خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: در حالی که تنها چند ساعت از آغاز بارندگی در کلانشهر اهواز میگذرد اما تمام خیابانها به شکل غیرقابل تحملی غرق در آب و فاضلاب هستند. طبق مشاهدات میدانی خبرنگار فارس، تا به این لحظه هر گونه امکان تردد با وسایل نقلیه شخصی و عمومی غیر ممکن بوده و در برخی مناطق از جمله خشایار، کوی علوی و کمپلو، آب به مغازهها و منازل شهروندان وارد شده است.
آقای سواری که یکی از ساکنان منطقهی خشایار کلانشهر اهواز است در حالی که به زن میانسالی اصرار میکند تا برای عبور از جاده کمکاش بدهد میگوید: "دیگر ماشین و موتور جواب نمیدهد؛ ما اهوازیها برای تردد باید قایق شخصی بخریم! اینجا ونیز ایران است. حالا که شهر را درست نمیکنند، حداقل وام خرید قایق که میتوانند بدهند! پس بیزحمت این را بنویس."
نیم متر توی فاضلاب
زیرساختهای نامناسب، عدم بهبود کامل لولهکشیهای زیرزمینی متناسب با افزایش جمعیت و توسعه شهری و همچنین حفاریهای موضعی تنها بخشی از دلایل این وضعیت نابهسامان است؛ تا جایی که اهوازیها را پس از هر بارندگی به جای شکر جهت این نعمت الهی، به گلایه میکشانَد.
مریم کعبی که امروز یک مصاحبهی مهم کاریاش را به خاطر بسته شدن راهها از دست داده، میگوید: "از ساعت هفت صبح تا به الآن که یازده ظهر است بیشتر از هزار بار اسنپ گرفتم اما هیچ رانندهای قبول نکرد. حتی تا نیم متر توی فاضلاب رفتم تا آخرین امیدم که تاکسی تلفنی محله بود را امتحان کنم اما آنها هم هیچ ماشینی نداشتند. نه که اصلا ماشین نباشد، ماشینهای تاکسی تلفنی توی پارکینگ بود اما به خاطر چهل و پنجاه هزار تومان نمیارزد که وسیلهی امرار معاش خانوادهشان را درب و داغان کنند."
چه کسی جوابگوست؟
حاج آقای عبودی با دیدن شرایط امکان مصاحبه جلو میآید، میانسال است و دشداشهاش کاملا خیس شده است، آستینهایش را بالا زده و به بچههای ابتدایی برای بالا آمدن از پیادهرو کمک میدهد: "ببین دخترم، این بچهها را ببین. اگر یکی از این طفل معصومها توی جوب فاضلاب بیفتد چه کسی جوابگو است؟ اینها پدر و مادر ندارند؟ اگر بچههای خودشان بود هم راضی میشدند؟"
حاج آقا دست پسربچه را کشید: "آمدند یک عالمه تبلیغ کردند، کل خیابانهای منطقه را نقطه به نقطه حفاری کردند. بیسواد که نیستیم. من خودم خبر میخوانم هر روز. هی گفتند هزینه کردیم و کندیم و شبکه فاضلاب اصلاح و بازسازی شده و آب دیگر بالا نمیزند اما کو؟ انصافا بعد از چند ماه حفاری و ریختن دل و رودهی شبکهی فاضلاب روی زمین، باید بعد از چند ساعت بارندگی وضعمان این باشد؟"
دروغ پشت دروغ
بوی نامطبوعی پیادهروها را پر کرده است. زن جوانی با تشت، آبی را که تا جلوی سنگچین حیاطشان بالا آمده را توی خیابان اصلی میریزد. شالاش را دور صورتش پیچیده و نگران به نظر میآید، جلو که میروم دستپاچه پشت در رو میگیرد: "میخواهی چه بشنوی؟ پدرمان درآمده! اصلا انگار هیچکس صدایمان را نمیشنود. گور بابای همهشان! دروغ پشت دروغ. پدر شوهر من دیالیزی است. یک روز در میان باید برود بیمارستان دیالیز شود. امروز هم نوبتاش است. به نظرت چطوری از وسط این رود نیم متری رد شود؟"
زن تشت را پر از آب چرک میکند و توی پیادهرو میپاشد: "حالا ما که جوانتریم پاچههایمان را بالا میزنیم و میگوییم به جهنم، اما پیرمرد را چه کنم؟ برو کنار خانم. گند زده به زار و زندگیام. مصاحبهی چی؟ کشک چی؟!"
چالش آب و فاضلاب
مشکل شبکه فاضلاب و سیستم دفع آبهای سطحی سالهاست که برای شهروندان اهوازی تبدیل به چالشی جدی شده که این روزها حتی از دست و پنجه نرم کردن با آن نیز خسته و دلسرد شدهاند.
این چالش به گونهای با زندگی شهروندان صبور اهوازی همزیستی پیدا کرده که تنها در سال ۱۳۹۸ و بعد از بارش باران در فصل زمستان، شاهد آبگرفتگی پانزده روزه در اهواز بودیم و آب به حجم و گونهای وارد خانه و زندگی مردم شد که خسارات بیشماری را در پی داشت.
در همین راستا با شدت گرفتن معضلات فاضلاب اهواز و مطالبه مردم برای حل این معضل، رهبر معظم انقلاب دستور حل مشکل شبکه فاضلاب اهواز را دادند و ۵۰ میلیون یورو از محل صندوق توسعه ملی به شرکت آبفای استان اختصاص یافت.
در سال ۱۳۸۸ نیز تلاش شد تا با گرفتن وام از بانک جهانی، مشکل شبکه فاضلاب اهواز حل شود که با مشکلاتی مواجه شد، از جمله اینکه ۱۵۲ میلیون یورو برای احداث تصفیهخانه فاضلاب شرق اهواز و پس از آن بابت تکمیل شبکه جمعآوری فاضلاب از بانک جهانی درخواست وام شد که به دلیل روند کُند مناقصه و انتخاب پیمانکار از سوی شرکت آبفای اهواز و تحریمهای اقتصادی، بانک جهانی از تمدید مهلت وام امتناع کرد و از رقم وام تنها ۱۰۲ میلیون یورو جذب شد.
آه مردم
هرچند وعدهها حاکی از سرعت گرفتن روند بهبود شبکه فاضلاب اهواز در بازهی زمانی یک سال پیش رو است و طبق اعلام استاندار سابق خوزستان، "گزارشات ارائه شده از سرعت کار و زمانبندی لازم برای اجرای طرح جامع فاضلاب اهواز امیدبخش است و دستگاهها متعهد شدند تا شبکه فاضلاب شهر اهواز تا پایان سال ۱۴۰۲ به طور کامل انجام شود." اما مردم اهواز نومیدانه منتظرند که پیش از فرونشست دیوار خانهها و خسارات مالی و جانی ناشی از تبعات این آبگرفتگیهای مکرر، مسوولان ملی و استانی، واقعبینانهتر و با سرعت عملی بیشتر و حتی پیش از پایان سال ۱۴۰۲، این معضل چند دههای اهواز را حل کنند و به وعدهها جامهی عمل بپوشانند.
حمیده جلالی که از ساعت هشت و چهل و پنج دقیقه تا به الآن در پیادهرو منتظر کم شدن حجم آب است تا به منزلش در خیابان فرهانی بازگردد میگوید: "من صبح آمدم برای ناهار چند تا تخممرغ بخرم. از لبهی پیادهرو خودم را رساندم به سوپرمارکت اما وقتی بیرون آمدم دیدم بدجور اسیر شدهام. اصلا نمیشود از خیابان رد شد. تا پایم را گذاشتم فشار آب لنگهی دمپاییام را با خودش برد. تازه این دمپایی را خریده بودم. چه کار کنیم؟ انگار خدا برایمان خواسته تقدیرمان این باشد. به خدا ما نمیگوییم مسوولها کار نمیکنند. خودم دیدم چطور لولهها را از توی دهن زمین بیرون کشیدند. کلی مهندس آمده بود. اما خب اگر دارند درست کار میکنند چرا وضعمان اینقدر ناجور است؟
خانم جلالی لنگهی جا ماندهی دمپاییاش را درمیآورد و غمزده توی آب میرود: "ما آدمهای سادهای هستیم. از حرفهای مهندسها هم سر در نمیآوریم. اما بهشان بگو طوری کار کنند که آه این مردم پشت سر زندگیشان نباشد. ما که چیزی نخواستیم. فقط بهشان بگو خیلی خستهایم. خیلی خیلی خسته. نمیخواهی از آب رد شوی؟! نترس دستت را بده به من! فقط یک خورده بوی ناجور میگیریم، همین!"
پایان پیام/