اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت

طبیعت سیاست استعماری

بر پایه سیاست استعماری، رفتارهای دوگانه و متناقض امر طبیعی است. لذا اگر چه دوگانگی و تناقض در رفتار سیاسی توجیه پذیر نیست؛ اما نقد بنیادین دولت مدرن معطوف به سیاست استعماری و سرچشمه های آن است.

خبرگزاری فارس؛ یادداشت- داود مهدوی‌زادگان: این روزها، آشکارا شاهد حمایت برخی دولت های اروپایی به همراه دولت آمریکا از آشوب های خیابانی هستیم. همزمان با آن، از همین کشورها خبر می رسد که حرکت های اعتراضی مردم آنجا از سوی دولت به شدت سرکوب می شوند. چنانکه در آلمان طی عملیات گسترده و خشن، عده ای از شهروندان مخالف با حاکمیت دستگیر می شوند. در کانادا برای مجازات معترضان جریمه های سنگینی وضع شده است. ماموران انتظامی در آمریکا در همان صحنه اعتراض، حکم اعدام را صادر می کنند و فرد معترض را به رگبار گلوله می بندند. نخست وزیر انگلیس صریحاً از برخورد خشن نیروی های انتظامی با معترضان حمایت می کند. این امر در نظر بسیاری از تحلیل گران و افکار عمومی به رفتار دو گانه یا سیاست یک بام و دو هوای غرب تفسیر شده است. اما آیا چنین تفسیری از رفتار غرب، تحلیل دقیق و رسایی است؟

به نظر می‌رسد هر گونه تحلیل و تفسیر از رفتارهای سیاسی دولت های غربی که هر یک آنها مصداقی از دولت مدرن هستند، خارج از دیدگاه و سیاست استعماری چندان دقیق و رسا نیست. بیرون از چارچوب نظری سیاست استعماری، طبیعی و عادی انگاشتن دو گانگی و تناقض در رفتار سیاسی دولت های مدرن غربی را توضیح نمی دهد. چنانکه پروپاگاندای رسانه ای غرب هم تلاش جدی در کتمان این واقعیت ندارد. چون توصیف دوگانگی و تناقض در چارچوب نظریه استعمار طرح نمی شود.

بی تفاوتی و بعضاً همسویی و همدلی برخی از شهروندان و روشنفکران کشورهای پیرامونی با رفتار دو گانه دولت های غربی هم عمدتاً به دلیل عدم درک و التفات آنان به نظریه استعمار است. در غیر این صورت، چرا باید برخی از روشنفکران همزمانی که در برخورد با دولت های متبوع خود داعیه آزادی و استقلال و برابری خواهی دارند، با سیاست دو گانه و متناقض دولت های مدرن غربی کنار می آیند؟!

توماس هابز انگلیسی در تبیین فلسفه سیاسی دولت مدرن یا همان لویاتان، بر اصل " آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگری مپسند"، تاکید زیادی کرده است ( ر. ک: لویاتان ). لکن هابز، کاربست این اصل مترقی و انسانی در حوزه بین المللی را مسکوت گذاشته است. مقصود هابز از دیگری، اتباع دیگر دولت ها نیست. بلکه مقصود همه دیگری هایی است که با او در تکوین لویاتان انگلیسی شریک هستند. برای مثال، اتباع ایرانی که شهروند انگلیسی نیستند تا سهمی در تکوین دولت مدرن انگلیسی داشته باشند. به عبارتی، اگر دیگری ها را به خودی و غیر خودی تقسیم کنیم، مقصود هابز دیگری خودی یا همان شهروندان لویاتان است و نه شهروندانی که اتباع لویاتان نیستند. 

بدین ترتیب، اصل آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگری مپسند، محدود به شهروندان لویاتان است و مبنایی برای سیاست خارجی دولت مدرن در تعامل با نظام بین الملل نیست. اینچنین نیست که اگر  لویاتان براندازی و نا امنی و اغتشاش را برای خود نمی پسندد برای اتباع دیگر جوامع سیاسی هم نپسندد. بلکه طبیعت لویاتان در تعامل با جامعه جهانی مبتنی بر سیاست استعماری است؛ یعنی هر آنچه را که برای خود نمی پسندد برای اتباع دیگری در نظام بین الملل می پسندد. چنانکه دولت های آمریکا و انگلیس، خواهان آشوب و اغتشاش و نا امنی و هرج و مرج برای دیگری مثل ایران است. 

بر پایه سیاست استعماری، رفتارهای دوگانه و متناقض امر طبیعی است. لذا اگر چه دوگانگی و تناقض در رفتار سیاسی توجیه پذیر نیست؛ اما نقد بنیادین دولت مدرن معطوف به سیاست استعماری و سرچشمه های آن است.

پایان پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول