گروه گزارش خبرگزاری فارس_ قنبر رسولی، سینی چای را به دست گرفت و بهطرف اتاقی که نشسته بودیم حرکت کرد، از خجالت آب شدم، مادر یکی از بزرگترین دانشمندان هستهای کشور از ما پذیرایی میکرد!
بلند شدم تا سینی را بگیرم، اما اجازه نداد، خودش شربت و کیک را تعارف کرد، نشست و لحظاتی را سکوت کرد، صحبتکردن در مورد مجید فرزند ارشدش برایش مشکل بود، آخر خیلی دوستش داشت.
«قمر تاج زینعلی» مادر شهید شهریاری، وقتی در مورد آقا مجید صحبت میکند، گوشه چشمانش خیس میشود، اما شروع میکند به تعریف از فرزند دلبندش، فرزندی که افتخار ایران بود، دانشمندی که ماندگار شد تا ایران اسلامی ماندگار بماند.
«قمر تاج زینعلی» مادر شهید شهریاری 5 شهریور 1400 بود که بر اثر ابتلا به کرونا به فرزند شهیدش پیوست، میگفت: مجید فرزند اولم بود متولد سال ۱۳۴۵، یادش بخیر تمام دو سال را با وضو به او شیر دادم، بچه آرامی بود و هیچوقت اذیتی برایم نداشت، تکرار میکند، «مجید خیلی پسر خوبی بود»، نه اینکه پسر من باشد نه، بلکه همه همسایهها او را دوست داشتند.
مجید از همان چهار پنجسالگی نمازخواندن را یاد گرفته بود و نمازهای یومیهاش را کامل میخواند، خاطرم هست که از هفت یا هشتسالگی نیز نزد«حاجآقا سلیمی» روحانی محل قرآن و معارف دینی را یاد میگرفت.
سن زیادی نداشت، اما از همان ایام حتی سنین 10 سالگی، خمس پولتو جیبیاش را میداد، هر چند که ما تأکید میکردیم نیازی به دادن خمس پولتوجیبی نیست، اما با اینحال مجید به این موضوعات اهمیت زیادی میداد.
بازیهای دوران کودکیاش ساده بود و همیشه در کنار حوضخانه قدیمی که داشتیم با دوستانش بازی میکرد و در تابستان هم اوقات فراغتش را برای یادگیری مسائل دینی میگذراند.
در دوران مدرسه هم علاوه بر اینکه وضعیت تحصیلیاش خوب بود به موضوعات دینی نیز اهمیت زیادی میداد و حتی بهخاطر دارم که در مراسمهای عروسی که غیر از صلوات و مولودی بود، حضور پیدا نمیکرد.
از همان کودکی به بزرگتر از خود احترام میگذاشت و اصلاً زمینه ناراحتی کسی را فراهم نمیساخت، البته ما در خانواده به این موضوع بسیار اهمیت میدادیم و اولویت ما احترام بزرگترها بود و همین امر باعث شده بود که مجید هم همینطور تربیت شود.
میگفت تا وقتی که آقا مجید شهید شد خبری از کارها و فعالیتهایش نداشتیم، یعنی اصلاً قبل از شهادتش در جریان فعالیتهای هستهای وی هم نبودیم و قبل از شهادت موقعیت کاری وی برای ما در حد یک استاد دانشگاه ساده بود.
میگوید: ما اطلاع چندانی از فعالیت هستهای وی نداشتیم و در جریان همه امور وی نبودیم، حتی فعالیت هستهای وی را هم دکتر صالحی(رئیس وقت سازمان انرژی اتمی کشورمان) که استاد مجید بود، پس از شهادتش برایمان تشریح کرد و توضیح داد که حتی از شهید شهریاری درخواست فعالیت در کشورهای دیگر نیز شده بود، اما وی قبول نکرده بود.
روایت صالحی از حل مسئله غنیسازی توسط شهید شهریاری
صالحی، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی کشورمان در مورد اقدامات و فعالیتهای مجید شهریاری روایت جالبی دارد.
در سال ۱۳۸۷ غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم برای ایران یک نیاز مهم شد. چون آرژانتین که همیشه سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران را تأمین میکرد با فشار آمریکا اعلام کرد دیگر به ایران اورانیوم ۲۰ درصدی نمیفروشد.
رآکتور تهران در معرض خاموشی قرار گرفته بود و با خاموشی آن برنامه اتمی ایران و حتی دانش هستهای ایران عقبگرد میکرد. حالا توپ در زمین ایران بود که آیا میتواند یا نمیتواند و شهریاری بود که «ما میتوانیم» را معنا کرد.
اینها را کسی نمیدانست؛ دکتر «علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بعدها برای ایرانیها تعریف کرد. او این چنین میگوید: «وقتی به ما مأموریت داده شد که غنیسازی ۲۰ درصدی را انجام بدهیم سازماندهی وسیعی با حضور دانشمندان رشتههای مختلف انجام شد. برای اینکه این کار پیش برود باید «محاسبات بحرانی» انجام میشد. محاسبات مهندسی شیمی و دیگر محاسبات را برای مجتمع سوخت، بچههای ما خیلی قدرتمندانه انجام دادند.
برای «محاسبات بحرانی» که بسیار مهم است در ایران کسی را نداشتیم. از طرق مختلف تلاش کردیم این نقیصه را رفع کنیم. دستمان به هیچ جا نرسید. اگر این بخش انجام نمیشد کل کار متوقف میشد. این از آن تخصصهایی است که در کشورهای بسیار محدودی وجود دارد... شما چون با مواد هستهای سروکار دارید اگر این مواد حسابشده نباشد و تجمعی از مواد هستهای داشته باشید یکدفعه ممکن است یک فعل و انفعالاتی رخ بدهد و این فعلو انفعالات کسانی را که آنجا کار و زندگی میکنند در معرض خطر قرار دهد.
شما باید جوری طراحی کنید که هیچوقت تجمع مواد هستهای به آن اندازه نباشد که آن خطر را ایجاد کند. این محاسبه یک آدم واردی میخواست که ما نداشتیم. اصلا هیچکسی نبود و کار بسیار حساس و سختی بود. من موضوع را مطرح کردم. دکتر شهریاری با آرامشی که همیشه داشت گفت این محاسبات را من انجام میدهم. این هرگز باورپذیر نبود؛ آدمی که دورهای ندیده و خارج از کشور نرفته این محاسبات را انجام بدهد. شهریاری این کار را انجام داد... فقط همین یک نفر بود. ما نفر دیگری نداشتیم. این توانی بود که فقط او داشت و کار ما بهشدت وابسته به توان مجید بود... خدا میداند اگر شهریاری میگفت من این کار را میکنم و ۱۰ میلیارد تومان میگیرم میگفتیم باشد یا ۵۰ میلیارد میگیرم میگفتیم قبول. حالا جالب است برایتان بگویم که شهریاری این محاسبات را انجام داد و یک ریال هم نگرفت.»
امروز 13 سال از هشتم آذر 89 که پیکر بیجان شهید شهریاری در امامزاده صالح آرام گرفت، میگذرد، سالهایی که ملت ایران بهخوبی به کاری که او کرد، آگاهاند و میدانند که چهکار بزرگی برای کشورمان انجام داد.
پایان پیا/2308