خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: نکته مهمی که در اعتراضاتِ با اسم رمز #مهسا_امینی به صورت ویژه به چشم میخورد، حضور قشر جوان و در غالب اعتراضات خیابانی، نوجوان بود. قشری با تاثیرپذیری گسترده و ذائقهای دائما در حال تغییر که سبک زندگی آنها در دههی اخیر به شدت و با حدت توسط جریانهای رسانهای غرب رصد، کنترل و برنامهریزی میشد.
نوجوانهایی که با الگوگیری از سبک زندگی فیلمهای هالیوودی که برای جهان سومیها در رسانهها بارگیری میشود، آزادی را در بی قید و بندی از هر گونه قانونی میبینند که مانع لذتهای نامشروع و نامتعارف آنها شده است، هرچند قانون از نظر ساختار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حقوقی در هر کشوری از جهان امری بدیهی و لاگریز است. در همین راستا و برای روشن شدن ابعاد اعتراضاتی که به اغتشاشات تبدیل شد با دکتر فریده باقری، فعال حوزه زنان و خانواده و دانشآموخته علوم اجتماعی به گفتوگو نشستیم.
فارس: از دیدگاه علوم اجتماعی و جامعه شناسی، ریشه این اغتشاشات را در چه میبینید؟ و چرا شاهد این حجم از خشونت در خیابانها بودیم؟
باقری: اصولا انتقاد و اعتراض از ویژگیهای بارز جوامع مردم سالار محسوب میشود و حکومت اسلامی نیز با توجه به این که فقه سیاسی اسلام در خصوص حقوق و آزادیهای مردم موضع شفاف و صریح دارد، نسبت به جایگاه مردم در عرصه سیاسی رویکردی مثبت دارد و به نقش فعالان آن معترف است.
اما آنچه اعتراضات را به خشونت میکشاند آن است که خشونت تابعی از عوامل مختلف است که میتوان آنها را به دو دسته کلی تقسیمبندی کرد: عوامل فردی و عوامل اجتماعی.
عوامل فردی ریشه فرهنگی دارد و به تربیت و شیوه پرورش فرد یا افراد بستگی دارد. در سالهای اخیر به دلایل مختلف، سبک تربیتی خانوادهها دستخوش تغییرات زیادی شده است و از فرهنگ ایرانی و دینی فاصله گرفته است.
کودک و نوجوان ایرانی در مسیر رشد خود با حجم زیادی از خشونت روبهروست از بازیها و اسباببازیها گرفته تا فیلمها و برنامههای سرگرمکننده و در سالهای اخیر و به ویژه دوران کرونا وابستگی این گروه به فضای مجازی بدون آموزش صحیح و به دور از نظارت درست و کافی، مزید بر علت شده است.
از جمله عوامل اجتماعی نیز میتوان به شرایط اقتصادی و معیشتی اشاره کرد اغتشاشات اخیر و تخلیه هیجانها اگرچه به ظاهر از موضوعی خارج از حوزه اقتصاد آغاز شد اما با نگاه به میانگین سنی معترضین یعنی نسل جوان و به اصطلاح دهه هشتادیها، به دلیل اینکه شغل و درآمد ندارند جزء ساختار رسمی جامعه سازماندهی نشدهاند و این عدم سازماندهی این گروه را مستعد بحران و آشوب میسازد.
قطعا در میان فضای خلاء گفتمانی با این قشر، دشمن بیکار نمینشیند و با آگاهی نسبت به مسائل و مشکلات کشور و در راستای اهداف خود که تجزیهطلبی بخشی از آن است با مطالعه، رصد و برنامهریزی و تسری دامنه اعتراضات به گروهها و اقشار مختلف و ( به دلیل فوت مرحومه خانم مهسا امینی ) به ویژه پررنگتر کردن یک قوم خاص و احیای دوباره تفکر پان کوردیسم به دنبال این است که با سیاسی و به ویژه امنیتی کردن نارضایتیها در صدد بهرهبرداری حداکثری از شرایط پیش آمده باشد.
فارس: میدانید که رسانههای ضدانقلاب در حال ایجاد دو دستگی در جامعه ما هستند و این در حالی است که حتی در تشییع سردار سلیمانی شاهد حضور طیفهای مختلف بودیم، ارزیابی شما از این مسئله چیست؟
باقری: حیات و بقای این رسانهها در آشوب، دو و یا چند دستگی و عدم آرامش جامعه ماست اما شعور اجتماعی مردم ما بسیار بالاست و این را در عرصههای مختلف نشان دادهاند. کما اینکه شاهد بودیم در همین اعتراضات اخیر، زمانی که اعتراضها رنگ اغتشاش به خود گرفت مرز بندیها هم نمود پیدا کرد و معترضان مسیر خود را از هنجارشکنان جدا کردند.
فارس: از بُعد جامعهشناختی چرا جوانها و نوجوانهای ما در دهه اخیر تا این حد به سمت سلبریتیزدگی پیش رفتند و چرا سلبریتیهای ما تا این حد غربزده شدند؟ تا جایی که شاهدیم خیلی از آنها برای موضعگیری بر علیه کشورشان دچار رقابت جدی با هم هستند!
باقری: یکی از کارکردهای مهم خانواده و نهادهای آموزشی و تربیتی در قبال نسل نو نقش الگویی و الگوسازی برای این نسل میباشد. در سایه کوتاهی و کمکاری این نهادها در این مقوله مهم و به واسطه نیاز ذاتی افراد به داشتن الگو و مشق کردن از آن، امروزه شاهدیم که سلبریتیها اعم از داخلی و خارجی به منبع اصلی الگویی، نسل نو ایران تبدیل شدهاند.
برخی از سلبریتیهای داخلی به واسطه محبوبیتی که بین اقشار مختلف جامعه دارند و به تبع آن به خاطر دیده شدنهای مداوم و نقش الگویی که در جامعه پیدا کردهاند از یک سو و هزینههای بالای زندگیهای فوق لاکچری که برای خود ساختهاند از سوی دیگر، به ابزار و اهرم قابل اتکایی برای احزاب و گروههای مختلف داخلی و خارجی برای دستیابی به اهدافشان تبدیل شدهاند، این گروه از سلبریتیها به این باور رسیدهاند که فکر، نگاه و باور جامعه قطعا و حتما همان فکر، دیدگاه و نظر ایشان است و به اصطلاح به خود جامعه انگاری رسیدهاند.
و بعضا شاهد اظهار نظرها و رفتارهای خارج از قاعده و در راستای حفظ منافع شخصی وحتی هنجارشکنانه از سوی آنها هستیم و در پارهای از موارد، برای نیل به منفعتهای شخصی در خیانت به کشور گوی سبقت از یکدیگر میربایند.
پایان پیام/