خبرگزاری فارس مازندران ـ سرویس فرهنگی| این روزها شاهد جلوههایی از مهربانی هستیم که در نوع خود نظیر ندارد البته تنها کورسوی امید در این روزهای کرونایی همین خبرهای خوب از مهربانی و همدلی است از تلاش شبانهروزی پزشکان، پرستاران و کادر درمان در بیمارستانها و مراکز بهداشتی و درمانی گرفته تا همدلی و مشارکت خیران و نیکوکاران در رزمایش بزرگ و مردمی کمک مومنانه همه و همه جلوههایی از همدلی هستند که به تصویر کشیده شد.
همان روزهای ابتدایی اسفند ماه که پای کرونا به کشور ما باز شد همه جا صحبت از ماسک بود در میان سیل نگرانیها که داروخانهها حتی ماسک نداشتند و این موضوع نگرانی مردم را بیشتر میکرد راهاندازی دهها کارگاه بزرگ و کوچک تولید ماسک و اقلام حفاظتی و توزیع رایگان و بدون چشمداشت آن بین شهروندان، اقدام جهادگران بینام و نشانی بوده که برگ دیگر همدلی و مهربانی را در تاریخ ماندگار کند.
صحبت از جهادگرانی بینام و نشان است که با گذشتن از خود توانستند مهربانی را طور دیگری برای ما معنا کنند میتوانستند برای حفاظت از خود در خانه بمانند یا فقط به خود فکر کنند اما باید گفت نمود عینی مهربانی و همدلی شدند. در این زمینه به سراغ ثریا زایراومالی مسؤول کارگاه آموزشی تولیدی گل پامچال در شهرستان نکا رفتیم که از همان روزهای نخست که با کمبود ماسک مواجه شدیم به جای تولید لباس کارگاه خود را تبدیل به کارگاه تولید ماسک و گان کرد تا دغدغه مردم در این زمینه از بین رود، کارگاهی که بوی مهربانی میدهد و از در و دیوارش مهربانی میبارد.
این هنرمند ۱۰ تا ۱۵ هزار ماسک از تولیدات خود را بهصورت رایگان باوجود اینکه مواد اولیه را خریداری کرد در اختیار خیریهها و نیازمندان قرار داد تا نگرانیهایشان کمتر شود.
ثریا زایراومالی بانوی ۵۸ ساله در گفتوگو با فارس میگوید: کارگاه گل پامچال زیرنظر آموزش فنی و حرفهای است و با توجه به اینکه دوخت لباسهای سنتی پیوند اقوام را در دستور کار دارد زیرنظر میراث فرهنگی است.
فعالیتهای هنری این هنرمند از سال ۵۷ شروع شده و از سال ۷۹ آموزشگاه و از سال ۹۴ تولیدی را راهاندازی کرد.
وی اضافه میکند: بیشتر کار در خانه دارم بهطوریکه حدود ۱۸ نفر برایم کار میکنند به این صورت که مواداولیه را بعد از برش در اختیارشان قرار میدهند و کار دوخت را در منزل انجام میدهند، این کار برای بانوان با توجه به خانهداری شغلی است که میتوانند از پسش برآیند و در کنار امور خانهداری میتوانند انجام دهند.
در کنار کارهای هنری تاکنون حدود ۶ هزار نفر تحت آموزش هنری اعم از صنایع دستی و کارهای تولیدی قرار گرفتند.
این هنرمند بیان میکند: در کارگاه نیز سه خانم به همراه سه دخترم بهطور ثابت کار میکنند.
از همان روزهای نخست شیوع کرونا برای کمک به مردم منطقه کارگاه را به تولید ماسک و گان تبدیل کردیم و با توجه به دارا بودن امکانات کار برش را انجام میدادیم.
وی ادامه می دهد: با توجه به شرایطی که۱۰ تا ۱۵هزار از تولیدات ماسک را بهصورت رایگان با مواداولیه در اختیار خیریهها و افراد نیازمند قرار دادیم و پس از آن با گرفتن مجوزهای لازم کار برش را برای تمام محلهها، مسجدهایی که بهصورت خودجوش در این زمینه ورود پیدا کردند انجام میدادیم.
حتی شب سال تحویل را هم مشغول کار کردن بودیم بهطوریکه تا پایان فروردین بیش از۱۰۰ هزار برش انجام دادیم که بهصورت رایگان بوده و هیچ وجهی دریافت نکردیم البته تمام کسانی که کار کردند هیچ دریافتی نداشتند.
زایر اومالی خاطرنشان میکند: واقعا از اینکه توانستیم مفید باشیم خوشحالیم و در این شرایط سخت کرونایی دست به دست هم توانستیم کاری برای خدمت انجام دهیم و ثمره کار خیرم را هم دیدم، ماجرا از این قرار بود که روز ۲۴ فروردین که درحال باز کردن اخرین توپ گان بودم ناگهان به روی زمین پرت شدم و در این حادثه ربات دست راستم پاره شد البته ضربه به حدی شدید بود که من تصور نمیکردم دیگر بتوانم از دستم استفاده کنم میتوانم بگویم ثمره کار خیرم را دیدم وقنی حادثه را مرور میکنم میبینیم که واقعا بخیر گذشت.
وی می گوید: همچنین یکی از دوزنده بسیار زحمتکشم خانم صدیقه حسنپور که زحمت زیادی برای کمک برای دوخت ماسک و گان کشید برای خرید پارچه ولوازم اولیه به تهران رفت اما متاسفانه به ویروس کرونا مبتلا شد و براثر کرونا فوت کرد و دو فرزندش را تنها گذاشت، این اتفاق را نمیتوانم فراموش کنم واقعا جای خالیش را احساس میکنم که چقدر جهادگرانه تلاش میکرد.
این بانو ادامه می دهد: طی این مدت تاکنون دوبار دست راستم مورد جراحی قرار گرفت البته باوجود همه این مشکلات به کارگاه سر میزنم و همکاران همچنان در حال تولید ماسک و گان و لوازم حفاظتی هستند و تا وقتی تقاضا باشد همچنان به این کار ادامه میدهم.
با کمک فنیو حرفهای و گروه جهادی و کسانی که با ما کار میکردند دو مرحله بستههای کمک مومنانه را جمعآوری کردیم حدود ۱۰۰ بسته پخش کردیم و مرحله دوم با بسیجیان حدود ۴۰۰ بسته توزیع کردیم از اینکه در این مسیر گام برداشتم خوشحال هستم و تا آنجا که توان دارم در این مسیر خواهم ماند.
وی می گوید: این اتفاق و همدلیها مرا به یاد روزهای اوایل جنگ انداخت، چون همسرم در بخش آزمایشگاه بیمارستان ایلام مشغول بودند که درست روزهای آغاز جنگ بود آنجا همبستگی و همدلی که مردم داشتند باوجود اینکه گاز نداشتیم، نفت نداشتیم ولی همبستگی که مردم با هم داشتند و انفاقی که میکردند دقیقا همانند روزهای کرونایی است که بعد از سالها شاهد همان همدلیها هستیم و الان همین همدلیها ادامه دارد.
این بانوی خاینها چیزهایی بود که من حس کردم و دیدم و اینکه همدیگر را داریم؛ اینگونه نیست هر کسی گلیم خود را از آب باید بیرون بکشد بلکه کافی است مردم بدانند همنوعشان در رنج است حتی اگر از خود هم بگذرد کاری میکند مشکلش حل شود که بسیار حائز اهمیت است و هنوز هم این کمکها بدون هیج گونه نمودی ادامه دارد.
انتهای پیام/۸۶۰۳۴/ج/و