اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

طلاق عاطفی رویدادی خاموش/

طلاق عاطفی بنیان خانواده‌ها را نشانه گرفته است

خبرگزاری فارس: طلاق عاطفی رویدادی خاموش است که این روزها بنیان خانواده‌ها را نشانه گرفته و به عنوان تهدیدی برای فرد و اجتماع و از همه مهم‌تر خانواده به شمار می‌رود که این امر لزوم توجه بیش از پیش به مهارت‌های زندگی جمعی را ضروری می‌کند.

طلاق عاطفی بنیان خانواده‌ها را نشانه گرفته است
به گزارش خبرگزاری فارس از یزد، یکی از مباحث و موضوعاتی که در دنیای امروز نقش خود را متجلی کرده و نشانه‌های آن در گوشه و کنار به چشم می‌خورد، موضوع طلاق عاطفی در بین خانواده‌هاست.
طلاق در لغت به معنای جدا شدن و فاصله گرفتن آمده است و عاطفه به معنای هیجان، احساس یا مجموعه‌ای از هیجانات مثبت و منفی است، حال اگر در فضای زندگی انسان‌ها بین عواطف انسانی و نیارهای آن فاصله ایجاد شود تا جایی که اعضای یک خانواده یا یک مجموعه نتوانند نیازهای عاطفی خود که در قالب‌های مختلف بروز و تقویت می‌شود، ارضا کنند این خانوده یا مجموعه دچار طلاق عاطفی شده است.
برای درک صحیح یک مفهوم یا یک آسیب در فضای زندگی باید نشانه‌های پیدا و ناپیدای آن را به خوبی بشناسیم و با نگاه سیستمیک درک کنیم.
یکی از این علائم این است که با ظهور طلاق عاطفی همبستگی و مشارکت در بین اعضای خانواده به ویژه والدین کاهش می‌یابد تا جایی که هرکس به کار خودش به معنا منفی کلمه مشغول است.
شکل دیگری از طلاق عاطفی آن است که اعضای خانواده یا یک مجموعه کنار هم هستند اما با هم نیستند یعنی تعاملی بین آنها صورت نمی‌گیرد و پیام‌ها بیشتر به صورت بله و خیر مبادله می‌شود.
حس سرزنش و کلام سرد در بین خانواده و اعضای مجموعه مشهود تا جایی که افراد می‌گویند "ای کاش این حداقل را هم نداشتیم"..
استقلال به معنای مرضی آن یا آسیب‌گونه در این گونه مجموعه‌ها در حال تقویت است به این معنا که هرکسی درآمد خودش، ماشین خودش، و ... را به زبان می‌آورد.
نشانه دیگر طلاق عاطفی آن است که همدلی و هم‌فهمی در این مجموعه به حداقل می‌رسد به این معنا که اعضای این مجموعه از نیازهای هم و شرایطی که هرکس دارد باخبر نیست.
در یک مجموعه که طلاق عاطفی در آن رشد یافته، هرکس ساز خودش را می‌زند و هر زمانی که خودش می‌خواهد، غذایی که خودش می‌خواهد می‌خورد و از طرفی این کلام به وفور بین اعضا به گوش می‌رسد که "به من ربطی ندارد خودت می‌دانی"
فرآیند تصمیم‌سازی نیز در این مجموعه به حداقل می‌رسد و تصمیمی‌گیری‌ها به صورت تکانشی است نه تاملی.
رقابت منفی که در قالب حسادت خود را بروز می‌دهد در بین اعضای خانواده‌هایی که دچار طلاق عاطفی شده‌اند رو به گسترش می‌رود و زن یا مرد یا فرزندان بیشتر دوست دارند بیرون از خانه باشند یعنی مرد یا زنی که در خانه حمایت نشده باشد، بیشتر به اضافه کاری و کسب درآمد کاذب می‌پردازد یا فرزندان به کلاس‌هایی می‌روند و یا با دوستانی ارتباط دارند که با نیاز آنها سازگاری ندارد از طرفی دیگر؛ حس نفرت و انزجار به صورت‌های مختلف خود را نشان می‌دهد.
در مجموع می‌توان گفت طلاق عاطفی در خانوده‌هایی در حال شکل‌گیری یا تقویت شدن است که اعضای خانواده در زیر یک سقف زندگی می‌کنند ولی سقف هرکس با خودش معنا شده و به نوعی دیوارهای بلند با عناوین مختلف بی‌اعتمادی، دلسردی، بی‌انگیزشی، گوشه‌گیری و انزوا در حال ساخته شدن است.
یک مشاور و مدرس دانشگاه یزد در این زمینه به خبرنگار فارس گفت: طلاق عاطفی یک واژه بسیار پرمعناست و بروز و ظهور آن به شکل‌های مختلف به منصه ظهور می‌رسد که در این بحث به طبقه‌بندی ان اشاره می‌کنیم.
محمدحسن گرامی، طلاق عاطفی بین زن و شوهر، طلاق عاطفی بین فرزندان، طلاق عاطفی بین والدین و فرزندان، طلاق عاطفی بین یکی از اعضا با سایر اعضا یا سایر اعضا با یکی از اعضا را از انواع طلاق عاطفی عنوان کرد و افزود: طلاق عاطفی بین زن و شوهر مهم‌ترین و اساسی‌ترین نوع طلاق عاطفی است زیرا از این منبع طلاق عاطفی به سایر قسمت‌ها نیز منتقل می‌شود.
وی ادامه داد: زمانی که زن و شوهر بنا به دلایل مختلف فرصت با هم بودن را نداشته باشند، خود به خود پیام‌ها بین آنها رد و بدل نمی‌شود و در ادامه زن و شوهر نمی‌توانند به خواسته‌های هم فکر کنند و تلاشی برای ارضای نیازهای همدیگر ندارند.
گرامی یادآور شد: طلاق عاطفی بین فرزندان با این بستر شروع به شکوفا شدن می‌شود که فرزندان به خاطر درس، تلاش زیاد موفق شدن در فعالیت‌های شغلی و ... خود به خود با هم در ارتباط نیستند و در یک کلام هر فرزند تنها با سایر اعضا به شکل اضطراری ارتباط برقرار می‌کند.
وی بیان کرد: در طلاق عاطفی بین پدر و مادر و کل اعضای خانواده در واقع از نتایج دو شکل قبلی به دست می‌آید یعنی اگر والدین با هم تعارض و نزاع و دعوا داشته باشند، خود به خود ائتلاف بین یکی از والدین و یکی از فرزندان صورت می‌گیرد و یا سایر حلقه‌های ارتباطی با این ارتباط بیمارگونه حلقه‌ها از هم جدا شده و زنجیری است تکه تکه که حال ممکن است این موضوع در قالب‌های پیدا و ناپیدا خود را وارد عمل کند.
گرامی با اشاره به نوع آخر طلاق عاطفی گفت: در بعضی خانواده‌ها شکل چهارم طلاق عاطفی یعنی طلاق عاطفی بین یکی از اعضا با سایر اعضا یا سایر اعضا با یکی از اعضاست که فقط یک عضو در بین اعضای خانواده خود را از مجموعه عواطف هیجانات فاصله می‌گیرد که این نوع طلاق عاطفی بیشتر در خانوده‌هایی که اعضای آن تبعیض‌گونه با هم در ارتباطند و مقایسه‌های نابجا، محور الگو دادن است، خود را آشکار می‌کند.
وی در مورد علل و عوامل پدیدآورنده طلاق عاطفی در بین خانواده و مجموعه‌های انسانی اظهار داشت: یکی از دلایل زمینه‌ساز شامل تمام بسترهایی می‌شود که فرد را برای گرایش به طلاق عاطفی مهیا کند که می‌توان به زمینه‌هایی چون ژنتیک یا وراثت اشاره کرد یا به عبارتی دیگر؛ زمینه‌های محیطی که اشتغال زن و شوهر یا نوع مدرسه یا محیط آموزشی فرزندان در آن تحصیل می‌کنند.
گرامی ادامه داد: زمینه‌های دیگری چون ویژگی‌های شخصیتی افراد به طور مثال در شخصیت‌های آستنیک (لاغر اندام) که ارتباط کمتری با اطرافیان دارند و درون‌گرا هستند، بیشتر رخ می‌هد.
وی با اشاره به علل آشکار کننده بیان کرد: دلیل اشکار کننده یک پدیده به مباحثی اشاره دارد که سبب بروز ظاهری یک رفتار در عمل است یعنی فرد نشانه‌هایی از رفتار گوشه‌گیرانه یا انزواگونه که می‌تواند یکی از نشانه های طلاق عاطفی باشد از خود بروز می‌دهد.
به طور مثال می‌توان به علت‌های آشکار کننده چون شکست در تحصیل، شکست در شغل یا شکست در نامزدی و مقدمات خواستگاری یا حتی ناکامی در خرید وسیله یا شی اشاره کرد.
گرامی خاطرنشان کرد: دلایل آشکار کننده در واقع دلیلی کاذبی هستند که ما آنها را به عنوان علل واقعی تلقی می‌کنیم.
این مدرس دانشگاه با اشاره به علل تشدید کننده گفت: نوع دلیل برای اغلب افراد به نوعی ناشناخته است تا جایی که در پدیده طلاق عاطفی بیشتر دارای ابهام است، این دسته از علت‌ها به این معنا است که افراد حداقل کاری که می‌توانند انجام دهند تا مشکل شدت پیدا نکند را بلد نیستند.
به عنوان مثال؛ زن و شوهری که در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند به خاطر ایده‌آل گرایی یا کمال گرایی یا مقایسه فرمول‌های گذشته با حال سبب می‌شوند که طرف مقابل خود را با تعامل مخربی که ایجاد می‌کنند از دست بدهند یا زن و شوهری که مرتب سرکار هستند و برای خانواده وقتی را در نظر نمی‌گیرند و حداقل فرصتی هم که در خانواده هستند به دعوا و نزاع پرداخته می‌شود.
وی گفت: فرزندی که بیشترین وقت خود را با دوستان یا فعالیت‌های آموزشی یک بعدی پر می‌کند و حتی زمان کمی هم که در کنار والدین است با او در قالب باید و نبایدهای درسی بیشتر صحبت می‌شود، این خود باعث تشدید و تقویت طلاق عاطفی بین اعضای خانواده می‌شود.
وی فضای فیزیکی ساختمان، الگوهای غلط خواب و بیداری، تغذیه، رفت و آمد و سبک‌های بیمارگونه از استفاده از رسانه‌ها به ویژه فضای رسانه‌های کامپیوتری و اینترنت و ... را مهم‌ترین دلیل بروز طلاق عاطفی در یک مجموعه عنوان کرد.
این مشاور و مدرس دانشگاه در مورد راهکارهای پیشگیرانه طلاق عاطفی در خانواده یا یک مجموعه متذکر شد: اینکه خداوند در قرآن فرموده است؛ واعتصموا به حبل الله و لا تفرقوا.. مفاهیم مختلفی را می‌توان از این ایه استنباط کرد؛ که یکی از کاربردهای عملی این آیه در فرایند زندگی این است که ما با هم باشیم و حول محور هدف‌های تعالی مشترک با هم تلاش کنیم که این مهم خود در پیشگیری و اصلاح طلاق عاطفی در خانواده‌ها موثر است و این که خداوند می‌فرماید دست خدا با جماعت است دست خدا به معنای این است که ما در شادی‌ها و مصائب با هم باشیم.
وی ادامه داد: اینکه خدا می‌فرماید تعاونو علی البر و التقوی.. به معنای این است که ما به یکدیگر کمک کنیم و به عبارتی می‌توان گفت که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین زمینه برای کاهش و اصلاح طلاق عاطفی پناه آوردن و متوسل شدن به آیات حق الهی و عترت است.
این نویسنده و پژوهشگر در ادامه عنوان کرد: ریسمان الهی خود را در شکل‌های عبادت جمعی، صله‌رحم، عیادت مریض، شرکت در مراسم‌های شادی و عزای یکدیگر، دادن صدقه، امر به معروف خود همه مدعای این مطلب است که ما با هم یک سیستم هستیم و باید همیشه این سیستم را پویا و زنده نگه داریم.
گرامی عنوان کرد: تمام احکامی که خداوند برای ما انسان‌ها که مبدا مان از وجود قرآن و عترت است سفارش به با هم بودن و با هم شدن است که باید با مفهوم ولایت بتوانیم درست آنها را معنا و تفسیر کنیم.
وی افزود: دومین راهبردی که می‌توان برای پیشگیری و اصلاح طلاق عاطفی به آن اشاره کرد، این است که مفهوم کار برای زندگی یا زندگی برای کار را دقیق تعریف کنیم.
وی افزود: معمولا افراد زمانی را برای کار و ابزار زندگی بجای خود زندگی گرفتند و هسته اصلی زندگی را فراموش کرده‌اند.
گرامی عنوان کرد: در خانواده‌هایی که حداقل امکانات را برای با هم بودن بهتر استفاده می‌کنند، در واقع به خود زندگی توجه کرده‌اند ولی متاسفانه بسیاری از خانوده‌ها با دعوا و نزاع دنبال تهیه ابزار زندگی به صورت افراط گونه هستند که این خود باعث می‌شود ابزار زندگی مانع ارتباط اصیل و واقعی اعضا با هم باشد.
وی گفت: سومین راهبرد که می‌توان برای پیشگیری و اصلاح طلاق عاطفی به آن اشاره کرد این است که ما به انواع زندگی در خانواده‌ها توجه داشته باشیم. در یک خانوده چهار نوع زندگی وجود دارد؛ زندگی والدینی که شامل؛ زن و شوهر و فرزندان است، زندگی زن و شوهری، زندگی فرزندان و زندگی شخصی یعنی هر کس خودش برای خودش باشد.
وی افزود: در خانواده‌هایی که استقلال انواع زندگی به طور منطقی معنا دارد خود به خود طلاق عاطفی خود را نشان نمی‌دهد ولی خانوده‌هایی که فکر می‌کنند همیشه در کنار هم بودن به معنای با هم بودن است این خود عدم استقلال زیر مجموعه را دچار اشکال می‌کند و زمینه بحث و جدل‌ها را فراهم می‌کند و فاصله‌ها به تدریج خود را بروز می‌دهند.
این مشاور چهارمین راهکار برای پیشگیری و اصلاح طلاق عاطفی را برنامه منظم، منسجم در خانواده‌ها عنوان کرد و افزود: برنامه‌ها باید طوری اتخاذ شوند که فرصت مشارکت و باهم بودن فراهم شود.
وی با اشاره به پنجمین راهکار گفت: ما باید به وظایف و نقش‌ها در خانواده‌ها آشنا شویم که یک فرزند نقش دانش‌آموز، خواهر، برادر، فرزندی، دایی، خاله، عمه را دارد. وقتی ما در خانواده فرزندان را به یک جنبه از زندگی (فقط نیاز آموزشی) توجه دادیم، خود به خود زمینه طلاق عاطفی فراهم شده و برای حل باید فرزندان را به سوی زندگی آماده کرد نه شغل.
گرامی اظهار داشت: سعی کنیم جلساتی به شکل شورایی در خانواده‌ها با حضور کل اعضا و بدون حضور تلویزیون ترتیب دهیم تا به روابط انسانی توجه شود و هر کس از خودش و دیگران صحبت کند همچنین قضاوت‌های تند به افراد نشود تا افراد بتوانند راحت تعامل کنند زیرا در گذشته ما به خاطر فعالیت‌های شغلی و خانوادگی بیشتر فرصت با هم بودن داشته‌ایم و امروزه این نیازها را باید در قالب این‌گونه تعاملات بیشتر معنا کنیم.
وی ادامه داد: اینکه ما در خانواده عبادت جمعی داشته باشیم، دعاها را با هم بخوانیم، فعالیت‌های اعتقادی را با هم انجام دهیم ارتباط بیشتر و بیشتر می‌شود و جدا شدن از یکدیگر معنایی ندارد.
وی توجه به مشاوره درمانی با نگاه مشاور و خانواده درمانی با نگاه خانواده درمانی و زوج درمانی را از دیگر راهکارهای پیشگیری و اصلاح طلاق عاطفی ذکر کرد و افزود: در بعضی موارد برای حل این مشکل باید به متخصص مربوطه مراجعه کنیم که خود یکی از راهکارها است.
این مشاور متذکر شد: اینکه یک فرد در خانواده ساز مخالف می‌زند و از دیگران جدا شده، می‌تواند علت‌های روانی به معنای شدید آن را داشته باشد که در بعضی بیماری‌های روانی مثل افسردگی، اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت و ... به چشم می‌خورد.
به هر ترتیب به نظر می‌رسد بحران‌هایی پنهان نظیر طلاق عاطفی در جامعه امروزی بتواند صدمات جبران‌ناپذیری به بنیان خانواده وارد کند و در چنین شرایطی از هم پاشیدگی خانواده‌ها به طور قطع آسیب‌های فردی و اجتماعی بسیاری را به دنبال خواهد داشت.
انتهای پیام/غ10
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول