خبرگزاری فارس- خراسان جنوبی؛ هاجر فرخ نژاد، سال هاست که رام نگاه چشمان آهوانی است که در این دشت و دمن میدوند، میروند و میآیند بدون این که هیچگونه احساس خطری از جانب وی داشته باشند.
سال هاست که این جانداران وحشی منطقه شاسکوه رام نگاه پاسبانی شدند که برای آنها همچون مادر است. آنها در دشت و دمن شاسکوه میخرامند و میروند چون میدانند که نگهبانی بس دلسوز دارند حتی دلسوزتر از مادر.
سال هاست که گربههای شنی، هوبرهها، آهوان و دیگر جانداران حیات وحش شاسکوه با او انس و الفت گرفتهاند و بدون هیچ واهمهای همراه و همیار او هستند در این زیستبوم سراسر زیبا که خالق آن کردگار عالم است.
او تله از پای جانداران این زیست میگشاید و آنها بعد رهایی میشوند عاشق پاسبانشان شده و سر تعظیم فرود میآورند و دم تکان میدهند برای او. گاهی هم بوسه میزنند بر گونههایش.
او که زنده است به زنده بودن تکتک جانداران این عرصه از زیستبوم خراسان جنوبی ١٢ سال است که اسلحه بهدست گرفته و لباس رزم پوشیده تا ناامن کند این زیستبوم را برای شکارچیان بیرحم ومنطقهای امن باشد این عرصه برای همه جاندارانش.
قدمبهقدم منطقه حفاظت شده شاسکوه را میشناسد همانطور که طبیعت شاسکوه با وجود وی انس و الفت گرفته. علاوه براین که پاسبانی میکند از این عرصهها و جانداران آن در این طبیعت سراسر ساکت با آن همه جذبه و جاذبه گاهی هم ساعتها به مراقبه خلوت کردن با یار میپردازند آن هم در دل صخرهها و سایه سار درختان وحشی که گاهی در مرتفعترین و دورترین نقطه بدون این که ذرهای خاک در آن نقطه باشد رویانده و سایه سر صخرهها و تپههای پایین دست شدهاند.
رد کردن مرز دلدادگی
او مرز دلدادگی را برای پاسبانی از عرصههای زیستبوم شاسکوه رد کرده و هم دوش دیگر مرزبانان منطقه مرزی زیرکوه در جبهه دوستداران محیطزیست خدمت میکند تا در کنار سربازان حفظ امنیت مرزها او حافظ امنیت زیستبوم شاسکوه و جانداران آن باشد.
انتخاب مجید حسنزاده بهعنوان محیطبان نمونه خراسان جنوبی در کنار حسن نادی خبرگزاری فارس را بر آن داشت تا هم کلام شود با این محیطبان نمونه کشوری که برای دومین بار است بهعنوان نمونه در خراسان جنوبی و کشور منتخب میشود.
این محیطبان نمونه که کشاورز است و لباس رزم پاسبانی از زیستبوم شاسکوه را نیز بر عهدهدارد اینطور خود را معرفی میکند : «مجید حسنزاده، محیطبان منطقه حفاظت شده شاسکوه شهرستان مرزی زیرکوه، اکنون هم محیطبان پاسگاه محیطبانی دوازده امام شاسکوه هستم».
اما چطور شد که لباس رزم پاسبانی از زیستبوم این منطقه را به تن کردید؟
دوستدار طبیعت بودن سبب شد تا بهواسطه یکی اقوام بهعنوان همیار افتخاری طبیعت به رئیس اداره حفاظت محیطزیست قاینات در تاریخ اول آبان سال ١٣٩٠ معرفی شوم و از آن زمان تاکنون در پاسگاههای محیطبانی شیخ علی، کریزان، شهید احمد ناصری اسفدن و دوازده امام شاسکوه مشغول به خدمت باشم و اکنون هم سال هاست که در این پاسگاه محیطبانی شاسکوه بهعنوان محیطبان مشغول به کارم.
خدمت با کمترین حقوق و مزایا
این محیطبان نمونه کشوری که از سال ٩٠ که بهعنوان همیار طبیعت در اداره حفاظت محیطزیست قاینات و زیرکوه مشغول بهکار شد تاکنون بهصورت قرارداد طرح خدمت میکند این نوع قرارداد کاری را بدترین نوع آن میداند چرا که کمترین حقوق و مزایا را دارد.
در ابتدا که ۶ روز هفته را مشغول بهکار بود و تنها یک روز تعطیلی داشت اما چند سالی است که شیفتی شده و چهار روز در هفته مشغول بهکار است و سه روز هم تعطیلی دارد.
کار محیطبانی به گفته حسنزاده کاری بس سخت و طاقت فرساست چرا که نه شب داری و نه روز و در هر شرایط آبوهوایی چه گرم و چه سرد باید لباس رزم به تن داشته و اسلحه بهدست برای نگهبانی و پاسبانی از طبیعت مشغول بهکار باشی.
اگر عشق و علاقه نباشد همیشه دور از خانواده بودن و در نقاطی خدمت کردن که جزء نقاط کور است و حتی آنتن دهی تلفن همراه را ندارد کاری سخت و طاقتفرسا میشود.
اما همین کار تلهای از پای یک جاندار بیزبان میگشایی و صدای تیری که در کوهها میپیچد تو شکارچی بیرحم را به دام میاندازی همه خستگیها را از تن میزداید بهویژه آن هنگام که حیوان وحشی در تله افتاده رها میشود برایت سر به نشانه تشکر و قدردانی تکان میدهد و میرود.
دوبار برمی گردد سر خانه اول یعنی حق و حقوق پایین محیطبانی آن هم با مشغلهها و سختیها بسیارش در دوره افتادهترین نقاط چرا که این حقوق پایین برای او که سه فرزند دارد و فرزند بزرگش هم امسال کنکوری ست کفاف خرج و مخارج بالا را نمیدهد.
زیست بومی سراسر شگفتی
باز وسط صحبتهایش پرانتزی باز میکند و به این موضوع اشاره که زمانی دیدن حیات وحش با چشم مسلح آرزویم بود اما اکنون بهواسطه انس و الفتی که با حیات وحش منطقه شاسکوه دارم دیگر بدون چشم مسلح هم میتوان آنها را در جای جای این زیستبوم سراسر شگفتی و پر از جذبه و جاذبه ببینم. گاهی دیدن همین گلههای آهو که خرامان خرامان دشتها و تپهها را میپیمایند آن هم بدون هیچ دغدغه و واهمهای همه خستگی و سختیها کار را از تنم بیرون میکند.
وقتی چشمهای که براثر سیلاب پر شده و دیگر همه پرندگان چرندگان این عرصه تشنهاند را لایهروبی میکنی و بعد از چندین ساعت میبینی که جانداران تنشه برسر چشمه نشستهاند رفع عطش میکنند برای همیشه فراموش میکنی که چقدر حقوقت کم است کفاف زندگیت را نمیدهد.
اما وقتی که شکارچی غیر مجازی را هم به دام میاندازی چون محیط کوچک است همه تو را میشناسد افرادی زیادی سفارش میکنند که برای شکارچی گیر و گرفتاری درست نکنی اما مگر میشود سرپیچی از قانون کرد هرچند همه انگشت اشارهها به سمت تو باشد و این که قانون را زیرپا بگذاری اما همه کنایهها، سخنها را به جان میخری اما از این که حق حیوانی بیزبان و خسارتی که به زیستبومی وارد شده است بگذری بههیچوجه نمیگذری.
باز هم برمی گردد سر خانه اول وقتی این پرسش را مطرح میکنی که خانواده و فرزندان هم علاقهای به شغل و حرفه شما دارند؟ پاسخش این است که آری اما وقتی حق و حقوق چندانی نداشته باشی همه تفریحت میشود همان کوهنورد و گشتوگذار در منطقه حفاظت شده شاسکوه آن هم با خانواده. به همین سبب حسرت یک مسافرت به شمال یا دیگر نقاط کشور در دل خانواده مانده است که کی بابا ما را سفر میبرد اما وقتی که جیب خالی ست نمیشود پا را فراتر از خانه نهاد.
بارها بارها با خودش کلنجار رفته که این از این بیحرمتی که به وی و دیگر محیطبانان نمونه که هزاران کیلومتر را کوبیدهاند و رفتهاند به پایتخت آن هم برای قدردانی از آنها که نمونهاند.
اما آنچنان قدردانی در خوری از آنها نشده و گویا بهواسطه وقت کم در سلف سرویس لوحها تقدیر را به فرمانده یگان حفاظت هر استانی تحویل دادهاند و دیگر ماجراهایی که چندان برای آنها خوشایند نبوده است.
این محیطبان علاوه براین که محیطی بانی نمونه کشوری امسال را در کارنامه کاریش دارد سال ٩۴ نیز بهعنوان محیط نمونه انتخاب شده است اما در آن سال مراسم قدردانی از آنان به بهترین نحو برگزار شده و برای همیشه در خاطرش این کار مانده است.
کمبود محیط بان
گلایهاش از این است که او دیگر همکارانش با این که تعدادشان در استان به ١٣ نفر میرسد و همه هم و غم خویش را بر حفاظت و نگهبانی از عرصههای گسترده زیستبوم خراسان جنوبی گذاشتهاند اما آنچنان که شایسته و بایسته آن هاست نه از حقوق و مزایایی بهرهمند و نه از.....
وی اگر برای دومین بار در ١٢ سال کار حرفه ایش بهعنوان محیطبان انتخاب شده همه را نتیجه صداقت در کارش میداند و این که با آن خدای بالای سر عهده و پیمان بسته است و به همین دلیل همه مخاطرات و سختیها را به جان میخرد چرا که با خدا معامله کرده و این کار را هم تا آخرین لحظه عمرش ادامه خواهد داد هرچند که مرارت و سختی در این مسیر ببیند.
این محیطبان نمونه معیارها و ملاکهای انتخاب یک محیط نمونه را شیوه کار در منطقه، تعداد پروندههای مختلفی که دارد، اشرافیات به منطقه، فرهنگسازی در جوامع محلی و... عنوان میکند و به این موضوع اشاره دارد که محیطبانی که وجببهوجب زیستبومی را که در آن خدمت میکند به خوبی میشناسد از همه کموکاستیها و چالشهای آن آگاه است به همین واسطه بهتر از دیگر افراد میداند که چطور میشود با شکارچیان و متخلفان برخورد کرد و چه فرهنگسازیهایی را به جوامع محلی انجام داد.
خاطرات خوش بسیاری هم در کنار تلخیها و مشقات کارش دارد اما قبل از این که به بیان آنها بپردازد پرانتزی باز میکند با حوزه فعالیتش که فاصلهای حدود ٧٠ کیلومتر با مرز افغانستان دارد اشاره میکند و این که منطقه حفاظت شده شاسکوه زیستگاه حیواناتی چون آهو، هوبره، گربه شنی و.... است.
قدرانی گربه شنی از او به پاس رهایش
این محیطبان نمونه به تلهگذاریهای بسیار شکارچیان و قاچاقچیان هوبره بهواسطه ارزش اقتصادی بالایی که دارد اشاره میکند و این که در تلهگذاریهای این متخلفان یک گربه شنی هم به دام میافتد و زمانی که آنها تله را جمعآوری میکردند گربه را هم از دام رهانیدند همین کار او سبب شده تا گربه بعد از چند قدم رفتن دوباره برگردد و سر و دمی برای او به نشانه تشکر آزادیش از تله تکان دهد که برای همیشه این قدردانی گربه شنی در یاد و خاطرش مانده است.
حسنزاده قبل از این که خاطرهای دیگر را بیان کند گریزی هم این موضوع میزند که همه باید دستبهدست هم دهیم این عرصههای طبیعی را برای جانداران و خودمان حفظ کنیم همانطور که گذشتگان آن را به بهترین نحو بهدست ما رساندهاند ما نیز میراثدار خوبی برای حفاظت و انتقال آن به آیندگان باشیم.
خاطره دیگری که این محیطبان نمونه بیان میکند این است که وقتی چوپانان نزدیکتر میشوند این بچه آهو را میبینند و برای این که صدمه به او وارد نشود آن را به پاسگاه محیطبانی دوازده امام تحویل میدهند.
چون این بچه آهو خیلی کوچک بود با شیشه به او شیر میدادیم تا کمی بزرگتر شد و گویا احساس مادر و فرزندی بین ما به وجود آمد و وقتی که بزرگتر شد میخواستیم در طبیعت او را رها کنیم چندین بار آمد دور من گشت بهصورت بوسه زد که این کارش نشان از قدردانی این مخلوق خدا داشت.
مکانی امن برای مراقبه و خلوت با خالق
طبیعت نقطه امنی است برای دوستدارانی که به آن عشق میورزند چرا که خدا و عظمت خلقتش را میتوان در جای جای آن دید برای همین این خانه امن مکانی است امن برای مراقبه و خلوت با خالق طبیعت تا بیشازپیش به عظمت و بزرگیش پی ببریم همانطور که اعجازهای طبیعت در منطقه حفاظت شده شاسکوه مکانی امن برای مراقبه و خلوت با یار است برای این محیطبان نمونه و پاسبان طبیعت شاسکوه و هرگاه چمش به یکی از مخلوقات خدا آن هم وقتی بدون هیچ ذرهای خاک در دل صخرهای درخت میروید و سروقامت میایستد و سایهای میشود برسر کوهها و صخرههای مرتفع.
او هم گدا جوشش را از کوله در میآورد و ضمن نوشیدن یک چای آتشی مدتی بین خود و خالق خویش خلوت میکند تا همه انرژیهای تحلیل رفته به او باز گردد و روح و روانی آرام جایگزینش شود.
به گفته او که سال هاست قدمبهقدم در طبیعت شاسکوه گذاشته و مخلوقات بسیاری را دیده است آفرینش هیچ مخلوقی بیهدف نیست به طور حتم حکمتی در آفرینشش بوده است.
در پایان هم قدردان همه مسئولان و مردم منطقه شاسکوه ست چرا که اگر همراهی و همیاری آنها نبود او هم بهعنوان محیطبان برتر انتخاب نمیشد.
پایان پیام/۶۹۰۷۵