خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری| اقتصادِ فرهنگ و هنر از حوزههای علم اقتصاد به شمار میرود که کمتر شناخته شده است.
در ابتدا که به این ترکیب برمیخوریم، تلفیق سردی و خشکی علم اقتصاد با ذوق و لطافت هنر به نظر بسیار بدیع میآید.
رابطه هنر با اقتصاد، یعنی تعامل بین ۲ بخش مهم جامعه؛ از جمله حوزههایی که در اقتصاد فرهنگ و هنر تعریف شده است میتوان به هنرهای نمایشی، تجسمی و بصری، صنایع فرهنگی، موزهها، گردشگری و میراث فرهنگی اشاره کرد.
حجتالله شیروانی، معاون فرهنگی و هنری ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی چهارمحال و بختیاری در خصوص این مقوله نوظهور به خبرنگار فارس گفت: مفاهیم اقتصادِ فرهنگ، فرهنگِ اقتصادی و صنعتفرهنگ با یکدیگر تفاوت دارند و حسابگری در حوزه فرهنگ و هنر و برنامهریزی برای ایجاد ارزشهای اقتصادی توسط فعالیتهای فرهنگی و هنری را میتوان یک تعریف کاربردی از «اقتصاد فرهنگ و هنر» دانست.
در واقع اقتصاد فرهنگ و هنر، مسیر صحیح فعالیتهای هنری را در چرخه تولید، توزیع و مصرف نشان میدهد و در مقایسه با دیگر شاخههای علم اقتصاد مدت زمان زیادی نیست که مطالعات جدی در این زمینه صورت گرفته و حوزه مطالعاتی جدیدی را شکل داده است.
چالشِ اول
اولین چالش در مواجهه با این حوزه، دیدگاه آرمانگرایانه و متعصب به هنر و هنرمند در جامعه است، جامعهای که خود هنرمندان را نیز شامل میشود. در این دیدگاه گویی مطالبه مادیات در قبال اینگونه فعالیتها از ارزش آن میکاهد.
این دیدگاه با توقع فداکاری برای هنر، نیازهای زیستی هنرمند را نادیده گرفته و منجر به انکار اهمیت اقتصاد در هنر و نفی ارزشگذاری اقتصادی برای آثار هنری میشود.
این چالش یکی از مهمترین مسائلی است که باعث فقر برخی از هنرمندان شده است.
هنری که کافی نیست...
به گفته معاون فرهنگی و هنری ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یکی از مشکلات اساسی این است که در استان ما هنوز شرایط حرفهایگری در حوزههای فرهنگی و هنری وجود ندارد؛ یعنی هنرمندان و اصحاب فرهنگ پس از فراغت از امرار معاش میتوانند به فعالیتهای فرهنگی و هنری بپردازند که برای این شرایط اصطلاح «تفنن» نیز بهکار میرود.
وی معتقد است کماکان فعالیتهای این حوزه وابسته به حمایتهای دولتی بوده اما بخشی از مشکلات نیز مربوط به زیرساختهاست. به طور مثال عدم وجود سالنهای مستقل تئاتر با جانمایی درست و کیفیت مطلوب و یا فقدان نگارخانههای مجهز و مناسب در استان باعث شده است که هنرمندان نتوانند حرفهای کار کنند.
شیروانی همچنین اظهار کرد: وضعیت استان با شرایط مطلوب فاصله قابل توجهی دارد و نیاز به بسترسازی در راستای تولید ارزش در عرصه فرهنگ و هنر و شکلگیری هنر حرفهای، مستقل و بینیاز از حمایتهای دولتی، به شدت احساس میشود.
پیدایِ ناپیدا
پیش از آنکه بخواهیم درباره وضعیت اقتصاد فرهنگ و هنر صحبت کنیم، شاید بهتر باشد با ذکر مثالهایی به مفهوم آن نزدیکتر شویم؛ تا کنون به بودجهای که صرف برگزاری مراسمات مردمی و مذهبی میشود فکر کردهاید؟
برگزاری این مجالس مسلماً هزینههایی دارد که با مشارکت مردم تامین میشود ولی کمتر کسی به هزینهای که برای آن صرف میشود، توجه میکند.
در واقع اقتصادی که پشت این مراسم وجود دارد اگرچه جلوی چشم افراد است، ولی معمولاً کسی متوجه آن نیست!
یا اکثر مردم وقتی به یک اثر هنری مینگرند، تنها خودِ اثر را میبینند و از آن لذت میبرند اما از اقتصاد موجود درون آن غافل هستند و افرادی را که در ارتباط با آن کالا فعالیت میکنند و همچنین خود آن فعالیتها را نمیبینند.
این خصوصیت پنهانبودنِ در عینِ ظهور، ویژگی خاص اقتصاد فرهنگ و هنر است.
بنابراین تمام نظریهها و تحلیلهای اقتصادی را نمیتوان برای هنر و فرهنگ نیز به کار برد چرا که هنر یک امر استثنایی است؛ مثلا میتوان میزان عرضه و تقاضای هر کالای معمولِ دیگر را به راحتی برآورد کرد، اما نمیتوان برای کالاهای هنری این کار را انجام داد.
مسیر هموارتر، با کار جمعی و زندگیِ متعاونانه
محمدکاظم منزوی، معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری با بیان اینکه منابع مالی ما به حدی نیست که به تمام طرحهای اقتصادی تسهیلات بدهیم، گفت: باید از ظرفیت سرمایهگذاران و صندوقهای خانوادگی نیز استفاده کرد کما اینکه برخی از جوامع محلی مانند منطقه میانکوه شهرستان اردل بدون دریافت هیچگونه تسهیلات کلانی موفق به ایجاد اشتغال شدهاند.
به گفته وی فرهنگ همافزایی، کمککردن و کار جمعی باید در استان جا بیفتد که متاسفانه در سالهای اخیر تجربیات ناموفق شرکا با یکدیگر در اجرای طرحهای اقتصادی منجر به کمرنگشدن تشکیل شرکتهای تعاونی و خانوادگی شده است در صورتی که در بحثهای اقتصادی نقش موثر و قابل توجهی را برای این شرکتها درنظر گرفتهایم.
منزوی با اشاره به اینکه در حوزه فعالیتهای فرهنگی و هنری به ویژه در مناطق محروم نیازمند کمک جوامع محلی هستیم، افزود: اگر اختلافات جزئی و خانوادگی به خصوص در روستاها رفع شود، بدون وارد شدن فشار زیاد یا استفاده از منابع دولتی (که معمولا در بانکها موجب تورم نیز میشود)، میتوان اتفاقات خوبی در حوزه اجرای طرحهای مختلف رقم زد.
شمشیرِ دولبه
در کل دخالت دولت در اقتصاد فرهنگ و هنر مانند یک شمشیر دولبه است که هم میتواند موجب کاهش نارسایی بازار و هم پیدایش آن شود؛ اما تا کنون دخالت دولتها در اقتصاد فرهنگ و هنر به دلایل گوناگون چندان کارآمد و سـودبخش نبوده است.
معاون فرهنگی و هنری ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان نیز در این خصوص با اشاره به اینکه چهارمحال و بختیاری هنوز در مرحله عمران به سر میبرد، مطرح کرد: معطوفشدن توجه مدیریت کلان استان به مسائل عمرانی یکی از دلایلی است که باعث شده سهم اعتبارات فرهنگی و هنری کمتر باشد.
شیروانی با اشاره به اینکه تعدد مراجع و مراکز فرهنگی نیز یکی از معضلاتی است که منجر به اختصاص غیرمتمرکز بودجههای فرهنگی شده است، اظهار کرد: تعدد این مراکز در جهت ایجاد غنای فرهنگی خوب است اما به دلیل تفاوت در اولویتبندی باعث عدم مدیریت استراتژیک و در نتیجه آشفتگی میشود.
اهالی فرهنگ و هنر در تحقق شعار سال نقش دارند
اهالی فرهنگ و هنر، تولیدکنندگان محصولات و آثار فرهنگی و هنری هستند بنابراین این قشر نیز در حوزه رونق تولید مسئولیت جدی داشته و باید برای تحقق شعار سال همه توان خود را به کار بگیرند.
معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری ضمن اشاره به اینکه در سال «مهار تورم، رشد تولید» از فعالان حوزه فرهنگ و هنر درخواست میکنیم با مستندسازی و ارائه الگوهای موفق، روح امید را در مردم زنده کرده و به پیشبرد امور کمک کنند، اظهار داشت: ابتکار ارائه تسهیلات به هنرمندان معقول است اما محدود بودن منابع را نیز باید در نظر گرفت.
به گفته منزوی بسیاری از طرحهای روستایی یا کوچک، بدون دریافت منابع دولتی نیز میتوانند فعالیتشان را آغاز کنند و افراد با درآمد سال اول و دوم خود، طرح را توسعه دهند.
وی با بیان اینکه یکی از مشکلات موجود این است که طرحهای ارائهشده متناسب با توانمندیهای منطقه مورد نظر نبوده یا به سرمایهگذاری کلان نیاز دارد بنابراین طرحهای کوچکتر و قابل اجرا در اولویت قرار دارند، افزود: افراد باید دور هم جمع شوند و منابعشان را به اشتراک بگذارند، در غیر این صورت اختصاص منابع دولتی سالها به طول میانجامد و منجر به شکوفایی اقتصادی نمیشود.
جدیگرفتن اقتصاد فرهنگ و هنر دوسر بُرد است!
متاسفانه در استان ما با وجود ظرفیتهای مناسب و قابلیتی که برای رشد اقتصاد فرهنگ و هنر وجود دارد، هنوز ارتباط چندان مناسبی بین هنر و اقتصاد به وجود نیامده است.
این در حالی است که میتوان از ارتباط دوسویه اقتصاد و هنر به شکل برد ـ برد بهرهمند شد چرا که همانگونه که اقتصاد میتواند به رشد و توسعه هنر و فرهنگ کمک کند، هنر نیز میتواند با روشهای گوناگون در رشد شاخصهای اقتصاد کلان موثر بوده و یکی از راهکارهای رهایی از اقتصاد تکمحصولی باشد.
در کنار نقشآفرینی فعالان فرهنگی و هنری و مردم، حصول نتیجه مطلوب در این حوزه به برنامهریزی و همکاری نهادها و سازمانهای فعال در حوزه فرهنگ، هنر و اقتصاد هم نیاز دارد.
رونق اقتصاد فرهنگ و هنر، ضامن بقای هنرمندان است
از آنجا که همواره توسعه به شکل غربی در ایران بدون توجه به زیرساختها و فرهنگ جامعه مشکلساز بوده است، باید به دور از سطحینگری به مطالعه عمیق، واکاوی و بومیسازی راهکارهای متناسب با جامعه پرداخت.
این مسئله نیازمند در اختیار داشتن دادههای مناسب و بههنگام در این حوزه و همچنین توانمندسازی مدیران تاثیرگذار در تخصصهای مورد نیاز مانند اقتصاد هنر، جامعهشناسی هنر، بازاریابی هنر، مدیریت هنری و کارآفرینی است.
ارگانهای دولتی نیز میتوانند با حمایت مالی از محصولات هنری، ارائه فضاهای مناسب و رایگان به هنرمندان برای ارائه آثار، تبلیغات، رفع حداکثری محدودیتها و بروکراسی و در نهایت فرهنگسازی از اقتصاد فرهنگ و هنر در راستای بقای هنرمندان حمایت کنند.
پایان پیام/ ۶۸۰۳۸