آن در جدل‌‌های رسانه‌ای نشریات محلی شکل عینی به خود گرفت که به واقعه سوم اسفند ۷۷ به عنوان یک فتنه تخطئه خدمت در عرصه فرهنگ استان اشاره نمود.
مشارکت بالای سیاسی و مدنی مردم در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در اجرای قانون تشکیل این شوراها در آغاز دهه سوم انقلاب نویدی از نشاط سیاسی را برای تامین بخشی از مطالبات مردم به دنبال داشت که به دلیل عدم نظارت و راهبری صحیح این فرصت به تقویت مولفه‌های فرهنگی و اجتماعی نیانجامید و بیشتر تحفه‌ای شد برای شادباش سیاسیون موج‌سوار در این عرصه که نه عافیت مردم این دیار را خواستند و نه فرصتی برای انعکاس خدمتی به زعم تعریفشان مردمی.
دهه سوم کردستان موجی از ویترین‌های توپ و تانک سیاسی در جناحین چپ و راست بود، عده‌ای غم سیب‌زمینی داشتند و عده‌ای از عاروق بوقلمون اعیانی به ادبیات لنترانی خویش مشغول بودند با غفلت از جذب، پرورش و هدایت مدیران فرهنگی در این دیار لاینفک از هنر و گلواژه فرهنگ.
یاس مردم در انتخابات سال ۸۰ نشانه‌ای از پایان بخشیدن به بازی بود که سیاسیون آن را تحقق آزادی قلم و اندیشه می‌نامیدند.
تشکل‌های غیر دولتی در گردابه‌ای به نام قشون‌کشی احزاب وقت غوطه‌ور بودند و خروارها از اعتبارات بیت‌المال صرف میتینگ‌های سیاسی در باطن و برنامه‌های به ظاهر فرهنگی در استان شد که نردبان پیشرفت حضرات بوقلمون خور شده بود.
با روی کار آمدن دولت مدعی عدالت‌محوری و مهرورزی در استان که با اقبال عمومی قاطبه روستائیان استان مواجهه شده بود موجی از امید به پیشرفت و تعالی را در استان پس از ۲۷ سال گذشت از پیروزی انقلاب اسلامی به ارمغان آورد، غافل از اینکه اجرای این ادبیات به دست عده‌ای افتاد که الفبای خدمت با حرکت لاک‌پشتی و در لوای تسویه‌حساب سیاسی و جناحی دنبال می‌شد.
این روند با پیگیری مطالبات مردم در قالب سیل اعتبارات پرداختی به تشکیل بنگاه‌های زودبازده اقتصادی در کاهش نرخ بیکاری بدون نظارت مستمر مواجهه که موجب انباشت سرمایه بدون تولید موثر در عرصه اقتصاد خُرد شد و عملاً امروز با رجوع به شهرک صنعتی مرکز این استان تعطیلی بسیاری از کارگاه‌های تولید و صنعت را شاهدیم که تبدیل به انبارهایی صرف شده‌اند.
با آغاز دهه چهارم و عملیاتی نمودن تحقق شعار این دهه یعنی عدالت و پیشرفت، همایش‌های متعددی برگزار و تعدادی اندک شمار سرمایه‌گذار برای توسعه همه جانبه در استان شناسایی و بعضاً در مرحله گفتگو به تثبیت سرمایه در منطقه راضی نشده و کوچ نمودند.
این یک واقعیت بود که رانتی در لایه‌ای زیرین و موثر خواهان سرمایه‌گذاری بدون شراکت و سهم‌خواهی خویش در استان نبود که باز کج‌دار و مریز توسط استاندار وقت مهار تا بخشی ولو کوچ به خود جامه عمل بپوشد.
حال که کردستان در آغازین سال برنامه پنجم توسعه به سر برده و دوسال پیش با تاکید رهبری مکلف به تحقق بخش عظیمی از مطالبات مردمش تا پایان سال۹۱ شده، هنوز عینیتی ملموس از نتایج تحقق مصوبات سفر رهبری را در فرآیندی آگاهی بخشی شاهد نبوده و نیستیم و کسی نیست که فرجامی به اطلاع رسانی امت حزب‌الله کردستان دهد.
تکلیف مراوده فرهنگی با کردستان عراق باوجود اینکه استان‌های همجوار از ما گوی سبقت را برده‌اند در هاله‌ای از تعلل و محافظه کاری افراطی است.
خروج غیرقانونی کالاهای فرهنگی و واردات ابزار توطئه و عوام‌فریب غرب بیش از پیش کردستان را تهدید می‌نماید، طلوع گروه‌های عوام‌فریب بدعت‌آور دین که هدف تفرقه و انشقاق مذهبی را در سر می‌پرورانند زیاد شده که بعضاً با احداث برجک‌هایی در مبادی مرکز این استان مواجهه گشته و این یعنی یک عملیات روانی فرهنگی بیشتر به نفع دشمنان نظام نه مردم مدافع و کیاندار این وادی.
قابل توجه همه خدمتگزاران صدیق و به دور از انبان جیب مبارک در این سرزمین مجاهدت‌های خاموش که بدانید اگر در کردستان بیش از 5 هزار و ۴۰۰ شهید خونشان را تقدیم نظام نموده‌اند به خاطر تثبیت این ارزش والای اسلامی و انسانی در منطقه به عنوان سامانه‌ای عدالت‌خواه و حامی مستضعفان است که نباید این ارادت مردم را چنین غیرکارشناسانه پاسخگو بود و فرصت خدمت را مبدل به تهدیدی از سوی دشمنان نظام نماییم.
مردم کردستان خواستار شفافیت در عمل، نزدیکی قلوب به هم، مهرورزی و به حداقل رساندن ناملایمات معیشتی هستند، مردم کردستان دوستدار خدمت صادقانه و بی‌منت در سرزمینی هستند که قدمتی به اندازه تمدن ایران زمین و فراتر بشریت دارد، اگر به گذشتگان خویش رجعتی نماییم همواره مردم کردستان را مهربان، سختکوش و قانع دریافته و درخواهی یافت مگر آنکه از این فرهنگ قناعت سوء استفاده ننموده و توجیه کم‌کاری خویش را به حساب این مردم دلسوز ننگارید.
اعتماد به نیروهای متخصص بومی و محق خدمتگزاری مردم این دیار لازم است تا کردستان در طلوع سال ۱۴۰۴ چون سایر نقاط کشورمان در پایان سند چشم‌انداز 20ساله نظام شاهد تحولی چشمگیر باشد.
.....................................
یادداشت از سامان احمدی
.....................................
انتهای پیام/صا10
