گروه دانشگاه خبرگزاری فارس _ طبق روال هر روز سوار مترو شدم، این بار مقصدم یکی از کتابخانههای معروف کشور بود؛ در ایستگاه شهید حقانی از مترو پیاده شدم و به سمت کتابخانه رفتم، طی مسافتی که میگذراندم دانشجویانی را میدیدم که با کولههای سنگین و بطری آبی رنگی که در دست داشتند به سمت کتابخانه میرفتند.
وارد کتابخانه شدم در همان ابتدا از دانشجویان کارت کتابخانه میخواستند، من که یادم رفته بود که کارت کتابخانهام را بیاورم، چند دقیقهای مکث کردم و به سمت مسؤول کتابخانه رفتم، خواستم تا با من برای تهیه گزارشم همکاری کنند.
مسؤول کتابخانه پیرمرد مهربانی بود که با روی خوش به من گفت: «داخل کتابخانه که نمیتوانی مصاحبه بگیری! اما اجازه بده من به داخل بروم و چند دانشجو را صدا بزنم تا بتوانی مصاحبه بگیری.»
منتظر ماندهام تا چند نفری را صدا کند؛ در همین حین داشتم به افرادی که داخل کتابخانه هستند مینگریستم هر کدام یک لپتاپ جلویشان باز بود و برخی از آنها درحال نوشتن نکته با خودکارهای رنگی رنگی بودند، بعضی از آنها کتاب میخواندند و از جایی که من ایستاده بودم معلوم بود که با هایلایتهای رنگی دور نکات مهم خط کشیده بودند.
همینطور که مشغول دیدن دانشجویان بودم، چند دانشجو از کتابخانه با مسؤول کتابخانه خارج شدند، مسؤول کتابخانه به من اشاره کرد که به سمت لابی کتابخانه بروم تا در آنجا با دانشجویان صحبت کنم.
بعد از سلام و احوال پرسی از دانشجویان به سراغ سوالاتم رفتم و درباره اینکه این دوماه گذشته را چطور گذراندند با آنها صحبت کردم، آیا دانشگاه برای اوقات و فراغت آنها برنامهای داشته است؟ دخترخانم ریز نقشی با صدای آرامی که به تعبیر دوستش از ته چا درمیآمد، گفت: من در این دوماه بازه زمانی ام را صرف زبان خواندن کردم، چون من در دانشگاه مترجمی خواندهام و علاقه داشتم که در تابستان نقاط ضعفم را برطرف کنم اما دانشگاه ما برای دانشجویان برنامه خاصی نداشت.
یکی دیگر از دانشجویان بین صحبتهایمان آمد و با صدای به نسبت بلندی گفت: اتفاقاً دانشگاه ما خیلی برنامه داشت، از کارهای هنری گرفته تا برنامه نویسی و فتوشاپ، با اینکه من رشته علوم ارتباطات میخوانم اما در این دورهها شرکت کردم و خیلی برایم جذاب بود، چون به هرحال یک کار هنری جدید یاد گرفتم.
یکی از دانشجویان که به سمت کتابخانه میرفت متوجه صحبتهای ما شد و در بحث ما شرکت کرد و گفت: دانشگاهها باید برای تابستان دانشجویان برنامههایی را تدارک ببینند و اینکه هیچ برنامهای ندارند برای اوقات و فراغت دانشجویان بسیار بد است.
وی افزود: اینکه برای زمان دانشجو ارزش قائل بشوند و برنامههایی تدارک ببیند که مرتبط با درسهایمان باشد. بسیار عالی است، من رشته مهندسی میخوانم و علاقمندم که در همان رشته خود نیز پیشرفت کنم و در دوماه گذشته تمام تلاشم را کردم تا در تابستان بتوانم کلاسهایی که فکر میکنم کمکم میکند را شرکت کنم تا یک نسخه قوی و خوبی از خودم به جای بگذارم.
همانظور که بحث بالا گرفته بود زمان را غنیمت شمردهام و سوال دوم را پرسیدم، اگر برنامهای در دانشگاهها بخواهند داشته باشند، شما چه برنامهای را پیشنهاد میدهید؟
آقا پسری که تا همان لحظه در سکوت بود، گفت: باید روسای دانشگاهها برنامه ریزی دقیقی داشته باشند. من به عنوان دانشجوی پسر علاقهای ندارم که در کلاسهای هنری شرکت کنم. اما دانشجویان دختر علاقمند هستند پس باید یک تفکیکی بین کلاسها داشته باشند، اگر که کلاسهای عمومی برای همه دانشجویان داشته باشند مثلا کلاس فنبیان، موارد شبیه به این بیشتر استقبال میشود یا دورههای ورزشی تدارک ببینند برای دانشجویان دختر و پسر این برنامهها را باید از سال قبل تدارک دیده و برای آخر تابستان نگذارند.
* استفاده از مربیهای متخصص برای دانشگاهها
دانشجوی پسری آمد و گفت: خیلی خوب میشد اگر دانشگاهها مربی تخصصی ورزش میآوردند، این کار برای سلامتی دانشجویان بسیار خوب است و اینکه اوقات و فراغت دانشجویان صرف کار مفیدی میشد.
همانطور که دانشجویان صحبت میکردند و نظرات خود را میدادن مسؤول کتابخانه آمد و گفت: ما اینجا چند استاد دانشگاه داریم که هرروز میآیند یکی از آنها الان اینجاست من بروم صدایش کنم.
در همین حین آهسته آهسته دانشجویان پراکنده شدند و عده کمی از آنها ماندند تا نظر اساتید را هم بشنوند.
مسؤول کتابخانه استاد دانشگاه را به لابی راهنمایی کرد، استاد که گویا قبل از ورود به لابی صدای ما را شنیده بود، با صدای آرامی گفت من در خدمتتان هستم؛ سوال را که پرسیدم پس از لحظهای مکث، شروع به صحبت کرد و گفت: در ابتدا خیلی خوشحالم که شما رسانهایها به فکر این مورد مهم برای دانشجویان هستید، من از همان سال اول تدریسم از دانشجویان میخواستم که زمان خود را به پوچی نگذرانند و به فکر این باشند که از هر لحظه لحظه زندگیشان لذت ببرند. تابستان زمان مناسبی برای آموختن است، دانشجویان باید به دنبال مواردی بروند که احساس خوبی دارند.
وی که خود را استاد الکترونیک یکی از دانشگاههای کشور معرفی کرد، گفت: سعی میکنم در بازه زمانی تابستان، کارگاههای آموزشی بگذارم و دانشجویان بتوانند در این کارگاه چند نکته مهم که مرتبط با درسشان است را متوجه شوند.
من و چند استاد دیگر با رئیس دانشگاهها صحبت کردهایم و از ایشان درخواست کردیم که در بازه زمانی تابستان کلاسهایی را قرار دهند که برای دانشجویان مفید است، از طرفی اساتید دیگر دانشگاهها نیز استفاده شود تا تجربههای خود را با دیگر دانشجویان در اختیار قرار دهند.
من اساتید دیگری را میشناسم که بسیار علاقمند هستند با هزینههای رایگان یا مقدارکم در دانشگاهها بیاییند و آموزش دهند باید خود دانشگاهها به فکر این محفلها باشند و کارهایی را انجام دهند که دانشجویان دوست دارند از جمله کلاسهای هنری و تخصصی، فنبیان و تایپ و موارد دیگر که دانشجویان دوست دارند. دانشگاهها کسانی که کارهای فرهنگی را انجام میدهند باید اساتید را دعوت کنند.
در همین حین یکی از دانشجویان که ایستاده بود و دقیق صحبتهای ما را گوش میداد گفت: در دانشگاهها ما کلاس برگزار میشود اما اساتید نمیآیند، برنامه ریزی میکنند و در نهایت استاد اعلام میکند که من تمایلی به آمدن ندارم.
من شخصاً عضو انجمن علمی هستم و هرسال برای دانشجویان چند کارگاه برگزار میکنیم، اما اساتیدی که داخل دانشگاهها هستند تمایلی به حضور در کارگاهها ندارند و اساتید که خارج از مجموعه هستند سخت میآیند و این اتفافات برای افرادی مانند ما سخت است که بخواهیم اساتید را هماهنگ کنیم!
استاد دانشگاه بعد از تاکید صحبتهای آن دانشجو گفت: بله من این حق به شما میدهم؛ امیدواریم که هرچه سریعتر این موضوعات در دانشگاهها برطرف شود.
در آخر با یک لبخند از ما جدا شدند و به سمت کتابخانه رفتند.
به گزارش فارس؛ هرساله دانشجویان زیادی در تابستان وقت خود را تلف میکنند، اوقات و فراغتی برای خود ندارند، این دغدغه و چالش دانشجویان است که باید دانشگاهیان و روسای دانشگاهها پاسخگو باشند و برای دانشجویان برنامهریزی کنند. وقت طلا است، باید کاری کنیم دانشجویان بهترین نسخه خودشان تبدیل شوند. امیدواریم در سالهای آینده شاهد این موضوع باشیم.
پایان پیام/