خبرگزاری فارس مازندران - سرویس سیاسی|هادی ابراهیمیکیاپی دانشیار علوم سیاسی دانشگاه در یادداشتی نوشت: یکی از شاخصهای بسیار مهم بصیرت سیاسی، دشمنشناسی و ردیابی حضور و نفوذ دشمن در جلوههای متنوع یک جنگ تمامعیار همراه با تحلیل سیاسی همهجانبه برای درک جامع موقعیت اکنون و رسالت امروز است!
هرگز بر این اعتقاد نبوده و نیستم که دوران جنگ موشکها گذشته و عصر، عصر گفتمان است، اما بهشدت معتقدم که جنگهای امروز، تحت هیچ عنوان و توجیهی، محدود به جنگهای نظامی و عملیاتی نبوده و برد با کسانی است که در یک جنگ ترکیبی، بر اساس یک راهبرد فراگیر، از همه ابزارها و تاکتیکها برای تحقق پیروزی بهره برده و در همه جبههها لاینقطع عمل کرده و اصل را بر استمرار همزمان همه جنگها و استیصال روحی و روانی همه نیروهای درگیر در خط مقدم بهمنظور تخلیه ذهنی آنها و ملتهای متکی به آنها از ایمان و امید میگذارند.
انتخاب موضوع برای شروع و یا اوجگیری جنگها، بهتناسب مناسبتها و اتفاقات و تصمیمات حاضر و پیشرو بوده که محدودیتی هم وجود ندارد و میتواند گرانی بنزین، اغتشاشات سال گذشته، تخلفهای انتخاباتی، مالیات، کمبود آب و تا هر مسئله دیگر را شامل شود!
این روزها که جامعه ما با شیب ملایم در حال ورود به برگزاری انتخابات بسیار مهم اسفندماه و انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی است، شاهد سلسله تهاجمهای جدید خبری و تحلیلی با زیرساختهای دروغین و ابتناء به شایعات و شبهات و ابهامات و اتهامات و صنعت فریبنده پروپاگاندای رسانهای با محوریت انتخابات بهمنظور دلسرد کردن مردم، امیدزدایی از نسلهای نو، تضعیف باورها و کاهش ایمانها جهت ایجاد شکاف و فاصله بین مردم و حاکمیت و مشخصاً” ایجاد ممانعت روانی از حضور میدانی مردم در پای صندوقهای رأی هستیم.»
از هر خبری و هر حادثهای برای ذهنیتسازی منفی در افکار عمومی برای قهر با نظام و ترجیحاً” قهر با صندوقهای رأی استفاده کرده و عواطف عمومی را برای مخالفت با فراخوانها و برنامهها و سیاستهای نظام جریحهدار و مصادره کرده و با سرعت هرچهتمامتر به بغضها و عقدههای روانی تبدیل کرده و به اشکال مختلف آن را میگشایند تا برای ابررسانههای استکباری و استکبار پرست خوراک سازی کرده و چرخهٔ ریزش نیرو از بدنهٔ نظام را فعال نگه دارند!
رهبر معظم انقلاب در دفعات مختلف در باره جنگها و جبهههای جدید هشدارهای لازم را داده و خواهان معرفت افزایی در مخاطبان شدهاند.
نکات موردنظر معظم له، اشارات واضح به راهبردهای خاصی بوده که برخی از آنها عبارتاند از:
۱-دروغ پراکنی
۲-وارونه نمایی
۳-بزرگ نمایی مشکلات
۴-سیاه نمایی اتفاقات
۵-امیدزدایی
۶-اراده زدایی
۷-ایمان زدایی
۸-تحریف گرایی
۹-حقیقتستیزی
۱۰-غلطافزایی
۱۱-هویتزدایی
۱۲-ترور شخصیت
۱۳-کتمان موفقیتها
۱۴-تعمیمهای نادرست
۱۵-جوانربایی از بین مخاطبان
۱۶-تاریکنمایی
۱۷-شبههافزایی
۱۸-شایعهسازی
۱۹-اتهامزنی و نسبتهای ناروا
۲۰-باورزدایی و باورسازی
۲۱-تخریب زمینهها و سیاستها
۲۲-تضعیف جبهه پشتیبان نظام
۲۳-اکثریتنمایی از اقلیت مخالفان
۲۴-داستانسازی و سناریونویسی
۲۵-بکارگیری صاحبان تریبونها و قلمها
۲۶-تهاجم رسانههای به مثبتاندیشها
۲۷-مرزبندی و دوقطبیسازی
۲۸-تحریمهای همهجانبه
۲۹-مخالفت با فراخوانهای نظام
۳۰-القاء تحلیلهای خود به افکار عمومی
در این شرایط بسیار سخت و جنگهای نرم و شناختی و نبردهای رسانهای و فضاسازیهای مجازی و ماهوارهای، ما باید خودمان را با اتخاذ آرایشهای هوشمند دفاعی، آماده مقاومت و مجاهدت کرده و به نحوی سپر دفاعی افکار عمومی و یا همان سپر بلای مردم باشیم.
برای موفقیت در عرصههای جدید جنگی، باید مهارتهای متفاوت و منحصربهفردی نسبت به رزمندگان جنگهای صرفاً” نظامی به دست آورده و تبدیل به کادرهای همهجانبه و با همان همه حریف بشویم.
جهاد مورد نظر ما که بسیار فراتر از جنگ نظامی است، قطعاً” جهاد تبیین است که به آن میتوانیم جنگ روایتها را نیز بیفزاییم و با چنین رویکردی مقدمه تقویت ارادههای باورمند و عقیدهمند را در جنگ ارادهها فراهم کنیم و نگذاریم دشمن، از خاکریزهای ما، سربازگیری کند و یا بدتر از آنها، فراتر از فتوحات مرزها، شاهد فتوحات مغزها از جانب دشمنانی باشیم که کاملاً” با نقاب وارد عملیات شده و با استفاده از دو عنصر فریب و نفوذ، از ادبیات خودی استفاده کرده و با منطق خودمان به جنگ خودمان آمده و قربانیان، زمانی به ماهیت پلید دشمنانهشان پی ببرند که کار از کار گذشته و بال از بال افتاده و پرواز از آنها سلب شده است و به تعبیر شاعر، بعد از شکار بفهمند که از تیرهای آشنانما استفاده شده و با حسرت بگویند که:
از ماست که بر ماست!
اینجاست که ما باید در آستانه حوادث و اتفاقات و برنامههای مهمی مثل انتخابات پیش رو، استراتژیهای جامعی طراحی کرده و مقابلههای فراگیری را پیشبینی کنیم!
راهکارهای ما میتواند برای این تقابلها شامل محورهای ذیل باشد:
۱-امید افزایی
۲-روایتگری
۳-اراده سازی
۴-تواصی به صبر
۵-تواصی به حق
۶-روحیه بخشی
۷-ظرفیت افزایی
۸- ایمان افزایی
۹-خنثی سازی ترفندها
۱۰-معرفی موفقیتها و پیشرفتها
۱۱-بازنگری روایتهای دشمنان
۱۲-ایجاد رویه و روحیه استکبارستیزی
۱۳-فرهنگ سازی برای نقدهای سازنده
۱۴-تشریح و روشنگری برنامههای نظام
بنابراین یکی از اصلیترین نکاتی که در طول یک ماه باقیمانده تا روز برگزاری انتخابات باید موردتوجه ما قرار بگیرد، تقابل برنامهمحور با سلسله تحرکات برنامهریزیشده دشمن در همه عرصهها از جمله در عرصه جنگهای رسانه ایست.
اگر این زمانحساس به غفلت بگذرد، جامعه در معرض آسیبهای متعدد از جمله کاهش مشارکت انتخاباتی و جدی نشدن فضای رقابتی قرار خواهد گرفت که خود این اتفاقها، دستمایههای سلسله تهاجمهای پساانتخاباتی دشمنان ما خواهند شد.
حساسیت برگزاری انتخابات و نقش مشارکت بهاندازهای بالاست که هر حادثه داخلی یا خارجی و هر نوع کامیابی یا ناکامی اجتماعی میتواند نرخ مشارکت را در نظرسنجیهای انتخاباتی دچار افتوخیز کند!
برنامهریزی اصلی ما باید بر محور افزایش سواد رسانهای و دشمنشناسی باشد و متعاقب آن باید ارادهها را طوری محکم و تقویت کرد که شلیکهای رسانهای دشمن نتواند ارادهها را از پای انداخته و تسلیم کند و برای تحقق این امر مهم، باید در مبدأ مستقر شده و ما روایت گر اول باشیم و بجای ذهنیتزدایی تحریف شده، عملیات ذهنیتسازی واقعی را به عهده بگیریم!
مناظرهها، مباحثهها، مصاحبهها، محاورهها، مکالمهها و گزارشها و خبررسانیها و مهمتر از همه پردازشها و تحلیلها، جلوههای بارزی از روایتگریهای ما تلقی میشوند که رسانه ملی و رسانههای استانی بهدرستی در حال اجراییکردن آنها هستند.
امید آنکه برنامهسازان ما با بهرهگیری از همه قابلیتها و ظرفیتها و ابرارها، بتوانند مثل سربازان وطن در بحرانها و جنگها، این رسالت سنگین را بهدرستی به انجام رسانده و از این امتحان سخت نیز سربلند بیرون بیایند.
پایان پیام/