اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فارس

شما شهید بشو، من هم برایت شعر می‌گویم

شعری که برای شهید خرسند قرائت کردم به سفارش خود ایشان سرودم، شهید خرسند در زمان حیاتش در جلسه ای که برای شهدا شعرخوانی داشتم به من گفت فلانی اگر شهید شدم، برایم شعر می گویی؟ من هم به شوخی گفتم که حاج آقا تو شهید بشو چشم، و همان روز شهادتش برایش شعر سرودم.

شما شهید بشو، من هم برایت شعر می‌گویم

به‌ گزارش خبرگزاری فارس از کازرون، عالمان، ادیبان و شاعران بسیاری از زمان های دور تا کنون در شهرستان‌ کازرون‌ می زیسته اند که از افتخارات علمی و فرهنگ‌ و هنر این‌ دیار هستند، کاظم‌ دهقانیان فرد، ادیب فرهیخته، استاد دانشگاه و از شاعران به نام‌ دیارر کازرون‌ و استان فارس است. 

از سال ها پیش او را می شناسم و سعادت حضور در انجمن ادبی وی را داشته ام، او حامی شاعران‌ تازه قلم و ادیبان شعردوست دیار سرسبز کازرون است و مایه دلگرمی آن هایی به شمار می رود که در راه تعلیم و یادگیری در حوزه نویسندگی و شاعری می خواهند حرکت کنند، وی  گنجینه ای با ارزش برای اهل قلم و اهل دل به شمار می رود.

در فرصتی با او به گفتگو می نشینیم.

لطفا خودتان را معرفی بفرمایید، از تحصیلات و حوزه های کاری و فعالیت هایتان برای ما بگویید؟

به نام خداوند جان و خرد 
کز این برتر اندیشه برنگذرد 

باسلام خدمت شما و دست اندرکاران  پرتلاش خبرگزاری فارس
 سلامی چو بوی خوش آشنایی 
بدان مردم دیده ی روشنایی

کاظم دهقانیان فرد هستم، در مهرماه سال ۱۳۵۷ فوق دیپلم حرفه و فن از تربیت معلم شیراز گرفتم و مدت ۱۰ سال در این رشته به تدریس مشغول شدم در سال ۱۳۶۷ در دانشگاه شیراز در رشته ی جامعه‌ شناسی پذیرفته و مشغول به تحصیل شدم، اما از آن جایی که علاقه وافری به ادبیات داشتم این رشته را رها کردم‌ و در رشته ادبیات دانشگاه پیام نور شیراز با عشق و علاقه سر کلاس نشستم.

در سال ۱۳۷۲ کارشناسی ادبیات و بعد از آن فوق لیسانس ادبیات و در نهایت دکترای زبان‌ ادبیات فارسی را در کارنامه تحصیلی خود ثبت کردم.

 بیش از ۱۷ سال است که سردبیر هفته‌ نامه سلمان هستم و بیش از ۱۸ سال است که انجمن اهل قلم اداره ارشاد را اداره می کنم و در فرهنگسرای مردانی هم در همین مدت حافظ، شاهنامه و مثنوی تفسیر کرده ام.

همچنین بیش از دو سال در دوران کرونایی به صورت مجازی گلستان سعدی را تفسیر کردم و بعد از اینکه به پایان رسید، هم اکنون کلیله و دمنه می خوانم و معنی می کنم، علاوه بر این ها در حوزه ی علمیه کازرون و دانشگاه آزاد تدریس می کنم و در دانشگاه پیام نور و دانشگاه فرهنگیان هم سال ها  تدریس می کردم.

 بیشتر فعالیت هایم علاوه بر موارد فوق سرودن شعر و داستان نویسی و ویرایش کتاب است.

شما در بین‌ مردم‌ شهرستان‌کازرون‌ مخصوصا جوانان اهل قلم بسیار محبوب هستید ، این‌ محبوبیت به واسطه کدام‌ خصوصیات شماست؟

البته شما لطف دارید اگر محبوبیتی هست اول لطف خدا و دوم محبت مردم مخصوصاً جوانان این شهراست، چون من از خودم چیزی ندارم که بیشتر از دیگران باشد اما نکته‌ای که همیشه در ذهنم موج می زند، بدهکاری ام به مردم کازرون است.

من واقعاً خودم را بدهکار این آب و خاک می دانم به همین خاطر چند بار به من پیشنهاد شد که به شیراز و یا تهران بروم و در مراکز فرهنگی بعضی از نهادها فعالیت کنم اما چون به این آب و خاک و به مردم باوفایش علاقه داشتم نپذیرفتم، نکته ی دیگر این که هیچ وقت از منظر بالا به دانشجوهایم نگاه نمی کنم، من خودم را یکی از اعضای کلاس شعر و قصه و دانشگاه می دانم و از آن ها یاد می گیرم.

 در محفلی که خورشید اندر شمار ذره است، خود را بزرگ دیدن شرط ادب نباشد واز همین جا داد می زنم: هم شاگردی سلام
در کلاس های بنده به قول سهراب در اتاق آبی خنده رواست وچه بهتر از خنده.

 

احساستان‌ نسبت به کازرون و کازرونی ها چیست؟ 

 به قول دایی ام مرحوم  صفایی؛  خاک این منزل ما بر همه دامن گیر است، هرکه یک دم بنشیند ز خیابان سیر است
اول اینکه خاک کازرون واقعا دامن گیر است، دوم‌ هم این که زادگاه و وطن مالوف بنده است، سوم این که مردم کازرون بسیار با وفا و قدر شناسند واگر کسی یک قدم برای آنها بردارد، صد قدم جبران می کنند، این قضیه را به چشم دیده ام، اغراق نمی کنم، آن ها با معلم ها و استادان فرزندانشان بسیار با احترام برخورد می کنند.

 چرا این همه دامنگیر است؟

شاید به خاطر وجود امامزاده ها و عرفای بزرگی است که در این شهر مدفون هستند والله اعلم.

فضای علمی، فرهنگی و هنری کازرون را چگونه ارزیابی می کنید ؟

کازرون هم شهر عشق و شهر علم و هنر است
شهر نرگس، شهر لاله شهر باد سحر است

 سابقه ی شعر در کازرون به قرن پنجم زمان شیخ ابواسحاق می رسد که ایشان  به گویش شیرین کازرونی قرن پنجم  شعر می سروده :
من دوست گل نبم  که هر سل ماهی است
 من دوست مورد بم که هر سل سالیست
من گل دوست ندارم که سالی یک ماه است 
من مورد دوست دارم که هرسال هستش و هیچ گاه پژمرده نمی شود.

 در قرن هشتم خواجوی کرمانی و حافظ به کازرون می آمدند و در محضر شیخ امین الدین تلمذ می کردند.

 حافظ درباره اش می گوید: 
دگر بقیه ی ابدال شیخ امین الدین
که یمن همت او کارهای بسته گشاد

 دانشمندان و علمای بزرگی از قدیم مثل قطب الدین فیلسوف، منجم و پزشک و یا علامه ی دوانی فیلسوف معروف در کازرون رشد کرده اند.

 در کازرون در حال حاضر نزدیک به ۶ دانشگاه داریم و شهری است که اولین روزنامه نگار کشور و اولین عکاس در جنوب کشور از آن برخاسته و همچنین شاعران بزرگی چون گلبن، سعیدی و ایزدی در عصر مشروطه و همچنین مردانی و اجتهادی در عصر حاضر، نشان می دهد که این شهر همیشه علم پرور بوده است.

 هم اکنون هم دانشمندان بزرگی داریم که در‌ خارج از کازرون به سر می‌برند، دانشمندانی که در طب ریاضیات و فیزیک و ادبیات، سرآمد کشور هستند.

آیا در حوزه فرهنگ‌ و هنر، آن طور که باید گام‌های موثر برداشته شده است؟

 بله در رشته های نقاشی، خط، فیلم‌ سازی، تئاتر و شعر گام های خوبی برداشته شده اما با توجه به ظرفیت هنر‌ی و علمی کازرون انتظار بیشتری از متولیان هنری کازرون می رود.
 
از ادیبان‌ این شهر کسی را می شناسید و با آنها ارتباط دارید؟

در کازرون شاعران و ادیبانی داریم که در سطح کشور می درخشند، چون قاسم صرافان، محمد عارف، رضا رهگذر، نادر فخرآور، استاد آل مجتبی، شاعران‌ محافل ادبی و انجمن‌های کازرون، که من با همه ی آن ها ارتباط خوبی  دارم.

نصرالله مردانی، پزشکیان، اصلاح‌ پذیر و اجتهادی، اصلاح پذیرو ... از شاعران به نام‌‌ این‌ خطه بودند، یاد و نامشان‌گرامی باد.

شما شاعری نامدار هستید. از ارتباط شعر‌ با زندگی بگویید؟

راستش را بخواهید من نامدار نیستم اما وامدار هستم، در مورد تاثیر شعر در زندگی حضرت حافظ می فرماید: راهی بزن که آهی با ساز آن توان زد
 شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد

 شعر و موسیقی دو عنصر لاینفک زندگی مردم است، مردم ایران مخصوصا استان فارس با شعر زندگی می کنند و گاهی وقت ها با یک بیت شعر، موضوع منطقی و یا فلسفی را تایید و یا تکذیب می کنند.
بنده هم از مردم جدا نیستم، تازه اگر بخواهم شعر را هم رها کنم  شعر مرا رها نمی کند.

دلربایی اشعار حافظ و غمزه ی موسیقیایی غزلیاتش ما را وادار می کند که هر شب موقع خواب با سفینه ی غزلش لبی تر کنیم و مستانه بخوابیم، تا شاید با حافظ دمی در کنار آب رکن آباد قدم بزنیم و گل گشت مصلی را به تماشا بنشینیم

هرچند ساقی از می باقی چیزی در جام ما نریزدو هی حافظ بگوید: بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت کنار آب رکن آباد و گل گشت مصلا را

اثر مکتوبی هم‌ دارید؟

 متاسفانه تا به حال موفق نشده ام  آثار خودم یعنی اشعار و داستان هایم را به زیر چاپ ببرم اما چند کار پژوهشی چاپ کرده ام از جمله کتاب فرّ و فرهنگ و رای، تاثیر آیات و احادیث در شاهنامه ی فردوسی، خلاصه ی داستان ویس و رامین به نثر، چراغ شب زدگان پای دار می سوزند، مجموعه ی اشعار شاعران کازرونی درباره ی دفاع مقدس، 
یک اثر دیگر هم به نام حسن روز افزون، تاثیر زیبایی درون بر زیبایی برون در اشعار حافظ ومولوی، زیر چاپ دارم و چند اثر دیگر هم در انتظار چاپ به سر می برند تا ببینم کی چله آنها سر می رود.

 

سخنان یک شاعر چگونه می تواند زبان‌ گویایی داشته باشد باشد تا دلنشین و تاثیر گذار‌ واقع گردد؟

اگر شاعر با مردم باشد و به دلیل گفتن چند بیت شعر، از مردم، خدا، پیغمبر، دولت و ملت طلب کار نباشد، همچنین خود را تافته ی جدا بافته نینگارد و همان باشد که هست  مطمئنن زبان گویای مردم می شود.

شاعری که سرتا پا من باشد یک چارک هم به حساب نمی آید هر چند در این زمینه از علم‌ کافی برخوردار باشد.

 آیا تاکنون در مسابقات و جشنواره ها شرکت کردید و مقامی کسب نموده اید؟

هرچند که اهل جشنواره نیستم، اما تا الان مقام اول شعر بین استادان دانشگاه سراسر کشور را با شعر شوکران کسب کردم، همچنین مقام سوم داستان نویسی با داستان سایه های وحشت و مقام دوم داستان نویسی با داستان عباس شمر بین استادان دانشگاه کشور نصیب خود کرده ام.

از شما به عنوان‌ جوان‌ سپیدمویی یاد می کنند که روحیه بسیار خوبی دارد و همیشه لبخند می زند آیا این به روحیات شاعری شما بر می گردد؟

شما با این توصیفات بنده را شرمنده می کنید، اگر این طوری که شما می فرمایید درست باشد، بله هم به روحیات شاعری برمی گردد و هم به تاثیر پند و نصیحت های دیگران مخصوصا اندرز های سعدی و حافظ و دیگر شاعران.

حافظ می فرماید: ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
 جامه ی کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم

 و یا سعدی می گوید:
 هرکه نان از عمل خویش خورد، منت حاتم طایی نبرد
متوقع بودن از مردم خیلی سخت و سنگین است

انجمن‌های ادبی شهر کازرون در چه وضعیتی هستند، با بقیه محافل ادبی هم ارتباطی دارید؟

انجمن های ادبی کازرون حدود دو سال به خاطر کرونا تعطیل بود، اما به صورت مجازی برگزار می شد، انجمن ادبی اهل قلم هم که بنده مسئولیت آن را به عهده دارم در فضای مجازی برگزار می شد اما دیروز به لطف خدا رسما حضوری برگزار شد و در باره ی فرمالسیم در شعر حافظ بحث مفصلی مطرح شد.

در مورد انجمن های دیگر  مثل انجمن ادبی یلدا، پریشان و بیشاپور بنده هم در گروه های آنها عضو هستم و هم هر وقت لازم باشد و از من دعوت کنند با آنها ارتباط برقرار می کنم، این انجمن ها به حمدلله فعالیت خوبی دارند.

در محفل یادواره شهید لیله القدر کازرون‌ حجه الاسلام والمسلمین‌ حاج محمد خرسند شعر خوانی زیبایی داشتید. اثری هم‌ با تصحیح و نظارت شما در مورد شهیدان‌ دفاع مقدس به تالیف رسیده است از احساس و ارادت خود به آزادگان‌ بهشتی بگویید؟

با صبا در چمن لاله سحر می گفتم 
که شهیدان که اند این همه خونین کفنان

 خدا رحمت کند همه ی شهدا مخصوصاً شهید خرسند که برای کازرون بسیار زحمت کشید، هرچند همه آنها آمرزیده ی خدایی هستند و در مقام عند ربهم یرزقون بهره می برند.

شعری  که برای شهید خرسند قرائت کردم به سفارش خود ایشان سرودم، شهید خرسند در زمان حیاتش در جلسه ای که برای شهدا شعرخوانی داشتم به من گفت فلانی اگر شهید شدم، برایم شعر می گویی؟ من هم به شوخی گفتم که حاج آقا تو شهید بشو چشم، و همان روز شهادتش برایش سرودم.

من همواره نه تنها خود را مدیون شهدا می دانم بلکه هر وقت از آنها یاد می کنم به معنای واقع شرمنده آنها می شوم و یا در برابر عکس هایشان و آرامگاه ها یشان که می ایستم، خجالت می کشم چرا که برای آنها کاری در خور و شایسته نکرده ام هرچند برای ۵۰۰ نفر از شهدای عزیز کازرون اشعاری سروده ام اما مطمئنم که هیچ گاه نه به پای مقام آنها خواهم رسید و نه هرگز می توانم کاری در خور و شایسته ی شان آن ها انجام بدهم. می دانم که آن ها برای من خیلی کار انجام داده اند.

با شناختی که از شما داریم‌ از چهره های انقلابی هستید،  آیا دوست دارید در محافل ادبی با رهبرمان شعرخوانی داشته باشید؟

 پای ما لنگ است و منزل بس دراز
 دست ما کوتاه و خرما بر نخیل

 حافظ از سرپنجه ی عشق نگار
 همچو مور افتاده شد در پای پیل
 
شاه عالم  را بقا وعز ّو ناز
 باد و هر چیزی که باشد زین قبیل
قطعا آرزوی قلبی من است.

 تلخ ترین‌ و شیرین‌ترین‌ خاطرات خودتان را بگویید؟

تلخ ترین‌ خاطره ام طوری است که هنوز تلخی اش را حس می کنم‌، ساعت آخر بود، در مدرسه ی راهنمایی قدسی کازرون  تدریس می کردم؛ دو نفر از دانش آموزان با هم صحبت می کردند دوبار به آنها تذکر دادم اما آنها گوششان بدهکار نبود، باز هم صحبت کردند، خیلی عصبانی شدم به سراغ شان رفتم و با یک پس کله ای حالشان را جا آوردم، زنگ تعطیل نواخته شد، همه از کلاس بیرون رفتند به جز آن دو نفر، پشت میزم نشسته بودم، فکر کردم برای گله و یا انتقام نشسته اند.

چند لحظه بعد آن دو نفر  بلند شدند جلو میز من آمدند و در حالی که سرشان به  زیر خم  بود،  یکی از آنها دست کرد در کیفش و یک کادو بیرون آورد و جلوی من گذاشت و دو نفری از کلاس فرار کردند.

کادو را باز کردم، کتاب آداب تعلیم و تعلم نوشته شهید ثانی بود، برگ زدم در صفحه ی اول نوشته‌ بود: تقدیم به معلمی که هیچ گاه دستش روی دانش آموزان بلند نمی کند، آن روز آنها  برای من تلخ ترین خاطره  را به جا گذاشتند وبه معنای واقع، کاش زیر گل می رفتم را آرزو کردم.

شیرین ترین خاطره ام‌ این بود که مدرسه ی ارسال تازه افتتاح شده بود، قرار بود در آن فرزندان شهدا و فرهنگیان درس بخوانند.

به خاطر کمبود کلاس، مدارس دیگر سی چهل نفر از شلوغ ترین دانش آموزان خود را به مدرسه ارسال فرستادند، قبل از تشکیل کلاس، مدیر مدرسه یک کیسه آورد و تعداد زیادی رینگ بوکس، چاقو، زنجیر و چیزهای دیگر از جیبشان بیرون آورد؛ انها به کلاس رفتند، معلم علوم وارد کلاس شد، بچه ها بدون معطلی او را هو کردند؛ معلم زبان رفت او را هم هو کردند، معلم علوم اجتماعی وارد شد او را نیز.

نوبت من شد  بدون این که یک  کلام صحبت کنم به تک تک چهره ی  آنها نگاه کردم  و بعد گفتم: رستم کمر سهراب را گرفت و او را به زمین زد بعد گفتم نه بگذارید از اول بگویم.

داستان رستم سهراب را از آغاز تا پایان با آب و تاب تعریف کردم.، آنها سراپا غرق داستان شدند در پایان گفتم: می دانید چرا رستم سهراب را کشت ؟ چون سهراب متجاوز به ایران بود با این که رستم می دانست که او فرزندش است.

بچه ها! کسی که قدرت دارد و کسی که علم دارد راهو  نمی زند، فحش نمی دهد، فحش و هو  مال آدم های ضعیف است.
 بچه ها برایم دست زدند  و تا آخر سال هم هیچ معلمی را هو نکردند، صدای زنگ استراحت بلند شد و این شد بهترین خاطره ی دوران معلمی ام.

برای بهتر شدن‌ فضای فرهنگی و هنری و پیشرفت در حوزه فرهنگ‌ و هنر در این شهرستان چه پیشنهادی دارید؟

برای پیشرفت هنر و فرهنگ در هر شهر و کشوری دو چیز لازم است، اول مسئولان و هنرمندان دلسوز و دوم بودجه.

به قول آقای قرائتی درست است که حضرت عباس علیه السلام برای خدا می جنگد اما اسبش که کاه و جو می خواهد.

 این یک نکته، دیگر این که هنرمندان باید خود را به سلاح علم در رشته ی هنری خود بیش از پیش مجهز کنند، هر روز مطالعه کنند و سطح علمی و هنری خود را بالا ببرند. انجمن های شعر و دیگر انجمن های هنری باید برای هنرجویان و هنرآموزان خود، کلاس های جدی بگذارند و در آن کلاس ها بحث‌های جدی کنند، مثلاً انجمن شعر و داستان نباید منحصر به خواندن شعر و داستان بچه های انجمن شود، بلکه باید در این انجمن ها اشعار شاعران بزرگ و داستان های نویسندگان بزرگ خوانده و نقد شود و اطلاعات عمومی هنرآموزان و هنرجویان را به وسیله ی مطالعه شخصی آنها و بحث درباره ی موضوع های مورد مطالعه در کلاس، سطح علمی آنها را بالا ببرند.

 اینکه ما چند انجمن و چند فرهنگ سرا داشته باشیم اما از بار علمی و هنری خالی باشند کار خاصی انجام نداده‌ایم در پایان موفقیت همه کسانی که در راه اعتلای هنر و علم و ادب در کازرون  زحمت می کشند از خداوند بزرگ خواهانم هم چنین از مسئولان خبرگزاری فارس و مخصوصاً از شما که هم‌ خبرنگار هستید و هم‌ َشاعر و به بنده این فرصت را دادید تا بتوانم مطالبی نه چندان در خور و شایسته  مورد بررسی قرار بدهم  تشکر و قدردانی می کنم. موفقیت همه ی شما را از خداوند بزرگ خواهانم.

به گزارش فارس؛  در آخر اینکه بزرگان هر دیار داشته های با ارزش ما هستند که باید آنها را قدر بدانیم و تا زنده هستند، با آنها خاطرات زیبایی در زندگی بیافرینیم تا بدانند که برایمان‌ چقدر مهم‌ هستند.

یک قدردانی کوچک‌ در مقابل این همه که از آنان یاد گرفته ایم‌ قطره ایست در برابر عظمت دریا، اما این مهم شایسته ترین‌کاری است که از هر انسانی برمی آید سایه بزرگان کشورمان مستدام.

انتهای خبر/خ

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول