علی دایلی در یادداشتی نوشت؛ به دنبال ایجاد سلسله مشاجراتی که در چند سال اخیر در محافل ورزشی مبنی بر دریافتیهای باشگاه صنعت نفت آبادان برای حضور در لیگ برتر از محل اعتبارات فرهنگی سازمان منطقه آزاد اروند ایجاد شده بود، این موضوع اهالی ورزش را به واکنش واداشته است.
قشری که در انتظار سرانههایی بهسر میبرد تا بتواند بخشی از برنامههای خود را مبنی بر انجام مسابقات، تأمین نیازها، تجهیز اماکن و اعزام به رقابتهای فرا سرزمینی، پوشش دهد.
بر اساس اعلام مدیرعامل سازمان منطقه آزاد اروند مبنی بر تخصیص ۱۵ میلیارد از بودجه ۴۴ میلیاردی حیطه فرهنگ منطقه برای حمایت از تیم فوتبال صنعت نفت آبادان در رقابتهای لیگ برتر، واکنشهایی را به دنبال داشته که مستلزم واکاوی و آسیبشناسی این موضوع است.
منطقه آزاد اروند متشکل از دو شهر آبادان و خرمشهر است و برای انبوه برنامههای حوزه فرهنگی در این دو شهر که بالغ بر ۵۰۰ هزار نفر را شامل میشود، تنها ۴۴ میلیارد تومان برای سال ۱۴۰۱ است که باید در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و گردشگری به برنامههای این حوزه تخصیص یابد.
در ذیل این معاونت، مدیریتهایی از جمله سلامت، هنر، فرهنگ، گردشگری و ورزش قرار دارند که هر کدام جامعه هدف مشخص با جمعیتی معلوم را زیر چتر حمایتی خود دارند که در طول سال نیازمند ردیفهای بودجهای هستند تا امورات خود را رتق و فتق کنند.
مقارن با آن، منطقه آزاد اروند و شهرهای آبادان و خرمشهر در طول سال، برنامههایی را در دست اجرا دارند که در هیچ یک از مناطق آزاد کشور، نظیر ندارد، برنامههایی همچون برگزاری اجتماع عظیم اربعین حسینی، راهیان نور، جشنوارههای مختلف فرهنگی از جمله تئاتر فتح خرمشهر، همچنین دیگر اقدامات در حوزه گردشگری که شامل ایجاد بستر برای زیرساختهای لازم و تشویق گردشگران برای انتخاب اروند به عنوان مقصد گردشگری، کمک به مساجد و گروههای مذهبی در حیطه فرهنگی، برنامههای هنری و حمایت از این گروهها و تخصیص بودجه به هیأتهای ورزشی در مدیریت توسعه ورزشی و اجتماعی سازمان منطقه آزاد اروند، دیگر برنامههاییست که تنها با سالانه ۴۴ میلیارد تومان بودجه باید مدیریت شود.
حال تصور کنید که ۱۵ میلیارد از این بودجه اندک و بیزبان باید در اختیار باشگاهی قرار گیرد که در سالهای اخیر همچون فرزندی غیر بالغ چشم به پول والدین خود دوخته و هیچگاه سعی در استقلال مالی و یا یافتن راهی برای درآمدزاییهای پایدار نداشته است. باشگاهی که پس از گذشت بیش از یک دهه از ابلاغ آئیننامه عدم حمایت دولت از باشگاههای حرفهای همچنان به جای ایجاد بستر مناسب برای تأمین مایحتاج اعتباری خود، چشم به کمکهای جسته و گریختهای دارد که ممکن است ارگانهایی همچون سازمان منطقه آزاد اروند، از بودجه فرهنگی خود به این باشگاه اختصاص دهند.
بودجهای که به جیب بازیکنانی میرود که هیچ برآیندی برای فوتبال آبادان ندارند و پس از پایان فصل، این شهر را ترک میکنند و میلیاردها بودجه از همین راه به چنین بازیکنان بی کیفیتی پرداخت میشود و در نهایت، صنعت نفت در همان جایگاهی قرار میگیرد که سالهای گذشته حائز شده بود.
چرا با وجود اینکه مدیران باشگاه صنعت نفت میدانند که هیچ امیدی به کمکهای مالی دولت نیست، در سالهای گذشته سعی در رسیدن به درآمد پایدار نکردند، آیا چنین مدیرانی در این باشگاه سطح اولی فوتبال ایران بر مسند هستند، کفایت لازم را برای در دست داشتن امور خواستگاه طیف گستردهای از مردم و نسل جوان جغرافیای پیرامون خود را دارند؟
مقارن با این موضوع، باشگاه صنعت نفت در طول این سالها، هیچگونه شافسازی در خصوص هزینهکردهای خود در فوتبال در اختیار نهادهای نظارتی قرار نداده و مشخص نیست قرارداد بازیکنان بر اساس کدام متر و معیار بسته میشود و چرا به چنین بازیکنان بی کیفیتی، مبالغی بیش از ارزش ایشان در مارکت، پیشنهاد شده و قرارداد بسته میشود؟
چرا بودجههایی که از سوی سازمان منطقه آزاد اروند به این باشگاه تخصیص مییابد، دست کم خرج تیمهای پایه نمیشود و آکادمی صنعت نفت در سالهای اخیر دائماً در حال درجا زدن بوده، همچنین در مدیریت پیشین، طی یک برنامهریزی عامدانه، همه تیمهای رده سنی این باشگاه برای کاهش هزینهها به دسته های پایین تر، سوق داده شدند؟ هزینههایی که از بچههای این منطقه سلب شد و به بازیکنان غیر بومی تخصیص یافت!
چرا بازیکنان غیر بومی و درجه چندم تیم بزرگسالان صنعت نفت با پروازهای چارتر و در بهترین هتلهای کشور سفر و اقامت میکنند، اما بازیکنان نونهال، نوجوان و جوان این باشگاه، باید با اتوبوسها و مینیبوسهای از رده خارج در جادههای خطرناک کشور تردد کند و انواع مخاطرات زندگی آنان را تهدید کند؟ آیا این بودجه ها حق این بازیکنان نیست؟
آیا این بودجههایی که تحت عنوان بودجه فرهنگی به دو شهر آبادان و خرمشهر تخصیص داده شده، نباید به ورزشکارانی تخصیص یابد که در رشته های مختلف با کفشهای پاره و لباسهای کهنه و تجهیزات حداقلی، در سالنهایی به تمرین میپردازند که نه سیستم سرمایشی و گرمایشی دارد و نه از امکانات و کفپوش مناسب برخوردارند؟
چرا این بودجه ها برای ایجاد زمینهای ورزشی و یا اصلاح و تعمیر و تجهیز آنان هزینه نمیشود تا به واسطه آن نوجوانان و جوانان بتوانند از امکانات رفاهی و ورزشی شهر خود استفاده کنند.
اگر این ۱۰-۱۵ میلیاردهای هرساله، گوشهای از معضلات ورزش شهرهای آبادان و خرمشهر را پوشش داده بود، الان در این حیطه، در کجا قرار داشتیم؟
اگر بر پایه منطق، قانون، عرف و شرع هم بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم، باشگاه صنعت نفت آبادان، نام عظیم وزارت نفت را با خود به یدک میکشد، تحت مالکیت این وزارتخانه است و مدیران آن نیز توسط وزارت متبوع انتخاب میشوند، این باشگاه اگر مشکلی در حیطه مسائلی دارد، لزوماً باید به وزارتخانه متبوع خود مراجعه کند، نه اینکه دستگاهی از یک حوزه دیگر و از حق و حقوق جامعه هدف دیگر، ملزم به پرداخت مخارج میلیاردی آن باشد، بدون اینکه منشأ تحولی در حیطه ورزش شهر و منطقه باشد.
اگر این خواسته باشگاه صنعت نفت با قانون مغایرت دارد، رایزنیهای دیگر، راههای دیگر و قوانین دیگری وجود دارد که بتواند در راه تأمین منابع مالی برای این باشگاه راهگشا باشد.
راههایی مثل استخدام مشاروان اقتصادی کاردان، تیمهای بازاریابی حرفهای، تعامل با بنگاههای اقتصادی منطقه و فرا منطقهای و کسب در آمد از ظرفیتهای صنعت فوتبال که همگی در خدمت این رشته هستند، اما در این باشگاه، آگاهی و تجربه لازم برای بهکار گیری از آنان وجود ندارد!
مطالبهگران اجتماعی منطقه، به سازمان منطقه آزاد اروند هشدار میدهند که اگر این بودجه به باشگاهی تخصیص یابد که حتی قادر به برآورده کردن حداقل دلخوشی هواداران خود نیست، سکوت در قبال این اقدام را جایز ندانسته و تمام تلاش خود را برای احقاق حقوق جوانان محروم و مظلوم شهرهای آبادان و خرمشهر، به کار میگیرد؛ خلص و تمت.
انتهای پیام/