به گزارش خبرگزاری فارس از بهمئی؛ استان کهگیلویه و بویراحمد استعدادهای فراوانی در زمینههای مختلف هنری، ورزشی و فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در سطح کلان کشوری دارد که هنوز استان نتوانسته از ظرفیت نخبگان خود برای توسعه و فرار از محرومیت استفاده کند.
اما یکی از شهرستانهای هنرمندپرور استان کهگیلویه و بویراحمد شهرستان بهمئی است که هنرمندان زیادی را تاکنون در عرصه های مختلف هنری به جامعه معرفی کرده و فرزندان این شهرستان همواره با ذوق و نبوغ و با استعداد فراوان خود توانستهاند خالق آثار زیادی در عرصه های مختلف هنری از جمله شعر و موسیقی و تئاتر و سینما و سایر رشتههای هنری باشند.
در همین خصوص خبرنگار ما گفتوگویی را با دانیال جهاندیده نویسنده اهل شهرستان بهمئی ترتیب داده است.
**میخواهم همین ابتدا خودتان را معرفی کنید و از کتاب هایتان بگویید؟
من دانیال جهاندیده هستم متولد اردیبهشت ۷۴ اولین کتاب شعرم کتاب دآل بود با آنکه چاپ اول به اتمام رسید اما برای چاپ دوم اقدام نکردم.راستش خودم از این کتاب رضایت کافی نداشتم. اخیرا هم کتاب شعر و ناگهان تو به چاپ رسید البته یک کتاب ترجمه هم با عنوان کیهان و دکتر انیشتین به چاپ رساندم.
ترجمه کتاب هم جز کارهایتان هست؟
حقیقت ماجرا این است که ابتدا قصدم این بود برای خودم کتاب را ترجمه کنم. نظرم این است یک شاعر باید با عینک فیزیک یک بار به جهان نگاه کند. این کتاب را بر همین اساس ترجمه کردم اما متوجه شدم آنقدر ارزشمند هست که دیگران هم بتوانند از ان استفاده کنند.
میگویید شاعر باید با عینک فیزیک به جهان هم نگاه کند.یعنی شاعر باید با علوم دیگر هم آشنا شود؟
قطعا نظرم همین است.
شاعر بودن در ایران درآمد مالی هم دارد؟
تا جایی که من خبر دارم اکثر شاعر ها برای شاعر ماندن هزینه هم میکنند.
شاعر شدن مگر هزینه هم دارد؟
شعری که سروده میشود باید شنیده شود. امروز اگر بخواهید اشعارتان را چاپ کنید مجبور هستید هزینه کنید. تازه کارتان که تمام شد وقتش میرسد سراغ انتشارات بروید. پذیرش و چاپ کتاب در ایران پروژه عجیبی است. فکر میکنم بحران کتاب وجود دارد. دست کم میشود گفت بحران کتاب خوب...میدانید اگر امروز بخواهید کتابی چاپ کنید فردا انتشاراتی را پیدا خواهید کرد. پیدا کردن انتشارات کار راحتی است. تازه همه کارهای مجوز و ... را انجام میدهد و کتاب را بعد از زمان کوتاهی در اختیارتان قرار میدهد.
مشکل ماجرا از این جا شروع میشود: اول اینکه کتاب شما فقط از فیلتر مالی رد شده و دوم اینکه انتشارات وظیفه انتشار کتاب را به عهده نویسنده میگذارد.انتشارات کمی در ایران وجود دارند که وظیفه انتشار کتاب را به خوبی انجام میدهند. احساس میکنم بیشتر با نویسنده های معروف کار میکنند که اگر این باشد قطعا کارشان تا حدودی اقتصادی است. چقد کتاب های خوب و کتاب از نویسنده های خوب در ایران چاپ شد که حتی پایشان به هیچ کتابفروشی باز نشده!...
خب راه حل چیست؟
راه حل؟! درست نمیدانم اما میدانم نیاز به یک تصمیم جدی دارد. مسئله کتاب مسئله آینده و گذشته یک جامعه است.چیزی نمیشنوم..منظورم این است خبری یا قانونی برای حمایت از نویسندگان وجود ندارد اگر هم باشد بعید میدانم اجرا شود.حرف بسیار زده اند درست مثل الان من ولی...
کارهای شما هم به کتاب فروشی ها نرسید؟ منظور این است دیده نشدند؟
چرا؛ اتفاقا استقبال خوبی داشت. تقریبا روزی نیست که در فضای مجازی یکی از اشعارم را نبینم و کتابفروشی های را دیدم که از استقبال خوب صحبت کردند.نگرانی من بابت این است که میان این اتفاقات و نگاه اقتصادی انتشاراتی ها ممکن است یک اثر خوب بسوزد. باورش سخت است اگر بگویم مرگ یک اثر میتواند منجر به مرگ یک جامعه شود.
اثر خوب کار یک نویسنده ی خوب است. یک شاعر خوب یا یک نویسنده خوب باید چه ویژگی های داشته باشد؟
به نظر من شاعر باید فقط شاعر باشد. شاعر میتواند نجار باشد اما نجار نمیتواند شاعر شود. شاعر میتواند پزشک باشد اما پزشک نمی تواند شاعر شود. منظورم این است که شاعر باید ابتدا از هر چیزی شاعر باشد و ثمره اش شعر باشد. شاعر نمی تواند هر وقت که زمان بیکاریش رسید شروع کند به نوشتن. وظیفه شاعر مشخص است باید برای چیزی که هست زمان بگذارد و برای گوش هایی که منتظر شنیدن هستن زمان بسیاری بگذارد. البته شاید منظور من از شاعر یک شاعر خوب است...
توصیه ات به کسانی که تازه میخواهند کتاب یا کتاب شعرشان را چاپ کنند چیست؟
شاید من هم زمانی شور چاپ اشعارم را داشتم ولی حالا نه. به نظر من برای چاپ باید صبور بود. از کسانی که در این حوزه فعالیت دارند مشورت بگیرند. اجازه بدهند نقد شوند یعنی باید به دنبال نقد شدن بروند و از همه مهم تر پیش از نوشتن باید بسیار خواند.
منظورم این است که شاعران جهان را بخوانند آنوقت اگر حس کردند باید چاپ کنند اقدام کنند. این را هم بگویم این حرف های من دلیل نمی شود که شروع نکنند. شاید شما هم داستان آن شاعر معروف ایرانی را خوانده اید که میگفت یکی از خواسته هایم این است که کتاب اولم را از همه جا جمع آوری کنم. پس باید شروع کرد و از همه مهم تر همیشه با خود و نوشته های خود رقابت کرد.
چاپ کتابهایتان صرفه ی اقتصادی داشته ؟می شود به درآمد مالی از چاپ کتاب امیدوار بود؟
اگر بگویم نه دروغ است اما درآمد مالی برای من آنقدر کم بود که می شود نادیده گرفت. البته با این شرایطی که پیش آمده و این تغییرات عرضه در کتاب می شود به آینده درآمد برای نویسندگان در فضای اینترنتی امیدوار بود. روش های درامدی زیادی برای نویسندگان در فضای مجازی شکل گرفته. پس اگر کسی به فکر درآمد از نویسندگی در ایران است صرفا فکر کردن به چاپ فیزیکی کتاب کار اشتباهی است..
کجا زندگی میکنید و فضای محل زندگیتان برای نوشتن مناسب است؟
در حال حاضر در روستا زندگی میکنم. روستا را از شهر بیشتر دوست دارم خیلی بیشتر...فضا برای خواندن و نوشتن خیلی مناسب است. گاهی که زیاد نمی خوانم و نمی نویسم فکر میکنم در حق این فضا بی انصافی شده. منظورم از این فضا همین روستای بابااحمد است. به خاطر همین فضا از شهر به روستا مهاجرت کردم...
اینجا فضای برای نویسنده و یک شاعر چگونه است؟
مرکز شهرستان یعنی شهر لیکک تا حدودی فضای برای شاعران ایجاد کرده. باید بگویم شب شعر برگزار میکنند و گاه برنامه هایی مثل شاهنامه خوانی دارند اما حقیقت ماجرا این است من جوان های با استعدادی می شناسم که خودشان و نوشته هایشان را کسی به خوبی نشنیده. ببینید کاری که باید کمی متفاوت باشد انجام نشده. نمی گویم به صورت سالانه اما حداقل باید هر چند سال یک بار یک کتاب مشترک از نویسنده ها یا شاعران شهر چاپ شود. این کار هم آن قسمت اول صحبت هایمان که بحث اقتصادی چاپ بود را به خوبی پوشش می دهد و هم جوانان را به نوشتن ترغیب میکند همچنین اشعارشان خوانده میشود.
گاهی در فضای مجازی اشعاری طنز به گویش لری از جوانان شهر می شنوم که واقعا تحسین برانگیز است. به نظرم استعداد خاصی در این نوع شعر ها و داستان سرایی دارند. من هنوز نشنیدم در این مورد به خصوص حرکت خاصی از سوی یک مسئول فرهنگی در شهر انجام شود. حرکتی شبیه به شناسایی استعدادهای بیشتر از طریق برگزاری جشنواره های شهری و معرفی آنها به رسانه های معتبر.
کار دیگری که باید از سمت خود مردم و شاید مسئولان فرهنگی انجام شود؛ برگزاری کارگاه های نویسندگی و آموزش اصول فنی نوشتن و سرودن باشد.
ریشه بسیاری از مشکلات فرهنگی در این شهر فراموشی نویسنده ها و تشویق مردم به کتاب و کتابخوانی است. باید بگویم هر چقدر هم کار فرهنگی برای کتاب و کتابخوانی انجام شده؛ کم است و همیشه باید تکرار کنیم که کم است...
پایان پیام/