به گزارش خبرگزاری فارس از کهگیلویه، طی هفتههای اخیر ویدیویی از گفتگوی یک مستندساز با یکی از شبکههای سراسری صداوسیما با موضوع "منطقه بیبی زلیخایی کهگیلویه یکی از اولین زیستگاههای کشت گندم در دنیا" به صورت گسترده در فضای مجازی وایرال شده است.
طبق رسالت خبری خود بر آن شدیم طی یک گفتوگو با مستندسازی که این موضوع را بیان کرده به چگونگی وکاوش این مسئله بپردازیم.
امید عبدالهی مستندساز و پژوهشگر کهگیلویه وبویراحمدی در گفتوگو با خبرنگار فارس در کهگیلویه، اظهار کرد: طی کاوشها و پژوهشهایی که حد فاصل سالهای ۸۶ تا ۹۱ توسط یک تیم پژوهشی از طرف پژوهشکده باستانشناسی ایران به سرپرستی دکتر احمد آزادی در منطقه بیبی زلیخایی صورت گرفت، یافتههای جالب و تا حدی شگفت انگیز در این مناطق بدست آمد.
مستندساز بینالمللی کهگیلویه وبویراحمدی ادامه داد: به دست آمدن دست ساختههایی از جمله ریزتیغهها و سنگ مادرهای فشنگی که عمدتاً از سنگهای چِرت حاشیه رودخانه مارون ساخته شده بودند و عدم یافت سفالهای عصر نوسنگی در این منطقه اثبات کرد که منطقه بیبیزلیخایی کهگیلویه از اولین استقرارهای انسانی عصر نوسنگی بی سفال در بیش از 11هزار سال پیش بوده است.
وی افزود: کاوشهای اولیه زمانی جالبتر شد که هاونهایی سنگی در این منطقه یافت شد که براساس فرآیند تخمین عمر تخصصی مشخص شد این هاونها که برای آسیابکردن حبوبات و گیاهان دانهای از جمله گندم کاربرد داشتند مربوط به آغاز عصر انقلاب کشاورزی بشر در عصر نوسنگی بیسفال است. در ادامه با بررسی های پژوهشی دریافتیم که اخیراً و در سال 2016 تحقیقاتی از سوی دانشمندان علوم پزشکی دانشگاه هاروارد بر روی بقایای استخوانی بدست آمده از انسانهای عصر نوسنگی در غرب آسیا صورت گرفته که نظریات قبلی پیرامون کشت اولین گندم زمین در جنوب ترکیه و شمال سوریه امروزی را رد می کند. آقایان ایوسیف لازاریدیس (Iosif Lazaridis) و دیوید رایش (David Reich) با بررسی ژنوم 44 فرد خاورمیانه ای که در عصر نوسنگی می زیستند، دریافتند که تفاوتهای فاحشی میان ژنوم افراد نوسنگی منطقه شام (جنوب ترکیه و شمال سوریه تا مناطق فلسطین و اردن امروزی) با ژنوم افراد نوسنگی که در ناحیه زاگرس در غرب فلات ایران زنگی می کردند، وجود دارد. این دو محقق دانشگاه هاروارد که نتایج این تحقیقات خود را در مقاله ای با عنوان ساختار ژنتیکی نخستین کشاورزان جهان در مجله bioRxiv به چاپ رساندهاند (منبع: The Genetic Structure of World’s First Farmers by Iosif Lazaridis&David Reich Published by bioRxiv، به صراحت نشان دادند که همزمان با کشت گندم در منطقه شام، زاگرسنشینان بدون هیچگونه ارتباطی با آنان مبادرت به کشت گندم کردهاند.
عبدالهی گفت: در مناطقی از جمله کرمانشاه و ایلام و لرستان که با تحقیقات دکتر آزادی و همکارانشان در سالهای 86 تا 91، بنده را به این نتیجه رساند که ابزار بدست آمده از تپه بیبیزلیخایی کهگیلویه نیز همان ابزار فرآوری و کشت گندم در عصر نوسنگی بی سفال است.
این پژوهشگر بیان کرد: این همزمانی ۱۱ هزار سال پیش با کشورهایی که گندم برای نخستین بار در آنجا کشت شد، مشخص شد دهدشت از نخستین مکانهای دنیا بوده که در آن انقلاب کشاورزی شکل گرفت و غلات مختلف در آن کشت شد و در نهایت جز اولین مناطق زمین است که این عمل صورت گرفت و آغاز استقرار و یکجا نشینی انسانی هم بوده است.
وی تصریح کرد: با صدور مجوزها و تکمیل فصل اول کاوشها در دشتهای غربی دهدشت (تپه بیبی زلیخایی) قطعا اطلاعاتی افزون بر آنچه ارائه کردیم به دست خواهد داد.
این مستندساز در ادامه اضافه کرد: که به طور کلی یازده هزار سال قبل، بشر در منطقه خاورمیانه باستان در منطقهای به نام هلال حاصلخیز زندگی میکرد. هلال حاصلخیز یا داسه بارور، نام بخش تاریخی از خاورمیانه و دربرگیرنده بخشهای خاوری دریای مدیترانه، میانرودان و مصر باستان است. داسه بارور با رودهای نیل، دجله، فرات و رود اردن سیراب میشود. این منطقه از غرب به دریای مدیترانه، از شمال به بیابان سوریه و از دیگر سوی به شبه جزیره عربستان و خلیج فارس و دیگر بخشهای مدیترانه محدود میشود. داسه بارور امروزه کشورهای مصر، فلسطین، لبنان و نیز کرانه باختری رود اردن و نوار غزه و بخشهایی از اردن، سوریه، عراق، جنوب شرقی ترکیه تا رشته کوه زاگرس در غرب و جنوب غربی ایران را دربرمیگیرد. افراد ساکن در این منطقه در 11 هزار سال پیش رفتهرفته به زندگی عشایری روی آوردند. آنها به شکار و جمعآوری گیاهان وحشی پرداختند و این سبک زندگی نسبت به رویه که پیش از این کمتحرکتر بود، بهتدریج منجر به یکجانشینی و اسکان دائمی بشر شد.
عبدالهی با بیان اینکه طبق یافتههای انجام شده و دیگر بررسیهای میدانی دکتر آزادی و همکارانشان در دشت کلاچو، این دشت نیز استقرارهایی انسانی در منطقه تل کوچک و تل گپ مربوط به دوران پیش از عصر مفرغ و بالای 5300 سال پیش دارد که نشان دهنده یک تاریخ غنی و ماهیت حاصلخیز این دشت در حوزه کشت و کشاورزی است و این به صراحت نشان از تداوم کشت و کشاورزی در اعصار پیش از تاریخ از عصر نوسنگی بی سفال در بی بی زلیخایی تا دوران مفرغ و تا امروز در کهگیلویه داشته است.
مستندساز بینالمللی استان کهگیلویه وبویراحمد یکی از ظرفیتهای شهرستان کهگیلویه را توسعه و رونق کشاورزی عنوان و بیان کرد: یکی از بزرگترین رودخانههای جنوب زاگرس رود مارون از کوههای کهگیلویه بزرگ در غرب کوه نور و شمال منطقه لوداب پایین سر چشمه میگیرد و از کهگیلویه عبور میکند و در پشت مارون وارد خوزستان میشود اما بسیاری از دشتها از جمله دشت کلاچو و دشتهای غربی شهر دهدشت و دشتهای لنده در حاشیه این رودخانه قرار دارند که ظرفیت فوقالعاده بالایی میتواند برای رشد و توسعه کشاورزی ایجاد کند.
وی یکی از مشکلات جدی که باعث مهاجرتهای غم انگیز از کهگیلویه و بویراحمد شده است را مغفول ماندن همین ظرفیتهای کشاورزی حاشیه رودخانه مارون عنوان و تصریح کرد: در این مناطق هم آب وجود دارد و هم خاک حاصلخیز وجود دارد و هم مثل بسیاری از ظرفیتها که در حوزه حمل و نقل است و جاده اصفهان پاتاوه افتتاح شده، میشود در حوزه زیرساخت حمل و نقل به بهترین شکل برای صدور و فروش محصولاتی که اینجا کشت میشود مورد استفاده قرار گیرد و نهایتاً باعث رشد و توسعه منطقه شود.
وی افزود: اما همچنان شاهدیم که مردم دشت کلاچو از بستر این دشت در اعماق چند ده متری آبهایی را برداشت میکنند که سفرههای آب منطقه در حال تهی شدن است و نتیجتاً بحرانیشدن این دشت را در پی دارد.
عبدالهی با بیان این مهم که توسعه فرهنگی و اجتماعی و آگاهی بخشی عمومی در راستای اصلاح رفتارهای سیاسی اجتماعی و نتیجتاً تغییر و اصلاح سطح مطالبات عمومی از نمایندگان مجلس در شهرستان و مدیران دولتی را یک امر مهم تلقی می شود و این وظیفه فعالان اجتماعی شهرستان و استان است تا سطح کنونی آگاهی عمومی و مطالبات مردمی را به سطحی از آگاهی در انتخابهای تخصصی و فنی برسانند عنوان کرد: سالهاست افرادی در مسئولیتها به کار گمارده میشوند که تخصصهای لازم را ندارند و پیگیریها بر اساس لابیهای ایلی و طایفهای بوده و حاصل آن نیز چیزی نبوده جز همین عقبماندگی فعلی.
وی افزود: با رشد و توسعه فرهنگی در کهگیلویه، در گام اول ناکارآمدی برخی افراد فعلی خلأ افراد متخصص بیشتر به چشم عموم خواهد آمد و متخصصان منزوی شده و کنار گذاشته شده در منظر عموم بیشتر شناخته خواهند شد. در سایه رشد فرهنگی است که مردم آگاهی افزونتری از حق و حقوق و مطالبات خود خواهند داشت.
وی آلودگیهای محیطزیستی ناشی از احداث پتروشیمیها را یادآور شد و با بیان اینکه این آلودگیها خسارات جبران ناپذیری به دشتها و کوهها وارد میکنند گفت: شاید در نگاه اول پتروشیمی میتواند به یک زمینه بستر توسعه و اقتصادی منتهی شود اما در بلند مدت نگاه درستی نیست، در کوتاه مدت با جذب نیروهای پیمانکاری افراد مشغول میشوند و با راهاندازی آن، افراد توسط هلدینگها و شاید چندین نیروی تخصصی آن منطقه استخدام خواهند شد.
عبدالهی بیان کرد: پتروشیمیها با مصارف ذخایر طبیعی منطقه هم به مشکلات آبی خواهند افزود و هم با آلودگیهای زیستمحیطی که دارند، آسیبهای بیشتر از منافع آن برای منطقه به بار خواهد آورد.
وی اظهار کرد: به طور کلی ظرفیتهای چندگانهای در شهرستان کهگیلویه بزرگ وجود دارد که با فعال کردن آنها میتوان شاهد رشد و توسعه این منطقه کهن در میان مدت بود.
وی ادامه داد: ظرفیتهایی از جمله منابع و ذخایر طبیعی آب، خاک حاصلخیز و سطح بارندگی در برخی شهرستانها از جمله لنده که در تراز بالای کشوری هستند و میتوان با توسعه کشاورزی و تقویت زیرساختهای آن زمینه اشتعال مردم عادی را فراهم کرد.
وی از ظرفیت گردشگری تاریخی و طبیعی به عنوان دیگر ظرفیتهای شهرستان کهگیلویه نام برد و تصریح کرد: جاذبههای طبیعی و نقش و نگارهای تاریخی، آبشارها و دریاچهها از ظرفیتهای غنی در زاگرس یگانه هستند که میتوان با این ظرفیتها و جذب گردشگر داخلی و خارجی
زیرساختها را توسعه داد.
این پژوهشگر از منابع منابع انسانی به عنوان دیگر شاخص توسعه در کهگیلویه نام برد و با بیان اینکه منابع انسانی کهگیلویه جوانانی هستند که در دانشگاههای برتر و شاخص کشور در حال تحصیل هستند و بنا به نبود شغل منطقه خود را رها میکنند گفت: امیدواریم برنامهریزیها طوری پیش برود که با آگاهیبخشی توسعه فرهنگی و اجتماعی به انتخابات درست در منطقه منتهی شود و افرادی روی کار بیایند که بتوانند این ظرفیتها را در مسیر درست نهادینه کنند.
پایان پیام/