به گزارش خبرگزاری فارس از کوار، گروهی فعال از بسیجیان و دلدادگان راه سردار سلیمانی در شهرستان کوار، در گروه جهادی تحت عنوان سردار دلها جمع شدهاند تا دنباله رو راه شهیدان باشند و نور امیدی باشند در چشمان مردم محروم دیارشان.
روحیه جهادی یعنی کار را برای خدا انجام دادن و اردوهای جهادی امروز تبدیل به یک حرکت خودجوش در خدمتگزاری به روستاها و مناطق محروم کشور تبدیل شده است، حرکتهای عامالمنفعهای که یادآور جهاد سازندگی در آغاز انقلاب است که جوانهای آن زمان شروع کردند، همان هنگام که رهبر عزیزمان فرمان تشکیل جهاد سازندگی را صادر کرد.
فعالیت گروه جهادی سردار دلها که در چندین حوزه مختلف و به طور همزمان در تعطیلات نوروز انجام میشد، توجهام را جلب کرد، گروهی از جوانان و افراد با تجربه و از همه قشری در این گروه جمع شدهاند و از همه جالبتر سرپرست و مسؤول این گروه که خود نیز پا به پای بقیه اعضای گروه فعالیت میکرد.
خودش که میگوید، اردوی جهادی برای من و هر فردی تعریف خاصی دارد، یکی آن را آمیزهای از عشق برای خدمت رسانی به همنوع در مناطق محروم میبیند و دیگری آن را آزمونی برای سنجش خود؛ جهادگرانی که در این اردوها روح خود را صفا میدهند و با انجام کارهای عمرانی، بهداشتی، فرهنگی و ... لبخند را بر لب روستاییان و محرومان مینشانند.
غریب بامداد مسؤول گروه جهادی سردار دلهای شهرستان کوار است که حدود ۱۴ گروه جهادی را در کنار هم به عنوان جبهه جهاد و محرومیت زدایی و تشکیلات مردمی سردار دلها در کنار هم جمع کرده و معتقد است کارهای تشکیلاتی و قرارگاهی طبق سخنان رهبری معظم، بهتر و اصولیتر پیش میرود.
وی توضیح داد: گروههای ما چندین شاخه دارد که هر کدام توسط متخصصین آن رشته فعالیت میکنند مثل شاخه عمرانی که کارشان ساخت و ساز ساختمان، برای محرومین است و یا کارهایی مثل لوله کشی آب، گاز و برق کشی ساختمانها و ساخت حمام و سرویس بهداشتی و تجهیز آنها.
مسؤول گروه جهادی سردار دلها افزود: شاخه دیگر آن، کارهای خیریهای مثل تهیه بستههای معیشتی، تهیه جهیزیه یا خرید وسایل منزل است و شاخه فرهنگی، آموزشی، کارآفرینی مثل آموزش حرفههای مختلف به افراد برای شروع کسب و کار و شاخه بهداشتی که با همه گیری کرونا فعالیت این بخش مضاعف شده است، مخصوصا در قسمت تدفین فوتیهای کرونایی که تمام مراحل تدفین با بچههای گروه جهادی بوده است.
بامداد با بیان اینکه افراد گروه در برخی از روزها که فوتیهای کرونا زیاد بود به کمک دارالرحمه شیراز میرفتند و فعالیتشان تنها منحصر به شهرستان کوار نبود، ادامه داد: طی این دو، سه سالی که موضوع کرونا مطرح بوده است ۱۰۰ درصد غسلها در سطح شهرستان کوار که حدودا کمتر از ۲۰۰ فوتی داشتیم، توسط گروه جهادی ما غسل داده شده و حدود ۹۵ درصد از تدفین هم با اعضای گروه بوده است، به غیر از حدود ۱۰ تا ۱۵ نفر که اقوام و بستگان متوفی خودشان برای تدفین و خاکسپاری درخواست می دادند.
وی گفت: از اوایل شیوع کرونا در کشور با احداث کارگاه تولید ماسک در سه نقطه شهرستان، فعالیت خودمان را شروع کردیم، در بازه زمانی که ماسک کمیاب و یا خیلی گران بود، در حدود ۱۴ ماه فعالیت داشتیم و این وسیله ضروری را به دست مردم میرساندیم، حتی در ماه محرم که قرار بود مردم با پروتکلهای بهداشتی در مراسم هیاتها حاضر شوند، از شهرستانهای همجوار برای گرفتن ماسک به کارگاه ما میآمدند.
این بسیجی جوان بیان کرد: ۱۴ نقطه از شهرستان را تقسیم بندی کرده بودیم و هرگروه به طور مداوم آن مناطق را ضدعفونی میکردند، بعضی از گروهها از ساعت ۱۲ شب به بعد که رفت و آمدی نبود کار ضدعفونی را شروع میکردند و میشود گفت کار به طور شبانه روزی دنبال میشد یا مکانهای پر رفت و آمد مثل جایی که مسافران رفت و آمد داشتند و از وسایل نقلیه عمومی استفاده میکردند را به شکل مداوم با ضدعفونی پوشش میدادیم.
بامداد ادامه داد: گروهی دیگر از بچهها همزمان مشغول امر به معروف به افرادی که پروتکلها را رعایت نمیکردند و دادن اطلاعات در مورد ماسک زدن و استفاده از ضدعفونی ها مشغول بودند و همزمان افرادی که مشکوک به ابتلا بودند را شناسایی میکردند و با آمدن واکسن در حیطه واکسیناسیون همکاری خود را شروع و عدهای در روزهای بحرانی کرونا در بیمارستان علی اصغر و سعدی در شیراز همراه و یاریگر کادر درمان بودند.
وی با بیان اینکه افراد گروه را به طور تیمهای مختلف دسته بندی کردهایم، افزود: ما تیم شناسایی، تدارکات، مالی، ارزیابی، حمایتی و ... داریم مثلا تیم شناسایی ما، در روستاها و مکانهای مختلف مدام در حال شناسایی هستند و اوضاع و نوع و میزان محرومیت مناطق را میسنجند و با توجه به اولویتهای ما که در اساس نامه گروه نوشتهایم، دسته بندی و برنامه ریزیهایی انجام میدهیم.
خانوادههای نیازمند در اولویت کمک هستند
مسؤول گروه جهادی سردار دلها با اشاره به اینکه در قسمت کارهای عمرانی وقتی تیم خانوادهای نیازمند را شناسایی میکند با توجه به نوع نیاز آن خانواده برنامهریزی میکنیم، یادآور شد: به آنها میگوییم مثلا ۵ روز یا ۲۰ روز دیگر میآییم و کارمان را شروع میکنیم و اولویت اول را به خانوادههای نیازمند میدهیم و مثلا ساخت مسجد، مدارس، خانه عالم یا حسینیه در اولویتهای بعدی هستند و اگر موضوعات اورژانسی بود که به سرعت وارد عمل میشویم، مثل سیل اهواز که نیروی اعزامی داشتیم و یا سیل عید نوروز در شیراز که حدود یک هفته و تا اتمام کار، گروه جهادی ما در منطقه سعدی حاضر بود و به مردم کمک میکرد.
بامداد که خود نیز شغل آزاد دارد و در حرفه بنایی ماهر است، در مورد ارزیابی کار و میزان مصالح مورد نیاز همچنین تعداد روزهای فعالیت و کلا زیر و بم کار نظر میدهد و این تخصص و پای کار بودن را میتوان به عنوان یکی از مزیتهای خوب این گروه جهادی فعال نام برد.
از او در مورد رزمایشی که ۹ فروردین امسال برگزار شد پرسیدم که توضیح داد: در این رزمایش که با فراخوان گروههای مختلف انجام گرفت، هرکدام از گروهها در قسمتهای مختلف در کنار هم فعالیت کردند، مثلا کادر درمان ما که فعالیت میکردند همزمان گروهی از بچهها در قسمت انتقال خون فعال بودند و گروهی دیگر به واکسیناسیون طیور و دام روستاییان و عشایر پرداختند و گروه عمرانی در چند نقطه مختلف همگی مشغول ساخت و ساز بنا و کارهای عمرانی و خورده کاریهای دیگر بودند و توانسیتم همزمان با هم به همت اعضای گروه تمام کارها را به پیش ببریم و من فکر میکنم این حجم از فعالیت متنوع در یک روز کار بزرگی بود که از پس آن به خوبی برآمدیم.
از نحوه فراخون اعضا گروه جهادی سردار دلها پرسیدم که گفت: ما در فضای مجازی گروهی را تشکیل دادیم که از همه قشر پیر و جوان و افراد متخصص هستند که بعد از شناسایی مناطق محروم و نوع فعالیتی که قرار است انجام دهیم، این فراخوان را در گروه قرار میدهیم و اعضاء با توجه به نوع فعالیتشان اعلام آمادگی میکنند و ما از قبل توسط تیم پشتیبانی و تدارکات وسایل و امکانات را مهیا کرده و روز اردو را اعلام میکنیم.
همیشه افرادی هستند که وقت آزاد برای همکاری دارند
مسؤول گروه جهادی سردار دلها اظهار کرد: برخی از افراد گروه، شغل آزاد دارند یا مثلا دامدار و کشاورز هستند یا از کسبه شهرستان هستند، برخی افراد، کارمند اداره یا بازنشسته هستند که اکثرا روزهای تعطیل یا اواخر هفته اعلام آمادگی میکنند و وقتهایی که فراخوان میزنیم، همیشه تعدادی از افراد هستند که میتوانند کارهای خودشان را با فعالیت در گروه جهادی وفق بدهند و پای کار حاضر شوند.
از نحوه کار در شرایط سخت میپرسم که جواب میدهد: بچهها، دلسوزانه فعالیت میکنند و با توکل به خدا هیچ کاری برای ما سخت نیست، حتی سالهای پیش، بنایی ساختمان داشتیم که چون ضرورت داشت، در ماه رمضان تا نزدیک به افطار کار میکردیم و یادم میآید چند گروه مختلف را کنار هم گذاشتیم و یک شبانه روز ۹۰ درصد کار یک ساختمان را با همت بچهها انجام دادیم، بعضی از قسمتها را بچهها از افطار تا سحر انجام میدادند، چون هدف داریم، سختیهای کار برایمان معنایی ندارد.
بامداد افزود: به طور میانگین در سال گذشته که ۳۶۵ روز بود، یک ششم از سال را اردوی جهادی داشتیم، یعنی هر ۶ روز یک روز را بچه ها در اردو گذراندن البته به طور میانگین به این صورت است، چون اردوهای جهادی یک روزه داشتیم و اردوی جهادی ۱۰ یا ۱۵ روزه هم بوده است که چندین گروه در قسمت های مختلف در حال فعالیت بودند و برخی از هفتهها، اعضای گروه در حال استراحت بوده و فعالیت نداشتیم.
اردوهای جهادی همگی فی سبیل الله هستند
در مورد هزینههای و حمایتهای مالی از گروه جهادی سردار دلها پرسیدم توضیح داد: فعالیت گروه جهادی ما زیر نظر جهاد سازندگی سپاه است ولی همه اعضای گروه فی سبیل الله فعالیت میکنند و تا به حال از طرف هیچ ارگان، اداره و مسؤولی حمایت نشدهایم.
وی یادآور شد: تیم مالی داریم که برای انجام فعالیتها، از خیرین کمک میگیرند و با توجه به نوع هزینهها به سراغ افراد مختلف میروند و در برخی مواقع خود اعضای گروه هزینه خرید وسایل یا هزینههای جاری در مدت اردو را متقبل میشوند، البته در کل بودجه خاصی نداریم و با تامین هزینههای مالی و خرید وسایل کار، شروع به فعالیت میکنیم.
این جهادگر خاطرهای از زمان تدفین فوتیهای کرونا برایم تعریف کرد و گفت: اوایل کرونا برای دفن فوتی ها قبرهایی با ارتفاع ۳ متر میکندیم و مجبور بودیم برای گذاشتن جنازه در قبر، از طنابهای ۶ متری استفاده کنیم که یکی از طنابها در قست شانه و یکی از طنابها در قسمت پاهای جنازه قرار میدادیم و چهار نفر سر طنابها را میگرفتیم و با هماهنگی و به آرامی جنازه را به عمق سه متری میفرستادیم.
بامداد افزود: یک روز که جنازه آقایی را غسل داده در کاور مخصوص قرار داده بودیم و میخواستیم دفن کنیم، فرزند متوفی اصرار داشت که یک سر طناب را او بگیرد و در دفن پدرش همکاری کند که ما به ناچار قبول کردیم؛ هنگام پایین رفتن جنازه، ناهماهنگی صورت گرفت و طناب دست فرزند متوفی زیر کاور لیز خورد و باعث شد جنازه حرکت کند و بند آزاد شد، ما هم از طرفی دوست نداشتیم جنازه به سمت پایین پرتاب شود و باعث بیاحترامی به او شود، از طرفی هم تلاش داشتیم به وسیله بند دیگر او را مهار کنیم.
در کسری از ثانیه هر سه نفر با جنازه به عمق ۳ متری سقوط کردیم و همزمان مقدار زیادی خاک نیز به درون قبر ریخت، اوضاع بسیار بدی بود و تا ساعتها، همه جا را گرد و خاک گرفته بود و چشمهایمان جایی را نمیدید، ولی خدا را شکر مصدوم نشدیم و این اتفاق در ذهنم ماند و به طور خاطرهای پر از مخاطره، یادآوری و تعریف میکنم.
گزارش از : نرجس علیرضایی
انتهای پیام/س