خبرگزاری فارس؛ یادداشت- حنیف غفاری: طی روزهای اخیر، تحلیلگران حوزه روابط بینالملل هر یک تلاش میکنند تا از زوایای گوناگون سفر بایدن، رییسجمهور آمریکا به منطقه را مورد تجزیهوتحلیل قرار دهند. برخی معتقدند که بایدن در این سفر صرفا روی مؤلفه «انرژی» در راستای تغییر اجباری قواعد بازی روسیه در جنگ اوکراین تمرکز دارد و برخی دیگر میگویند که واشنگتن پس از آگاهی از تقویت روابط ریاض-واشنگتن، تلاش میکند تا به «نقطه اصلی پیوند» میان رژیم سعودی و صهیونیستی تبدیل شود. به عبارت بهتر، آمریکا تلاش میکند تا مانع از ترسیم یک پارهخط راهبردی مستقیم میان سعودیها و تلآویو شود و از همین رو، قصد دارد شکل هندسی منطقهای مثلث «واشنگتن-تلآویو-ریاض» را بار دیگر در رایزنی با متحدان سعودی و صهیونیستی خود مورد بازخوانی قرار دهد.
موضوع دیگر، به استراتژی «مهار همهجانبه ایران قدرتمند» بازمیگردد. به عبارت بهتر، بایدن درصدد تعریف یا در مواردی بازتعریف اجزای جنگ ترکیبی واشنگتن، تلآویو و ریاض علیه ایران است. در مقابل، جمهوری اسلامی ایران بهخوبی بازی آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و عربستانسعودی را مورد رصد و تحلیل قرار داده است.
بهطورکلی در میدان نبرد ترکیبی با دشمنان و مواجهه با توطئههای آن، میتوان از ظرفیتهای موجود در منطقه و نظام بینالملل نیز به بهترین نحو ممکن بهرهمند شد. این همان قاعدهای است که در حوزه سیاست خارجی کشور و دولت سیزدهم، به یک «مبنای راهبردی» تبدیل شده است. این ظرفیتسازی مشترک هم میتواند در قالب «قدرت تشویقی» و هم «قدرت اقناعی» صورت گیرد؛ بهعنوانمثال، جمهوری اسلامی ایران میتواند در تثبیت این مولفه در جهان بکوشد که استناد واشنگتن به یکجانبهگرایی و مداخلهگرایی در امور سایر کشورها، جملگی علائمی هشداردهنده به جهان امروز محسوب میشود. بر همین اساس، میتوان نگاه مشترکی درخصوص «تهدید واشنگتن برای بشریت» و «مولفههای نبرد هیبریدی غرب و تلآویو» میان بازیگران مستقل بینالمللی ایجاد و سپس از ظرفیتهای جمعی منطقهای و بینالمللی در مواجهه با جنگ چندلایه آمریکا و رژیم اشغالگر قدس استفاده کرد.
نکته دیگری که در جریان سفر بایدن به منطقه مورداستناد بسیاری از تحلیلگران قرار گرفته، مربوط به ناتوانی رییسجمهور آمریکا در بازتعریف زمین نبرد با جمهوری اسلامی ایران است.
هماکنون، در سال۲۰۲۲ میلادی، کاخ سفید بهصورت جدی درحال بازتعریف زمینبازی نبرد با جمهوری اسلامی ایران براساس مولفههای جنگ ترکیبی است اما در این خصوص، حتی قدرت شبکهسازی ابتدایی میان خود و متحدان سنتیاش را از دست داده است!
دیپلماسی التماسی بایدن در قبال بنسلمان، آن هم بهدلیل احتیاج شدید آمریکا به ظرفیتهای ریاض در حوزه انرژی و اختلافات واشنگتن -تلآویو بر سر احیای توافق هستهای، بهوضوح نشان میدهد که کاخ سفید قدرت «همسانسازی تاکتیکی-رفتاری» خود و متحدانش را به صورتی آشکار از دست داده است. نمادهای این ناتوانی در آیندهای نزدیک علنیتر خواهد شد.
انتهای پیام/