اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

دفاتر منطقه ای  /  آسیای مرکزی و روسیه

نشست «عشق‌آباد»؛ همگرایی 3 جانبه یا بیم همسایه؟

به اعتقاد کارشناس مسائل منطقه، برخی مسائل اقتصادی، موضوع حمل و نقل، انرژی و امنیت سران کشورهای تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان را مجاب به ایجاد قالب سه‌گانه کرده است.

نشست «عشق‌آباد»؛ همگرایی 3 جانبه یا بیم همسایه؟

«بختیار ایرگاشف» کارشناس مسائل منطقه و مدیر مرکز ابتکارات پژوهشی «معنا» در ازبکستان ضمن گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، دیدگاه‌های خود در مورد زمینه‌ها و دلایل شکل‌گیری نشست سه‌جانبه سران تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان در میان گذاشت.

فارس: در آسیای مرکزی قالب منطقه‌ای «اجلاس مشورتی سران» وجود دارد که پنجمین نشست آن قرار است 14-15 سپتامبر سال جاری میلادی در «دوشنبه» برگزار شود. در همین حال چند روز پیش نخستین نشست سه‌جانبه روسای جمهور ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان در «عشق‌آباد» دایر شد که این یک قالب جدید منطقه‌ای است. به نظر شما اقدام به ایجاد آن دلیل خاصی دارد؟

ایرگاشف: البته در آسیای مرکزی بستر یا پلتفرم فعال وجود دارد که در چارچوب آن سران 5 کشور منطقه نشست‌های مشورتی برگزار و در مورد مسائل مهم منطقه بحث و گفت‌وگو می‌کنند. به نظر من با این وجود شکل‌گیری قالب جدید، یعنی اجلاس سران 3 کشور تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان چند دلیل دارد.

دلیل نخست این است که سه کشور یادشده به صورت مستقیم با افغانستان هم‌مرز هستند. دلیل دوم به این واقعیت مربوط می‌شود که تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان در حوضه رودخانه «آمودریا» واقع شده و به این دلیل مسائل و مشکلات مشترکی دارند که نیازمند بحث و بررسی و پیدا کردن راه‌حل‌های مناسب است.

از جمله بحث تنظیم جریان رودخانه آمودریا و استفاده از آب آن در میان است که در این اواخر افغانستان به طور فعال وارد قضیه شده و قصد دارد سهم نسبتاً قابل توجهی از جریان این رودخانه را به خود اختصاص دهد. این بدان معناست که در آینده نه‌چندان دور کشورهای پایین‌دست و قبل از همه ترکمنستان و ازبکستان در این رابطه مشکلات جدی‌ را تجربه خواهند کرد. به صورت طبیعی چنین مسئله حساسی باید مورد توجه جدی قرار گیرد.

علاوه بر این همه البته طیف وسیعی از مسائل مربوط به حمل و نقل و ارتباطات بین سه کشور نیز وجود دارد که در خصوص آنها باید بحث و تبادل نظر انجام شود. در حال حاضر ترکمنستان برای ورود کالاهای تاجیکستان و ازبکستان به بازارهای خارجی از طریق مسیر فراایرانی که دسترسی مستقیم به بنادر جنوبی ایران و اقیانوس هند را فراهم می‌آورد، نقش کلیدی بازی می‌کند.

علاوه بر آن همچنین تاجیکستان و ازبکستان از طریق ترکمنستان عملیات صادرات و واردات خود را با استفاده از مسیر حمل و نقل ترانس‌خزر که به قفقاز جنوبی متصل شده و سپس توسط راه آهن به بنادر مدیترانه و بنادر دریای سیاه ترکیه دست می‌یابد، انجام می‌دهند. بنابراین همان‌گونه که اشاره شد ترکمنستان از نظر ترانزیت، واردات و صادرات کالا برای ازبکستان و تاجیکستان یک کشور کلیدی است.

بدون تردید بحث همکاری‌های انرژی هم برای این سه کشور و هم برای منطقه مهم است. در حال حاضر موضوع ساخت خط D که چهارمین خط لوله گاز «ترکمنستان-چین» از طریق قلمرو کشورهای آسیای مرکزی است، مورد پیگیری است. ضمنا 3 خط این لوله از طریق ازبکستان و قزاقستان عبور می‌کند و در خط چهارم تاجیکستان نیز سهم خواهد گرفت. در کل موضوعات زیادی وجود دارد که به سه کشور ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان تعلق می‌گیرد که بحث و بررسی آنها به صورت سه‌جانبه مناسب دانسته می‌شود.

چشم‌انداز امیدوارکننده همکاری‌های انرژی 

فارس: در بیانیه مشترک سران سه کشور مسائل همکاری‌های تجاری و اقتصادی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. همچنین به تعاملات نزدیک در زمینه تامین گاز طبیعی، نفت و فرآورده‌های نفتی و همچنین برق تاکید شده است. به نظر شما  همکاری‌های سه کشور در زمینه‌های یادشده از چه چشم‌اندازی برخوردار است؟

ایرگاشف: هم ازبکستان و هم تاجیکستان نسبت به گسترش همکاری‌ها با ترکمنستان علاقه‌مند هستند. موضوع انرژی و به‌خصوص گاز یکی از زمینه‌های تعامل سه کشور است. در این راستا توجه ازبکستان و تاجیکستان به دریافت گاز طبیعی از ترکمنستان مبذول شده است که در حقیقت اکنون این بخش از همکاری‌ها در حال شکل‌گیری است.

ترکمنستان طی 2 سال گذشته در فصل زمستان تقریبا 1.5-2 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به ازبکستان تحویل داد که البته رقم بالایی نیست. با وجود اینکه قرار است ازبکستان حدود 3 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی از روسیه دریافت کند، ترکمنستان حضور خود در بازار ازبکستان را حفظ خواهد کرد. با توجه به ساختار زیربنایی انتقال گاز در ازبکستان، می‌توان این پیش‌بینی را داشت که حجم خاصی از گاز طبیعی از طریق ازبکستان به تاجیکستان نیز منتقل خواهد شد که به نظر می‌رسد در آینده روی این زمینه‌ها کار بیشتری صورت خواهد گرفت.

همان‌گونه قبلاً اشاره کردم به موضوع همکاری‌های بین سه کشور در زمینه آب و انرژی توجه بالایی مبذول می‌شود. ساخت نیروگاه «راغون» در تاجیکستان اگرچه به کندی پیش می‌رود، باز هم در دستور اجرا قرار دارد. پس از تکمیل احداث آن، موضوع آبگیری پیش خواهد آمد که در مورد چگونگی این روند باید صحبت شود.

بحث دیگری که مطرح است ایجاد حلقه واحد انرژی در آسیای مرکزی می‌باشد که قرار است در چشم‌انداز نه‌چندان دور این اتفاق مهم بیفتد. با توجه به موضع ترکمنستان که شروع به نگرش مثبت‌تری به این موضوع کرده است، فکر می‌کنم تشکیل حلقه واحد انرژی نیز به صورت جدی‌تری مورد بررسی قرار خواهد گرفت و به طور مثبت حل خواهد شد.

البته بحث انرژی در نشست‌های سران کشورهای آسیای مرکزی در هر قالبی از بحث‌های محوری است. بنابراین ایجاد قالب سه‌جانبه جدیدی که در «عشق‌آباد» شکل گرفت، می‌تواند برای بحث و بررسی و حل تعدادی از مسائل اساسی موثر باشد.

اجرای پروژه مشترک آسیای مرکزی و ایران 

فارس: سران سه کشور به پتانسیل‌های موجود در زمینه حمل و نقل، لجستیک و ترانزیت و همچنین فعال‌سازی حمل و نقل چندوجهی در مسیر تاجیکستان-ازبکستان-ترکمنستان که دسترسی آنها به بنادر دریایی و از جمله دریای خزر و خلیج فارس را فراهم می‌کند، توجه ویژه‌ای نشان دادند. این کشورها چه فرصت‌های واقعی در این راستا در اختیار دارند؟

ایرگاشف: یکی از زمینه‌های کلیدی همکاری‌های بین سه کشور اجرای پروژه‌های حمل و نقلی و ارتباطاتی با هدف دسترسی به بنادر آزاد است. مسائل حمل و نقل و ترانزیت نیز به طور فعال در نشست‌های مشورتی روسای جمهور 5 کشور منطقه مورد بحث قرار می‌گیرد. همان‌گونه قبلا اشاره شد، ترکمنستان به دلیل موقعیت جغرافیایی مطلوب برای تاجیکستان و ازبکستان نقش بسیار مهمی در زمینه حمل و نقل و ترانزیت دارد که امکان دسترسی این دو کشور به بنادر ایران و ترکیه، یعنی در جهت جنوب و غرب را فراهم می‌کند.  

همزمان پروژه تشکیل کریدور حمل و نقل چندوجهی «ازبکستان-ترکمنستان-ایران» با دسترسی به بنادر دریایی ایران به طور فعال در حال بررسی است. فکر می‌کنم برای تاجیکستان نیز این یک پروژه بسیار جالب و مهم خواهد بود که در آن حضور پیدا خواهد کرد.

اینجانب به عنوان یک کارشناس مدتهاست پیشنهاد بررسی این موضوع در چارچوب سازمان همکاری‌های شانگهای را مطرح می‌کنم. در ضمن در اجلاس اخیر سران این سازمان، فعالیت‌های آن در ابعاد اقتصادی با نگاه عمیق انتقادی مورد ارزیابی قرار گرفت.

رئیس جمهور قزاقستان اظهار داشت که سازمان همکاری‌های شانگهای تقریبا هیچ پروژه مشترک اقتصادی موفقی ندارد. به نظر من ایراد بجایی است. زیرا به عنوان مثال در چارچوب این سازمان می‌توان اجرای یک پروژه مشترک کشورهای آسیای مرکزی و ایران را برای نوسازی تاسیسات راه‌آهن در گذرگاه مرزی «تجن-سرخس» و ایجاد ترمینال راه آهن مجزا برای عملیات تعویض بوژی (چرخ قطار) در نظر گرفت.

حالا به دلیل تفاوت بوژی‌ واگن‌های کشورهای آسیای مرکزی و ایران عملیات تخلیه و بارگیری به صورت دستی انجام می‌شود که بسیار طولانی، پرزحمت و از نظر مالی هزینه‌بر است. بنابراین بدون شک راه حل کلیدی این مشکل، ساخت ترمینالی است که در آن عملیات تعویض بوژی انجام شود.

ازبکستان و تاجیکستان می‌توانند مبتکر طرح موضوع تأمین مالی این پروژه در چارچوب سازمان همکاری‌های شانگهای شوند که در واقع به نفع همه کشورهای عضو نیز خواهد بود. بی‌تردید قزاقستان، قرقیزستان، چین هم به این موضوع علاقه دارند و فکر می‌کنم هند نیز که از طریق بندر چابهار به دنبال ورود کالاهایش به فضای اوراسیای بزرگ است، به موضوع ساخت چنین ترمینالی در ایستگاه سرخس توجه خواهد داشت. در حقیقت چنین ابتکاری می‌تواند به یکی از نخستین پروژه‌های عملی اقتصادی در چارچوب سازمان همکاری‌های شانگهای تبدیل شود.

موضوع حمل و نقل و ارتباطات در ردیف مسائل انرژی در تمامی نشست‌های منطقه‌ای از موضوعات کلیدی بوده و خواهد بود زیرا تمام کشورهای آسیای مرکزی برای دسترسی به بنادر دریایی باید از مرز یک یا دو کشور (مانند ازبکستان) عبور کنند که به این دلیل موضوع همکاری‌های حمل و نقلی و ارتباطاتی برای هر نوع نشست سران همیشه مهم و کلیدی باقی خواهد ماند.

بنابراین چنانچه سه‌گانه تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان مبتکر تحقق پروژه‌های حمل و نقلی و ارتباطاتی منطقه‌ای بشوند، ممکن است به نتایج مثبتی دست پیدا کنند.

اتخاذ موضع مشترک در قبال ساخت کانال «قوش‌تپه»

فارس: در نشست روسای جمهور ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان، مسائل آب و انرژی نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت که ضمن آن به تقویت همکاری‌ها در زمینه استفاده جامع و منطقی از منابع آب و انرژی، به‌ویژه در حوزه رودخانه «آمودریا» توجه ویژه‌ای صورت گرفت.

روشن است که با ساخت کانال «قوش‌تپه» در افغانستان، میزان فشار بر منابع آبی رودخانه آمودریا چندین برابر خواهد شد که برای کشورهای همسایه و به ویژه ازبکستان و ترکمنستان پیامدهای منفی خواهد داشت. آیا فکر می‌کنید در نشست «عشق‌آباد» ممکن است روسای جمهور به تدوین رویکرد مشترکی در این زمینه دست یافته باشند؟

ایرگاشف: به باور من یکی از مهم‌ترین موضوعات نشست سران سه کشور که به همراه افغانستان در حوزه رودخانه «آمودریا» قرار دارند، ساخت کانال «قوش‌تپه» در شمال افغانستان است که می‌تواند برای این کشورها مشکلات جدی‌ به بار بیاورد. بنابراین روسای جمهور تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان خواهان تدوین موضع مشترک در رابطه به این مسئله هستند.

البته موضع افغانستان پرسش‌هایی را ایجاد کرده است، زیرا به صورت گستاخانه و بدون در جریان قرار دادن کشورهای همسایه اقدام به حفر کانال کرده است. موقعی که خبر آغاز حفر این کانال رسانه‌ای شد در ازبکستان بسیاری از مقامات دولتی متعجب شدند چرا که وزارت خارجه طالبان به کشورهای همجوار اطلاعی نداد، محاسبات مقدماتی خود را معرفی نکرد، دیدارهای کارشناسی انجام نداد تا این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. یعنی طالبان با گستاخی تمام و بدون مشورت با همسایگانش به ساخت کانال قوش‌تپه پرداخت.

با توجه به اینکه بودجه کافی برای احداث این کانال وجود دارد و سرعت ساخت آن نیز کاملا جدی است، فکر می‌کنم تا یک سال و نیم آینده این پروژه تکمیل خواهد شد. این بدان معناست که حداقل 15 درصد از جریان آب رودخانه را افغانستان از طریق این کانال در اختیار خواهد گرفت.

البته چنین امری ازبکستان، ترکمنستان و تا حدودی تاجیکستان را تحت فشار قرار خواهد داد که این موضوع را نمی‌توان نادیده گرفت. مسلم است که رویکرد به طور جداگانه حل کردن این مشکل با طالبان برای تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان کارساز نخواهد بود. ترکمنستان قطعاً از این چنین وضعیتی آسیب خواهد دید و موضع رسمی بی‌طرفی نیز کمکی نخواهد کرد. بنابراین بحث تدوین موضع مشترک این سه کشور در مورد پیدا کردن راه‌حل این مشکل با طالبان بسیار جدی بوده و سران آنها در نشست «عشق‌آباد» به صورت کاملاً جدی به آن پرداخته‌اند.

افغانستان کانون تهدیدات امنیتی برای آسیای مرکزی

فارس: ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان دارای مرز مشترک با افغانستان هستند و روسای جمهور نیز در نشست عشق‌آباد در خصوص مبارزه با تروریسم، جدایی‌طلبی، افراط‌گرایی و همچنین جرائم سازمان‌یافته فرامرزی، قاچاق مواد مخدر و غیره گفت‌وگو کردند. آیا توجه به این مسائل نشان‌دهنده نگرانی این کشورها از وضعیت افغانستان خواهد بود؟

ایرگاشف: افغانستان از نظر تهدیدات امنیت منطقه‌ای و به‌خصوص فعالیت گروه‌های تروریستی و افراطی، قاچاق مواد مخدر و اسلحه و غیره همچنان به عنوان دردسر جدی برای آسیای مرکزی باقی مانده و به نظر می‌رسد این وضعیت برای مدت‌زمان طولانی وجود خواهد داشت.

این موضوع یک واقعیت شناخته‌شده است که در خاک افغانستان سازمان‌های مختلف تروریستی حضور دارند که به هر شکلی با طالبان در ارتباطند. از جمله سازمان «القاعده» در سرتاسر افغانستان به ویژه در قسمت شرق و جنوب شرق آن اردوگاه‌های خود را مستقر کرده است. همچنین اردوگاه‌های جنبش «انصارالله»، «کتیبه امام بخاری»، «کتیبه التوحید و الجهاد» (در این گروه ازبک‌تبارانی حضور دارند که تجربه جنگ سوریه را دارند) در افغانستان موجود است. همچنان شبه‌نظامیان چنین گروه‌ها در حال انتقال به افغانستان بوده و تعدادشان هفته به هفته بیشتر می‌شود. از این رو، افغانستان در حال تبدیل شدن به اصطلاح به سکوی پرش تروریست‌ها به قلمرو آسیای مرکزی قرار گرفته است.

این تهدیدات به‌ویژه برای سه کشور تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان که دارای مرز مشترک با افغانستان هستند، به مراتب جدی‌تر تلقی می‌شود. بنابراین موقعیت، اهداف و برنامه‌های این گروه‌ها و پشتیبانی خارجی از آنها و همچنین چگونگی ارتباط طالبان با آنها از موضوعاتی است که به طور دائمی توسط کشورهای همسایه رصد می‌شود.

خبرهای متعددی مبنی بر انتقال اردوگاه‌های القاعده به شمال افغانستان و به خصوص به نزدیک‌تر بدخشان و در اطراف قندوز گزارش می‌شود. اخیرا اطلاع می‌رسد که جنبش انصارالله فعالیت‌های خود را تشدید و اردوگاه‌های جدیدی برای نیروهای تازه‌نفس تشکیل می‌کند. همچنین گزارش‌های وجود دارد که در ولایت‌های به اصطلاح ازبک‌نشین شمال افغانستان نخستین‌ دسته‌های جنبش «التوحید و الجهاد» با ترکیبی از ازبک‌تباران که قبلاً در غرب افغانستان مستقر بودند، حضور یافته‌اند.

با این توصیف مشکل افغانستان همچنان مشکل نابسامانی سیاسی باقی مانده است. طالبان علاقه‌ای به ایجاد دولت فراگیر با حضور نمایندگان گروه‌های قومی و مذهبی افغانستان ندارد و بار دیگر این واقعیت غیر قابل انکار را برجسته کرد که این یک جنبش بنیادگرایانه است که عمدتاً نه بر عامل مذهبی، بلکه بر عامل قومی پشتون متکی است.

به این دلیل طالبان به طور اساسی از منافع پشتون‌ها نمایندگی می‌کند و آمادگی تامین منافع سایر اقلیت‌های قومی و مذهبی را ندارد. با توجه به اینکه اقلیت‌های قومی حداقل 40 درصد جمعیت افغانستان را تشکیل می‌دهند، عدم توجه به منافع آنها مانع شکل‌گیری ثبات سیاسی در افغانستان خواهد شد. تا زمانی که طالبان تغییر نکنند، سیاست‌های خود را مورد بازنگری قرار ندهند چنین وضعیتی در افغانستان ادامه خواهد داشت.

پس با این توصیف در چشم‌انداز پیش رو موضوع تهدیدات امنیتی منطقه آسیای مرکزی از طریق افغانستان همچنان جدی باقی خواهد ماند. تردیدی وجود ندارد که وضعیت این کشور در هر لحظه می‌تواند به طور اساسی تغییر کند و ممکن است به دلیل تشدید نزاع‌های بین‌الافغانی، گروه‌های تروریستی تلاش سرازیر شدن به آسیای مرکزی و به‌خصوص تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان را انجام دهند.

پایان پیام/ح

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول