به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری فارس، اربعین و پیادهروی نجف به کربلا حامل پیامی مهم است و آن پیغام چیزی جز ماندگار حسین بن علی (ع) و راه او در عالم نیست. سیدالشهدا (ع) شاید در ظاهر از لشکر کوفه شکست خورد، اما در تاریخ او پیروزی است که شرف همه آزادگان انتساب و چرخیدن بر مدار او است. در اینباره بخشهایی از کتاب حقیقت عاشورا را میخوانیم.
کدام پیروزی؟
پیروزی را میتوان به اخلاقی و غیر اخلاقی تقسیم کرد. پیروزی اخلاقی غالب شدن بر دیگری از راه مشروع است و پیروزی غیر اخلاقی از راه نامشروع. بنابراین پیروزی فقط در عرصه اخلاق است و شکست آن است که انسان در اخلاق شکست خورد.
بنابر روایات متعددی از پیشوایان اسلام چه بسا غالبی که مغلوب است و مغلوبی که غالب. مظلوم مغلوب بهتر است از ظالم غالب، و نیز مظلوم مقتول بهتر است از غالب قاتل زیرا ظالم و قاتل اگر هم غالب شود به لحاظ اخلاقی مغلوب شده است. از امیرمؤمنان (ع) روایت کردند: «مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِهِ، وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ»؛ یعنی پیروزى نیافت، آنکه گناه بر او پیروز شد و کسى که به پایمردى شر پیروز شود، شکست خورده است.
پیروزی افضل، پیروزی در تاریخ است
پیروزی در سیاست مهم نیست، بلکه پیروزی در تاریخ مهم است. ممکن است کسی در سیاست پیروز شود و در تاریخ شکست بخورد و سرافکنده شود. تاریخ نقادی سختگیر است و قضاوت درباره هر کس لزوماً همانی نیست که در دوران خودش قضاوت میکردند. در دادگاه تاریخ معلوم میشود که چه کسی خائن است و چه کسی خادم و پیروزی از آن کیست. خواست حضرت ابراهیم (ع) از خداوند این بود که در تاریخ از او به نیکی یاد کنند: «وَاجْعَل لِّی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ».
احدی الحُسنَیَن و قیام امام حسین
امام حسین در قیام خویش وارد مبارزهای بی شکست شده بود و «احدی الحُسنَیَن» را پیش رو داشت: اگر بر دشمن پیروز میشد به هدف خویش رسیده بود و اگر هم پیروز نمیشد شهادت بود و پیروزی اخلاقی. آن حضرت در موارد متعددی بدین موضوع اشاره کرده است، از جمله هنگامی که فرزدق شاعر در راه کوفه به امام حسین (ع) گفت: قلبهای مردم با تو است و شمشیرهایشان بر تو! فرمود: اگر قضای خداوند به آنچه ما خوشنودیم فرود آید، او را به سبب نعمتهایش ستایش میکنیم و او یاور ماست برای ادای این شکر و اگر قضای خداوند بر خلاف امید ما جاری شد پس دور نمیافتد، کسی که مقصودش حق باشد و پرهیزکاری پیشهاش.
همچنین نقل است که امام حسین (ع) در روز عاشورا این اشعار را میخواند: اگر دشمن را فراری دادیم که از دیرباز کار ما چنین بوده است و اگر به ظاهر مغلوب شویم شکستخورده نیستیم. یزید میپنداشت روز عاشورا پایان همه ماجراست و تاک نشان را ریشهکن کرده و با حذف بنی هاشم پیروز میدان شده است. حضرت زینب (س) در خطبهاش در شام خطاب به یزید فرمود: هر نیرنگی که داری به کارگیر و هرچه میخواهی بگو و هرچه در توان داری نشان بده. اما به خدا سوگند که نمیتوانی نام ما را محو کنی و نور وحی ما را خاموش سازی.
پیروزی بیپدر
از دیرباز گفتند شکست یتیم است و پیروزی ۱۰۰ پدر دارد، اما پیروزی در عاشورا بدون پدر بود. چندی از عاشورا نگذشت که سه شخص اول آنکه چنین فاجعهای را رقم زده بودند یعنی عمر بن سعد، ابن زیاد و یزید اظهار پشیمانی کرده و دانستند که چه جنایتی مرتکب شدند. از حُمید بن مسلم روایت شده است: عمر بن سعد دوستم بود، هنگام بازگشت از جنگ با حسین نزدش رفتم و حالش را جویا شدم. گفت: از حال من مپرس که هیچ مسافری بدتر از من به خانه خود برنگشته است، خویشاوندی نزدیک را قطع کردم و مرتکب گناهی بزرگ شدم.
همچنین پس از شهادت امام حسین (ع)، ابن زیاد از عمر بن سعد خواست تا آن نوشته فرمان قتل حسین را به او پس بدهد. عمر بن سعد گفت: من به دنبال فرمان تو رفتم و آن نامه گم شد. ابن زیاد گفت: باید آن را حتماً بیاوری، عمر بن سعد دوباره گفت: گم شده است، ابن زیاد تکرار کرد، اما این بار عمر بن سعد گفت: این نامه میماند تا برای زنان قریش بخوانم و عذرآورم، به خدا سوگند من درباره حسین چندان خیرخواهی برای تو کردم که اگر برای پدرم کرده بودم حق او را ادا کرده بودم.
حسین و اصحاب او برندگان در تاریخاند
راست این است که قیام امام حسین (ع) به خاک و خون کشیده شد و با شهادت آن حضرت ضربهای سنگین به دین وارد آمد و شیعیان نیز به علت قصور و تقصیر در حق امام متحمل خساراتی گران شدند و تاوانی سنگین پرداختند. اما در درازمدت پیروز میدان و بلکه الگوی همه مسلمانان و آزادگان کسی جز امام حسین (ع) نبود. اکنون وجدان جهانی چنین داوری میکند که سیدالشهدا (ع) را الگوی ماندگار تاریخ میداند.
پایان پیام/