شهرام رامشت
در یادداشت قبلی، گفتیم که تغییر ریل از تمرکزگرایی به تمرکززدایی، نمی تواند شاهکلیدی برای حل مسائل نظام تربیتی باشد، و با توجه به بار عملیاتی چنین تغییرات بنیادین، و دانش ناکافی از نتایج این تغییر، میبایست از سایر راهحلها استفاده و درباره چنین تغییراتی بیشتر تأمل کرد.
برای حل مسائل نظام تربیتی، راهکارهای بسیاری وجود دارد که هرکدام از آنها میتواند بخشی یا تمام مسئله را با هزینههای متفاوت، متناسب با خاستگاه مسئله حل کند. طبیعی است در لایه خطمشیگذاری، اولویت با راهحلهایی است که بیشترین کارامدی و کمترین هزینه را داشته باشند؛ بنابراین همواره تلاش میشود از راهکارهای پرهزینه اجتناب شود.
در لایه خطمشیگذاری، اولویت با راهحلهایی است که بیشترین کارامدی و کمترین هزینه را داشته باشند.
هزینه برخی راهکارها، صرفاً به هزینههای مالی و عملیاتی ختم نمیشود؛ چراکه برخی از آنها با توجه به تغییرات بنیادینی که ایجاد میکنند، هزینه سیاسی بالایی نیز برای مدیران رده بالا بهدنبال دارند. درنتیجه، مدیران در این سطوح، علاقه کمتری به اجرای چنین راهحلهایی نشان میدهند.
هزینه برخی راهکارها با توجه به تغییرات بنیادینی که ایجاد میکنند، هزینه سیاسی بالایی برای مدیران رده بالا بهدنبال دارند.
کشورمان ایران، سرزمین پهناوری است که زیستبومها، اقوام و مذاهب گوناگونی را در خود جای داده است. اقتضائات هر یک از مناطق کشور، بنا به جمعیت، قومیت، مذهب، شهری و روستایی، آیینها و ... متفاوت است؛ بنابراین ارائه خطمشی عمومی برای همه مناطق دارای پیچیدگیها و دشواریهای فراوانی است.
ایران زیستبومها، اقوام و مذاهب گوناگونی را در خود جای داده است.
خطمشیگذاری تربیتی نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ چراکه توزیع دانشآموزان، معلمان، کلاسهای درس، مدارس، ادارات و ... در هر منطقه تابع شرایطی است که با منطقه دیگر متفاوت است. برای نمونه، جمعیت دانشآموزان روستایی 3597910 نفر و دانشآموزان شهری 11717143 نفر است که بهترتیب در 58885 و 55550 مدرسه تحصیل میکنند. این بدین معناست که متوسط تراکم مدارس در مناطق روستایی تقریباً 61 نفر و در مناطق شهری تقریباً 210 نفر است.
ارائه خطمشی عمومی برای همه مناطق دارای پیچیدگیها و دشواریهای فراوانی است.
از طرفی، با وجود تعداد نسبتاً برابر مدارس، متوسط تعداد کلاس در مدارس روستایی 3 و در مدارس شهری 8 عدد است (1). به همین دلیل برخی از ما به این نتیجه رسیدهایم که راهحل خطمشیگذاری مؤثر، تمرکززدایی است. هرچند، بهنظر میرسد راهکارهای دیگری نیز وجود دارد.
علت ناکارآمدی بسیاری از خطمشیهای فعلی در نظام تربیتی بخصوص در مناطق با جمعیت متوسط و کم، خطمشیهای سراسری و همگانی است. منظور از خطمشیهای سراسری، خطمشیهایی است که فارغ از در نظر گرفتن شرایط و اقتضائاتی که اشاره شد، برای همه و در هر شرایطی وضع میشوند.
خطمشیهای سراسری، خطمشیهایی است که فارغ از در نظر گرفتن شرایط و اقتضائات، برای همه و در هر شرایطی وضع میشوند.
طبیعی است چنین خطمشیهایی در بسیاری از کشورها که شرایط و اقتضائات متنوعی دارند، کارآمدی لازم را ندارد. برای مثال، جذب نیروی انسانی شرایط و اقتضائات ویژهای دارد که نمیتواند تابع خطمشیهای سراسری مناطق پرجمعیت آموزشی مانند تهران باشد. برای رفع این مسئله ناکارامدی خطمشیهای سراسری، میتوان از خطمشیهای اختصاصی استفاده کرد.
چنین خطمشیهایی در بسیاری از کشورها که شرایط و اقتضائات متنوعی دارند، کارآمدی لازم را ندارد.
بدین معنا که با در نظر گرفتن شرایط مختلف و دستهبندیکردن آنها متناسب با موضوع خطمشی و ایجاد مقسمهای مختلف ذیل خطمشی سراسری، اختصاصات را نیز در نظر گرفته و برای اقتضائات گوناگون (تا حد امکان)، خطمشی اختصاصی وضع کرد.
دقت داشته باشیم که خطمشی اختصاصی باوجود شباهت اولیه، با تمرکززدایی تفاوت بنیادینی دارد. همانطور که در یادداشتهای پیشین اشاره کردم، تمرکززدایی به معنای تفویض اختیار تصمیمگیری از رأس سلسلهمراتب اداری به سطوح پایینتر است که در آموزش و پرورش بهمعنای تفویض اختیار تصمیمگیری از ستاد به سطوح استانی و منطقهای است.
برای رفع مسئله ناکارامدی خطمشیهای سراسری، میتوان از خطمشیهای اختصاصی استفاده کرد.
در خطمشیگذاری اختصاصی، همچنان اختیار تصمیمگیری یا بهعبارت دیگر، خطمشیگذاری، در اختیار ستاد است و سطوح استانی و منطقهای در اتخاذ تصمیم استقلالی ندارند. نقش سایر سطوح در چنین نوعی از خطمشیگذاری، تصمیمسازی و ارائه مشاوره و راهنمایی به ستاد برای لحاظکردن شرایط ویژه آن منطقه است بهنحوی که تصمیم اتخاذشده برای مناطق مختلف کارامد باشد.
خطمشی اختصاصی باوجود شباهت اولیه، با تمرکززدایی تفاوت بنیادینی دارد.
گسترش استفاده از خطمشیهای اختصاصی میتواند تحولی در فرایند خطمشیگذاری تربیتی وزارت آموزش و پرورش باشد که ناکارامدی خطمشیهای سراسری را تا حد زیادی برطرف کرده و هزینههای تمرکززدایی را نیز نداشته باشد.
استفاده از خطمشیهای اختصاصی میتواند تحولی در فرایند خطمشیگذاری تربیتی باشد که ناکارامدی خطمشیهای سراسری را تا حد زیادی برطرف نماید.
به شرط توفیق، در یادداشتهای بعد، مثال کاربردی در زمینه جذب نیروی انسانی از طریق خطمشی اختصاصی ارائه خواهم کرد. إن شاءالله.
منبع
(1) آمار رسمی سال تحصیلی 1401-1400 وزارت آموزش و پرورش
انتهای پیام/
از شما صاحبنظر گرامی در حوزه تعلیم و تربیت هم دعوت می کنیم، از نویسندگان، ممیزان و اعضای هیئت تحریریه پنجره تربیت باشید. برای ارسال مطالب و عضویت در هیئت تحریریه، از طریق ایمیل FarsPanjarehTarbiat@gmail.com مکاتبه فرمائید.