به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، عیار شخصی هر فرد در رفتار اجتماعی ، منش و ذات او متبلور میشود. انسانهایی که با رفتار مطلوب در سطح جامعه،خویشتنداری و علاقه نشان دادن به آرامش خود را افرادی متین و معقول جلوه میدهند و هیچکس به خود این اجازه را نمیدهد تا وجودشان را زیر سئوال ببرد.
در هر منطقه و بوم افراد در اقلیتها و اکثریتهای شخصیتی متنوع دستهبندی میشوند و با اینکه ملاک شخصی برای خوب بودن مطلق و بد بودن تمام افراد وجود نداشته و ندارد ولی باید پذیرفت که برخی از شخصیتها پتانسیل فوقالعاده ای برای «بد من» بودن داشته و بدبختانه آنکه برخی از این چهرههای مردود شده از مو سفید کردههایی هستند که به جای الگو بودن در سن بالا راه نادرست را برای روزهای پایانی عمر انتخاب می کنند.
ورزش آبادان هم به برکت حضور پرقدرت خویش در رشتههای مختلف در سالهای دور، امروز از موهبتی بزرگ با عنوان، پیشکسوتان با تجربه، سود میبرد،ورزشی که سالها قهرمان داده و ایامی طولانی در رشتههای گوناگون نفرات اول کشور را معرفی کرده است باید هم امروز از این بابت مشکلی نداشته و کمبودی را احساس نکند و با وجود آنکه بسیاری از افتخار آفرینان نامی آبادان در سالهای گذشته ،امروز در شهرستانهای دیگر مشغول به فعالیتاند ولی به علت کثرت و فراوانی این عزیزان هنوز هم آبادان از وجود کوههای باتجربه اینچنینی خالی نشده است.
بحث آبادان و فوتبالش که مسلماً جدای از همه رشتهها و ورزشهاست، فوتبالی که هر چقدر در این سالها درد بیماری را احساس میکند در ایام خوش گذشته ملیپوش داشته و فوتبالیست صادر کرده است. ورزشی که امروز با تمام کاستیهایش به لحاظ در اختیار داشتن پیشکسوت آماده به خدمت، کمبودی را احساس نمیکند.
در میان این با تجربهها که به رسم احترام و بزرگیشان قبل از هر یادداشتی سر تعظیم فرود میآورم،هستند انسانهایی که متاسفانه شان و جایگاهی را که باید در آن قرار گرفته ازدست داده و از هر حربهای استفاده کرده تا خود را به جایی متصل نمایند که مدینه آمال همشهریان ما نام گرفته است!
اما هستند در این میان افرادی که ردای پیشکسوت بودن و خضوع بر تن آنها دیده شده و هر کجا بوده و هستند افتادگی پیشه میکنند، کسانی که افتخارات و مقامشان به مراتب بالاتر از پر مدعاهاییست که حتی از روزهای اوجشان هم حرفی را برای گفتن نداشتهاند.
آبادان درسالهای بعد از جنگ در مجموعهای پر قدرت به نام دهه هفتادیها کم فوتبالیست ماندگارمعرفی نکرد. عیسی دارم ،جاسم احمد بریحی، مجید وشاهی،حسین روبیهاوی ،بهنام سراج،و... فوتبالیستهایی بودند که در سالهای مختلف و ردههای سنی گوناگون سابقه پوشیدن و دعوت به اردوی تیم ملی فوتبال را دارا هستند.
راستی چه کسی اینروزها از دارم با خبر است، چرا کسی صدای عیسی را نمیشنود . چرا مجید و شاهی را پیدا نمیکنید؟ همان مدافع مستحکمی که خاطره بازیهایش هنوز در ذهنهاست، حسین روبیهاوی که در تمام ردههای سنی پایهای بازیکن تیم ملی فوتبال ایران و البته در مقطعی کاپیتان تیم ملی فوتبال کشور بود امروز کجاست؟
چرا حسین این چنین با لگد زدن به بخت خود جا را برای خودنمایی افرادی باز کرده که یکهزارم افتخارات او را نداشته و شانس حضور در پارکهای اطراف کمپ تیم ملی را هم بدست نیاوردهاند.
این افراد و امثال ایشان بسیارند، انسانهایی که روزگاری افتخار فوتبال این شهر بودهاند ولی امروز در کمال تواضع و البته گوشهگیری، بیهیچ ادعایی برای سربلندی ورزش شهرستان دست به دعا برمیدارند.
بشاگردی،لقمان،کشتکار،بهاریان،بیتسیاح،گلهداری،مکوندی،سلامات،میرافضل، برزگری،شاملی،عوده پور،شریفی، حمدیاصل، مرتضوی،بچاری و ... که هرگاه احتیاج به کمک ایشان بوده با آغوش باز به جایی که به آن متعلق داشته دست یاری داده و هرگاه هم که در کمال ظلم و ناحقی نادیده گرفته میشوند باز هم سکوت اختیار کرده تا خدای ناکرده آتش ایجاد نشده و دودی بر چشم مردم آبادان نرود.
باید پذیرفت بر خلاف خویشتندارها در نقطه مقابل هستند برخی از سن و سالدارهایمان که توقع و ادعای ایشان بسیار بیش از آن است که در توان و لیاقتشان وجود دارد.
همان کسانی که تا روزی که به اهداف درونیشان نائل نشوند دست از تخریب و له کردن صمیمیترین یارشان بر نمیدارند.
متاسفانه باید پذیرفت برخی از پیشکسوتنماهای آبادانی که البته تعدادشان به اندازه انگشتان یک دست هم نمیرسد،با جو سازیها و هیاهوهای همیشگیشان،حساب خود را از کسانی که برای فوتبال این شهر خون دل خوردهاند جدا کرده و همواره با ایجاد جنجال و به خاطر نیت ارضا نیازهای شخصی انگشتنمای خواص و عوام شدهاند.
به نظر میرسد عیار و ملاک سنجش قدیمیها و دلسوزان واقعی فوتبال آبادان مشخص باشد،اینروزها براحتی میتوان تشخیص داد پیشکسوتانی مرد میدان و اصیلاند که یا مبارزه را تا روز آخر ادامه داده و یا با متانت تمام وارد بازیها و جنگهای حاشیه ای نمیشوند در غیر اینصورت آن حزب هوایی که همانند پرچم به این سو و آن سو میچرخد ،هیچگاه نمیتواند خود را دلسوز و سینهچاک ورزش و مخصوصاً فوتبال این شهر قلمداد کند.
هر جا حضور پیدا میکنید و هر جا مینشینید از حق ضایع شدهتان صحبت نکنید.
چطور میتوانید از برداشتن مسئولیتهای سنگین سخن برانید در حالیکه به عینه ناتوانیتان در مسئولیتهای کوچکتر را به وضوح دیدهایم.
بهتر نیست بهجای نالهها و گلایهها و البته توقعهای بیجایتان کار خدماتی انجام داده و ایدهسازی کنید،هر چند که مطمئن هستم توان انجام این کارها نیز در وجودتان دیده نمیشود.
--------------------------
یادداشت از امین جوکار
--------------------------
انتهای پیام/غ10
اخبار مرتبط
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.