گروه دانشگاه خبرگزاری فارس_ «بنده و همسرم باهم درس میخواندیم، دو فرزندم را یک بار من به سرکلاس میبردم و روز دیگر همسرم، اما چون فرزند بزرگم بسیار بازیگوش بود تصمیم گرفتم که بنده او را به دانشگاه ببرم تا همسرم کمتر اذیت شود. فاطمه دخترم را وقتی سرکلاسها میبردم میترسیدم که به او بگویند«بالا چشمت ابرو است»؛ اما بعد از گذشت چند جلسه فاطمه در قلب اساتید جای گرفته بود و اگر یک روز او را با خودم به کلاس نمیبردم اساتید حتما پیگیرعدم حضور او بودند. همین همکاری جامعه دانشگاهی باعث شد تا من دخترم را تا دکتری با خود همراه کنم.» این ها بخشی از صحبتهای دانشجوی پدراست که از دغدغههای پدرانه خود نسبت به فرزندش میگوید.
روز پدر بهانهای بود، برای گفتوگو با پدران دانشجو تا از دغدغهها و خاطرات تحصیلی خود تعریف کنند.
* اشتغال دغدغه دیرینه دانشجویان پدر
امیرحسین علیزاده دانشجوی دکتری یکی از دانشگاه تهران گفت: بنده در حال تحصیل در مقطع دکتری هستم. یکی از سختترین کارهایی که به عنوان یک دانشجو میتوانم انجام دهم در کنار تحصیل کارکردن است؛ قطعا کار کردن بد نیست و وظیفه ما پدران است اما برای گرفتن وام مسکن و وامهای دیگر اذیت میشویم باید مخارج خانواده را بدهیم واین شرایط برای یک پدر دانشجو بسیار سخت است.
وی افزود: بنده بسیار به تحصیل علاقهمندم اما موانعی مانند شغل جلویم را میگیرد و این موضوع من را اذیت میکند. دانشگاه و جامعه باید مزیتهایی برای پدرانی که درس میخوانند داشته باشد.
* تامین خوابگاه متاهلی
غفار رستمی یکی دیگر از دانشجویان در رابطه با دغدغههای پدرانه خود گفت: دانشگاه نباید تنها برای افراد خاص باشد، دانشجویان متاهل چه بانوان و آقایان باید بتوانند با خیال راحت درس بخوانند. درست نیست که شهریه را به حدی بالا ببریم که افراد از تحصیل جا بمانند بنده به عنوان یک پدر باید هزینه فرزندان خود را بدهم، این وظیفه من است و به این مسأله آگاه هستم اما از جامعه دانشگاهی خواستاریم که برای پدران و مادران دانشجو برنامهای داشته باشند.
یکی دیگر از دانشجویان گفت: خوابگاههای متاهلی از دغدغه اصلی دانشجویان است که باید پیگیری شود. اجاره خانه برای دانشجویان شهرستانی سخت است. دانشجوی متاهلی که از شهر غریب به تهران میآید. هزینههای اجاره بالا را چگونه بدهد؟ دانشگاهها اصلا خوابگاه متاهلی ندارد یا ظرفیت کافی ندارند.
با پدرانی که نقش پدری خود را در جامعه دانشگاهی هم حفظ کرده بودند به گفتوگو پرداختیم.
یکی از اساتید دانشگاه درباره نقش پدری خود در جامعه دانشگاهی گفت: بنده و همسرم باهم درس میخواندیم و قرار بود فرزندانمان را باهم ببریم سرکلاس دو فررزندم را یک بار من به سرکلاس میبردم و روز دیگر همسرم، اما چون فرزند بزررگم بسیار شیطان بود تصمیم گرفتیم که بنده به دانشگاه ببرم تا در کنار من تا کمتر همسرم را اذیت شود.
وی افزود: دخترم فاطمه را وقتی سرکلاس میبردم میترسیدم که کسی به او بگوید بالای چشمت ابرو است. اما بعد از گذشت چند جلسه شاهد بودم که فاطمه در قلب اساتید جای گرفته و اگر یک روز با خودم نمیبردم سرکلاس اساتید حتما پیگیر نبود او میشدند که چرا فاطمه را با خود نیاوردهام. همین موارد باعث شد تا من دخترم را تا دکتری با خود همراه کنم.
یکی دیگر از پدران دانشجو گفت: بنده فرزندانم را با خود به کلاس میبردم، به دلیل اینکه پسرم سنش بیشتر بود بنده با خودم در دانشگاه میبردم. خداراشکر پسر آرامی بود و تمامی ساعت دانشگاه در کنارم بود.
وی افزود: از اینکه بخواهم فرزند خودم را در مهدکودک قرار بدم اذیت میشدم بنابراین با خود به دانشگاه میبردم، الحمدالله پسرم با ما خیلی راه میآمد، سرکلاسها نقاشی میکشید. تحصیل و اشتغال نباید کاری کند که شما به فرزندان خود کم توجه شوید بلکه باید فرزندان در کنار شما رشد کنند.
دانشجوی یکی از دانشگاه ها هم گفت: بنده دانشجوی حقوق هستم و فرزندم را خودم نگه میدارم و حقیقتا نمیتوانم به مهد کودکها اعتماد کنم. بنابراین فرزندم را به دانشگاه میبردم تا اذیت نشود.
وی در رابطه با برخورد اساتید دانشگاه با دانشجویان گفت: الحمدالله ما دانشگاهی که داشتیم خیلی با ما همکاری میکردند و فرزندان با خود میآوردیم همه با ما همکاری میکردند. به یاد دارم که دانشجویان مادر حتی به منی که پدر بودم بسیار کمک میکردند.
دانشجوی یکی از دانشگاه ها هم خاطر نشان کرد: نگه داری فرزند تنها با خانمها نیست بلکه تمامی آقایان نیز باید این مسؤولیت را به عهده بگیرند، نباید تحصیل مانع ما در برابر فرزندانمان شود.
محمد فخرانی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مهندسی کامپیوتر است که از در سن ۱۹ سالگی ازدواج کرده و خداوند در ۲۴ سالگی به وی فرزندی عطا کرده است؛ وی میگوید: فرزند آوری و فرزند پروری در دوران دانشجویی سختیهای خودش را دارد ولی درنهایت چیزی که در خاطرم باقی مانده قسمتهای شیرینی است باعث پیشرفت و انگیزه شده است. همیشه باید برای هدف جنگید. هر کسی هدف را در چیزی میبیند و بنده این هدف را در زندگی خوب و بودن در کانون گرم خانواده میبینیم که با به دنیا آمدن فرزندم خوشبختیام دو چندان شد.
در ادامه با دانشجویان متاهلی به گفتوگو پرداختیم تا نقش پدرانه همسرانشان برایمان تعریف کنند.
الهام ایپکچی یکی از دانشجویان متاهل دانشگاه تبریز گفت: زمانی که بنده فرزندم را بدنیا آمد بسیاری از افراد من را سرزنش کردند که اجازه میدادی درست به اتمام برسد بعد فرزند میآوردی.
وی افزود: اما همسرم بسیار کمک کرد گاهی در دانشگاه غیبت میکرد تا پسرم را نگهدارد بسیار سختی و مشکلات داشت اما در کنار همسرم هیچ سختی را حس نمیکردم چرا که همسرم همچون کوه پشتم بود.
پایان پیام/