خبرگزاری فارس- اراک؛ ناامیدی جریانهای معاند نظام جمهوری اسلامی و رسانههای وابسته به آنها از گسترش دامنه ناآرامیها در کشور بهوضوح در برنامههای رسانهای و مصاحبهها و سخنرانیهای آنها قابل مشاهده است تا جایی که زبان به شکوه و گلایه از مردم گشودهاند و عدم همراهی آنها با بازیگران کف خیابان را سرزنش میکنند و به شیوهها و ترفندهای مختلف سعی دارند آخرین تلاشهای خود را برای به خیابان کشاندن مردم به کار ببندند اما خبری از حضور مردم در کف خیابان نیست.
این پدیده همان مقولهای ست که معاندان نظام جمهوری اسلامی هیچگاه در طراحیهای خود آن را محاسبه نکردند و همواره شناخت غلط از مردم ایران به ناکامی پروژههای عملیاتی آنها در ایران منجر شده است. تصور اصلی آنها این بود که با توجه به وجود زمینه برخی نارضایتیها در میان مردم میتوانند با راهاندازی یک آشوب خیابانی مبتنی بر یک دروغ بزرگ، بر این موجهای نارضایتی سوار شوند و مردم را به کف خیابانها بکشانند و هدایت آن را بر عهده بگیرند.
جریان معاند بیرونی سعی بر تداوم ناآرامیها حتی با حضور چند نفر محدود دارد و میخواهد با ابزارهای رسانهای خود و طراحی یک فرا واقعیت از وقایع ایران در اذهان مخاطب به خصوص افکار عمومی جهان حداقل به برخی از اهداف خود که هزینههای زیادی برای آن کردهاند برسند. اهدافی چون وضع تحریمها و محدودیتهای اقتصادی و سیاسی برای ایران و مخابره یک تصویر نازیبا و ضد انسانی از ایران در جامعه جهانی و باقی نگهداشتن برخی از نوجوانان در خیابانها و ملتهب کردن فضای مدارس و دانشگاههای کشور.
اما واقعیت این است که علیرغم همه تلاشهای صورت گرفته در حوزه رسانه و فضای مجازی و ساماندهیهای سازمانی در داخل و تحریک افکار عمومی و احساسات پاک مردمی بازهم نتوانستند مردم را به کف خیابان بکشانند. حال این سؤال پیش میآید که چرا مردم علیرغم مشکلات و گلایههایی که دارند با این جریان همراهی نکردند و به کف خیابان نیامدند؟
1 - مردم ممکن است که برخی نقدها را به عملکرد مسئولین داشته باشند اما دنبال آشوب و ناامنی در کشور نیستند چون از دل آشوب و ناامنی حل مسئله بیرون نمیآید.
2 - مردم اگر نقد و انتقادی دارند به دنبال بهبود اوضاع هستند نه بدتر شدن آن. عملکرد بازیگران کف میدان و فرماندهان آنها در بیرون نشان داد که آنها به دنبال بهبود اوضاع نیستند بلکه اولویت اول آنها ویرانی ست.
3 - مردم دنبال یک آینده بهتر هستند ولی این آینده بهتر از سوی کسانی که در کف خیابان بودند یا خارج از کشور این جریان را به شکلهای مختلف تحریک میکردند یا حتی از سوی سلبریتی های هنری و ورزشی ارائه نشد.
4 - مردم میخواهند اصلاح امور در داخل و توسط خود آنها اتفاق بیفتد نه آنکه فرماندهی آن را عناصر ضد انقلاب و معاندان دارای سوابق سیاه بر عهده بگیرند به همین دلیل به این جریان برای هدایت اعتراضات خود اعتمادی نکردند.
و اما نکته مهم اینکه مردم در قائله اخیر بصیرت خود را به خوبی به نمایش گذاشتند. اگرچه غائله آشوب و اغتشاش ابتر باقی ماند اما شناخت زمینههای بروز و کور کردن راههای نفوذ باید در دستور کار قرار گیرد. چند اقدام اساسی باید صورت بگیرد:
1 – اتمامحجت با کسانی که با ایجاد ناامنی در کف خیابان، آرامش و آسایش مردم را مختل کردهاند و از گفتگو و شفافیت در بیان اعتراض خود و مرزبندی با دشمن کشور خودداری میکنند و سعی در تداوم خشونتهای خیابانی دارند. با وجود حضور گسترده مردم سراسر کشور در محکومیت حادثه تلخ تروریستی در شیراز و تشییع باشکوه پیکر شهدای این حادثه و اعلام انزجار مردم از اغتشاش و خشونت خیابانی، باید صفبندی روشنی بین اعتراض قانونی با اغتشاش و آشوب صورت بگیرد و بیش از این امنیت و آرامش جامعه خدشهدار نشود.
2 - «پروژه ویرانسازی ایران» که توسط دشمن در این غائله دنبال میشد، باید بهوضوح برای مردم تشریح و اطلاعرسانی گسترده شود تا با افزایش آگاهیهای عمومی، صفبندیها و مرزبندیها شفافتر گردد و کسانی که تاکنون تکلیف خود را با این غائله روشن نکردهاند دست به تصمیمگیری بزنند.
2 - توسعه فضاهای گفتگو میان نخبگان جامعه برای فهم و ارائه راهکارهای حل مسئلههای کشور و ایجاد اجماع نسبی روی آنها با محوریت دانشگاههای کشور. دشمن تمام تلاش خود را برای تعطیلی دانشگاهها و مراکز علمی و آموزشی کشور بکار برد ولی باید همین مراکز به محور حل مسئله تبدیل شوند و مرجعیت فکری کمرنگ شده خود را بازیابند.
3 – تدوین و ترسیم سازوکارهای قانونی بیان اعتراضات و معرفی آن به جامعه تا جلوی هرگونه سوءاستفاده از مطالبات به حق مردم گرفته شود. اعتراض در جمهوری اسلامی یک حق پذیرفته شده برای مردم است. جوان و نوجوان ما باید بداند که در این کشور حق اعتراض دارد و روشها و مسیرهای روشن و قانونی برای آن وجود دارد و مهمتر از همه اینکه مسئولین صدای او را میشوند و مورد توجه قرار میدهند.
4 - اگرچه آشوبها خودجوش و درونی نبود اما بپذیریم که برخی زمینهها بهانههای خوبی را برای بروز تنش ایجاد کرد. این زمینهها باید به خوبی شناسایی و در جهت رفع آنها برنامهریزی شود. در ناآرامیهای اخیر، دشمن پروژههای ویرانگر خود را بر سوءاستفاده از این بسترها و زمینهها سوار کرد. این زمینهها را میتوان از دل پژوهشها و اظهارت نخبگان و نظرسنجیها استخراج کرد.
5 - با فروکش کردن ناآرامیها باید از بایگانی کردن این پرونده خودداری کرد و از درس آموختههای آن تجربه اندوخت زیرا هم تجربه کشورهای مختلف دنیا و هم تجربه کشور نشان داده که بحرانها به بخشی از حکمرانی تبدیل شده و باید همواره برای آن آماده بود و تدبیر و برنامه داشت.
6 - دولت تمرکز خود را بر ارتقا سطح کارآمدیاش قرار دهد یعنی پاسخ گفتن به نیازهای جاری مردم و کسب رضایت آنها؛ یعنی تأمین نیازمندیها و مدیرت مشکلات. در این مسیر دولت باید بیشتر شنونده باشد و در عین حال بیشتر با مردم گفتگو کند. هرگونه کوتاهی در روند خدمترسانی و پاسخدهی درخور به مطالبات و نقدها باعث خواهد شد جماعتی که با آشوب همراهی نکرد به جماعت بیتفاوت تبدیل شود.
اگرچه مردم اعتراضاتی را به عملکرد دولت دارند اما این دولت میراث دار همه دولتهایی ست که در گذشته بودهاند و در انجام برخی مسئولیتهای خود کوتاهی کردهاند لذا برخی احزاب و شخصت های سیاسی سعی نکنند از فضای انتقادی به وجود آمده سوءاستفاده کنند و از آن فرصتی بسازند برای برونرفت از ورشکستگی سیاسی خود و کسب محبوبیت در بین منتقدین. بلکه آنها نیز باید در حل مسئلهها کمک کنند و سهم خود را بپذیرند نه آنکه نقش پلیس خوب را ایفا کنند.
امروز کشور از ظرفیتها و توانمندیهای قابل توجهی برای حل مسئلههای خود برخوردار است و تجربه نشان داده است که توانسته از تهدیدات، بهترین فرصتها را برای حل مسئلههای خود فراهم سازند.
******
عباس خسروانی
******
انتهای پیام