به گزارش خبرگزاری فارس از ایلام، ورزش یکی از موضوعاتی است که بسیاری از افراد در طول زندگی روزمره خود در مورد آن صحبت میکنند؛ حال اما مدتی است که رشته تیراندازی بین مردم ایران بیشتر شناخته شده و مردم بیشتر در مورد آن صحبت میکنند.
ماجرا از یک ورزشکار شروع شد! ورزشکاری که برای اولین بار توانست مدال طلای المپیک را در رشته تیراندازی کسب کند و ایران را سراسر غرق در شادی کند.
جواد فروغی، ورزشکار دهلرانی تیم ملی تیراندازی ایران در رشته تیراندازی با تپانچه ۱۰ متر مردان المپیک تابستانی ۲۰۲۰ مدال طلا گرفت و این نخستین نشان تیراندازی ایران در بازیهای المپیک بود، فروغی همچنین با کسب امتیاز ۲۴۴/۸ رکورد المپیک را نیز شکست تا شیرینی این پیروزی را برای مردم ایران دوچندان کرده باشد.
یک بیوگرافی کوتاه از خودتان بگویید.
من جواد فروغی ۴۲ ساله اهل شهرستان دهلران از استان ایلام هستم؛ زمانی که جنگ تحمیلی شروع شد ۹ ماهه بودم و همزمان با شروع جنگ ما مردم دهلران آواره شدیم و به شهرستان آبدانان رفتیم و تا سال ۷۰ در شهرستان آبدانان بودیم.
سال ۷۰ که بازسازی دهلران به فاصله دو سال پس از پایان جنگ آغاز شد به همراه خانواده و سایر مردم به شهرستان دهلران بازگشتیم و من هم در همان سال ادامه تحصیل خود را در مقطع راهنمایی آغاز کردم.
دوران متوسطه و دبیرستان را در دهلران سپری کردم تا سرانجام در سال ۷۶ در رشته پرستاری قبول شدم و به تهران آمدم و از آن زمان تا کنون ساکن تهران هستم.
دوران سربازی خود را در تهران سپری کردم و بعد از آن هم در یکی از درمانگاههای خصوصی تهران در منطقه مشیریه تهران مشغول به کار شدم و سال ۸۵ هم در دانشگاه دانشگاه بقیه الله استخدام شدم و تا به امروز هم به عنوان پرستار در حال خدمت هستم.
شما مدافع حرم بودهاید؟
بله، البته من مدافعِ مدافعین حرم بودم؛ کار من در حوزه پشتیبانی و بهداری بود و به عنوان پرستار در خدمت مدافعان حرم بودم حتی در آن زمان برخی مردم سوریه هم برای مشکلات خود یا فرزندانش به درمانگاههای ما مراجعه میکردند.
چند سال مدافع حرم بودهاید؟
حضور من در سوریه به طور پیوسته نبود؛ مجموعا طی سالهای ۹۲ تا ۹۴ به مدت ۸ ماه به عنوان امدادگر در سوریه بودم که البته این حضور به طور داوطلبانه بود و خیلی خوشحال بودم از این که افتخار حضور در جمع مدافعان حرم نصیبم شده بود.
هدف شما از رفتن به جمع مدافعان حرم چه بود؟
وظیفه و رسالت من و همه کسانی که لباس پرستاری را میپوشند این است که به هر کسی که نیازمند کمک است یاری برسانیم و بدیهی است که برای انجام این وظیفه، زمان و مکان یا دوست و دشمن بودن آن فرد برای ما فرقی نمیکند.
از مدالهایی که در رشته تیراندازی کسب کردهاید بگویید.
من از سال ۹۶ عضو تیم ملی تیراندازی هستم و تمرینات من تا قبل از شروع بحران کرونا در سال ۹۸ ادامه داشت؛ با شروع کرونا مراکز با یک سری تعطیلیها مواجه شدند که فدراسیون و مراکز ورزشی تعطیل بودند و تا چند ماه تمرینات را در منزل ادامه میدادم.
این روند تا بازگشاییهای محدود مراکز ورزشی ادامه داشت تا این که بالاخره با بازگشایی محدود مراکز ورزشی توانستم برای حداکثر ۲-۳ روز در هفته به مراکز ورزشی بروم و تمرین کنم.
طی مدتی که در منزل تمرین میکردم به دلیل نبود امکانات حرفهای تمرینات را فقط به صورت خشک (بدون شلیک) انجام میدادم ولی پس از بازشدن مراکز ورزشی توانستم تمرینات را همراه با شلیک دنبال کنم.
بعد از گذشت چند ماه، مسابقات آنلاین اندونزی و قزاقستان و مصر آغاز شد که توانست آمادگی تیم ملی را بالا ببرد چرا که تیم ما مدتها از میپانهای واقعی و حس مسابقات دور افتاده بود.
بعد از این مسابقات هم مسابقات جهانی هند با وجود این که یکی از پیکهای شدید بیماری کرونا در این کشور شروع شده بود با موافقت دولت هند برگزار شد و پس از پایان این مسابقات، باقی مانده سهمیههای المپیک بر اساس رنگینک بین شرکت کنندگان توزیع میشد و بر همین اساس مسابقه مهمی تلقی میشد و فرصتی مناسب برای کسب سهمیه المپیک به حساب میآمد.
خوشبختانه ما توانستیم هندیها را در کشور هند شکست دهیم و خود این موضوع در کنار حس یک میدان رقابت واقعی روحیه تیم ما را بسیار بالا برد.
پس از این مسابقات راهی مسابقات جام جهانی کرواسی شدیم و یک بار دیگر لطف خدا شامل حال ما شد و توانستیم مدال طلا را کسب کنیم و این موضوع انگیزه ما را برای تمرینات منسجم تر و کسب سکو در مسابقات بعدی بیشتر کرد.
نکته جالب توجه در خصوص نمرات مسابقات که باید عرض کنم این است که چرا در مسابقات هند من با اختلاف ۴/ نمره برنده شدم، در مسابقات کرواسی ۱/۳ نمره ولی در مسابقات المپیک بنده با ۶/۹ نمره برنده مسابقات شدم که این اختلاف نمره بین نفر اول و دوم حتی در مسابقات لیگ برتر یا لیگ دسته یک هم وجود ندارد و به همین دلیل است که من عرض میکنم شاید این موضوع ارزش این را داشته باشد که مربیان و کارشناسان تیراندازی در کشور بررسی کنند که چرا کسانی که در مسابقات گذشته نمرات قابل توجهی داشتهاند در مسابقات المپیک اینقدر افت کردهاند و اختلافشان را نفر اول باید اینقدر زیاد بشود.
چه زمانی استعداد تیراندازی شما کشف شد؟
در بیمارستان بقیه الله تهران ما امکانات مختلفی برای ورزش و سرگرمی کارکنان داریم که یکی از این امکانات باشگاه سلاحهای بادی در زیر زمین بیمارستان بود که بعد از مراجعه و تستی که از بنده گرفته شد تشخیص دادند که استعداد تیراندازی در من وجود دارد و کارهای مربوط به آموزش من در رشته تیراندازی در این باشگاه آغاز شد.
در لحظهای که روی سکو بودید و مدال طلای المپیک را دریافت کردید به چه چیزی فکر میکردید؟
به خیلی چیزها: خوشحالی از پیروزی در برابر رقبا، خوشحالی از اهتزاز پرچم، به نتیجه رسیدن زحماتی که این مدت کشیدیم و تصور خوشحالی مردم و خانواده از این مدال...
زمانی که شما مدال طلا را گرفتید با واکنشهای متعددی روبرو شدید؛ عبارتی که در ذهن شما باقی ماند چه بود؟
+ عبارت خوب یا بد؟
- هر دو
عبارت خوبی که هنوز هم به خاطرم هست مربوط به یکی از روزنامهها بود که با تیتر «فروغ دیده حق باوران» به این موضوع واکنش نشان داده بود.
عبارت دیگر هم مربوط به سوء برداشتی بود که از حضور بنده در سوریه به وجود آمده بود که من را تروریست و مزدور خطاب کرده بودند که واژههای سختی بودند.
آن روزها عکسی را از یک نفر که به همراه سلاح روی یک پشت بام یا یک جای مرتفع قرار داشت منتشر کردند و آن را به من نسبت دادند که اصلا معلوم نبود مربوط به کجا یا چه کسی است و جالب بود که با این وجود این عکس را به من نسبت دادند که کاملا دروغ بود.
ماجرای ورزشکار کرهای چه بود؟
او از دوستان من است و بعد از این اظهارات از من معذرت خواهی کرد و گفت که تحت تأثیر القائات رسانه ها و خستگی از پرواز این صحبتها را انجام داده است.
ورزشکار کرهای بخاطر این صحبتهایی که صحت آنها مشخص نشده بود حتی از طرف فدراسیون و ملت خود نیز تحت فشار قرار گرفت که در نهایت به عذرخواهی او منجر شد.
در زمینه آموزش تیراندازی فعالیتی انجام میدهید؟
تیراندازی رشتهای است که اگر شما بخواهید هم مربی و هم ورزشکار باشید باعث افت در فعالیت ورزشکاری شما میشود و فعلا تا زمانی که ورزشکار هستم به مربیگری فکر نمیکنم.
آینده ورزشی خود را چگونه میبینید؟
انشاالله قصد دارم که حداقل در المپیک پاریس حضور داشته باشم و اگر به یاری خدا بتوانم آمادگی تکنیکی و تاکتیکی خود را حفظ کنم این اتفاق دور از انتظار نیست.
من امید دارم که حتی در بازیهای آسیایی بعد از المپیک هم بتوانم شرکت کنم و این موضوع اول به یاری خدا و بعد از آن هم با تلاش و حفظ آمادگی میسر شدنی است.
نظر شما در مورد وزارت ورزش چیست؟
با توجه به تحریمها و شرایط اقتصادی و محدودیتهایی که وجود داشت عملکرد وزارت ورزش به نسبت خوب بود و به طور مثال تعداد ورزشکارانی که در المپیک و به طور مشخص در رشته تیراندازی حاضر شدند تعداد قابل قبولی بود و با توجه به همین سیاستهای وزارت ورزش و برنامه ریزیهای صورت گرفته توانستیم یک رکورد خوب ثبت کنیم؛ اما یک گلهای که ورزشکاران از وزارت ورزش و جوانان دارند این است که اخیرا سکههای پاداش ورزشکاران را حذف کردهاند و بجای آن امتیازهایی به ورزشکاران داده میشود که هر امتیاز را معادل دو میلیون تومان در نظر گرفتهاند.
انتظارات شما از مسئولین چیست؟
شاید این صحبتها حالت کلیشهای پیدا کرده باشد اما همچنان خواستههای اساسی ورزشکاران بیشتر در رابطه با مسائل مالی، مسکن، شغل، درمان و هزینههای جانبی است.
البته در کنار مسائل مالی، بحث حمایتهای معنوی هم بسیار اهمیت دارد و میتواند ورزشکاران را نسبت به افق پیش روی خود امیدوار کند؛ میتوان از ورزشکاران در پستهای مشاورهای استفاده کرد تا از تجربیات و نظرات ورزشکاران برای پیشرفت هر چه بیشتر ورزش و همچنین ارج نهادن به زحمات ورزشکاران و پیشکسوتان بهره کافی برده شود.
همسر شما چه نقشی در موفقیتهای شما داشتهاند؟
کسی که با یک ورزشکار زندگی میکند باید سختیها و دوریهای زیادی را تحمل کند حتی نباید خم به ابرو بیاورد که نکند روحیه همسرش خراب شود.
حالا شما حساب کنید همسر من در کنار این موارد باید از سه فرزندمان هم مراقبت میکرد و به این موارد پرستار بودن همسر را هم اگر اضافه کنیم سختی کار همسرم کاملا مشخص خواهد شد؛ آن هم در شرایطی که من طی این مدت در بیمارستان به عنوان عضوی از کادر درمان درگیر شرایط کرونایی هم بودم و این سختی کار را چندین برابر میکرد.
تا به حال همسرتان مانع شما شده؟
نه، اتفاقا همیشه پشتیبان بنده بودهاند؛ علی رغم این که میدانم در خیلی از موارد سختیهای زیادی را تحمل کردند و شاید بتوان گفت به معنی واقعی کلمه کم آوردند اما هیچ وقت مانع من نشدند و گلایهای نداشتند.
واکنش اطرافیان به مدال شما چه بود؟
گذشته از این که همه اعضای خانواده یا اطرافیان از مدالی که کسب کردم خوشحال بودند یا اشک شوق میریختند و شادی میکردند، نکتهای که در مورد اهل فامیل وجود داشت این بود که خیلی از اطرافیان میگفتند که باعث افتخار و سربلندی فامیل شدهای و این موضوعاتی است که در مورد حال و هوای آن روزها و واکنش اطرافیان به مدال طلای المپیک به خاطر دارم.
رسانههای معاند؟
بحث رسانههای بیگانه یک روز پس از دریافت مدال شروع شد که رسانههای مزدور خارجی شایعاتی را به گوش مسئولین کمیته بینالمللی المپیک رساندند که به همین دلیل سوالاتی از کمیته ملی المپیک پرسیده شد که پس از ارائه توضیحات در خصوص علت حضور من در سوریه و این که بنده به بخاطر شغل پرستاری در این کشور حضور داشتم این سوتفاهم برطرف شد و کمیته بینالمللی المپیک ادعای رسانههای معاند را نپذیرفت.
کلام آخر؟
دلیل موفقیت خود را فقط لطف خدا میدانم و هر چیز دیگری هم که هست زیر مجموعه همین لطف خداوند قرار میگیرد؛ اگر همسرم از من حمایت کرده لطف خدا بوده، اگر تلاشی بوده لطف خدا بوده که انگیزه به ما داده است.
در پایان تشکر میکنم از تمام کسانی که به هر نحو در موفقیت بنده نقش داشتهاند؛ چه کسانی که از آنها نام بردهام و چه کسانی که تا کنون اسمی از آنها برده نشده و از خانواده خودم و مادرم به طور ویژه تشکر میکنم.
انتهای پیام/ی